سلام . به همدردی خوش اومدی.
ضمن اینکه سعی می کنم بفهمم که چه مشکلاتی داری، به نظرم فرار از خونه به دلایل زیر شرایط شما رو بدتر خواهد کرد.
1- مهمترین دلیل اینکه شما یک دختر هستید و در جامعه ما محکمترین و امن ترین مکان خانه پدری برای دختر هست و البته حمایتهای پدر و مادر حتی اگر از بذترین نوع پدر و مادرها باشند. ضمن اینکه به نظر رفتار پدرتون قابل قبول هست.
2- اگر از نظر مالی استقلال ندارید رفتن از خانه شما رو در شرایط خیلی بدی قرار خواهد داد و ممکنه حمایتهای مالی از پدر رو هم از دست بدید.
3- اگر با ازدواج بخواهید از خانه بروید، اگر صوری باشد که دردسرهای خیلی زیادی خواهید داشت و آینده خود را تباه خواهید کرد و اگر واقعی باشد ممکن است به خاطر حس فرار دست به انتخاب نادرستی بزنید و از چاله به چاه بیافتید.
پس اول اینکه سعی کنید گزینه فرار را از ذهنتان حذف کنید. گزینه دوم پذیرش است. یعنی شما سعی می کنید با آگاهی به تمام شرایطی که الان در اون قرار دارید دست به پذیرش شخصیت مادرتون با تمام کاستی ها بزنید و زندگی خودتون رو داشته باشید. وقتی به مرحله پذیرش برسید اونوقت می تونید و توانایی اون رو خواهید پیدا کرد که گزینه های امن رو ببینید و عاقلانه تصمیم بگیرید. مثل پیدا کردن شغل، گذراندن زمانهایی برای کتابخانه، عضویت در انجمن ها و گروه ها، بررسی درست و دقیق موارد ازدواج، فعالیت در کارهای گروهی مانند گروهای ورزشی و یا مسجد و غیره .
زمانی که توانستید آرامشتون رو بر گردونید با این کارها ، حالا خودتون متوجه این می شوید که زمان اون رسیده که زمانهایی از روز رو هم برای سازگاری و نزدیک شدن به مادر سپری کنید تا در سالهای باقیمانده از عمرشون بتونید همراه خوبی براشون باشید.
من مطمئنم شما می تونید پذیرش رو داشته باشید و اگر لذت پذیرش رو بفهمید مطمئنم اونو همه جا جایگزین تحمل می کنید.
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)