از کجا باید بفهمیم که آقای خواستگار به اجبار خانواده نمیخواین ازدواج کنن؟
با سلام دوستان همدردی
من یه مدت بود با خوندن تاپیک هایی مثه این تاپیک میخواستم تاپیکی در این خصوص ایجاد کنم اما اون موقع گفتم بذارم برای بعد کنکورم.
اما الان با خوندن تاپیک جدیدی که تازه ایجاد شده دیگه گفتم بهتره این سوال و بپرسم ؛
هم اینکه باز دوباره بحث خواستگار تو خونه ما باز شده و هم اینکه نگرانی هایی که فکر میکردم تموم شده دوباره سر باز کرده و شروع شده.:325:
پس الان بپرسم بهتره خیالمم راحت بشه که این نگرانی من راه حل داره.
یه مدتیه که تاپیک هایی و میخونم که آقایون بعد از ازدواجشون تازه یادشون میوفته که همسری که انتخاب کردن با ایده آلشون خیلی فرف داره، خب طبیعتا همچین مردی نمیتونه همسر خوبی هم باشه و رفتارش تغییر میکنه.
خب مرد که از زنش خوشش نیومده حالا هم بعد ازدواج فهمیده معجزه ای که قرار بود اتفاق بیوفته نیوفتاده و هنوز هنوزه مهر خانومی که انتخاب کردن به دلشون نشسته!! بنابراین مرد ناراضی است.
مطمعنا رفتارشم تغییر میکنه و خانوم هم نمیتونه راضی نگه داره و دیر یا زود خانوم هم متوجه تغییر رفتار شوهر میشن و در نتیجه خانوم هم از زندگیش ناراضی میشه.
خب پس این زندگی به نقطه شکست و طلاق میرسه که!!!
همش هم از این دست طلاق ها تو زندگی واقعی داره تکرار میشه و هیچ کس هم جلوشو نمیگیره!!!
آقا بخاطر اصرار خواهر و مادر یا پدر و برادر به خواستگاری خانومی میرن که ازش خوششون نمیاد بعد هم ازدواج میکنن.
من هم یه دخترم میترسم از آینده از کجا بفهمم اون کسی که اومده خواستگاریم واقعا خودش انتخابم کرده ؟
حداقل بفهمم به دلش نشستم . و اجباری نیستم .
آخه مستقیم هم بپرسم که هم درست نیس هم ممکن راست نشنوم و تو رودواسی گیر کنن.
آقا از کنار این مشکل راحت به اصرار خانواده میگذره .
خانوم هم که از همه جا بی خبر
و نهایت ازدواج میکنن ، غافل از اینکه این زندگی تا آخر عمر دووم نمیاره !!بالاخره این حس ناخوشایند آقا ریشه ای عمیققق داره و مشکلات زندگی هم همینطور داره پرورشش میده.تا جایی که دیگه نمیشه کاریش کرد.کار به طلاق میرسه!!!!
خب چرا باید یه دختر به خاطر نا آگاهیه آقا پسر و خانوادشون بشه یه زن مطلقه؟؟؟
خب بعد بزرگترا همش میگن ازدواج ترس نداره!! یا تو سخت گیری و بدبین!!
خب من به عنوان یه دختر مجرد هرچیم سعی کنم تو انتخابم نکته بین باشم و دقت لازم داشته باشم در نهایت بعضی مسایل و که دیگه نمیشه فهمید .
مثه همین مسله که آقا به اصرار اومدن خواستگاری یا مثلا شاید دختر به دلشون نشسته باشه.
خب اینا رو ازکجا باید بفهمم که آقا مثلا منو دوست نداشتن و حتی ازم خوششونم نمیومده بعد خانودشون گفتن ازدواج کن درست میشه!!
خب من باید اینو از کجا بفهمم؟؟؟که مبادا تو زندگیم شکست نخورم!!
من واقعا اینارو میخونم از ازدواج و مسولیتی که باید قبول کنم میترسم.:325::325: