
نوشته اصلی توسط
گیسو کمند
سلام نسیم
دیروز که تاپیکاتونو میخوندم دیدم چقد دوستان راهنمایی درستی کردن خصوصا مریم که خیلی خوب برات نوشته بود و وقت گذاشته بود ولی شما انگار اصلا نوشته هاشونو نمیدیدی!!
در قسمتهای مختلف میتونستی واکنش خوبی نشون بدی که به نفع زندگیت بود ولی بسیار هیجان زده و عجول عمل کردی و البته جوگیر شدی
یک جایی اون وسطا میخواستم بنویسم نسیم حالا که همسرت دوبار اومده حالا که کلی با پدرت صحبت کرده و بهت پیشنهاد خرید خونه مستقل میده که نیمی اش به نام تو باشه
حالا که خیلی فرصت مناسبیه بیا به جای لجبازی یکم آرومتر باش همونجا کاملا مشخص بود که همسرت قید همه چیزو میزنه و این تویی که باید منتظر پیغام و چراغ سبز باشی
سلام عزيزم
ممنون كه برام نوشتين
من دقيقا اين فرصت رو از دست دادم
بهش گفتم هم خونه هم حق طلاق يا مهريه سره جاش و حق طلاق
كه معلومه هيچ مردي قبول نمي كنه
من الان خيلي پشيمونم ولي نمي دونم چه كار كنم
ولی مریم همه هشدارها رو داد همه چیزو برات باز کرده بود خیلی با حوصله نوشته بود
و الان این سرزنش ها لازمه و عمدا دارم سرزنشت میکنم شاید بری و نوشته های تاپیکتو یکبار دیگه مرور کنی..
تو لجبازی و یکدندگی و خیلی چیزها رو با قاطع بودن اشتباه گرفتی
بله درست ميگين
حالا چقدر یاد گرفتی ؟ مشخص نیست ولی بعید میدونم با این روندی که داری زیاد پخته شده باشی
اما مطمئنم اگه در این مرحله جدا بشی ، عذاب وجدان میگیری و خودخوری و سرزنش میکنی ، و این بدترین قسمت طلاق هست
که اگر نباشه طلاق موفقه و اگر باشه طلاق هم مثل یه ازدواج اشتباه ، اشتباهه.
من اصلا دلم نميخاد جدا شم
حتي به اون دوست مشتركمون گفتم كه باهاش حرف بزنن كه يك قرار بذاريم. ولي خبري ندادن
ببین نسیم ، همسرت مشکلات بزرگی داشت و تو اذیت شدی ما همه اینو درک میکینیم ، اما
گاهی باید بین بد و بدتر انتخاب کرد و بعدش بعدها بد رو به بهتر تبدیل کرد ،
من مطمئنم الان اگر انتخاب بین بد و بدتر باشه ، طلاق تو گزینه بهتری نیست ، حداقل در این مرحله نیست .
چون هنوز میشه امید داشت که درستش کنی.
اگه اميد هست، راه حل چيه؟
** علی رغم دوستان که فکر میکنن از ابتدا نباید مطالبه طلاق و مهریه میکردی ، به نظرم کار درستی کردی چون همسرت رو تکونی داد
اونجاش اشتباه بود که تو دیگه انقدر تکوندیش رفت توی فاز بی خیالی و بی تفاوتی ، چیزی برای از دست دادن نداره ، حداقل خودش اینطور فکر میکنه.
دقيقا انقدر تند رفتم ديگه اون بيخيال شده
- - - Updated - - -
سلام عزيزم
ممنون كه برام نوشتين
من دقيقا اين فرصت رو از دست دادم
بهش گفتم هم خونه هم حق طلاق يا مهريه سره جاش و حق طلاق
كه معلومه هيچ مردي قبول نمي كنه
من الان خيلي پشيمونم ولي نمي دونم چه كار كنم
بله درست ميگين من به سرزنش احتياج دارم اصلا ناراحت نميشم
من اصلا دلم نميخاد جدا شم
حتي به اون دوست مشتركمون گفتم كه باهاش حرف بزنن كه يك قرار بذاريم. ولي خبري ندادن
مريم جان ميگن اطهارنامه تعيين تكليف بفرست ولي من اصلا دختري نيستم كه از اين كارها بتونم كنم و بايد به وكيلم بگم اونا هم فكر ميكنن من طلاق ميخام
واقعا شما الان پيشنهادتون چيه كه من شوهرم رو برگردونم
صبح تا شب مادرم دعوا ميكنه و همش ميگه اون از روز اول تو رو نخاست
دعوا ميشه و همسايه ها رو صدا ميكنه
اصلا يه وضعيه
- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط
Hanli
سلام نسيم جون، خيلى وقته دارم نوشته هات رو ميخونم. وضع زندگى من خييييلى داغونه، شرايط من خيلى بدتر از توه و حتى شوهرم خيانت هم ميكنه، اينجا همش بچه ها عصبانى ميشدن كه طلاق بگير ولى هنوز نگرفتم. از خودت يه خبرى بده فكرم پيشته.
سلام عزيزم
اينو ميدونم كه طلاق اصلا خوب نيست مخصوصا وقتي خانواده حمايت روحي نكنن و سركوفت بزنن
من كه از اونجا رانده و از اينجا مانده شدم
بشدت پشيمونم از اينكه جهازم رو آوردم و خونه زندگيمو بهم زدم
هرچي بود اونجا خونه خودم بود ولي قدر ندونستم
علاقه مندی ها (Bookmarks)