ازدواج با فردی از طبقه بالاتر

سلام به دوستان.
ماجرا از این قرار است که مدتی است با مردی اشنا شده ام که به من علاقه دارد و بالعکس. منهی ایشان دارای موقعیت شغلی و اجتماعی بسیار خاصی هست .و از ما خیلی بالاتر هستند. مشکل اساسی خانواده من هستن این اقا ظاهر من رو دیده و هیچ گمون نمیکنه که خانواده ما اینقدر داغون باشن.البته سطح ما متوسط است اما پدرم یک شغل بسیار سطح پایین دارد و اصلا به ظاهرش نمیرسد طوریکه من اصلا تو مکان های عمومی با پدرم ظاهر نمیشم. و البته تقصیر از خودشون هست فکر میکنن با این ظاهر منفعت بیشتری جمع میکنن درحالیکه نمیدونن شخصی مثل من هر لحظه در عذابه.
مشکل از نظر من بعد از ازدواج نیست چون خواهرای من چه با همسطح چه بالاتر چه پایین تر از خودشون ازدواج کردن خانواده شوهرشون هیچ ارتباط و رفت و امدی با ما ندارند و قطعا من هم در هر صورتی این روال رو ادامه میدم .مشل چیزای دیگه هستن که وقتی این اقا از سطح خانواده من مطلع بشه واکنشش با من چی هست و با خودش نمیگه این با چه رویی با من همکلام شده یاا بهرحال تعجب کنه و هر واکنش دیگه

و مشکلات دیگه ای که میتونه باشه
اصلا مشکل من این مورد نیست که شاید بهر دلیلی این رابطه تا یک هفته دیگه هم باقی نباشه .مشکل طرز دید من هست که به هیچ عنوان با طبقه زیر خودم سوای ظاهر مادر و پدرم ازدواج نمیکنم و البته هرکسی از ظاهر پدر مادرم و رفتارشون مارو در حدید کم بضاعت خواهددونست. از طرفی خودم هم جراتم در حد اشنیی اولیه هست و بعد از اون با مقایسه خودم با بقیه میفهمم که اوضاعم خرابه ناامید میشم و این حالت سرگردونی در خواسته و واقعیت خیلی ساله که با منه

هر نظری و تجربه ای دارید بفرمایید .ممنونم

درود بانو

مقایسه کردن خودتان با دیگران اصلا کار درستی نیست به هیچ عنوان.بنده مرد هستم و مغازه دار یادمه یه مطلبی در سایت خبری فرارو خواندم در مورد بچه پولدارها و ماشینشان و تفریحاتشان خوب بعد خواندنش انرژی منفی بهم دست داد و واقعا ناراحت و دپرس بودم چقدر فاصله طبقاتی زیاد شده حالا به هر دلیلی البته فقط آنی بود این احساس بنظرم بهتره آدم با همسطح خودش رفت و امد و ازدواج بکنه اینجوری خیلی بهتره و کمتر احساس منفی بهش دست میده.
داشتن روابط قبل از ازدواج به هیچ عنوان توصیه نمیشه بنا به هزار دلیل

نقل قول:

---

با سلام


تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

سطوح رابطه دختر و پسر

دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


*:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>


ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم



======================================

---

انخاب اینکه در چه خانواده ای بدنیا بیایم دست ما نیتس ولی اینکه چگونه ازدواج کنیم مسلما دست خودمان است شما نمیتوانید خانواده خودتان را تغییر بدهید آنها همینجوری عادت کردند زندگی کنند و این روش را درست میدانند فقط میتوانید خودتان را تغییر بدهید.بنظرم بخاطر احساسی که دارید بهتره با خانواده همسطح خودتان ازدواج کنید اینجوری احساس خوشبختی بیشتری میکنید زندگی واقعی را با فیلم های سینمایی اشتباه نگیرید پسر فقیر با دختر پولدار یا دختر فقر با پسر پولدار و خوشبخت شدنشان و یه زندگی عاشقانه و رویایی مثل داستان سیندرلا اینها همش برای داستانهاست و بس
اتفاقا هم کفو بودن دختر و پسر تاثیر بسیار زیادی در خوشبختی زندگیشان داره چون باعث میشه تفاوت های کمتری داشته باشند و عادت های زندگیشان بهم نزدیکتر باشه.
اعتماد بنفس خودتان را افزایش بدهید خودتان را تغییر بدهید در جهت مثبت مقالات سایت را مطالعه کنید.
با وضعیتی که شما الن دارید امکان سوء استفاده از شما در روابط دوستی های قبل ازدواج بیشتره لطفا وارد اینگونه روابط نشید به هیچ عنوان

