به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 آذر 93 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیخوام از همسرم جدا شم لطفا منو راهنمایی کنید. خواهش میکنم

    سلام دوستان تازه با سایتتون آشنا شدن لطفا کمکم کنید
    من چند وقته که عقد کردم ولی داره به جدایی کشیده میشه، خانواده ی من و اون و خانوادش فکرشون اینه که جدا شیم ولی خودم نمیخوام اینطورشه.
    ببخشید نمیتونم درست بنویسم چون فکرم خیلی مشغوله هم زمان به چند موضوع فکر میکنم.
    زیاد نمیتونم وارد جزئیات بشم فقط میخواهم یه راه حلی پیدا کنم که جدا نشم.
    من این نظر رو دارم چون من همیشه گفتم باشه طرفم و خانواده ش فکر میکنن من همیشه باید بهشون بگم چشم و در آخر هم همه ی کاسه و کوزهها رو سر من شکسته میشه و به من میگه که تو خودت راه اشتباه رفتی و خودت اشتباه کردی حرف من درسته. اینارو که میگه مطمئنم از خودش نیست کسی دیگه پرش میکنه.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام به همدردی خوش اومدی لطفا توضیحات کامل تری رو ارائه بدید ...
    سن دو طرف؟
    چه مدت هست که عقد کرده اید؟
    دلیل اینکه خانواده میگن باید جدا بشید چی هستش؟
    دلیلل اینکه همسر شما با خانواده برای جدایی همراهی میکنه چی هستش؟
    هنگام ازدواج خانواده ها موافق بودند؟

    - - - Updated - - -

    کمی از خصوصیات رفتاری و شخصیتی خودتون رو بیان کنید

  3. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 28 مرداد 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 آذر 93 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من۲۳
    اون۳۳
    دو ماه عقدیم
    خانواده من میگن ممکن در آینده سر زندگی خودتون رفتی اذیتت کنه چون تو دوران نامزدی تحمل یه موضوع کوچیک رو مثلا نداره و نمیتونه رو مشکل بوجود اومده مدیریت و حلش کنه فقط بیشتر دامن میزنه بهش.
    بیشتر خانوادش براش اهمیت دارن من فکر میکنم منو هنوز به عنوان زنش باور نداره.
    من یه دختری م که آزارم به کسی نرسیده یعنی کاری به کسی ندارم. وقتی ناراحت میشم دعوا راه نمیندازم. میذارم آروم بشم بعد حرفم رو بزنم ولی طرف مقابلم نه. رودر رو از مشکلات نمیگه وقتی نمیبینمش حرفاش رو به صورت بد و زننده بازگو میکنه. وقتی با هم بودیم مهربون و ساده بود.
    چند بار باهاش حرف زدم و خودش از رفتارش پشیمون شد و خیلی خوب شد.ولی این بار قولش رو شکوند و حرف از جدایی زد.
    منم این رفتارش دلمو زده و ناراحتم.
    منم گفتم میخوای جداشیم باشه جداشیم
    ولی ته دلم راضی نیست. ازدواج رو بچه بازی نمیدونم که بخوام سریع جداشم.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    احتمالا همسرت زود عصبی میشه و تو عصبانیت حرفایی که نباید بزنه رو میزنه ... لینک زیر رو میتونی بخونی شاید کمکت کنه

    http://www.hamdardi.net/thread-33259.html

    شما تازه دو ماه ازدواج کردید البته باز هم توضیحاتی که دادی کامل نبود .... خصوصیات اخلاقی خودت و همسرت ... طریقه اشنایی برای ازدواج ....
    در ضمن این پستی که الان میخوای بزاری اخرین پست برای امروز پس لطفا توضیحات کامل تر بده که دوستان بهتر راهنماییت کنن

