غرايز شديد جسمي منو بيشتر ترغيب به ازدواج ميكنه

سلام به همگي :72:

حتما عنوان تاپيك قبلي من رو يادتون مياد.... (( رفتنش واسم معماست....چرا عشقم رفت؟؟؟)).... با راهنمايي هاي شما عزيزانم دارم سعي ميكنم با رفتنش كنار بيام و به زندگيم برگردم
همون طور كه يادتونه الان دقيقا 5 ماه و نيمه كه تنهام...

اما مشكلي كه الان به مشكله قبليم اضافه شده اينه كه نياز زيادي به ازدواج در خودم احساس ميكنم... هم از لحاظ روحي هم بيشتر از اون از لحاظ جسمي...
خواستگار دارم اما به دلم نميشينن، از طرفي دوست دارم زودتر ازدواج كنم!! فقط بعد از يه مدت طولاني يه نفر خيلي به دلم نشسته بود كه ماجراشو ميدونيد و ....
هم دوست دارم واقعا با عشق ازدواج كنم و با تمام وجود خواهان همسرم باشم و فقط به خاطر نيازام ازدواج نكنم.... هم واقعا از لحاظ روحي و جسمي تحت فشارم ((شايد باورتون نشه كه يه خانم اين طوري تو خودش احساس نياز كنه، اما متاسفانه واقعا اين طوره)) .... هم توي خواستگارام كسي رو كه واقعا خواهانش باشم پيدا نميكنم....
واقعا نميدونم چي كار كنم .... كدوم يكي تو اولويته؟؟؟ .... رفع غرايض يا ازدواج با عشق و علاقه؟؟؟

بعضي اوقات ميترسم به گناه بيفتم.... واسه اينكه به گناه بزرگتر نيفتم مجبور شدم به گناه يه كم كوچيك تر تن بدم (خود ارضايي :163:) ... يه جورايي به چاله راضي شدم تا توي چاه نيفتم...
تقلاي منم واسه برگردوندن تنها عشقم به جايي نميرسه .... انگار واقعا بايد زندگي رو بدون اون ببينم
چي كار كنم؟؟؟؟؟

دوستان حتما میان راهنمایی می کنن. اما چیزی که موقت ممکنه بتونه بهت کمک کنه ورزشه. ورزش مثل کوه رفتن یا دویدن یا دوچرخه سواری که جسمت خسته شه و کمتر نیاز به این موردو احساس کنی. مفید هم هست ورزش. امیدوارم بتونی همراه خوب زندگیتو زود پیدا کنی و خوشبخت شی.

ممنونم بابت راهنماييت
اتفاقا نزديك 2 ماهه كه رفتم باشگاه ثبت نام كردم... شايد از اين فكرو خيال ها راحت بشم... فكر كنم تو دراز مدت بيشتر تاثير بزاره.... فعلا كه متاسفانه دارم به همون روند نا خوشايند ادامه ميدم...

سرکوب نیاز جسمی کاملا رد شده است و مشکلات زیادی به وجود میاره برای انسان.اما با توجه به وضعیت شما و خیلی از ما ها چه پسر یا دختر:
رفع نیاز به شیوه های دیگه مثل خود ارضایی هم بر مشکلاتتون می افزاریه.خود ارضایی به صورت محدود نیاز رو رفع میکنه و در طولانی مدت نیاز ها رو سرکش!

مطمئنا ازدواج بهترین راه کاره اما من به شخصه فکر میکنم ازداوج با اولویت رفع نیاز جسمی بزرگرتین اشتباه هست.بهترین راه استفاده بهینه از انرژی درونی که به واسطه این نیاز به وجود میاد هست.که برای خانم ها شندیم با ورزش درصد بالایی از انرژی تخلیه میشه.پس ورزش رو حرفه ای تر ادامه بدید و سعی کنید کاملا انرژی خودتون رو تخلیه کنید(خسته از لحاظ جسمی)به ساعات پایانی شب نزدیک بشید.
در بعد نیاز روحی هم بهرتین کار تو این سن و دوره مطالعه و خود شناسی هست.کتاب های مود علاقه در این زمینه رو بخرید و مطالعه کنید یا حداقل در اینترنت جسجو کنید.

sayrex گرامي، ممنونم
راستش من از صبح تا بعد از ظهر سر كارم، عصرم ميرم باشگاه يا با دوستامم، اگه دانشگاهم باز بشه كه ديگه كاملا وقتم پره و انرژيم تخليه ميشه.... اما اين نيازم خيلي وقته كه دست از سرم بر نميداره... حتي زماني كه خيلي جوون تر بودم و الان متاسفانه بيشترم شدت گرفته
متاسفانه خيلي زود تحريك ميشم.... خيلي خيلي زياد خودمو كنترل ميكنم، اما گاهي اوضاع خيلي بهم ميريزه.... با ديدن كوچكترين صحنه ها اين احساسم دوباره فوران ميكنه...
خيلي دعا ميكنم... از خدا مي خوام كمكم كنه:323:

وقتي عاشق شدم خيلي راضي و خوشحال بودم.... هم كسي رو پيدا كرده بودم كه با تمام وجود دوستش داشتم( از لحاظ روحي) ، هم قرار بود نيازام به شكل كاملا شرعي بر طرف بشه... اما :302:

ببخشید سوال میکنم .

در خانه از ماهواره استفاده میکنید؟

فیلتر شکن اینترنت چطور؟

فيلتر شكن ندارم...اما ماهواره ميبينم... اما نه كانال هاي مورد دار.... بيشتر برنامه هاي مستند و موزيك ويدئو ها و گاهي هم سريال ها رو دنبال ميكنم....

البته من از وقتي كه اول،دوم راهنمايي بودم اين نيازم رو احساس ميكردم كه متاسفانه به مرور زمان شدت گرفت... توي سن 12، 13 سالگي هم ما نه ماهواره داشتيم و نه از اينترنت استفاده ميكردم...حتي يه عكس بد هم نديده بودم، اما ذهن فوق العاده قوي داشتم تو اين زمينه
من دختر آرومي هستم و هييييييييييچ كسي از اين آتيش داغي كه تو وجودمه خبر نداره.... فقط فكر كنم همون آقايي كه قبلا داستانشو واستون تعريف كردم، يه بوهايي برده بود

به نظرتون با اين شرايط و چيزايي كه قبلا هم واستون تعريف كردم در مورد رابطه قبليم، چه تصميمي واسه ازدواج بگيرم؟؟؟؟

رامای عزیز

به نظر من رابطه قبلیتون رو یه چیز تمام شده بدون و بپذیر که تنها یه بازیچه بودی . بازیچه فردی خودخواه .

تو ذهنت ازش یه بت نساز که فکر کنی امکان نداره با کسی بهتر از اون آشنا بشی :305:

در مورد غرایز جنسی هم از تکنیک توقف فکر استفاده کن . هر چه کمتر به این مسئله فکر کنی بهتر است.

لینک زیر رو هم بخون

فاصله ی بلوخ جنسی تا ازدواج را چه باید کرد!؟

40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر ؟!

راستی یه نصیحت خواهرانه : همون سریالها رو هم نگاه نکن لطفا .

rama25سلام

ميتونم حستو درك كنم مثل بقيه غرايز چيزي تو وجود تو هست كه الان داره سركش ميشه اما اكيدا بهت توصيه ميكنم بخاطر رفع اين نياز ازدواج نكن چون بقيه معيارهاتو زيرپا ميزاري

كنترلش كن

ميدوني مثل اين ميمونه خيلي گرسنه هستي و ميگي ممكنه از گرسنگي بميرم و اولين غذايي كه بزارن جلوت برات بهترين ميشه و ديگه فكر نميكني سالمه, زياده, كمه, دوست داري يا نه و.... فقط گرسنگيتو رفع ميكني

حالا نيروي جنسي يه كم قويتره, يه شكست هم داشتي و نياز عاطفيت هم پاسخ داده نشده و اين سركش تر شده

متاسفانه راهي نداري جز كنترلش نه سركوبش

يه سري غذاهارو حذف كن مثل غذاهاي تند, هر فيلمي رو نبين, خودتو تو موقعيتهاي تنها قرار نده,ورزش كن اما شنا نه. انرزيتو تخليه كن و بدنتو سالمتر نه اينكه با خودارضايي بدنتو ضعيف كني و اين ميلو پاسخ كوتاه مدت بهش بدي

دنبال جايگزين هم براي نياز عاطفيت نباش

نيازهاي جسمي و روحي بايد تو شرايط درست برطرف بشن اگه نه هردو پشيموني به بار مياره, شايد هم نفهمي اما تدريجا مشكل بزرگتري برات به وجود بياره

فعلا اين بهترين راهه تا زمانيكه بتوني نيازتو از راه درست برطرف كني,توكل كن به خدا و زياد ذهنتو درگير نيازت نكن چون حريصتر ميشه

, اين تاپيك رو هم بخون

همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
موفق باشي

از راهنمايي هاي خوبتون ممنونم... لينك هايي هم كه معرفي كردين رو تمام و كمال خوندم... مرسي :72:

راستشو بخواين من از اين نياز شديدي كه در خودم احساس ميكنم ناراضي نيستم... در واقع خدا رو هم شكر ميكنم به خاطرش.... چون ميدونم كه در رابطه با همسرم خيلي هم ميتونه كمك كننده باشه تا هر دوتاييمون بيشتر بتونيم از حضور هم لذت ببريم.... در واقع اگه اين احساس رو اصلا نداشتم بيشتر ناراحت ميشدم
اما بيشتر مشكلم با كنترلش و يا حتي ارضاشه....، كه راه حل هايي كه ارائه ميدين خيلي كمك كنندس :310:

بعضي اوقات از اين ميترسم كه اين كنترل زياد، اين نيازو كم كم در من از بين ببره، و من اصلا از اين فكر خوشم نمياد.... نميخوام كم كم كلا سرد بشم نسبت به اين موضوع و رابطه ام با همسر آيندم كمرنگ بشه....
دوست داشتم يه جوري به نيازم پاسخ گو باشم... حتي واسه آيندم تقويت هم بشه.... نه اينكه اين كنترل خودش بشه يه عادت هميشگي و رنگ سركوب به خودش بگيره!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

يه مساله ديگه اي هم هست، و اون اينه كه من از يه قشر خاصي از مردا خوشم مياد كه خيلي هم محدود هست تعدادشون و كم ميشه مشابه اون تيپ آقاييون رو تو جامعه ببينم.... نميگم نيست... اما كمه
بعضي وقت ها هم كه مشابهشون پيدا ميشه بايد خدا خدا كنم كه بيان و به من پيشنهاد بدن.... يعني شانس بر خوردن به مردهايي كه واقعا مورد پسندم هستن خيلي خيلي مياد پايين... واسه همين تو اين 5 ، 6 سالي كه واسم خواستگار اومده فقط 2 مورد نزديك به اون مرد آرماني من بودن.... واسه همين از دست دادنشونم خيلي واسم گرون تموم شد
چه راهي وجود داره كه من وقتي از مردي خوشم مياد يه كاري كنم تا لااقل اونم تشويق بشه كه ازم خواستگاري كنه؟؟؟.... البته راه هاي غير مستقيم مد نظرمه
هميشه بايد مثل يه فرد منفعل بشينم و از بين افرادي كه ميان طرفم يكي رو انتخاب كنم؟؟؟
و اگه كسي با اون خصوصيات نبود به يكي كمترش راضي بشم؟؟؟

خواستگار زياد دارم اما چه فايده كه اون تيپ آدم هايي كه مد نظرم هستن خيلي خيلي توشون كم پيدا ميشه

rama با خوندن این تاپیک،متوجه شدم چقدر با شما مشابهت دارم.وقتی می خوندمش حس میکردم یک نفر داره حرف های دل من رو میزنه.حرف هایی که شاید همیشه از گفتنش تفره رفتم.

پاسخ های دوستان هم خیلی مفید بودن...

البته دارید از موضوع تاپیک منحرف میشید.منظور شما از تیپ ها متفاوت دقیقا چیه؟توضیح بدید.افراد دیگه ای هم بودند در انجمن مشکل شما رو داشتند.دقیقا بگید چه نوع مرد هایی تا اگر شبیه اون ها هستید ،آدرس تاپیک هاشون رو بدم بخونید.

sayrex گرامي، از موضوع منحرف نشدم، در واقع به مساله ازدواج به عنوان يكي از راه هاي برخورد با مشكلم نگاه كردم، و حالا ميخوام بدونم چي كار كنم كه هم با فرد مورد نظرم ازدواج كنم تا نيازم رو به شكل معقول بر طرف كنم

متاسفانه يا خوشبختانه ، من به يه سري خصوصيات رفتاري و معاشرتي آقاييون خيلي حساسيت دارم (در واقع حساسيت بيش از حد).... به حركت دست ها.... به طرز راه رفتن.... سلام كردن.... خنده ها.... حركت چشم ها... طرز نشستن.... حتي رانندگي ((مثلا اگه طرف حق تقدم رعايت نكنه يا مثلا با راننده بغلي با لحن بدي صحبت كنه يا صداي ضبط رو زياد كنه احساس ميكنم نشانه بي شخصيت بودنشه)) .... وخيليييييييي ريز ميشم تو حركات طرف...