من با این اقا دوست نیستم دوست بودم اینجا نمیومدم و خوشیم رو میگذروندم. .گفتم که اشنایی .علاقه ایشون هم از یک زمانی قبل هست

اتفاقا اصلا دلم نمیخواد با همسطح خودم ازدواج کنم. یک مشت عقب مونده که نه فرهنگ دارن نه شعور .خیلی هم فکرمیکنن مهمن. بعضیشون سر سفره باباشون غذا نخوردن انگار که وقتی میخوان نون سر سفره زنشون بزارن .میگن خوردن یعنی شکمبارگی. بعضی دیگشون هم فرهنگشون پایینه و اگه یک دختر توی روشون خندید یا پررو میشن یا هزارتا فکر از سر بی فرهنگیشون میکنن. یعنی بی فرهنگی و بی جنبگی توی قشر متوسط به پایین موج میزنه

من میخوام با کسیکه دوس دارم ازدواج کنم نه با کسیکه مجبورم. اگه طرز فکرم اشتباهه یا بی شوهر میمونم و چندین سال دیگه حسرت میخورم یا شکست های بیشتری تو زندگیم میخورم تا جایگاهمو بفهمم.تقصیر من نیست تو این خانوده بدنیا اومدم. گفتم سطح ما متوسطه و اگه مادر پدرم یکم دیدشون صحیح تر بود که نیست و نمیشه و بهتر توی جامعه حاضر میشدن قطعا مثل خیلیای دیگه خواستگارای خیلی خوب برای دخترشون میومد نه اینکه اینقدر از سر حرص و تفکرات غلطشون بد خودشون رو نشون بدن که جلوی چشمشون مرد زن دار هوس دخترشون رو بکنه

من اصلا ادمهای فرهنگ خودمون رو دوس ندارم . چندین سال هم هست دلم میخواد برم از ایران که شرایطشو ندارم وگرنه یکروز هم نمیموندم چه برسه بخوام با همچین ادمهایی ازدواج کنم

برام سواله واقعا این موضوع اینقدر غیر شایع هست که هیچکی جواب نمیده؟
نظرتون چیه؟ تو عالم واقعیت چطوری؟ میخوام بدو.نم من در عالم خیال زندگی میکنم یا این حالت برای افراد دیگه وجود داره؟
به نظرتون این اقا اگه متوجه بشه واکنشش چی میشه؟
من میخوام با ادمی با فرهنگ بالاتر از خودم ازدواج کنم عملیه؟ فقط هم منظورم این مورد نیست

سلام امیدوارجان

تو خودت،خودت رو با این شرایطی که توش هستی نمی پذیری!چطور توقع داری یکی دیگه بپذیره تورو؟یه سوال: خودت حاضری از یه فروشنده که ایمان داره جنسش تقلبیه جنس بخری؟

به نظرخودت اگر کسی تورو بپذیره 2حالت داره:

1-ازتو خیلی بالاتره: احساس میکنی فریب خورده!کورشده! حتما خانوادش مخالفت میکنن!حتما بعدا پشیمون میشه .

2-از تو خیلی پایین تره: پسره چقد پرروه؟چطور جرات کرده بیاد خواستگاری من؟

توی هردوحالت هم مقصر رو خانوادت میدونی و سطح فرهنگ اقشار متوسط به پایین جامعه و..(همه و همه غیر خودت)

بهتره خودت رو بیشتر بشناسی،بیشتر مطالعه کنی،روی عزت نفست بیشتر کار کنی.نقاط ضعفت رو ببینی و بپذیری(نه انکار کنی نه توجیه )،نقاط مثبتت رو ببینی و به خاطرشون خودت رو تحسین کنی و سعی کنی روز به روز مثبت ترشون کنی.
موضوع خطاهای شناختی رواز همین سایت مطالعه کن.

همه ی آدما ضعف هایی دارند و قوت هایی .پس خودتو پایین نبین مگر اینکه به تقوا و علم آدمی یقین پیدا کردی که خدا در قرآن می فرماید "همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست"

موفق باشی :72:

سلام


ما جای اون آقا نیستیم و نمی تونیم حدس بزنیم عکس العملش چی خواهد بود ولی خودتم میدونی برخوردش از دو حالت خارج نیست:


1-یا میگه خودت واسم مهمی نه خونوادت که البته معلوم نیست بعد از ازدواج هم سر حرفش بمونه یا سرکوفتها شروع بشه.

2-یا میگه پس مناسب هم نیستیم و خدانگهدار.


شما هم یه راه بیشتر نداری اینکه بهش بگی من خونوادم و محل زندگیم اینا هستن.دور از جون شما مرگ یه بار شیون هم یه بار.


البته خیلی هم ضعف نشون نده و خونوادتو بد جلوه نده.خیلی عادی بگو میخوام در مورد خونواده هامون بیشتر بدونیم .مثلا می پرسی پدر و مادرشما شغلشون چیه و وضع مالیتون چجوریه؟بعد میگی پدر و مادر منم این جوری ان.خیلی ریلکس باش(اگرچه شاید ته دلت استرس داشته باشی ولی به ظاهر خودتو ریلکس و عادی نشون بده).اصلا هم بهش نگو که میدونم شما در مورد خونواده من شاید فکرای دیگه داشتید و الآن تصورتون عوض شد و این حرفا.

شما فقط در مورد تحصیلات و کار و موقعیت اجتماعی خونوادت بگو بعدش بسپار به خودش که آیا شمارو با همین شرایط قبول میکنه یا نه.


گفتی منظورت فقط این کیس نیست و در کل میخوای بدونی ازدواج با فردی بالاتر از خودت چجوریه؟مسلما بدون مشکل نخواهد بود.ازدواج یه جور معامله و بده بستونه مخصوصا تو این زمونه.اگه هم بخوای با فردی بالاتر از خودت ازدواج بکنی باید حداقل تو یه زمینه شما خیلی سرتر از اون باشی تا این شکافی که بینتون هست زیاد مشخص نباشه مثلا تو ظاهر یا تحصیلات یا کار و...شما باید سرتر باشی،که البته اینم فقط یه راهکار احتمالی برای جلوگیری از سرکوفت های احتمالی در آینده هست وگرنه معلوم نیست چون آدما ممکنه لحظه به لحظه رنگ عوض کنند چه برسه به بعد از ازدواج.


من خودم تجربه مشابهی داشتم و میدونم از دست دادن یه کیس خوب به خاطر مسایلی مثل محل زندگی و تحصیلات پدر و مادر و... که خود شخص هیچ نقشی در انتخاب اونها نداشته غم انگیزه ولی چاره ای نیست.باید این رو پذیرفت که زندگی همیشه عادلانه نیست.


موفق باشی:72:

سلام امیدوار

به نظر من تو مشکلی نداری و غیر عادی نیستی.فقط فرهنگت با پدر مادرت متفاوته.اما مگه این دست توه؟ نباید خودت را بخاطر کسی که هستی سرزنش کنی. نباید اونا را هم سرزنش کنی چون کاری درموردشون نمیشه کرد. اگه اون پسر واقعا به تو علاقه داشته باشه و علاوه بر علاقه ادم سطحی نگر و مادی هم نباشه وقتی خانوادت را ببینه زده نمیشه و تازه بیشتر تو رو تحسین می کنه چون خودت اینی که هستی شدی. اتفاقا بد نیس برای اینکه امتحانش کنی این موضوع را باش درمیون بذاری اگر قضیتون جدی شد. مطمئن باش اگه تو رو بخاطر خودت بخاد وعلاوه بر اون آدم عمیقی باشه تا حدی، این مساله باعث نمیشه ازت زده بشه.فقط شاید خونوادش سنگ بندازن که اون بستگی داره به خونوادش و اینکه بتونه راضیشون کنه اگه مخالفت کردن.
به خودت افتخار کن بخاطر کسی که هستی.

این فرد بالاتر از تو حساب نمیشه.چون تو فرق داری با خونوادت.این فرد هم سطح توه. اگه ازون ادمایی بودی که وابسته ی شدید خونوادت بودی و مدام باهاشون رفت و امد و هرروز زنگو این ازدواج ممکن بود به مشکل بخوره.به دلیل اختلاف فرهنگ شوهرت و خانوادت..

تو کشور ما هم قبل از ازدواج هم بعد از ازدواج هم در حین ازدواج زوج ها به خودشون اجازه میدن خونواده هاشون نقش خیییلی پررنگی تو زندگیشون داشته باشن.یه دور تو تالار بزن ببین!همش یا خانواده ی شوهره باعث دعوان یا خانواده زن. چرا؟ چون خودزن و شوهرن که اولویت را میدن به خونواده هاشون. اول خونواده هاشونو میبینن بعد هم دیگه را. هر حرفی هم که پیش بیاد طرف خونوادشون را می گیرن. این واقعیته. مواظب باش تو همچین چاهی نیفتی. با کسی ازدواج کن که درینموردم طرز فکرش مثه خودت باشه. اینو نمیشه با یه سوال تو یه جلسه خاسگاری و اینا فهمید یا تحقیق ! باید رفتار فرد را در عمل ببینی. افرادی که مثل منو تو فکر کنند زیاد نیستن.

خودتو دوس داشته باش.موفق باشی :72: