ازدواج مجدد

سلام دوستان عزیز
طاعات همه مورد قبول درگاه الهی

راستش من تصمیم گرفتم که دوران آشنایی را با خواستگارم شروع کنم و تایمی برای شناخت ایشون در نظر بگیرم.

اما چیزی که هست اینکه من بسیار سردرگم شدم و اصلا نمیدونم دیگه به کدوم ملاکی که همیشه مدنظرم بود بیشتر اهمیت بدم.
مقاله سوالات جلسه خواستگاری رو هم خوندم و مشابه این سوالات رو من همیشه از خواستگارام میپرسیدم .اما الان از کجا بفهمم ایشون راست میگه یا دروغ میگه؟


و مشکلی که هست اینکه من الان همش با خودم تکرار میکنم که تو اگر بلد بودی زندگی اولتو جمع میکردی و طلاق نمیگرفتی . وقتی توانایی حل مشکلاتت رو در زندگی اولت نداشتی چه جوری میتونی اینسری مشکلات رو حل کنی ؟؟؟

و این نوع فکرها باعث میشه من پر از ترس و تردید بشم که توانایی درست زندگی کردن رو ندارم و دوباره به مشکل برمیخورم.

میشه منو راهنمایی کنید که چکار کنم؟؟

مینا جان
بعد از جدایی، نیاز به بازسازی و ترمیم اعتماد به نفست داری. به گذشته به چشم یه تجربه تلخ نگاه کن، نه شکست.
چرا فکر میکنی تو نتونستی زندگیت رو درست کنی؟ چرا خودت رو عامل طلاق میدونی؟
و اینکه به جز مرگ، هیچ چیزی در این دنیا غیرقابل تغییر نیست. به نقش و مسئولیت خودت توی اون تجربه تلخ فکر کن و روی خودت کار کن که آینده بهتری رو رقم بزنی. اگر برات امکان داره از یه روانشناس کمک بگیر.‌


در مورد این دوره آشنایی که با خواستگارت داری، پیشنهاد من اینه که سعی کن بیشتر روی عملش متمرکز بشی تا حرف هاش. رفتارش رو تو جمع های مختلف ارزیابی کن. در کنارش هم تا میتونی در این زمینه مطالعه داشته باش.

درود

شما بعد از اتمام این ارتباط چه کارهایی برای خودتون انجام دادین؟ چه مراقبت هایی از خودتون کردین؟ باید ببینیم مینای الان با مینای قبلا چه تفاوت هایی کرده.

سحر بهاری عزیز از دیروز که پیام شما رو خواندم خیلی به این موضوع فکر کردم .

قبلش حس میکردم که خیلی تغییرات داشتم اما وقتی دقیق فکر کردم دیدم نه ، من بیشتر متوجه اشتباهاتم شدم و مواردی که باید حتما در اون تغییر کنم رو شناختم ، اما اون تغییرات خیلی اتفاق نیفتاده و نمونه بارزش همین ترس و خودسرزنشی من هست که ناخودآگاه تو هر زمینه ای با خودم همراه میکنم.
و الان فهمیدم بسیاار مخرب هست .

و اینکه تو این مدت حدودا 5ماهی هم که از جدایی من میگذره من بیشتر به شرایط جسمی و روحی خودم پرداختم و به کارم چسبیدم و سعی کردم سرمو با کار خیلی شلوغ کنم ، تا دچار افسردگی ناشی از جدایی نشم .
بدلیل کرونا هم نتونستم تفریحات خیلی زیادی داشته باشم.

و تصمیمی که گرفتم اینکه خیلی خیلی دقیقتر و ریزبینانه تر طرفم رو بررسی کنم و به روابط بین خودش و خانواده ش دقت کنم .

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهاره جون

مینا جان
بعد از جدایی، نیاز به بازسازی و ترمیم اعتماد به نفست داری. به گذشته به چشم یه تجربه تلخ نگاه کن، نه شکست.
چرا فکر میکنی تو نتونستی زندگیت رو درست کنی؟ چرا خودت رو عامل طلاق میدونی؟
و اینکه به جز مرگ، هیچ چیزی در این دنیا غیرقابل تغییر نیست. به نقش و مسئولیت خودت توی اون تجربه تلخ فکر کن و روی خودت کار کن که آینده بهتری رو رقم بزنی. اگر برات امکان داره از یه روانشناس کمک بگیر.‌


در مورد این دوره آشنایی که با خواستگارت داری، پیشنهاد من اینه که سعی کن بیشتر روی عملش متمرکز بشی تا حرف هاش. رفتارش رو تو جمع های مختلف ارزیابی کن. در کنارش هم تا میتونی در این زمینه مطالعه داشته باش.

---

بهاره جون ممنونم از پیامت

راستش من چون همیشه فکر میکردم برای حفظ ی زندگی مشترک باید حسابی جنگید . گاهی وقتها فکر میکنم شایدباید بیشتر میجنگیدم بخاطر همین نتونستم زندگی حفظ کنم و بعدها هم شاید نتونم .

این ویژگی خودسرزنشی رو من همیشه با خودم داشتم و در اون ازدواج هم بیش از اندازه اوج گرفت .(چون هر اتفاقی می افتاد از طرف اون خانواده من مقصر شناخته میشدم )
اما الان فهمیدم چقدر مخرب هست که مرتب دنبال اشکال و ایراد در خودم باشم .

من تحت نظر روانشناس هستم اما بخاطر کرونا و نظر شخصی خود مشاورم که دیگه نیازی به جلسات هفتگی نیست . تقریبا ماهی یکبار جلسه داریم.

ممنونم از شما

خب بعد از یه رابطه ای که تمام میشه و در اون آسیب دیدیم باید یکسری اقدامات لازم رو انجام داد.
مهم ترین هاش اینه که ؛

* شما به پاسخ های درستی در مورد ( چراها) یا سؤالات ذهنیتون برسین، این بهتون خیلی کمک میکنه که بتونین پرونده گذشته رو ببندین.
خیلی از آدما بعد از تموم شدن یه ارتباط از خودشون میپرسن من چه اشتباهی کرده بودم؟ یا با سؤالات متفاوتی رو برو میشن. مثلا؛ آها شاید من خیلی آدم ساکت و آرومی بودم.
اینجاست که باید یه فرد صاحب صلاحیت نه هر کسی و هر جایی بیاد کمک شما و بررسی کنین این سؤال رو و رسیدن به جواب درست رو.

اگر خودتون بخواین فکر کنین یا از هر کسی بپرسین پاسخ اشتباهی میگیرین. مثلا میگن آره تو ساکت بودی زدن تو سرت! شما هم ایندفعه سعی میکنین خشم اژدها رو نشون بدین و خدایی ناکرده دفعه بعدی توی ارتباطتتون بخاطر رفتار نادرستی که دارین به مشکل میخورین. ولی ممکنه پاسخ یه مشاوره این باشه مشکل شما از آروم بودنت نبود و از فقدان فلان مورد، از کم آگاهی بودو ...

* از گذشته ( این فصل از زندگی ) یه عبور صحیح داشته باشین، اینطور نباشه ازش فرار کنین و نخواین اصلا بهش فکر کنین. قرار نیست که خودمون رو تو گذشته گیر بندازیم فقط میخوایم بررسی کنیم و سهممون رو بشناسیم.

شما نیاز دارین سهم خودتون رو تو مشکلاتی که در رابطه داشتین شناسایی کنین، چون تمام اشتباهات و ... در یک رابطه از جانب یک نفر نیست. بعضیا ممکنه دچار اشتباه بشن و بگن همه چی تقصیر من بود و بیان خودشونو سرزنش کنن یا نه اصلا همه چی رو بندازن گردن طرف مقابل.
یکسری موارد رو به کمک مشاور شناسایی کنین، هر چه هست رو با دید واضح ببینین و اجازه ندیدن مجددا خدایی ناکرده گرفتار همون تله ها، آسیب ها و ... بشین و نه تو ازدواج بلکه در هر رابطه ای که دارین اثر منفی بذارن. باید به آگاهی برسین.

* شما انسان هستین، پس به نیازهاتون احترام بذارین و احساسات خودتون رو برای یک فرد قابل اعتماد مثل یک روانشناس بیان کنین و اجازه بدین بروز کنن و سرکوب نشن.
اما در کنارش لازمه مهارت هایی رو یاد بگیرین، افکار منفی رو کنترل کنین و فکرهای واقعی و غیر واقعی تفکیک کنین چون خیلی از این افکار بدلیل شرایط خاصی که درونش هستین بوجود آمده و هرگز نباید تبدیل به باور هایی بشن که زندگی و روابط شما رو متأثر کنن.

