نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
بالاخره بعد از یک مدت که از خواستگاری دور بودم موردی توسط خانواده معرفی شد
پنجشنبه قبل رمضان مادرم و خواهرم جلسه اول رو رفتند و پسند کردند
جمعه اول رمضان هم من به همراه مادرم و خواهرم برای جلسه دوم رفتیم
یکسری صحبت انجام شد و من الان یکم گیج هستم که اگر جلسه سومی در کار بود باید چه مواردی رو مطرح کنم.
این لینک مدیر همدردی است.
چه سئوالاتی در جلسه خواستگاری بپرسیم؟!
اگر سوالات خواستگاری را در قسمت جستجو بزنید سوالات بیشتری می توانید پیدا کنید.
خیلی ممنون
1-کلا جلسات خواستگاری چقدر باید طول بکشه؟چند جلسه لازمه؟
2-اگر خانواده دختر خانم با ادامه جلسات صحبت مخالفت کردن چطور؟یعنی مخالف بودن بیش از 5 جلسه طول بکشه خواستگاری باید چیکار کرد؟
3-از کدام جلسه بردن گل یا شیرینی مهم هست؟الان که تو ماه رمضان هستیم و جلسات قبل افطار هست چطور؟
4-سوالات باید مرحله به مرحله پرسیده بشه؟چطوری؟
5-خانواده عروس گفتن همه چیز رو بر اساس عرف می خوان این معنیش چی؟یعنی مثلا عرف مهریه چی؟
6-اگر من قبل از عقد در مورد مسایل مالی با دختر خانم و خانواده اش به توافق برسم چطور بفهمم چقدر امکان داره بزنن زیر تواقمون؟
7-دختر خانم لیسانس داره راجب ادامه تحصیل از من سوال کرد و مسایل مالیش و اینکه کنکور کارشناسی شرکت کرده و من جواب دادم با ادامه تحصیل موافقم و مسایل مالی هم اگر داشته باشم مسلما میدم نداشته باشم هم نمیدم این نشان از توقعات بالای دختر خانم هست؟اصلا به نظر شما ادامه تحصیل ایشون مانع و مشکلی نیست در دوران عقد بطور مثال؟لازم نیست جلسه بعد دوباره به ایشون بگم اگر ار پس مخارج بر نیام باید درکم کنن و روم فشار نیارن؟
8-در جلسه بعد پدر دختر خانم ممکنه چی بپرسه می خوام کمی آمادگی داشته باشم چون بار اولم هست میرم خواستگاری
9-جلسه اول مادر دختر خانم استرس داشت انگار می ترسید و به مادرم گفت این جلسه رو گذاشتیم ببینن هم رو جلسه بعد که پدرش هست صحبت کنند انگار دوست نداشت صحبت کنیم ولی خوب با اسرار مادرم تو سالن خونشون جلو بزرگترها حرف زدیم این نشون نمیده که مخالفن؟یا من اشتباه می کنم و دلیل دیگه ای داره یکم بد دل شدم از این کارشون تو ذوقم خورد انتظار نداشتم
10-از علایق و تفریحات دختر خانم پرسیدم گفت علایقم ورزش هست والیبال و اینکه تفریح هم گاهی اوقات با دوستانم میریم به بازار واسه خرید و اگر نه زیاد وقت نمی کنم این چی رو نشون میده؟
11-در مورد کار کردن پرسید گفتم موافقم لازم نیست بیشتر براش توضیح بدم جلسه بعد؟مثلا بگم دوست دارم کار کردن خانمم در حد تفریحی باشه نه جدی و از صبح تا شب و همچنین محیط کار خیلی اهمیت داره برام؟
12-خانواده دختر خانم شلوغ سه تا دختر و سه تا پسر که یکی از پسرا تو عقد هست باقی مجردن و خانواده من پنج خواهر دارم و تک پسر هستم به نظر شما مشکلی پیش نمیاد؟
13-اصلیت ما مشهدی و اصلیت پدر و مادر دختر خانم قوچانی البته 30 سال هست که مشهد هستن این به نظر شما نکته ای داره که من باید توجه کنم بهش؟
14-در مورد چهره دختر خانم بعد خواستگاری دودل بودم ولی الان عقلم میگه خوب بود و دوست داشتنی نظرتون چی؟
15-در مورد موسیقی در مجالس عروسی پرسید گفتم در مجالس خواهرام بوده ولی من دوست ندارم البیته گفت همینطوری موسیقی گوش میدی گفتم بعضی مواقع این پاسخ خوبی بود یا اینکه بد نظرتون چی؟
16-راجب آینده پرسید و اینکه با شغل فعلی می تونید یک زندگی رو پیش ببرید و اینکه نمی خواهید تو رشته خودشتون مشغول بشید؟گفتم تا دانشگاه تمام بشه همین شغل هست و بعد از داشنگاه اگر ببینم این شغل کفاف مخارجم رو نمیده کم کم با کسب تجربه در رشته تحصیلیم وارد بازار میشم تو رشتم و احتمالا دو شغله ادامه بدم شایدم مجبور بشم یکی رو انتخاب کنم و اینکه تا داشنگاهم تموم بشه به فکر این هستم که کارم رو بهتر کنم و درسم رو تموم کنم و درامد بیشتری داشته باشم و اینکه بعد تحصیل جدی تر ادامه میدم
البته راجب اهداف هم پرسید که من طیاد نتونستم توضیح بدم ولی جلسه بعد می خوام براش توضیح بدم این رو توصیه می کنین؟
لطفا یک راهنمایی با ریزبینی تمام بکنید
خیلی ممنون
سلاملطفا اول تاپیک های زیر را بخوانید فکر کنم چند تا از سوالاتون جواب داده بشه.
چند سوال در مورد خواستگاری (اینجا جلسات مدون تر نشون داده شده)
برای بقیه سوالاتون هم به مرور چیزهایی که به ذهنم برسه میام می گم.
سلام :72:
امیدوارم دوستان هم بیان و نظراتشون را بگن.
من هم نظرم را خدمتتون عرض می کنم. فقط چون سوالاتون زیاده فعلا یه چندتاییشون را پاسخ می دم. بعد به مرور میام می گم.
فقط اول یه صحبت کوتاهی با شما برادر عزیزم داشته باشم:
برادر عزیزم مهم نیست نتیجه خواستگاری چی میشه.گاهی خواستگاری متاسفانه برای ما ایرانی ها به گونه ای است که انگار یک بازی است و خیلی برامون مهم میشه که ما این بازی را ببریم. یا مثلا مهم میشه چه کسی جواب منفی را بده. یا اینکه می گیم من جواب مثبت را بگیرم ولی خودم جواب منفی را بدم.
برادر عزیزم مهم ترین چیز تو انتخاب همسر داشتن صداقت تو رفتار و گفتارمون هست. یعنی همونی که هستیم باشیم. یعنی همونی که عقیدمون هست را بگیم. نه اینکه جواب درست را بخواهیم بگیم.
جواب درستی که به یک سوال بدهید در صورتی که عقیده شما نباشه غلطترین جواب است!
اگر خودتون نباشید کسی جلوی راهتون قرار می گیره که اونم تظاهر می کنه و این میشه که برای یک عمر زندگیتون اشتباه ترین تصمیم را می گیرید.
پس این نکته را همیشه مد نظر داشته باشید صداقت بهترین پاسخه حتی اگر برای طرف مقابل خوشایند نباشه
این نکته را هم در نظر داشته باشید که هیچ وقت نخواهید دل کسی را بشکنید که اگر در جریان خواستگاری دل جوانی را با رفتار ناشایست و بی احترامی بشکنید خودتون هم حتما دچارش می شید.
شما فقط براتون مهم باشه که در هر مرحله رفتار درست را انجام می دین.نه اینکه طرف مقابل چه رفتاری.
ببخشید حالت نصیحت گونه داشت صحبتهام.
حالافعلا بریم سر بعضی از سوالاتتون:
1-کلا جلسات خواستگاری چقدر باید طول بکشه؟چند جلسه لازمه؟
فکر کنم تو لینکهایی که بهتون دادم یک چیز کلی از جلسات را خدمتتون گفتم.امیدوارم خوانده باشید.
