RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
این تاپیک رو بخوان: دو دلی ؛ حساسیت زیاد ؛ معیارها
این آقا هم به علت مقایسه دختر خانم با دخترانی که در فیلم ها هستند به مشکل برخورده بود.
من پیشنهاد می دهم که یک سفری به ایران داشته باشی. بعد هر دو و همینطور جدا جدا پیش مشاور بروید.
نقل قول:
بعد وقتی جفتمون بشیم 50 سال، اون دیگه سرد شده ولی من احتمالاً نه.
چطور می خوای راجع به 30 سال دیگه نظر بدهی. شاید شرایط عوض شد و همه چیز برعکس شد!
به هر حال این میل جنسی به خیلی مسائل بستگی دارد. فشارهای زندگی همه چیز رو تحت تاثیر قرار می دهند.
ببین، الآن شما چند سال هست که از نظر جنسی فعال هستی.
ولی همسرت اینطور نیست. پس بالاخره اوایل کار کمی سخت خواهد بود.
مسئله دیگر این هست که شما تا به حال سکس رو فقط از دریچه ی این فیلم ها دیدی. بارها در خود همین شبکه های غربی گفته می شود که چیزی که در این فیلمها نشان داده می شوند، با واقعیت فاصله زیادی دارند.
شما باید فکرت عوض بشود تا بتوانی رابطه ای موفق با همسرت داشته باشی.
پس این رو بدون که چه این خانم همسرت باشد، چه هر شخص دیگری، شما باید روی خودت کار کنی.
می توانی حتی از مشاورین خارجی در کشور خودت در این زمینه کمک بگیری. اونها با این مسئله آشنا هستند.
مسئله دیگر این است که شما در مورد ازدواج زیادی روی مسئله ی جنسی متمرکز شدی.
زندگی مشترک ابعاد مختلفی دارد که مسئله ی جنسی تنها یکی از آنهاست.
در مورد نگرانی های شما هم از آینده و اینکه شاید از نظر تمایل به انجام اینکار با همسرت در یک سطح نباشی، نظر شما رو به پاسخ فرشته مهربان در تاپیک دیگری جلب می کنم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
در ازدواج ، باید به همه مسائل به صورت هماهنگ نگریست ، آنهم بدون ترس و دغدغه ، و از راهکارهای مناسب برای شناخت بهره گرفت .
در خصوص مسائل جنسی ، آنچه که در اغلب نارضایتیهای رابطه بین همسران
هست ، نه فیزیولوژی هست و نه عدم سنخیت . بلکه بی مهارتی ، نا آگاهی و نگرشهای اشتباه
است ( در یک کلام خطاهای شناختی و مهارتی ) که حتی بعد از ازدواج هم در صورت
پذیرش و منعطف بودن همسران قابل حل است و مواردی که برمی گردد به عدم سنخیت طبع افراد که در
رابطه جنسی هم مؤثر است و افرادی که وسواس عملی اجباری یا ocd دارند
که از نظر جنسی سردتر بوده و تشریفات دست و پاگیری برای آن وضع می کنند. یا افراد افسرده
حال که ضعف میل جنسی را دارند و ... ، استثناء هستند و اگر در هنگام ازدواج معیار سلامت
روانی را در نظر بگیریم. و زیر نظر یک مشاور متخصص به ارزیابی بپردازیم قابل تشخیص و
دسترسی هست.
بنا بر این وقتی شما از جهات دیگه مثل سطح آگاهی فرد و مهارت داشتنش ، یا در صورت ضعف آگاهی و مهارتها ( بطور کلی ) میزان انعطاف پذیری و علاقمندی به آموختن و به کار گرفتن و ...... و کلاً فاکتورهای منطبق بر معیارهای خود را سنجیدی و از نظر سلامت روان و شخصیت نیز از طریق مشاوره خانواده و ازدواج بررسی لازم را به عمل آوردی ، اینگونه مسائل قابل دسترسی هست.و زمینه سنخیت طبع برای تشخیص وضعیت تمایلات جنسی با کمک یک متخصص و طبع شناس قبل ارزیابی هست .
سعی کنیم در زندگی بر بعد خاصی زیاد تمرکز نکنیم . و مسائل را به گونه ای یکپارچه و هماهنگ مد نظر قرار دهیم .
موفق باشید .
.
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khaste2000
آقای مهرداد عزیز
من اگه بخوام از خانمم جدا بشم خیلی راحت می تونم.
کافیه بهش بگم من از این کارها می کنم و مطمئناً اون خودش ازم جدا میشه. اصلاً
همین الانش هم بعضی وقتا می گه من می ترسم و اجازه بده که برا جدایی اقدام کنم. نه اینکه از من بترسه
از این می ترسه که خارج اومدن باعث بشه به ایمانش لطمه ای بخوره.
آره قبول دارم که
بعضی وقتا فکر می کنم دیگه واسم جذاب نیست ( هر چند که
وقتی خانم های دوستام رو می بینم تقریباً از متوسط هم بالاتره و لذا ظاهر نسبتاً جذابی داره) و این هم اثرش از همون فیلم ها میاد. البته تو این زمینه من بیشتر از این می ترسم که منی که اینقد تند هستم و حتی
تو اون تست که اون دوستمون گفتن هم نمره ماکسیمم شدم !!! بعد
وقتی جفتمون بشیم 50 سال، اون دیگه سرد شده ولی من احتمالاً نه. من مرد های معمولی رو هم که می بینم
می بینم طرف 60 سالشه و هنوز از دختر خوشگل و اینا میگه. بعد منی که اینقد تند و گرم هستم دیگه چی !!
بعد می گم
شاید باید یه اختلاف سنی 8-9 سال رو رعایت می کردم. البته اینا هم دلیل جدا شدن تو این تاپیک نیست . اینا رو واسه اطلاع گفتم.
به نظر شما یه دختر که قلباً شما رو دیوونه وار دوست داره چون فکر می کنه که خیلی پاک و مومن هستید و واسه خاطر شما می خواد حتی دوری و غربت رو هم تحمل کنه،
بعد تو زندگی یهو متوجه بشه که نه طرف اونطوری هم نبوده و حتی گناه های بزرگی هم می کرده ، چه اتفاقی ممکنه بیافته؟
من می خوام اینو بدونم که این نگرانی های من به جاست یا نه؟ آیا باید این نگرانی ها رو جدی بگیرم یا بی خیالشون بشم؟
البته خیلی خوشحالم که این تاپیک رو گذاشتم چون راهنمایی های دوستان واسه ترک این گناه ها هم خیلی مفید بود.
سلام دوست عزیز،
به همدردی خوش آمدید،:72:
در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم،
این نگرانی ها، هم به جا هست، همه به جا نیست...
در رابطه با ازدواج،
مسلما توافق جنسی یکی از معیارهایی هست که باید در نظر گرفته شود،
مراجعه حضوری شما و همسرتان به مشاور، در این زمینه کمک بزرگی میتواند به شما بکند.
دقت کنید که خیلی از تستهای اینترنتی یا...در این زمینه، مانند نمونهای که در این تاپیک معرفی شد، پایه علمی ندارند!
ضمن اینکه، به عقیده بسیاری از کارشناسان، اگر از نظر روحی، صمیمیت و نزدیکی خوبی با همسر خود داشته باشید، در زمینه جنسی مشکل عدیدهای نخواهید داشت، چرا که تحریک جنسی در خانمها بیش از آنکه وابسته به عوامل جسمی و فیزیکی باشد، وابسته به شرایط روحی آنهاست.
اما جدا از مسالهای که مطرح فرمودید،
به نظر من مشکل عدیده شما مقایسه هست، همانطور که همسرتان را با همسر دوستانتان مقایسه کرده اید...
اگر در این زمینه نگرانی دارید، بله نگرانی شما به جا هست، و باید آن را به هر ترتیب حل کنید.:303:
اگر منشأ این موضوع صرفاً فیلمهای غیر اخلاقی باشد که میبینید، با حضور و همدلی همسرتان در این زمینه، ترک این موضوع بسیار هموار تر خواهد شد و قاعدتاً این مشکل شما حل خواهد شد.
اما اگر به طور کلی درگیر چنین مشکلی(مقایسه) هستید، آنگاه این مشکل جایگاه فردی پیدا میکند، و حل آن به هیچ عامل خارجی به جز شخص خاص شما وابسته نخواهد بود...و باید روی شخصیت خود کار کنید،
که در این زمینه، تاپیکهای زیادی در تالار وجود دارد، و البته کارشناسان هم میتوانند کمک مؤثری داشته باشند.