دوست دارم حتماااااااا تحصيلات عاليه داشته باشه

به مسائل ديني پايبند باشه.... احساس ميكنم اين طوري زندگيم تضمين شده تره.... آدم خشكه مذهبي نه، اما نماز و روزه هاش رو به جا بياره

اهل سيگار و مشروب و حتي غيلون هم نباشه

ميخوام از يه خانواده با اصل و نصب باشه.... حتي عمو و عمه و خاله و ... هم واسم مهمن كه داراي مقام اجتماعي خوب باشن

دوست دارم استخدام باشه يا لااقل يه شغل آزاد خوب داشته باشه (منظورم از شغل آزاد مغازه دار نيست اصلا)

دوست دارم رسمي پوش باشه و اصلا جذب مرداي اسپرت پوش نميشم.... اگه حتي يه تار مو از ابروهاش كم شده باشه يا گردنبند انداخته باشه حتي رغبت نميكنم جواب سلامش رو بدم (متاسفانه).... در اين زمينه وسواس دارم

پول دار بودن يا خونه و ماشين اصلا جزء ملاك هاي اصليم نيست اما اگه داشته باشه كه ديگه نور الي نوره :227:

رفتارش با والدينش خيليييييييييي واسم مهمه.... دوست دارم رابطه خوبي باهاشون داشته باشه... و البته بتونه تفاوت جايگاه همسر و والدين رو كاملا از هم تشخيص بده.... البته بچه ننه هم اصلا دوست ندارم
دوست دارم مستقل باشه.... ضمن احترامي كه به اطرافيانش و والدينش ميزاره واسه من يه جايگاه خاص قائل باشه

و قيافه و هيكلي جذاب (البته به چشم خودم) داشته باشه.... نمي خوام خيلي خوشگل باشه و مثلا دماغش فندقي باشه و فلان و فلان.... اما دوست دارم وقتي نگاش ميكنم قند تو دلم آب بشه و قيافش به چشم خودم جذاب و مطابق معيارام باشه....... من جذب يه مدل خاصي از چهره ها ميشم كه نميتونم تو قالب كلمات توصيفش كنم

و متاسفانه نداشتن هر كدوم از اين معيارا باعث ميشه طرفم به چشمم نياد... و تمام اين معيارا موازي با هم واسم مهمن و نميتونم اولويت بنديشون كنم ، كه مثلا از خيره بعضي هاش بگذرم

(مثلا يه خواستگار با شرايط خيلي خوب داشتم كه به خاطر طرز لباس پوشيدنش ردش كردم، چون واسم تعريف نشده بود )

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستي sayrex گرامي، تيپ متفاوتي مد نظرم نيست.... اما تعدادشون محدوده و من كم باهاشون برخورد ميكنم متاسفانه

تک تک معیارهات معقولن ولی مجبوری اولویت بندی کنی.تمام این معیارها در یک نفر نمی تونه جمع بشه مگر تو شخصیت

داستان ها.آدم ها مجموعه ای از نقاط مثبت و منفی ان.

rama جان ,اسب سفید بالدار رو یادت رفت بگی!!:)
اگر خیلی آرمان گرا بشی ,گرفتار وسواس عجیبی توی انتخاب خواهی شد

نمیگم به ملاک هات توجهی نکن,ولی میتونی بعضی هاش رو تا حدی تعدیل کنی,

اگه کسی 60-70 % ملاکهات رو داشت به عنوان یه گزینه بهش فکر کن...

سلام راما خانم.
بر عکس نظر دیگر اعضا،به نظر من خصوصیاتی بر شمردی ،میتونه در یک نفر جمع بشه...اما یکم نایاب تر (نه خیلی نایاب)
بعضی از موارد که گفتی رو به بسته به شخصیت خواستگار امکانش هست بتونی در فرد تغییر به وجود بیاری(البیته روی موارد کم اولویت تر باید این حساب رو باز کنی...چون تغییر دادن انسان نسبتا مشکل هست و نباید زیاد ریسک کرد).مثلا نحوه پوشش،تغییر هیکل،ننداختن زنجیر،بر نداشتن ابرو...
فقط به جز این مورد :
" تمام وابستگان طرف عمه،دایی،... مقام اجتماعی خوب باشند."جمله عجیبیه.چون کسی میاد خواستگاری شما وظیفه داشته خودش رو به موقعیت خوب برسونه...که رسونده.حالا عمو طرف زندگی معمولی رو پیشه کرده ،این فرد باید پاسخگو باشه؟به نظرم بهتر بگی " موقعیت اجتماعی اکثر اعضا خانواده خوب باشه" و شما این مورد یکم باید تحلیل بدی.البته به نظر شخصی من

بعضی موارد مثل راه رفتن هم برام عجیب بود.میشه بیشتر توضیح بدید؟

در کل فکر می کنم بعضی از ویژگی ها مهمتر رو تو لیستتون رو هم فراموش کردید:
مثل میزان حقوق ماهیانه،بر خورد اجتماعی،برنامه ریزی شخص برای آیندش،....

ممنونم از همتون به خاطر وقتي كه واسه رفع مشكلم ميزارين

راستشو بخواين شوهر خواهر من يه مرد ايده آله.... با اومدن اون تو خانواده ما توقع همه از داماد دوم خيلي خيلي بالا رفته و روي منم تاثير داشته.... يه سري از معيارا هست كه براي پدرم خيلي مهمه و طرف اونو نداشته باشه به هيچ عنوان پدرم راضي به ازدواجم نميشه( مثل تحصيلات و شغل).... يه سري هم واسه مامانم (مثل خانواده اش و ايمانش)...