اما تعداد جلسات به این بستگی داره که تا چه موقع مطمئن شوید. ممکنه حتی 10 جلسه لازم باشه ولی بعد جواب منفی بدین.
یه نکته هم بگم مثلا 5 جلسه تو یک هفته تاثیرش کمتر از 5 جلسه در دو ماه است. یعنی فاصله جلسات هم برای شناخت و فرصت به ذهن برای آنالیز هم خیلی مهمه.
2-اگر خانواده دختر خانم با ادامه جلسات صحبت مخالفت کردن چطور؟یعنی مخالف بودن بیش از 5 جلسه طول بکشه خواستگاری باید چیکار کرد؟
ممکنه خانواده دختر با تعداد جلسات بیشتر مخالفت کنه.ولی دختر نمی کنه. پس در چنین شرایطی با خود دختر خانم صحبت کنید واز اهمیت این انتخاب بگید و بگید که فکر می کنم تعداد جلسات برای همچین انتخاب مهمی باید بیشتر باشه. نظر شما چیه؟ قطعا دختر اینجا خودش را کوچیک نمی کنه.می گه: بله منم اتفاقا همین نظر را داشتم.باید بیشتر همو بشناسیم. بعد بگید پس زحمت اینکه با خانوادتون در مورد تعداد جلسات بیشتر صحبت کنید بر عهده شما باشه؟ دختر می گه: بله حتما. اصلا منم همین عقیده را دارم.
(من خودم از این تکنیک استفاده می کنم.جواب می ده ولی اگر جواب نداد؛ زندگی شوخی نداره. پای تلفن خیلی محترمانه جواب منفی را بدین. تاکید می کنم خیلی محترمانه و با آرزوی خوشبختی با حتما یک روز فاصله. مادرتون بگن: راستش پسرم با این تعداد جلسات نتونستن تصمیم بگیرن . خلاصه ان شاالله دخترتون خوشبخت بشن. اینجا شاید مادر دختر خانم بگه اگر واقعا تعداد جلسات مهمه من با حاج آقامون صحبت کنم.مادرتون بگن: بله اگر می شه ازشون اجازه بگیرید. چون واقعا حاج خانم صحبت یک عمر زندگیه دیگه. جوونای امروزی را هم که می شناسید و با حالت بگو بخند تمام کنند.)
3-از کدام جلسه بردن گل یا شیرینی مهم هست؟الان که تو ماه رمضان هستیم و جلسات قبل افطار هست چطور؟
ببینید این مورد خیلی مهمه.و خانواده دختر از این مورد برای سنجش خساست و تجمل گرایی پسر استفاده می کنند.
باید مطابق با شان خانوادگیتون رفتار کنید.
من خواستگار داشتم جلسه اول که هنوز هیچی معلوم نیست جعبه شیرینی خامه ای بزرگ با یک سبد گل خیلی خیلی بزرگ آورده بود. خب من شک کردم نکنه خانواده تجمل گرایی هستند و سوالات در مورد تجمل گرایی می پرسیدم.
خواستگار داشتم که با یک بسته شکلات آمده بود. که تا حدودی بهم بر خورد! چون تا حالا همچین موردی نداشتم! و شک کردم نکنه خسیس باشه و همش سوالاتی در مورد خرج کردن در زندگی می پرسیدم که آخرش فهمیدم انگار خسیس نیست ولی رسم را بلد نبوده. حالا شاید ایشون از سوالات من این برداشت را کرده باشه که نکنه من زیادی به مادیات اهمیت می دم.
ببینید ببخشید دوباره اینجا من یک صحبتی با شما داشته باشم:
این را بدانید که دختر ارزشمند است. از قدیم هم گفتند در خانه دختر،در خانه پادشاهی است! وقتی کسی اجازه می ده که به خواستگاری دخترش بروید درواقع برای شما ارزش قائل شده که این اجازه را به شما داده. پس شما هم باید مطابق با آنها براشون ارزش قائل بشید.
خانواده دختر چون میزبان هستند زحمات بیشتری از پسر برای تدارک جلسات خواستگاری متحمل می شن.و همین طور هزینه زیاد.
از میوه و شیرینی و شکلات! بستنی و شربت و... تا هماهنگ کردن برنامه اعضاء خانواده. فرستادن پدر بنده خدای دختر به بیرون و صبر کردن او. اینکه مثلا به داداشش بگه امروز وقت داری بیای فلانی را ببینی و... خلاصه کلی دنگ و فنگ داره.
وقتی وارد همچین خانه ای می شید پس باسید یک احترامی قائل بشید.
حتما جلسه اول شیرینی با سلیقه ای بگیرید. حالا نه خیلی بزرگ ولی آبرو مند. و یک دسته گل با سلیقه بخرید.نه چند تا شاخه گل همین جوری. حتما خوشگل باشه حتما.
الان که ماه رمضان هست می تونید زولبیا و بامیه بخرید که براشون کاربرد هم داره و مناسبت هم داره.
جلسات را بررسی کنید ببینید ارزش جلسات چی هست. مثلا یک موقع فقط قراره شما و دختر صحبت کنید. خب یک جعبه شیرینی کافیه. یک موقع کل خانواده ها میان. مثلا پدر شما هم میاد. پدر دختر هم میاد به احترام بزرگترها حتما خانواده دختر بیشتر تدارک می بینند. مثلا حتما بستنی و هندوانه و کلی چیزهای دیگه هم تدارک می بینند و دیگه چایی ساده و میوه نیست. پس شما هم حتما اینجا باید سبد گل با سلیقه و شیرینی خوب و زیبا بگیرید.چون نشون می دین براتون ارزش وقت گذاشتن را داشتند.و حرمت قائل بودند.
این ها نکاتی است که خانواده دختر در موردتون قضاوت می کنند. اما متاسفانه الان نمی دونم چرا اینجور شده خواستگار که میاد خونه این قدر متکبرانه برخورد می کنه. انگار که آنها باید خیلی هم دلشون بخواد که من عروسشون بشم!حتی یه صحبت هایی می کنند که الان برای دخترا خواستگار کمه و... ان شالله دخترتون خوشبخت بشه و... یه جوری که واقعا به آدم بر می خوره.و انگار آنها باید جواب نهایی را بدن! این واقعا دل دختر را می شکنه! حتی یه رفتاری از خواستگار آخریم دیدم که واقعا دل منو شکست. و بهم برخورد!
بابا آقایون محترم مردم برای دخترشون زحمت کشیدند.همین طوری دخترشون به اون سن نرسیده که .وقتی خانه دختر می رید باید برای دختر ارزش قائل بشید و بااحترام رفتار کنید. حالا شاید بعضی دخترا خواستگار ندارن ولی این دلیل نمیشه که این جوری برخورد کنید که! ارزش قائل بشید خواهشا!(دقیقا من جدیدا حس می کنم یه جوری برخورد می کنند که انگار خواستگار نیست حالا فرضا که درست باشه.نباید این جوری برخورد بشه که.ارزش دختر به این چیزها نیست.همین که دختره و ممکنه عروستون بشه خودش کلی ارزش داره)
یکم احساسات پدر و مادر دختر را درک کنید. آنها بیشتر از پدر و مادر شما نگران دخترشون هستند!
ببخشید آخراش حالت درد و دل شد.
کلا حرف برای گفتن زیاد دارم.ولی چون پستم خیلی طولانی میشه فعلا تا همینجا بماند.
مصباح،برای خاستگاری این همه تدارکات؟مگه بله برونه؟واقعن پدرتو
این همه به زحمت می اندازی؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
آقای فرهنگ چه تدارکاتی.شما وقتی یه مهمون بیاد مگه جلوش میوه و شیرینی و چایی نمی گیرید. همین جوری که نمیشه دختر و پسر برن کلی حرف بزنند و مادران بی کار باشن که. بعد یعنی ارزش خواستگار کمتر از مهمونه؟
بعد من هم گفتم به ارزش حضار جلسه نگاه بشه.
وقتی طرف مقابل با تمام اعضاء میاد خوب خانواده دختر یکم بیشتر هزینه می کنند. مثلا یه بستنی هم می گیرن. به جز چایی و میوه.
وقتی فقط جلسات ابتدایی است و فقط دختر و پسر می خوان یه صحبتهای ابتدایی بکنند همون میوه و چایی خوبه. حالا ما شربت هم می دیم:دی شکلات هم خب تو خونمون از عید هستش دیگه.
بستنی را هم من خودم پیشنهاد می دم چون خواستگارام میوه نمی خورند من نمی تونم بفهمم نحوه خوردنشون چه شکلیه! ولی مجبورن بستنی را بخورن چون آب میشه .چون برام مهمه خوردنشون صدا دار نباشه :دیهرچی فکر می کنم می بینم نمیشه چیزیش حذف بشه.
(البته برای ما تا حالا که اصلا مهم نبوده طرف مقابل چقدر هزینه می کنه.ولی خب خواستگار آخری دست خالی اومد یه جورایی این چیزها تو ذهن من اومد.دست خالی دیگه بده واقعا!
تازه زحمت خانواده دختر فقط هزینه مادیشون نیست. همین که برنامه ریزی می کنند و اعضاء را هماهنگ می کنند و منزل را مرتب می کنند خیلی زیاده. همین که تو جلسات اول پدر دختر نباید باشه و باید بره بیرون سرش را گرم کنه یا تو اتاقی تنها بمونه خودش سخته. برادر دختر یه وضعی. اگر خانواده دختر بچه کوچیک داشته باشن که نخوان تو جلسه باشه اونم به نوعی مشکل. که بالاخره یکی این بچه را نگه داره و...
خلاصه آره خانواده من خیلی زحمت کشیدن. خودم هم خسته شدم. میام اینجا تجربیاتم را می گم که لااقل این زحمات یه جا به درد یک بنده خدایی بخوره. شاید منو دعا کنه و دعایش بگیره و منم دیگه این قدر مسبب زحمت برای پدر و مادرم نشم! :302:
یک نکته بگم:مطابق با وضعیت اقتصادیتون هزینه کنید تا طرف مقابل هم یه چیزایی دستگیرش بشه.
البته این هم اشتباهه که برید ببینید خانه دختر خیلی ساده است و بعد گل و شیرینی خیلی گرون بخرید.اون وقت آنها هم برای جلسه بعد بیشتر به زحمت میفتن.یا برعکس خانواده دختر .
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتیدنقل قول:
نوشته اصلی توسط مصباح الهدی
برای جلسه بعد کع پدرشون و برادراشون هستن میگید باید سبد گل بگیریم و شیرینی
اما باید بگم که من قبلا در تاپیک قبلی که داشتم گفتم وضعیتم رو
من دانشجو لیسانس حسابداری هستم-یک ترم دیگه دارم-کار من نرم افزار موبایل هست-حقوق من تا به امروز فقط کفاف مخارج دانشگاهم رو میداده
مادرم و خواهرم که رفتن خواستگاری گفتن به خانواده عروس که پسر ما کار میکنه درس هم می خونه و پس انداز بانکی هم نداره و یک گوشی و لپتاپ و کامپیوتر داره که برا کارش هست هر چند من از این همه رک گویی مادرم خوشم نیومد که یک واقعیت هست و اونا قبول کردن جلسه دوم هم بریم که من با مادرم و خواهرم جلسه دوم رو رفتیم
شما با این وضعیت هنوز نظرتون اینه که یک سبد گل ببریم؟
مطابق با وضعیت مالی تان گلی تهیه کنید و ببرید. دقت کنید که گلها به هم بیایند و با هم هماهنگی داشته باشند. بهتر است گلفروشی ای بروید که گلهایش تازه است و در تزیین آنها سلیقه به خرج می دهد. لازم نیست حتما یک سبد گل گران بخرید. اما هر چه می خرید به نکاتی که گفتم دقت کنید. یک دسته گل می تواند نشان دهنده سلیقه شما هم باشد.
نوع گل هایی که انتخاب می کنید مهم است.
کلا دقت در انتخاب مهمتر و بهتر از صرف هزینه زیاد است.
دسته گلی انتخاب کنید که نه آنقدر گران است که نگران هزینه اش باشید نه آنقدر ارزان که شان شما را پایین بیاورد.