و اما در مورد زندگی آینده، به عقیده من، مشکل شما را یک همسر جوان تر حل نخواهد کرد...
دوست عزیز، شما با یک مانکن هم که ازدواج کنید، باز هم زیبا تر، و جذاب تر از او را خواهید یافت!
شاید خیلی از پیرمردهای ۶۰ ساله باشند، که ترجیح بدهند به جای اینکه در کنار همسرشان باشند، همسری داشتند ۲۰ یا ۳۰ سال کوچکتر از خود،
یا اصلا خیلی مردها هستند، که در محیط کار یا خیابان، ممکن هست با زنهایی جذاب تر از همسر خود برخورد داشته باشند،
اما آیا همه آنها، به دنبال همسر دوم یا ... میروند؟
مسلما خیر،
ما انسانیم و اختیار داریم،
دوست عزیز، زندگی مشترک تنها بر اساس رابطه جنسی تعریف نمیشود، قاعدتاً در کنارش مفاهیم دیگری چون تعهد، محبت و ... را هم دارد.
وقتی شما ازدواج میکنید، به یک فرد متعهد میشوید،
اگر خود را فرد متعهدی شناخته اید، این نگرانی شما بی جا هست.:300:
و در پایان باید بگویم، هیچ انسانی کامل نیست، همه ما کم و بیش، نقصهایی داریم...
هیچکدام از ما معصوم نیستیم،
بدون شک همسر شما هم نقصهایی دارد، همانطور که شما دارید، همانطور که من دارم.
مهمتر از آنکه هر کدام از ما چه نقصهایی داریم، این هست که روحیهای داشته باشیم، که در جهت رفع این نقصها تلاش کنیم و قدم برداریم...
بیش از اندازه موضوع را برای خود پیچیده نکنید و به این تفکر وسواسی دامن نزنید!:300:
امیدوارم در کنار همسرتون خوشبخت بشید،:72:
کامران
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
با سلام و احترام khaste2000
به تالار همدردی خوش آمدید.
از اینکه به تالار همدردی اعتماد کردید و مسئله خصوصی خود را طرح کردید بسیار سپاسگزارم.
خواهش می کنم با دقت به نکات ذیل توجه فرمایید. مطالعه کافی نیست. نیازی هم به پاسخ سریع شما نیست. اما تامل و تفکر در مورد همه آنها بسیار ضرروری هست و بعد هم به کار گیری.
یکم:
برای حل یک مشکل باید شناخت دقیقی نسبت به گستردگی، عمق ، ابعاد، شدت، اهمیت و مدت آن ، همچنین درمان داشته باشیم. در مورد خود ارضایی هم این نکات مهم هست.
برای حل این مشکل باید واقع بین بود. نه باید مشکل را بزرگتر دید، نه کوچکتر
دوم:
لطفا با «احساس گناه » بیشتر آشنا شوید. احساس گناه کارکردهای بسیار مهمی دارد اما باید محدودیت ها و مشکلات احساس گناه را هم بشناسید.
احساس گناه یک قدرتی هست که باید هدایت شود. و کارکردش تا جایی هست که به عنوان یک نیروی مفید و موثر برای جلوگیری از گناه و جبران نتایجش ، استفاده شود. اما اگر به صورت افراطی پیش برود به ضد خود تبدیل می شود. یعنی فرد می برد و کم می آورد و خود را رها می کند. و از طرفی همین احساس گناه گاهی افراد را به کارهایی وا می دارد که از اصل آن گناه عظیم تر هست.
مثلا در مورد شما احساس گناه برای اینست که شما کارکردجنسی خود را متمرکز بر همسرت انجام دهی. ولی گاهی آنقدر شدید می شود که خواهان کنار گذاشتن همسرت می شوی. گاهی آنقدر شدید می شود که حوزه های تحصیلی، شغلی، ارتباطی و مذهبی شما را هم داغون می کند. در واقع این احساس گناه به صورت افراطی موجب شده که کارکردهایش را از دست بدهد و از آن بدتر موجب عملکرد منفی آن می شود. و می تواند فرد را از زندگی ساقط کند.
این به خاطر اینست که ابعاد خودارضایی و راهکارهای حل آن را نمی دانید.
سوم:
خودارضایی یک نوع اعتیاد جنسی هست. لذا درمان آن را ساده نگیرید. صرفا قصد ترک آن کافی نیست.