منظورم از اينكه تمام اعضاي فاميلشون (درجه اولا) موقعيت اجتماعي خوب داشته باشن، اين نيست كه همه دكتر باشن يا پولدار، منظورم اينه كه فاميلاش دزد و قاچاقچي و معتاد نباشن لااقل... و داراي منزلت اجتماعي باشن

منظورم از طرز راه رفتن اينه كه مثلا شل و ول راه نره، يا مثلا (ببخشيد) مثل لات و لوتها راه نره.... آرام متين و با وقار قدم برداره

به نظرم پسري كه به حقوق افراد جامعه بي توجه هست، يا به والدينش احترام نميزاره، و از همه مهمتر در برابر خدا متواضع نيست حتي به درد فكر كردن هم نميخوره

اين خصوصياتي كه گفتم، اكثر غريب به اتفاقشون در همون آقايي كه قبلا داستانشو واستون گفتم بود:302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

و اما در مورد مشكل اصليم (همون نياز شديد جنسي) هم بايد بگم، من يه مدت به خاطر فوران بيش از حد اين نيازم احساس كردم شايد هرمون مردانه بدنم زياده .... كه در طي آزمايشهايي كه دادم همه چيز نرمال بود...(البته حدس خودم بود فقط)

راستش روم نميشه اين حرف رو بزنم، اما من وقتي با يه مرد تنها تو يه اتاق باشم بيشتر از اينكه به اون آقا شك داشته باشم، از خودم ميترسم... ميترسم يه وقت يه حركت ناخواسته ازم رخ بده.... يه جاذبه شديد جنسي گاهي دارم كه احساس ميكنم به خاطر بي پاسخ موندن نيازم اين طوري شدم....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

واقعا نميدونم چي كار كنم .... كدوم يكي تو اولويته؟؟؟ .... رفع غرايض يا ازدواج با عشق و علاقه؟؟؟

بعضي اوقات ميترسم به گناه بيفتم.... واسه اينكه به گناه بزرگتر نيفتم مجبور شدم به گناه يه كم كوچيك تر تن بدم (خود ارضايي :163:) ... يه جورايي به چاله راضي شدم تا توي چاه نيفتم...

---

سلام راما جان
به نظر منم تاپیکت داره منحرف میشه
مشکلی که از عنوان مشخصه اینکه به دلیل غرایض جنسی می خوای ازدواج کنی و از طرفی هم کسی که بتونی قبولش کنی و خوشت بیاد ازش نیست
واسه همین می خوای ی نفری که حالا باب میلت نیست رو به خاطر مسائل جنسی قبول کنی.باید بگم این اشتباه محضه برای اینکه برای داشتن رابطه جنسی خوب که به قول خودت نیازت بر طرف شه لازمه اون ادم رو دوست داشته باشیش و فکرت و قلبت متعلق به اون باشه
منظورم این نیست که عاشقش باشی ولی باید دوستش داشته باشی و فقط اون تو ذهنت باشه اون رو به عنوان مرد زندگیت انتخاب کرده باشی کسی که تکیه گاهت هست نه کسی که می تونه وسیله ای باشه برای رفع نیازهات.
و گرنه با این دید ازدواج کنی مطمئنا رابطه ای که خوب باشه برات اتفاق نمی افته و بعد از ازدواج هم میشی دست از پا درازتر یعنی هم متاهلی هم نیازت بر طرف نمی شه و بدت می اد از رابطه و بازم می خوای بری سراغ خود ارضایی..............

یعنی این کار از چاله تو چاه افتادنه...
ببخشید خیلی رک صحبت کردم:(

در مورد خود ارضایی هم همین طور. اصلا به سراغ این کار نرو چون من با چیزایی که خوندم فهمیدم تو خانم ها بخصوص اینجوریه که کسی که خود ارضایی کرده از رابطه واقعی لذت نمی بره و به همون روش عادت می کنه پس هر چه سریع تر این کار رو کنار بزار .فکر نکن این گناه کوچکتر می تونه روش خوبی باشه ،این رو تمام زندگیت تاثیر می زاره و تو رو از لذت های طبیعی که می تونی بعد از ازدواج ببری محروم می کنه
به خودت تلقین نکن که خیلی تحت فشاری ......
مثلا ی آدم تشنه وقتی هی می گه من تشنمه بیشتر تشنش می شه ولی وقتی ذهنش رو از تشنگی منحرف می کنه و به آب فکر نمی کنه و به آب نگاه نمی کنه کم تر حس تشنگی به سراغش می اد.
سعی کن نماز هات رو مرتب بخونی و سر خودت رو گرم کنی.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

راستش روم نميشه اين حرف رو بزنم، اما من وقتي با يه مرد تنها تو يه اتاق باشم بيشتر از اينكه به اون آقا شك داشته باشم، از خودم ميترسم... ميترسم يه وقت يه حركت ناخواسته ازم رخ بده.... يه جاذبه شديد جنسي گاهي دارم كه احساس ميكنم به خاطر بي پاسخ موندن نيازم اين طوري شدم....

---

ا ا با هر مردی یعنی هرکی؟
به نظرم ی مدتی رو این حس جنسی خیلی تمرکز کردی و بهش بها دادی و دنبال این رفتی که به طریقی که خودت می تونی برطرفش کنی حالا خود ارضایی یا دیدن چیزای بد و یا تو ذهن خودت ...برای همین این حس در تو بزرگ شده و قوت گرفته
آخه نیاز جنسی مثل تشنگی و گرسنگی نیست که بگیم اگر آب بخوری سیراب می شی یا اگر غذا بخوری گرسنگیت بر طرف میشه .. هر چی بیشتر بری سمتش بیشتر بهش نیاز پیدا می کنی ..(البته منظورم بیشتر از این طریق های غیر طبیعی)
راما جان به نظر من بهتره این مشکل رو با مشاور خانم مطرح کنی....
نباید بزاری چنین چیزی تو ذهنت بیاد .

نازنين جان ازت ممنونم.... آره ، شايد يه كم منحرف شديم از بحث اصلي

با هر مردي كه نه... مثلا ((روم به ديوار)) يه بار اين احساس وقتي با يكي از همكارام ((كه بهش خيلي ارادت دارم)) تنها توي اتاق بودم اومد سراغم، كه سريع از اتاق اومدم بيرون (( البته فقط يه لحظه بهش فكر كردم، نه اينكه كاري كرده باشم)).... اين اسرار من رو هيچكي نميدونه.... نميدونم چه طوري روم شد اينجا بگم:162:

يه بار با دكتر زنان در اين مورد صحبت كردم، گفت: خيلييييي گرم مزاجي، و بايد از خدا شاكر باشي، خيلي خانوما به علت سرد مزاجي دچار مشكلن با همسراشون... گفت: خود ارضايي با فواصل زياد مشكلي واست ايجاد نميكنه ((اگه نميتوني گاهي خودت رو كنترل كني))، اما نبايد اعتياد وار اون رو تكرار كني.... و گفت از لحاظ جنسي كاملا سالمي و فقط گرمي


اگه به نظرتون معيارام واسه ازدواج خيلي نا معقوله ، يه كم روشون تجديد نظر كنم

rama25 سلام صبحت بخیر

پست دوستان رو خوندم متوجه شدم چقدر راهکارهای خوبی برات گذاشتن

اما پست آخر شما با پست اولت هیچ تفاوتی نداره

دوست عزیزم فکر نمیکنی مدتی راهکار دوستان را دنبال کنی تا نتیجه بگیری؟

به غیر این راهنمایی ها توقع داری چی دیگه بهت بگن؟

راما 25 عزیز وقت استفاده از راهنمایی دوستانه

موفق باشی

ويداي عزيز... راهكارهايي كه دوستام تا اينجا ارائه دادن:
1- ورزش كنم (كه من اين كار و انجام دادم)
2-از تكنيك تفكر فكر استفاده كنم
3-خود ارضايي نكنم (البته من نگفتم كه هر روز اين كارو ميكنم، من مثلا هر 20 روز يه بار وقتي خيلي تحت فشار بودم اين كارو ميكردم)
4-و غذاهاي محرك نخورم
چيزي رو جا انداختم؟؟؟؟؟

اما من هنوز در مورد اين سوال جواب نگرفتم، كه كنترل دائمي اين غريزه به مدت 10، 15 سال آيا كلا اين حسو از بين نميبره؟؟؟؟ اين كنترل دائم بيشتر رنگ سركوب به خودش ميگيره، درست نميگم؟؟؟
دوستان ميگن اين حس مثل گرسنگي و تشنگي ميمونه، اما مگه ما چه قدر ميتونيم اون رو تحمل كنيم؟؟؟

راستي به نظرتون صيغه يه خانوم باكره قبل ازدواج خيلي ناخوشايند و وحشتناكه؟؟؟؟؟ :163:

صیغه دختر باکره بدون اذن پدر ممکن نیست.هیچ پدری م اجازه نمی ده دخترش صرف مسئله جنسی صیغه کسی بشه.

خوب خيلي ها به منظور شناخت و آشنايي صيغه ميكنن، اما كي تو خلوته اوناست تا ببينه واقعا چي ميگذره بينشون؟؟؟؟
ما تو اقواممون زياد اين مورد رو داشتيم (البته با رضايت پدراشون بوده).... اما من هميشه از اين موضوع ميترسم( صيغه قبل ازدواج) و از نظرم كار درستي نيست.... نظر شما چيه؟؟؟؟

صیغه جهت آشنایی متاسفانه بعضی ها انجام می دن ولی جز اینکه همه چیز تمام شده فرض بشه و بعضن دختر مورد

سو استفاده قرار بگیره چیزی نداره.تنها کاری که نمی کنه ایجاد شناخته.ولی اون صیغه ای که فقط در جهت ارضای

جتسی باشه هیچ پدری اجازه نمی ده.ترس تو هم کاملن بجاست هیچ وقت تن به این کار نده.

لطفا اين سوالم رو هم پاسخ بدين:

كنترل دائمي اين غريزه به مدت 10، 15 سال آيا كلا اين حسو از بين نميبره؟؟؟؟ اين كنترل دائم بيشتر رنگ سركوب به خودش ميگيره، درست نميگم؟؟؟
يعني اين 4 ، 5 مورد راه حلي كه بهم ارائه ميدين، (ورزش و ....) ميتونه 10 ، 15 سال جاي اين نياز رو در من بگيره؟؟؟

من سعي ميكنم بهش فكر نكنم، ولي خودتونم يه انسانين و اين نياز رو دارين، واقعا فكر نكردن بهش تا چه مدت؟؟؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

لطفا اين سوالم رو هم پاسخ بدين:

كنترل دائمي اين غريزه به مدت 10، 15 سال آيا كلا اين حسو از بين نميبره؟؟؟؟ اين كنترل دائم بيشتر رنگ سركوب به خودش ميگيره، درست نميگم؟؟؟
يعني اين 4 ، 5 مورد راه حلي كه بهم ارائه ميدين، (ورزش و ....) ميتونه 10 ، 15 سال جاي اين نياز رو در من بگيره؟؟؟

من سعي ميكنم بهش فكر نكنم، ولي خودتونم يه انسانين و اين نياز رو دارين، واقعا فكر نكردن بهش تا چه مدت؟؟؟؟؟

---

راما عزیز:72:


من فکر می کنم شما خیلی اوقات فراغت زیادی داری و خیلی به این موضوع فکر می کنی؟؟

من افراد زیادی را می شناسم که از شما 10 یا 20 سال بزرگتر هستند و سالم و پاک و با ایمان دارند بصورت

مجردی و فوق العاده موفق در کار و حرفه شان زندگی می کنندو نظرشان این است

اگر خداخواست و شریک مناسب خود را یافتند مطمئنا همان خدا هم در بقیه مسیر زندگی همراهیشان می کند.

هیچکدام از الان کاسه چه کنم چه کنم .... برنداشته اند و به ین موضوع فکر هم نمی کنند؟!؟!

لطفا سعی کنی اهداف بلند مدتی برای زندگی خود بگذاری اگر این نیاز این قدر بدون کنترل و افسار گسیخته بود

هیچکس به فکر طلاق و جدایی نمی افتاد و یا دورتا دور مان پر از افراد لاابالی و بی بندو بار بیمار جنسی بود.

موفق باشی:72:

صیغه قبل از ازدواج معلومه که کار درستی نیست.
شما بعد از اتمام مدتش احساسات و عواطفتون رو نمیتونین کنترل کنین.صیغه پسرونه است:163:.
دختری که صیغه بشه متاسفانه به چشم دختر بهش نگاه نمیکنن.

به نظر من هم وقت آزاد زیاد,فکر آدم رو ناخوداگاه به این سمتها می بره!

من فکر میکنم تلقینات ذهنی شما هم در این مسئله بی تاثیر نباشه, فرض کنید آدم 24 ساعته بشینه بگه :

وای خدا چرا من انقدر احساس نیاز جنسی میکنم!؟ وای چرا انقدر این حس رو دارم!؟ اصلا بذار برم یه تاپیک بزنم ببینم چرا من اینجوری هستم!؟ اصلا پاشم برم دکتر ببینم چرا اینجوری میشم!! وای نکنه کارم به رابطه نامشروع بکشه!!؟ اصلا چطوره برم صیغه بشم!؟ بذار برم باشگاه ورزش کنم تا یه خورده کمتر بشه!! نکنه این غذایی که الان دارم میخورم محرک باشه!!

خب معلومه که بعد از مدتی واقعا آدم بهش القا میشه که نیاز شدید جنسی داره و این حس چند برابر میشه!


بهتره فکرتون رو از این مسئله باز کنید.هر موقع هم به سراغتون اومد به این فکر کنید که یک حس کاملا طبیعی هست که خداوند توی همه موجودات قرار داده و ایشالا به وقتش از راه درست برطرف میشه!

در یک کلام: زیاد واسه خودتون شلوغش نکنید!!:72:

دوست گرامی، کشش جنسی یک نعمت خدادادی هستش که برای بقای نسل بشر در جنس مرد و زن به ودیعه گذاشته شده، احساسات شما هم کاملا طبیعی هستش و مقتضای سن شماست.
ممکنه با افزایش سن، این هیجان کمتر بشه اما قطعا سرکوب نمیشه، پس بدون نگرانی از آینده و با به کاربردن راهکارهای بقیه دوستان اونو کنترل کنید.
امیدوارم به لطف خدا هر زمان شرایط برای ازدواج شما فراهم شد، از زندگیتون لذت وافر ببرید.

بیشتر دوستان راهنمایی هایی کردن که از اینور و اونور خوندن یا شنیدن و یا تجربه کردن. حقیقتش اینه که هر کسی ظرفیت مشخصی داره! حقیقت اینه که نیاز جنسی دقیقا مثل آب و غذا که برای بقای جسم شما لازمه برای فکر و روان هر کسی یکی از واجبات هست و باید به گونه ای برطرف بشه نه جایگزین ! هیچوقت فعالت های ورزشی و کار شما رو از نیاز های جنسیتون بی نیاز نمیکنه درسته که وقت و انرژی لازم برای رفع نیاز جنسی از روش های غیر معمول رو از شما سلب میکنه ولی هیچوقت نمیتونه جایگزین باشه ... مگر همین روش (کار و ورزش و عبادت) سرکوب نیاز جنسی نیست ؟ اسلام برای جلوگیری از به دام افتادن جوان ها به این پدیده غیر اصولی ازدواج زودهنگام رو پیشنهاد کرده که دقیقا در موقع شروع نیاز جنسی صاحب یک همسر شرعی شده باشن که از این طریق نیاز جنسی رو برطرف بکنن. متاسفانه موقعیت اقتصادی خانواده ها و مشکلات جامعه و انتظارات خانواده ها و و و و ، که بحث یکی دو سال نیست باعث شده که سن ازدواج حدودا 10 سال (خانم / آقا) افزایش پیدا کنه ... خب برای رفع نیاز های جنسی و احساسی جوون ها هم فکری شده ؟
در رابطه با صیغه هم دوستان نظراتی دادن که مطلق نیست ...
صیغه برای دختر باکره برخی علما اذن پدر رو شرط دونستن و برخی خیر! این مسئله به مرجع تقلید شما بستگی داره. تازه تو همین انجمن کم نیستن دخترایی که قبل از خواستگاری و ازدواج (دوران آشنایی) با همسرشون رابطه جنسی (بدون صیغه و یا عقد) داشتن و این نمونه ای از خروار جامعه هست.
.
مطمئنا شرایط جنسی هر کسی با شخص دیگری کاملا فرق میکنه !!! مطمئنا فردی که در روابط جنسی سرد مزاج هست آن لذت و تجربه ای رو که در شخص گرم مزاج هست نمیبره ! برای یک نفر رابطه جنسی عذاب آوره برای یکی دیگه اگه هفته ای 3و4 بار انجام نشه مشکلات جسمی و روحی در پی داره ... اینو میگم که نیاز های جنسی همه رو با یک متر اندازه نگیرین.
راهنمایی های همه دوستان متین که ارضای نیاز جنسی از طرق غیر شرعی و قانونی مشکلات خاص خودش رو داره ولی خواهشا راهکار کلیشه ای پیش پای دوستان قرار ندین !
.
حقیقتش من که راهکار عملی و منطقی برای رفع این نیاز سراغ ندارم به جز ازدواج دائم یا موقت.

سلام رامای عزیز


فکر نکن تو تنها دختری هستی که غریزه ی جنسیش بیداره و نیاز داری از راه شرعی به اون پاسخ بدی.

اما تکرار و فکر کردن بهش باعث تشدیدش میشه... به قول جناب مهرداد شلوغش نکن.

نگران نباش این حس تو اصلا از بین نمیره بلکه اگه کنترلش کنی و بذاری به وقت خودش برات شیرین ترم میشه...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط saeeded

بیشتر دوستان راهنمایی هایی کردن که از اینور و اونور خوندن یا شنیدن و یا تجربه کردن. حقیقتش اینه که هر کسی ظرفیت مشخصی داره! حقیقت اینه که نیاز جنسی دقیقا مثل آب و غذا که برای بقای جسم شما لازمه برای فکر و روان هر کسی یکی از واجبات هست و باید به گونه ای برطرف بشه نه جایگزین ! هیچوقت فعالت های ورزشی و کار شما رو از نیاز های جنسیتون بی نیاز نمیکنه درسته که وقت و انرژی لازم برای رفع نیاز جنسی از روش های غیر معمول رو از شما سلب میکنه ولی هیچوقت نمیتونه جایگزین باشه ... مگر همین روش (کار و ورزش و عبادت) سرکوب نیاز جنسی نیست ؟ اسلام برای جلوگیری از به دام افتادن جوان ها به این پدیده غیر اصولی ازدواج زودهنگام رو پیشنهاد کرده که دقیقا در موقع شروع نیاز جنسی صاحب یک همسر شرعی شده باشن که از این طریق نیاز جنسی رو برطرف بکنن. متاسفانه موقعیت اقتصادی خانواده ها و مشکلات جامعه و انتظارات خانواده ها و و و و ، که بحث یکی دو سال نیست باعث شده که سن ازدواج حدودا 10 سال (خانم / آقا) افزایش پیدا کنه ... خب برای رفع نیاز های جنسی و احساسی جوون ها هم فکری شده ؟
در رابطه با صیغه هم دوستان نظراتی دادن که مطلق نیست ...
صیغه برای دختر باکره برخی علما اذن پدر رو شرط دونستن و برخی خیر! این مسئله به مرجع تقلید شما بستگی داره. تازه تو همین انجمن کم نیستن دخترایی که قبل از خواستگاری و ازدواج (دوران آشنایی) با همسرشون رابطه جنسی (بدون صیغه و یا عقد) داشتن و این نمونه ای از خروار جامعه هست.
.
مطمئنا شرایط جنسی هر کسی با شخص دیگری کاملا فرق میکنه !!! مطمئنا فردی که در روابط جنسی سرد مزاج هست آن لذت و تجربه ای رو که در شخص گرم مزاج هست نمیبره ! برای یک نفر رابطه جنسی عذاب آوره برای یکی دیگه اگه هفته ای 3و4 بار انجام نشه مشکلات جسمی و روحی در پی داره ... اینو میگم که نیاز های جنسی همه رو با یک متر اندازه نگیرین.
راهنمایی های همه دوستان متین که ارضای نیاز جنسی از طرق غیر شرعی و قانونی مشکلات خاص خودش رو داره ولی خواهشا راهکار کلیشه ای پیش پای دوستان قرار ندین !
.
حقیقتش من که راهکار عملی و منطقی برای رفع این نیاز سراغ ندارم به جز ازدواج دائم یا موقت.

---

جناب saeeded ! چیزایی که شما فرمودی رو همه میدونیم!:305:

ولی ظاهرا شما متوجه نیستی که اینجا هدف کمک کردن به مراجعه کننده هست, هر چند اون کمک کم و ناچیز باشه! حتی اگر بشه 10-20% مشکلات شخص رو کمتر کرد این خودش کمک واقعا بزرگی هست! باید موقع مشورت دادن همه شرایط رو درنظر گرفت!
ازدواج موقت برای دختر باکره هزار و یک مشکل ایجاد میکنه که جای بحثش اینجا نیست!

بابت همه نظراتون ممنونم.... :72::72::72:

اول خدمت دوستاني كه مي فرمايند : اوقات فراغتم زياده، بايد عرض كنم كه اتفاقا من دختر خونه نشيني نيستم كه 24 ساعت تو خونه بي كار نشسته باشم.... چندين بارم خدمتتون عرض كردم اين مطلب رو
شما وقتي زمانتون پره ديگه تشنه نميشين؟؟ گرسنه نميشين؟؟
اين طور كه شما ميفرمايين من بعده ها هم كه ازدواج كردم ، فقط وقت هايي كه اوقات فراغتم زياد بود اين نيازم فوران ميكنه و بايد با همسرم هم بستر بشم....

من گرم مزاجم.... لطفا من رو جزء دسته افرادي كه با يه 3و 4 ساعت ورزش كل انرژيشون واسه اين كار تخليه ميشه نذارين.... اگه نيازم اين قدر كم بود مطمئن باشين نميومدم اينجا و ازتون واسه رفع مشكلم كمك نمي خواستم.... من هرچي ام دير بيام خونه بازم واسه اين كار انرژي دارم

من شلوغش نكردم.... شايد شمايي كه اين حرف رو ميزنين نصف نيازي كه من دارم رو در خودتون حس نميكنين... واسه همون باورش واستون سخته.... و ميگين مگه ميشه يه خانوم اين طوري باشه!!!!
من تست گرم مزاجي هم دادم.... و اين به صورت علمي هم بهم ثابت شده... و دكترم بهم گفته همسرتم قبل ازدواج بايد اين تست رو بده تا بعدا به خاطر سرد مزاجي اون به مشكل نخورم

من خودمم با ازدواج موقت مخالف بودم.... فقط چون دورو برم زياد اين مساله رو ديده بودم، فقط مي خواستم نظر شما هم بپرسم در موردش

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اگه احساس ميكنين ملاك هام واسه ازدواج هم نا معقوله بهم بگين.... شايد اگه بدونم دارم در مورده ملاكام اشتباه ميكنم اين قدر واسه ازدواجم سخت نگيرم.... البته نه فقط به خاطر مسائل جنسي، كلي ميگم، واسه آيندم

سلام راما جان خوبی؟

حالا چرا انقد عصبانی؟
دوست خوبم حق داری و اینو بدون خیلیا مثل تو هستند اما چه راهکار دیگه ای میشه بهت داد؟؟

فعلا همینه..تا زمانی که ازدواج کنی باید صبر کنی.

پیشنهادایی که من بهت میدم اینان:

از تنهایی پرهیز کن..چون موقع تنهایی فکر ادم ناخوداگاه هزارتا جا میره.

وقتی با مردا سر و کار داری مراقب نگاهت باش..نه اینکه همش اسمون و زمین رو نگاه کنی اما خیره نگاشون نکن..رو اندامشون زوم نکن...اگه احیانا نگاه کردی و فکری تو سرت اومد همون کاری که کردی خوبه یعنی اونجا رو ترک کن..یا حداقل سریع ذهنت رو کنترل کن.

سعی کن تا اونجایی که میشه ازخیال پردازی خوداری کنی.

دور عکسای عشقولانه و فیلم و اهنگ خط بکش.مثلا تو ممکنه عکس یه دختر و پسرو دست تو دست هم ببینی بعد ذهنت میره به جاهای دیگه..مثلا اگه من و همسرم بودیم..میرفتیم فلان جا و هی ادامه میدی تا برسه به مسائل جنسی.

هوای گرم هم میتونه تاثیر بذاره..

پس با این حساب ممکنه افکار جنسی سراغت بیان اما به مرور میتونی روشون کنترل داشته باشی.

کلا اینا راه حلهایی هستن که میتونن این وضعیتت رو کمتر کنن..غصه بعد ازدواجت رو هم نخور وقتی شوهر واقعیت پیشت باشه ناخوداگاه گرم مزاجیت هم سراغت میاد.

رو اون معیارت هم تجدید نظر کن..یعنی اولویت بندیشون کن و با توجه به اولویتشون یکی ازخواستگاراتو انتخاب کن.

موفق باشی

به خاطر نیاز جنسی ازدواج نکن که فقط پشیمونی به بار میاره چون بعد از ارضا شدن اون که جز نیازهای سطح پایینه نیازهای دیگری برات پیش میاد که ممکنه اون طرف نتونه براوردش کنه ...اما از طرفی هم خیلی هم ارمانی فکر نکن فکر ما تا واقعیت خیلی فرق داره توقعاتت رو بیار پایین..

بهار زندگي عزيزم، حرفات بهم آرامش ميده... لااقل حس كردم دركم كردي:43:

من عصباني نيستم به خدا :310:... شايد شما با يه لحن عصباني جملات من رو خوندي....

آره، گويا بايد فعلا بسوزم و بسازم

سلام راما خانوم:shy:
این مشکلی که شما میگید(نیاز شدید جنسی)حداقل برای ما آقایون چیز غریبی نیست که البته در بین آقایون هم شدت و ضعف داره.
فکر میکنم راهکارهایی رو که عملی بود دوستان گفتن مثل ورزش یا از بین بردن شرایط تحریک.
به نظرم دور ازدواج موقت رو کلا خط بکشید و به خاطر مسئله جنسی هم حاضر به زیر پا گذاشتن معیارهاتون نشین اما باز هم همونطور که دوستان گفتن خوبه که معیارهاتون اولویت بندی بشن.
فقط خواستم اینو بگم که این مشکلی که شما فرمودید دامنگیر همه ما قشر جوان هست با کم و زیادش و احساس نکنین که تنها هستین. راه حل اساسی ای هم ظاهرا با شرایط جامعه ما نداره به جز صبر و توکل بر خدا برای یافتن همسر مناسب.:316:
ما هم واقعا بیرون گود نایستادیم و درد اکثرمون یک چیزه.

راما جان شما که قرار نیست این نیازو سرکوب کنید.اونو کنترلش میکنید.
با همین راه کار هایی که دوستان دادن نیاز جنسی رو کمتر احساس میکنید.که این کمتر رو هم میشه تحمل کرد.
منم مثل شما گرم مزاج هستم.خیلیییی.ولی واقعا به این نتیجه رسیدم که فکر کردن درمورد این مسائل خیلی خیلی تاثیر داره.سعی کنید اصلا به این چیزا فکر نکنید.ذهن خودتونو منحرف کنید.بهش بی توجه باشید

باور کنید من خودم تجربه کردم.اینجوری واقعا احساس نیاز کمتری میکنم.ولی به محض اینکه درموردش فکر میکنم.یا درمورد چیزای ناجور فکر میکنم باز به قول شما فوران میکنه
ایشالا که به زودی یه مورد مناسب که دلخواهتون باشه برای ازدواجتون پیش بیاد و خوش بخت بشید :72:

راستی دوستان چرا تو طرح ختم قرآن شرکت نمیکنید؟؟:305:

اینم لینکش:
http://www.hamdardi.net/thread-23534-page-7.html

بابت نظراتتون ممنونم دوستان:72:

تمام تلاشم رو براي كنترل افكارم ميكنم... متاسفانه ذهن خلاقي در اين زمينه دارم.... از روي افكارم ميشه يه فيلم ساخت

خدا رو شكر تا الان تونستم كاري كنم كه افكارم بخشي از رفتارم با آقاييون نشه... و خدا رو شكر نذاشتم هيچ مردي به احساسي كه دارم پي ببره

از طرفي تجسم اينكه تا 5 ، 6 سال ديگه ازدواج نكرده باشم رعشه به اندامم ميندازه:163:

نه اينكه فكر كنين فقط دنبال رابطه جنسي ازدواجم.... دوست دارم در كنار يه مرد به آرامش برسم... نياز به غذاي روح دارم... از لحاظ عاطفي بهش نياز دارم

به نظرم اين شكست اخيرم بيشتر نياز جنسيمو لجام گسيخته و سركش كرد

قربون خدا برم كه اين چنين آرامش مرد و زن رو در كنار هم قرار داده :323:

سلام رامای عزیز
گفتنی ها رو دوستان گفتن.

شما برای رسیدن به خواسته هات ، به یه ذره صبر نیاز داری.

همه ما باید بدونیم که دنیابا محدودیت توام شده ، محدودیت های متفاوت ، نه اینکه محدودیتهای شرعی ، قانونی ، عرفی و... نه اینا فعلا مد نظرم نبود محدودیت هائی مثل محدودیت در دوره جوانی ، محدودیت در مدت زمان عمر و... (که دیگه برای همه هست)

هرکسی هم برای رسیدن به خواسته هاش باید با روحیه خوب و مثبت ، برنامه ریزی کنه و قابلیتهاش رو ببره بالا.
دو نکته :
- با بها ندادن به غریزه ، غریزه تضعیف نمیشه ، بلکه کنترل میشه. این مثل بنزینی می مونه که به موقع میشه ازش استفاده کرد.

- همه کارهای خدا حکیمانه س ، گاهی همه برنامه ها رو هم ردیف کردیم اما حکمتش و اراده اش "نمی خواد" ، همسو بشیم با اراده اش و به او توکل کنیم. ضمن تلاش خودمون. جمع این دو این میشه که دیگه بی تابی نمی کنیم. دنبال رسیدن به هدفمون هستیم اما بدون جزع و فزع.

واما مشکل اصلی :
"از طرفي تجسم اينكه تا 5 ، 6 سال ديگه ازدواج نكرده باشم رعشه به اندامم ميندازه"

اجازه ندید افکار منفی به سراغتون بیاد ، شاید همین فردا همه کارهاتون جور شد و اونی که تو رویاهاتون (اینجا حرف برا گفتن هست) ساختید اومد سراغتون و.... مبارک باد و....

شما با تفکراتتون زندگی می کنید ، حالا که قدرت ذهنی تون اینقدر بالاست و تجسمتون قویه ، چرا برا خودتون امور خوب رو متصور نمیشید. مثلا تصور کنید که کاملا افکارتون رو لجام زدید و مث یه اسب هر طرفی که بخواید اونو می برید، رام رام.
بر این ترس (ازدواج نکردن تا 5 سال دیگه) غلبه کنید ، ببینید برا چی می ترسید ، فکر می کنید چه اتفاقی میفته اگه تا اون موقع ازدواج نکرده باشید ، بدتر از بد رو برا یه لحظه تو ذهن بیارید ، اون رو هضمش کنید ، و مثل یه تفاله دور بندازیدش ، دیگه هم بهش فکر نکنید.