با سلام به همه دوستاي قديمي و جديد...
دوستان قديمي من كه تاپيك " استعفا به بهانه بوي سيگار" من رو خوندن كمي با مشكلات محيط كار من آشنا هستن!!!
و اما مشكل جديد من....
رئيس متاهل گرام بنده دوست دختر دارن... و من اين موضوع رو از پارسال يا اوايل امسال فهميدم... حتما ميگين چيز تازه اي نيست و يا به من چه ربطي داشته؟؟
بايد بگم من و رئيسم با هم فاميل هستيم ... اما رفت و آمد نداريم ... اما من خانوم ايشون رو از نزديك ديدم و با هم برخورد داشتيم ايشون شاغل و بسيار فهيم و خوب هستند و هيچ وقت هم به محل كار شوهرشون نمي يان...
من جريان دوست دختر (و احتمالا همسر صيغه اي) رئيسم رو فهميدم... و چندين بار اومده محل كارم... من تنها خانم بين همكارانم هستم و از اين موضوع باخبرم (شرحش مفصله كه چه جوري مطمئن شدم) ...
اين دختر حدودا 20 سالشه.. بسيار بي پروا و بي تفاوت به محيط كاري و آبرو و ... و ...
اين اواخر خيلي بيشتر ميومد... يه بار بعد از اينكه كمي جلف بازي دراورد و رفت من يه گوشزد كوچيك به رئيسم كردم البته بسيار محترمانه... و ايشون هم با كمال .... به من گفت اين دخترخاله شه و واسه اينكه كمي موضوع رو عادي كنه گفت آره اين مدلش همينجوريه ... مامان و باباش از دستش به عذابن ... من راهنماييش ميكنم فقط از من حرف شنوي داره ....
خلاصه ماجرا....
دخترخاله كذايي آقاي رئيس كه از منهم خوشش نمياد از فردا قراره به جاي يكي از همكارانم كه هفته پيش استعفا داده بياد بشينه كنار دست من ... و رئيس به من گوشزد كرد كه بايد تمام كارها رو به اين خانوم جلف و مغرور ياد بدم....
راستش از جلف بازي هاش و طرز برخوردش اصلا خوشم نمياد و به رئيسم گفتم فكر نميكنم اين خانوم كاري باشه....
يه نمونه اش : وقتي روي صندلي تو اتاق رئيس نشسته بود و رئيس اومد بره پشت ميزش پاشو گذاشت جلوي پاي رئيس طوري كه ميخواست بخوره زمين....
ضمنا امروز جلوي چشمان گرد شده من... رئيس عزيز واسه ايشون ماشين قولنامه كردن...
من هميشه در محيط كارم شخصيت خودم رو حفظ كردم... باور كنين با اين اتفاقاتي كه داره ميفته و مني كه كاملا ميدونم كه اين خانوم هيچ نسبتي با رئيسم نداره و دوست دخترشه دارم ديوونه ميشم... من اصلا نمي تونم اين دختر رو تحمل كنم تا چه برسه به اينكه بهش كار ياد بدم... دلم واسه خانوم آقاي رئيس ميسوزه.... از يه طرف دلم ميخواد يه جوري باخبرش كنم از يه طرف ....
وااااي خدا گيج شدم .... تازه دختره يه جوري به من نگاه ميكنه انگار كه اون رئيس منه!!!
واقعا كم آوردم .... ميگين چكار كنم.... در ضمن ممكنه اين اشتباه هم بشه كه من دارم حسادت ميكنم ... اما در اين رابطه هم كلي بحث دارم كه دفعات بعد واستون مينويسم.... من واقعا دلم واسه همسر رئيسم و خود رئيسم ميسوزه كه داره با آبروي چندين ساله اش بازي ميكنه آخه سنش هم جاي باباي دختره اس البته خيلي جوونتر به نظر مياد....
علاقه مندی ها (Bookmarks)