چهارم:
درمان خودارضایی مانند اعتیاد های دیگر بسیار زمانبر هست. و از همه مهمتر مانند همه اعتیادهای دیگر همیشه احتمال عود و وسوسه روانی بازگشت وجود دارد. حالا اگر شمااین مهم را ندانید هر بار که دوباره عود می کند همه امیدتان را از دست می دهید و خودتان را با ناامیدی رها می کنید. در این مورد باید به این ضرب المثل توجه کنید:
افتادن در چاله ای شاید گناه باشد، اما ماندن در آن گناهی عظیم تر هست.
یعنی اینکه حتی اگر عود کرد و دوباره دست به این عمل زدید، به این معنا نیست که از آن پس مانند گذشته تکرار کنید.
پنجم:
به نظر می رسد نوع شخصیت شما طوری باشد که «قانون همه یا هیج بر رفتارتون حاکم هست» در این صورت شما یا باید صد درصد پاک باشید یا آلوده. اما درمان این مشکل ظرافت خاصی دارد و همانطور که وقتی می خواهید دست به این عمل بزنید به نوعی قبلش با وسوسه خود را می فریبید، باید برای درمان هم، با ظرافت با این وسوسه مقابله کنید.
الف ) یکی از این روشها استمهال هست. یعنی در برابر این وسوسه بدون اینکه مستقیما بخواهید ترک کنید آن را به یک زمان بعد موکول کنید. هر وقت وسوسه می شوید آنرا به چند دقیقه یا چند ساعت یا چند روز دیگر موکول کنید.
ب) بستر زدایی مهم تر از مقابله و جنگ رو در رو با هر گونه اعتیادی هست. یعنی شما قبل از ا ینکه به حالت غیر قابل برگشت برانگیختگی برسید یعنی زمانی که دیگر کنترل خود را از دست می دهید. باید زمینه ساز ها و بستر سازها را شناسایی و آنها را مهار کنید. مثلا خلوت را شروع نکیند.( نه اینکه اجازه خلوت را به خودتان بدهید و تصمیم بگیرید که کنترل کنید.) مثلا برای پر کردن وقت در تعامل با دیگران برنامه داشته باشید. تصور سازی های جایگزین را باید با برنامه انجام دهید. مجموعه خاطرات، موفقیتها و شرایط غیر جنسی که در زندگی شما مایه افتخار هست را باید انتخاب کنید و هنگامی که تمایل کنترل ناپذیر جنسی در شما در حال جرقه زدن هست. خاطرت و موفقیت ها و برنامه هایی که قبلا در ذهن داشتید فعال کنید.
ج) پریود خود ارضایی خود را به عنوان رکوردی در یک دفتر ثبت کنید.
یعنی این مهم هست که زمان بین آنها افزایش یابد.
مثلا اگر هفته ای یکبار هست، همه انرژی خود را بگذارید که دو هفته یکبار باشد. و هرروز سعی کنید ، آنروز را پاک بگذرانید. در واقع اگر ثانیه ها، دقیقه ها ، ساعت ها ، روزها ، هفته ها و ماهها را بشناسی و رویش کار کنید آن وقت می توانید به خودتان اعتماد بیشتری کنید.
شما از ثانیه و دقیقه شروع کنید و زمان دو عمل را افزایش دهید بعد به ساعت و روز برسید و بعد هفته.
د) با توجه به جنبه مذهبی خود باید زمانهای خاصی به اعمال مذهبی (نه تفکرات مذهبی )دست بزنید. یک خطای رایج اینست که وقتی فردی یک گناه می کند دست از یک ثواب هم می کشد. در حالیکه باید به عکس باشد.
شما برای خود مقرر کنید احساس گناه خود را با یک کارصحیح و ثواب جبران کنید. مثلا خواندن نماز، یا روزه ، یا ارتباط بهتر و مهربان تر با همسرتان ، صدقه ، قرآن خواندن به عنوان مجازات و جبران گناه خود قلمداد کنید. تا امیدتان از دست نرود.
اگر احساس گناه با ناامیدی از درمان و خود و خدا ترکیب شود، معجون مخربی خواهد شد که زندگی شما را از بین خواهد بود.
هـ) در مورد مشکلت اصلا سعی نکن منتشر کنی یا در مورد آن و جزئیاتش برای کسی حتی همسرت توضیح دهید. به نظر تا همین جا هم که سربسته با همسرت صحبت کردی اشتباه بوده است. او را نباید درگیر مشکلات فردی خود بکنید. چون این مسئله دیر یا زود درمان می شود، اما اعتماد و ذهنیت های همسرت ممکن است هرگز بهبود یابد.
ز) البته راهکارهای بی شمار دیگری هم برای برطرف شدن خود ارضایی هست که همه آنها در بستر زمان طولانی جواب می دهد. همچنین بیشتر از اینکه بخواهید در مورد آن بدانید و آگاهی کسب کنید نیاز به عمل دارد.
ششم:
احساس گناهت الان خطرناکتر و مخرب تر از خود گناهت هست. چرا که این احساس گناه ممکن است همه وجودت را منهدم کند. احساس گناهت علاوه بر اینکه کارایی اش را برای شما از دست داده هست بلکه هم اکنون خساراتی بیشتر از خودارضایی به شما می زند. سعی کنید احساس گناه خود را کنتزل و هدایت کنید. به این منظور دقت کنید ببیند بعد از احساس گناه چه تصمیمی می گیرید و چه رفتاری انجام می دهید.
مثلا خود ارضایی موجب از هم پاشیدگی یک خانواده نمی شود. اما احساس گناه شما سعی می کند زندگی شما را ویران کند.
خودارضایی موجب ناامیدی از خدا و درمان نمی شود. اما احساس گناه شما موجب این عمل شده است.
خود ارضایی موجب افسردگی ، تنهایی، اشتغال فکری و ... نمی شود اما احساس گناه شما چنین فشارهایی را به شما وارد می سازد.
پس از این به بعد توجه کن احساس گناهت را تا آنجا حفظ کرده و پرورش دهی که شما را انجام بازداری و جبران سوق دهد و از طرف دیگر موجب تقویت جنبه های دیگر زندگیت بشود.
هفتم:
قانون همه یا هیچ را از خود دور کنید. سعی کنید مانند یک تومور خوش خیم با خودارضایی خود برخورد کنید.
یعنی سعی کنید این تومور به جنبه های دیگر زندگیتان سرک نکشد. و شما در محدوده خودش درمانش کنید اگر درمان هم به تاخیر افتاد یا انجام نشد به عنوان یک انسان همه جنبه های زندگیت از این تومور پاک باشد.
اکنون ترس من از متاستاز(انتشار به دیگر بافتهای زندگیت )هست، همسرت، خانواده ات، تحصیلاتت ، شغلت ، سلامتی روانی ات در معرض متاستاز هستند. یعنی ممکن است قبل از اینکه خودراضای موجب انهدامت شود، تاثیر آن در سایر بخشهای زندگیت تو را از پا در می آورد.
خلاصه: (درمان با سعه صدر و تدریجی و باقوت خود ارضایی در محدوده خودش، و استفاده از احساس گناه جهت صعود نه سقوط)
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
چرا مدام از کلمه نمی تونم استفاده میکنید و انقدر ناامیدانه حرف میزنید.
چیزی از عوارض روحی و جسمی این مشکل میدونید؟
مثلا خستگی و کوفتگی
عدم تمرکز حواس و ضعف حافظه
استرس و اضطراب
نوسانات خلقی
کمر درد ونازک شدن موها و ریزش
آنها
ناتوانی جنسی زودرس در جوانی
بی خوابی یا بد خوابی
تار شدن دید چشم ها
وز وز گوشها
انزال زودرس وغیر ارادی یا خروج منی به صورت قطره قطره
درد کشاله ران و ناحیه تناسلی
کاهش گلیکوژن در عضلات که ماده اصلی تولید انرژی در عضلات است
و...
مشکل اصلی شما نداشتن اراده قوی است.در حال حاضر نه تنها از نظر جسمی و روحی درگیر این مسئله هستید بی شک در اینده در ارتباط با همسرتان هم دچار مشکل میشوید.سعی کنید اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.با توکل به یار و همراه همیشگی انشاا...موفق میشوید.
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهشید25
چرا مدام از کلمه نمی تونم استفاده میکنید و انقدر ناامیدانه حرف میزنید.