  6. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 28 مرداد 93)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 آذر 93 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنوم لینک روخوندم مفید بود.آشنایی از طریق معرف بود خانواده باهم آشنا شدن و چند هفته با هم حرف زدیم و نظرامون یکی بود منم نظر مثبت دادم.با من هست خوبه و بهترین منم همینطور ولی از اول وقتی همو نمیدیدیم ساز مخالف میزد. بیشتر فکر میکنم خانوادش روش تسلط دارن.
    فکر میکنه من و خانودام بهشون توهین میکنیم در صورتی که اینجوری نبوده. به خانوادم فحش و ناسزا نگفته ولی یه جوری بیان میکرد که من خانوادمو کنار بذارم و همش با خودش باشم ولی راهی که به این هدفش برسه اشتباه بود.
    نمیخوام زندگیم رو به راحتی بذارم کنار میخوام بجنگم زندگیمو حفظ کنم. در صورتی که اون تلاشی برای زندگیمون نمیکنه. یه نفر ازدواج میکنه که به آرامش برسه نه اینکه ارامش بهم بخوره و سر هر مشکلی حرف جدایی بزنه.
    اون با من همراه نیست من چه جوری به راهش بیارم؟ کمکم کنید. نمیخوام جوری رفتار کنم که بعدش زخم زبون بزنه بگه من که نمیخواستم تو ادامه دادی.
    حتما منم اشتباهاتی داشتم جاهایی که نباید حرف میزدم زدم و جاهایی که باید حرف میزدم نزدم. مثل همین آخرین دفعه. به غرورم برخورد وقتی حرف جدایی رو پیش کشید. حتی خانوادشم گفتن هنوز دیر نیست تموم کنید. به جای اینکه خانوادش مشکل رو حل کنن بیشتر تحریکش میکنن و دیگه این آخری صبر خانواده ی منم تموم شد. و خانواده منم حرف جدایی میزنن.
    این حرفارو از خودش و خانوادش شنیدم خودمم به جدایی فکر کردم به عوابقشم فکر کردم. دختر ضعیفی نیستم و ممکنه بعد جدایی هم خواستگار داشته باشم، چون هنوز سنی ندارم.فقط نمیخوام همه بفهمن من نمیتونم زندگی دو ماهمو اداره کنم. من دختر ضعیفی نیستم میخوام براش بجنگم حفظش کنم.
    چرا این آخرین پیامم هست؟ چه جوری بیشتر میتونم پیام بذارم.
    دوستان دیگه هم لطفا نظر بذارن. خواهش میکنم.

  8. 2 کاربر از پست مفید ayande-man تشکرکرده اند .

    نیکا 55 (شنبه 24 آبان 93), رزا (سه شنبه 28 مرداد 93)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام عزیز دلم از خدا میخوام که ایشالله هرچه زودتر کمکت کنه...ببین عزیزم اینکه شما داری واسه حفظ زندگیت میجنگی خیلی خوبه هرکسی قدرتش رو نداره از جمله همسرت!!!!! اگه فقط باهم دوست بودید بهت میگفتم بگو گور باباش البته ببخشیدا!! ولی حالا که قضیه جدیه نمیشه به راحتی کوتاه اومد... اینک واسه حفظ این رابطه تلاش میکنی خوبه اما باید ببینی طرفت هم این رو میخواد اگر از نظر همسرت این یه رابطه واقعا تموم شده است شما چکاری از دستت بر میاد؟؟ من قبلا هم به دوستای دیگم گفتم اگر یه مردی نخواد با طرفش بمونه دنیا هم جلوش وایسند فایده نداره....شما اول ببین رو چه حسابی این حرف رو زده..شاید واقعا عصبانی بوده و خودشم ته دلش این نیست از طرفی شما تازه باهم آشنا شدید و زیاد به خلق و خوی هم آشنا نیستید برای همین ابتدای رابطه این جور رفتارا تا حدودی عادیه ولی به این معنا نیست که پس شوهرت فکر کنه حق داره هروقت خواست شما رو از زندگیش حذف کنه...بهترین کار الان اینه که شما به اتفاق همسرت بری پیش مشاور حضوری چون واقعا هردوتون نیازدارید...همسر شما اگر خواست با شما ادامه بده باید یاد بگیره که جلوی مشکلات ایستادگی کنه و نمیتونه با این جمله که از زندگیم بروبیرون شما رو اذیت کنه و خودش رو راحت کنه ...با همسرت صحبت بکن و بهش بگو که این حرف شما رو آزارمیده و اگه به من اهمیت نمیدی لااقل برای انتخاب خودت ارزش قائل شو ...بگو تو مردی و قراره تکیه گاه من بشی و من دوست دارم به کسی تکیه کنم که قدرت حل مشکلات رو داشته باشه اگر بهم اینطوری بگی فکر میکنم که بهم علاقه نداری و از اول نقشی تو زندگیت نداشتم چون من که الان واقعا بهت علاقه دارم فکرشم نمیکنم که یه روز بهت بگم برو ..اگه همه این راه هارو رفتی اصلا نتیجه بخش نبود بازم به جدایی پافشاری کرد به نظرم خودت هم یکم بیشتر به ادامه این رابطه فکر کن چون اگر این رابطه فقط به اصرار شماحفظ بشه و یک طرفه باشه هرچی بیشتر بگذره شما بیشتر عذاب میکشی چون مسلما وقتی رابطه طولانی تر بشه شما بیشتر وابسته میشی بعدا از اینکه غرورت رو شکستی عصبانی میشی و..... اما ایشالله که همسرت تو عصبانیت این رو گفته الان پشیمونه