* برای ارزشمندی مجددتون تلاش کنین، بازسازی عزت نفس.

* از خودگویی مثبت استفاده کنین.

* در مورد ذهن آگاهی مطالعه کنین یا کمک بگیرین.

* اشتباهاتتون رو ببخشین و با استفاده از مطالب بالا قدم در راه بهبود بذارین.

* مسئله ی پایانی هم شروع ارتباط مجدده، وقتی باید باشه که به ثبات رسیدیم، از شدت هیجانات متناقضمون عبور کردیم و به واقع گرایی نزدیک شدیم. به پذیرش و آرامش رسیدیم، یکسری چیزها رو یاد گرفتیم و شناسایی کردیم، گذشته رو در گذشته رها کردیم و ازش درس گرفتیم، زندگی الان رو میخوایم تجربه کنیم، به آگاهی رسیدیم، تغییر کردیم و میتونیم با دید بازتر و بهتری به یک رابطه پا بگذاریم.

:72:

با سلام


به نظرم قبل از اینکه وارد مبحث ازدواج مجدد بشید اول سعی کنید افکاری که شما را به گذشته و یا آینده می بره را حل کنید با کمک یه متخصص .
یه پروسه ای به خودتون فرصت بدید ،،وقتی حل کردید خواستگار را بررسی کنید ( به عنوان یه گزینه ) !
نقش قربانی را هیچ وقت بازی نکنید ،،،
شاید درون ما آدم ها دو کاراکتر وجود داشته باشه ،،،من اسمشون را می ذارم کاراکتر A - کاراکتر B :)
کاراکتر A ما را می بره به سمت قضاوت خودمون و میگه همش تقصیر تو بود .
کاراکتر B ما را می بره به سمت قضاوت دیگران و میگه همش تقصیر دیگران بود.
می دونید چی می خوام خدمتتون بگم ،،می خوام بگم فاجعه سازی درونی و فاجعه سازی بیرونی یه عاملی هست که باعث میشه به خودمون آسیب بزنیم .
گذشته را مثل چراغی در دستانتان داشته باشید تا راه برایتان نمایان شود ،،،
اگه ما سعی کنیم اصول هر کاری را رعایت کنیم - اگه سعی کنیم خودمون را در زندگی رشد و توسعه بدیم - از مشاوران کمک داشته باشیم ، توکلمون به خدا باشه از گذشته هم یاد بگیریم ،،هیچ وقت گذشته با آینده برابر نخواهد بود .



........................................


تو مبحث بررسی خواستگار هم :
خط قرمز معیارهای خودتون را مشخص ، اولویت بندی و نمره گذاری کنید و بگید :
با کدام می تونم کنار بیایم - با کدام ها نمی توانم کنار بیام - با کدام می توانم انعطاف نشون بدم .
مثلا تو نمره گذاری میگید اگه همسرم خسیس یا ولخرج باشه به هیچ عنوان نمی تونم بپذیرم ،،،این خساست یا ولخرجی جزء خط قرمزها بنویسید بذارید ردیف بالا.
یا مثلا بررسی از نظر فرهنگ - اعتقادات ( نماز - روزه ) الی آخر .
یادتون باشه همه این ها باید با مدیریت احساسات انجام بشه تا شناخت به خطا نره .( هم پسر و هم دختر می بایست رعایت کنند و اگه مسیر خطا رفت تذکر بدن و در مسیر درست هدایت کنند )
دوران خواستگاری دوران شناخته ( خیلی مهمه ) ،،،اگه نتیجه نگرفتید پس از بررسی معیارها و مشاوره ها ،،،ان شالله مورد بعد .
از طرفی یادمان هم باشه ما قرار نیست مادر همسرمون بشیم :) ....نباید به فکر تغییر دیگران باشیم .
انتخاب متناسب ( منظورم کمال گرایی نباشه - بی احتیاطی نباشه ) فقط بخشی کوچکی از کار هست ! ......اصلش در زندگی مشترک هست که زن و شوهر با هم خودشون را توسعه میدن
خب این تفکر بالغانه هر طرف را می خواد - نباید یکی کم کاری کنه - زن و شوهر به نظرم باید خودشون را در دانشگاه زندگی رشد بدن ،
مشکلات هست - تو همه زندگی ها ...ولی وقتی زن و شوهرها در حال توسعه خودشون باشند در تمام مراتب زندگیشون ،،مسائل و مشکلات را بهتر مدیریت می کنند .
نگاه خواستگار را چک کنید در مورد این مطلب که براتون نوشتم .

........................................


در مورد راست آزمایی آقای خواستگار باید خدمتتون بگم این دغدغه همه خانم ها هست .
حتی برای آقایون هم سخته بخوان خانم ها را ، راست آزمایی کنند و بگند چقدر طرف می تونه به حرف هاش پایدار باشه ،،،
به نظرم تا جایی که می تونید :

- خودتون را بشناسید - سبک زندگی و فلسفه های زندگی خودتون را بدونید

-بررسی کنید باورهای آقای خواستگار چقدر نزدیکه به زندگیش ( چقدر این باورها را زندگی کرده و در زندگیش جریان داره )

- ببینید معدل میانگین معیارهاتون از آقای خواستگار چقدر شد ( در بالا بررسی کردیم ) ( البته کمال گرایی و احتیاط دو مسئله مهم هست که باید رعایت بشه و زیادی روی نشه )

- دوران قبل عقد و تحقیق از اطرافیان مهمه و اینکه روابطش یا خانواده اش و.... چگونه هست .

- سعی کنید در بعضی از نظرها باهاش مخالفت کنید ببینید چطوری مدیریت و آنالیز می کنه . ( همه در شرایط خوب خوبن )
آقایون بیشتر دقت کنند تا تبدیل به سالاد شیرازی نشن :)

-یادمان باشه همه چیز در انتخاب اولیه نیست ! بلکه دانشگاه زندگی هم یادمون باشه که زن و شوهر باید خودشون را توسعه بدن و همیشه در حال یاد گرفتن باشن .

- کمک از مشاور یا حتی بزرگ ترها ( نظر مشاور هم جویا بشید )

- توکلتون هم به خدا باشه .




نکات بالا زیر خاکی بود ،،
یه تکنیک های راست آزمایی هست که رایگان نیست :)
باید دوره های فوق تخصصی من و اسکارفیس و غلام 1234 - ام واز را در همدردی شرکت کنید ( در یکی از تاپیک ها ؛؛شاید خدا بخواد در آینده اجرا کنیم- می تونید از الان ثبت نام کنید )
که کم تر از دو جلسه می فهمید مثلا طرف خسیس هست یا ولخرج ...یا حرفی که میگه راسته یانه :)
خب این از مباحث .
باشد که رستگار شوید .





........................................



این مقالات هم بخونید :


انرژی احساسی صلح آمیز

کنترل نفس (کنترل احساسات یا کنترل خویشتن)

سطوح ارتباط دختر و پسر

‏اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید‏

15 خطر در کمین ازدواج

مدیریت روابط در دوران خواستگاری و قبل ازدواج

چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟

10 اشتباه دوران خواستگاری یا شناخت

گام های آشنایی: (آماده سازی ذهنی برای ازدواج)

استفاده از نظریه اسناد در انتخاب همسر

انتخاب همسر در زیر نور قرآن از زبان مثنوی

شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان

ازدواج و آنتخاب همسر

چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم

عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟

معنا در رنج

تله های شخصیتی

خطاهای شناختی و مشکلات ما

·▪▪••●●::: نگاهی در مسیر ازدواج :::●●••▪▪··

✓ کــــــــــــافه آگاهی ✓

خودتو سرکوفت منفی نزن هی . هی خودتو متهم نکن . بنابر دلایلی تو و همسرت نتونستید ادامه بدید و فهمیدید مسیرتون اشتباه بوده و اشتباه در کنار هم بودید . خوب این انتخاب شما و همسرتون بوده و هر دو سهیم هستید - حالا به هر دلیل جدا شدید . سرنوشتو هی نبر به گذشته دیگه - گذشته تموم شد و حالا باید انتخاب درستی داشته باشی و ادامه بدی برای آینده ات . اگه داری اذیت میشی برو روانشناس این قضیه را حل کن .
در مورد خواستگار جدیدت هم به نظرم سعی کن ببین هم جنس هم هستید یا نه . زن و مرد باید یه جوهر باشند . منظورم ایکه مثل اون فیلم نشی خانواده عروس بزن بکوب بودن - خانواده پسر صلواتی . یا مثلا خانواده پسر نماز شب خون - خانواده دختر آرایشی و لس آنجلسی . ببین خانواده - اصالت - فرهنگ - تفکرتون - سطح مالی - اعتقاداتون - پوشش و غیره شبیه هم هست یا نه . در کل ببین یه جوهر هستید یا نه .از مشاور کمک بگیر .

سحر بهاری عزیز
جناب باغبان ممنونم از مطالب مفیدی که برای من قرار دادید اما راستش این مطالب تمام حرفایی هست که خودمون هم میدونیم اما چه جوری اجرا کردنش مهم هست.

کاش به زبان ساده تر بنویسید .

شناخت دقیق و اعتماد دوباره واقعا واقعا کار سختی هست . مخصوصا وقتی یک نفر همه تفاوتها رو انکار میکنه و هر شرایطی رو میخواد قبول کنه که فقط با شخص دلخواهش ازدواج کنه . شناخت اون فرد خیلی خیلی سخت میشه .

از کجا میشه فهمید که طرف مقابل در مورد این تفاوت ها راست میگه ؟؟؟؟!!!!

من با تجربه ای که دارم بسیار دقیق و موشکافانه میخوام بررسی کنم مخصوصا اینکه دلیل اصلی و عمده جدایی من از ازدواج اولم دخالت خانواده و مستقل نبودن شخصیت همسر سابق بود. و واقعا اینجور مسایل رو چه جوری میشه از طرف مقابل متوجه شد.

ممنون میشم اگر به زبان ساده راهکار بدید.

خواهش میکنم

به زبان ساده اگر من بخوام بشما کمک کنم این هست، دنبال آدم مناسبی نباشین، شما ابتدا باید خودتون فرد مناسبی برای شروع یک رابطه باشین. وقتی اینطور باشه افرادی که جذب شما میشن چه همسر آینده ، چه دوستان جدید و ... آدمهایی هستن که بمراتب بهتر و ماندگارترن.

افراد زیادی هستن که دنبال اینن گذشته رو تکرار نکنن یا گذشته برای اونها تکرار نشه، پس این مسلتزم آگاهی و تلاش برای تغییر هست. مثلا دختری که درگذشته بدلیل فقدان آگاهی همسری انتخاب کرده که پایبند و متعهد نبوده و به طلاق ختم شده، اینبار وقتی خودش تغییر میکنه و آگاه تر میشه و به ثبات میرسه در نتیجه خواستگاری رو جذب میکنه که او فرد بهتری هست و از این رو دغدغه های کمتری خواهد داشت.

شما تنها دو ماهه قانونی جدا شدین، نه خواستگار و نه خودتون هیچکدام در شرایط درستی اقدام نکردین و فعلا آجر اول رو غلط گذاشتین. شما باید برای خودتون وقت بگذارین و سپس به فرد و رابطه ی جدید و آنالیز فکر کنین.

از روشی که در پست قبل گذاشتم استفاده کنین و اگر متوجه هر کدوم از بندها نشدین بگین تا براتون توضیح بدم. :72:

سحر بهاری عزیز ممنونم از پیامتون
اما راستش من ۵ /۶ ماهه که از لحاظ قانونی جدا شدم. و انتخاب این تایم برای آشنایی با فرد جدید ( از دو هفته قبل ) با نظر مشاورم بود . چون یکسال و نیم از همون دوران جدایی زیر نظر ایشون بودم . و ایشون با توجه به حالات روحی من تشخیص داد که تایم خوبی هست . .

قطعا هر فردی بعد از جدایی به آگاهی زیادی میرسه. اما قطعا تغییر هم به سرعت اتفاق نمیفته چون وقتی فردی ۳۰ سال این مدل زندگی کرده به یکسال و دوسال تغییری نخواهد کرد فقط اون آگاهی باعث میشه یواش یواش در مسیر تغییر گام برداره . و شاید بعد از چندین سال تغییرات مثبتی داشته باشه


اما دغدغه اصلی من اینکه چه جور میشه یک سری از مسایل رو دقیق متوجه شد و قبول کرد که طرف مقابل راست میگه ؟؟؟.
چون هر آدمی متفاوت هست و ویژگی های منحصر به فرد خودش رو داره