چیزی از عوارض روحی و جسمی این مشکل میدونید؟
مثلا خستگی و کوفتگی
عدم تمرکز حواس و ضعف حافظه
استرس و اضطراب
نوسانات خلقی
کمر درد ونازک شدن موها و ریزش
آنها
ناتوانی جنسی زودرس در جوانی
بی خوابی یا بد خوابی
تار شدن دید چشم ها
وز وز گوشها
انزال زودرس وغیر ارادی یا خروج منی به صورت قطره قطره
درد کشاله ران و ناحیه تناسلی
کاهش گلیکوژن در عضلات که ماده اصلی تولید انرژی در عضلات است
دلیل علمی؟
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
سلام
همه ی دوستان اطلاعات و راهکار های درست دادن
اول باید بگم شما حستون راجع به خودتون اینطور:
نقل قول:
در مورد من فکر کنم خدا از منم نا امید شده . چون می بینم هر چی چیز دنیایی می خوام بهم می ده پس نشون می ده که مثل اون آیه قرآن که می گه اونایی که وضعشون خیلی خرابه و دیگه امیدی نیست رو به حال خودشون واگذار می کنه که تا می تونن غرق دنیا بشن.
نقل قول:
ولی خدای مهربون که همیشه وتوهمه حال بنده هاشو دوست داره می گه :
آیه 68-70 سوره فرقان
پس هیچ وقت از خدا ناامید نشو چون
خدايي که من مي پرستم تو قرآن گفته
اگه به اندازه تمام ريگ هاي بيابان گناه ريز و درشت کرديد
و توبه ي کرديد همه رو مي بخشم به غير از
يه گناه: اينکه از رحمت من نااميد بشيد!!!
خسته جان همین که خدابه تویه همچین همسر پاکی داده نشونه ی اینه که به فکرته به خاطر اینه که تو به سمتش بر گردی تو آدما رو یا سیاه سیاه میبینی یا سفید سفید
ولی باور کن می تونی تغییر کنی وآینده ی خوب و شادی با همسرت داشته باشی
خودت رو باور کن
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
سلام اقاي خسته ... ( هنوزم خسته اي ؟ ... نگران نباش درست ميشه )
يادته شما اومدي تو تاپيك من و نظر دادي ؟ ...يادته گفتم :منم 2سال پيش مورد اينچنيني داشتم ... كسي كه 15 سال روزي چند بار مرتكب ميشد و معتاد اينگونه فيلم ها هم بود .
من تا اون سن حتي نميدونستم خود ارضايي هم وجود داره .. اصلا نميدونستم چي هست .. واقعا گيج شده بودم .. جرياني پيش اومد كه مجبور شد اعتراف كنه ... دقيقا حالتهاش همينهايي بود كه شما شرح دادي .. و اينطور كه خودش ميگفت بارها و بارها سعي به ترك كرده بود و موفق نشده بود ...
قبل از اين اعتراف، ما درگيري احساسي پيدا كرده بوديم و نميتونستم بيخيالش بشم.
همش بخدا ميگفتم چرا من ؟ مگه من چه گناهي كردم كه همچين كسي بايد سر راهم قرار بگيره ؟ ... مدتي طول كشيد تا تصميم گرفتم بهش كمك كنم
1سال براش وقت صرف كردم .. با شيوه ها و حيله هاي زنانه تونستم اعتياد به فيلم و ازش بگيرم ..با صحبت ، با محبت ، با كلك ... با هر چي كه بفكرم ميرسيد..
خودت ميدوني كه ترك تنهايي و هيمنطوري امكان نداره ... بايد از تكنيك هاي ترك استفاده كني كه يه عامل انگيزش يا عامل فشاري تو رو مجبور به انجام اون تكينيكها كنه
من عامل فشارش بودم و چون دوستم داشت به حرفم گوش ميداد و بعد 6 ماه تونست بكلي از فيلم و ماهواره و عكس كناره گيري كنه... پس ببين اقاي عزيز شدني است .. وقتي انگيزه و كمكي كنارت داشته باشي .. حتما ترك ميكني. مطمئن باش
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
ببخشید یه مدت خیلی سرم شلوغ شده بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط dogoharan
سلام اقاي خسته ... ( هنوزم خسته اي ؟ ... نگران نباش درست ميشه )
يادته شما اومدي تو تاپيك من و نظر دادي ؟ ...يادته گفتم :منم 2سال پيش مورد اينچنيني داشتم ... كسي كه 15 سال روزي چند بار مرتكب ميشد و معتاد اينگونه فيلم ها هم بود .
من تا اون سن حتي نميدونستم خود ارضايي هم وجود داره .. اصلا نميدونستم چي هست .. واقعا گيج شده بودم .. جرياني پيش اومد كه مجبور شد اعتراف كنه ... دقيقا حالتهاش همينهايي بود كه شما شرح دادي .. و اينطور كه خودش ميگفت بارها و بارها سعي به ترك كرده بود و موفق نشده بود ...
قبل از اين اعتراف، ما درگيري احساسي پيدا كرده بوديم و نميتونستم بيخيالش بشم.
همش بخدا ميگفتم چرا من ؟ مگه من چه گناهي كردم كه همچين كسي بايد سر راهم قرار بگيره ؟ ... مدتي طول كشيد تا تصميم گرفتم بهش كمك كنم
1سال براش وقت صرف كردم .. با شيوه ها و حيله هاي زنانه تونستم اعتياد به فيلم و ازش بگيرم ..با صحبت ، با محبت ، با كلك ... با هر چي كه بفكرم ميرسيد..
خودت ميدوني كه ترك تنهايي و هيمنطوري امكان نداره ... بايد از تكنيك هاي ترك استفاده كني كه يه عامل انگيزش يا عامل فشاري تو رو مجبور به انجام اون تكينيكها كنه
من عامل فشارش بودم و چون دوستم داشت به حرفم گوش ميداد و بعد 6 ماه تونست بكلي از فيلم و ماهواره و عكس كناره گيري كنه... پس ببين اقاي عزيز شدني است .. وقتي انگيزه و كمكي كنارت داشته باشي .. حتما ترك ميكني. مطمئن باش
آره یادمه
ولی یادمه که شما ردش کرده بودید؟ یعنی اینو فهمیدید و قبولش کردید؟
الان ازدواج کردید؟؟
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
بله بعد يكسال رد كردم ... بدلايل مشكلات زيادي كه اين موضوع هم مزيد بر علتش بود
ولي ما تلاشمون و كرديم و موفق هم شديم ... ميخوام بگم شدنيه
تو به يك همراه خوب كه بهت كمك كنه نياز داري ...
RE: یک مشکل اخلاقی خیلی جدی(مشکل و درمان خود ارضایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط dogoharan
بله بعد يكسال رد كردم ... بدلايل مشكلات زيادي كه اين موضوع هم مزيد بر علتش بود
ولي ما تلاشمون و كرديم و موفق هم شديم ... ميخوام بگم شدنيه
تو به يك همراه خوب كه بهت كمك كنه نياز داري ...
راستش من بعد خوندن پست های دوستان امیدوار شدم ولی باور کن نمی تونم.
شما از کجا می دونه الان اون سراغشون نرفته؟
یه سوال شخصی هم واسم پیش اومد. واسه من جالبه که شما که فرهنگ خونه تون اینقد سفت و سخت بوده چطوری با این فرد می تونستید اونم در این حد برحخورد داشته باشید؟ آیا عقد بودید؟
یا در حد خواستگار؟ (اگه دوس نداشتی جواب نده)
همراهشو من دارم اما نمی تونم اینا رو بهش بگم به 3 دلیل :
1) اگه بگم احتمال خیلی بالایی داره که ازم جدا بشه .
2) اگه بگم یهو بچگی ممکنه بکنه و بره با کسی درد دل کنه و حیثیت من به باد بره
3) حتماً دچار افسردگی میشه
4) فرض کن جدا هم نشه، من چطور با کسی زندگی کنم که اعتمادی دیگه بهم نداره حتی اگه بتونه کمکم کنه که ترکش کنم. تازه الان هم که از من جداست. باید یه سال صبر کنم تا بیاد
5) تو آینده یه وقت جلو بچه هام نگه پدرتون این کاره بود. کافی یه بار از دهنش در بره بعد بچه هیچ وقت یادش نمی ره
من اول این پست گفتم که به نظر دوستان بهتر نیس بدون گفتن این، خودم ازش جدا بشم که گفتن نه ! من هم صلاح دونستم فعلآً صبر کنم
باز اگه یه دختری بود که خودش از این کارا کرده بود شاید درک می کرد اما ایشون مطمئناً اگه بگم اصلاً کوتاه نمیاد. به قول خودش همش میگه من تورو واسه تقوا و نجابتت (!!) انتخاب کردم.