    - - - Updated - - -

    در رابطه با سوالت که پرسیدی چرا آخرین پیاممه چون در 24 ساعت شما و بیه حق دارن 3 پیام بدن بعد از اون باید منتظر باشی تا 24 ساعت بگذره بعد دوباره پیام بدی گلم...بعد یک چیز دیگه که فراموش کردم اول زندگیته پیش شوهرت اصلا بدگویی خانوادش رو نکن یانگو که اونا پرت میکنن چون پسرها به شدت به این حرفا حساسند....کلا اگر ایشالله خدا خواست و شما با همسرت ادامه دادی حتما مشاوره حضوری فراموشت نشه چون حرف همسرت از روی فهمیدگی و پختگی نبوده قطعا و میترسم خدایی نکرده بازم مشکل ایجاد بشه..

  10. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    خیال تو (شنبه 08 شهریور 93), شیدا. (سه شنبه 28 مرداد 93)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    111
    Array
    نه عزیزم اصلا به جدایی فکر نکن زندگی الکی نیست که بخوای راحت ازش بگذری و بخوای تو سن 23 یه زن مطلقه بشی
    همه چیز با حرف حل میشه همه چیز ... شما چیزایی بینتون رد و بدل شده که باعث دلزدگی شده .... ایشون هم سنش زیاد نیست که بخوای بگی کامل از خانوادش مستقل هستش .... باید تلاش کنی تا کدورت ها از بین بره ... ببین خانوادش چی ازت دیدن که دارن حرف جدایی میزنن....از سمت خانوادت چی دیدن که اشتباه توهین برداشتش کردن ... با دعوا و ناراحتی اوضاع از اینی که هست بدتر میشه ... بشین با شوهرت تو خلوت صحبت کن بهش بگو عزیزم ما تازه دو ماه باهم عقد کردیم الان تو بهترین و لذتبخش ترین دوران زندگیمون هستیم نباید اینطوری پیش بریم ما باید بیشتر مراقب رابطمون باشیم باید روز به روز محکم ترش کنیم نه سست تر ....
    ما با علاقه و حالا شناخت نسبی ازدواج کردیم با هزار امید که با تلاش همدیگه به هدف هامون برسیم بعد انقدر ساده با یه دعوای کوچیک ارزش نداره که بخوایم زندگیمون رو خراب کنیم ..ما تو درجه اول خودمون مهم تریم چون ما قراره باهم زندگی کنیم بعد خانواده هامون ..... انقدر بشین باهاش صحبت کن تا متوجه بشه
    چون شما کاربر سایت هستی و تو روز بیشتر از 3 پست نمیتونی بزاری اگه بخوای عضو مشترکین سایت یا انجمن ازاد بشی باید یه مبلغ کمی برای اشتراکت پرداخت کنی
    بالای صفحه نوشته حق اشتراک برو اونجا توضیحات کاملتر هست

  12. 3 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    خیال تو (شنبه 08 شهریور 93), رزا (سه شنبه 28 مرداد 93), شیدا. (سه شنبه 28 مرداد 93)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 آذر 93 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنمایتون
    گیج شدم

    ولی امیدوارم همه چی مرتب شه

    - - - Updated - - -

    جدیدن یه حرفایی زده که بدتر دلم شکسته و ناامید تر شدم. نمیدونم واقعا سر در گمم انگار مثل خواب هست که به اینجا کشیده شد. دوست دارم یه روز صبح پاشم ببینم همش خواب بوده. خیلی موقعیت سختیه و من همو رو تو خودم میریزم.:(( :((

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    73
    Array
    عزیزم فقط صبر داشته باش ....از خدا بخواه کمکت کنه ....از همسرت بخواه که بجای جدایی یه راه حلی برای مشکلتون پیدا کنه بهش بگو حالا اگر از من جدا بشی چیزی حل نمیشه ...دوباره با کس دیگه ازدواج میکنی با اونم اگر به مشکل برخوردی میخوای بازم جدا بشی؟؟پس این راهش نیست بی به هم کمک کنیم و از این حرفا...منم واست دعا میکنم که ایشالله هرچه زودتر همه چیز روبراه بشه

  15. کاربر روبرو از پست مفید رزا تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 30 مرداد 93)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 آذر 93 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1393-5-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ساده بودن زیاد کار دستم داد!


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.