
نوشته اصلی توسط
as112;314714
خلاصه بعد از كلي مقدمه چيني به من ابراز عشق كرد و ازم كمك خواست.
[COLOR=#0000ff
تقریبا اکثر دخترها تو این سنین اینجوری هستن و نمیتونیند بگید که عشق انها به خاطر نمره و.. است من از زمان دانشجویی خودم تو دوران کارشناسی تمام اینها را به یاد دارم دخترها خیلی سریع به استاداشون علاقه پیدا میکنن و دچار این حالات میشن منتها فرقش تو این هست که احتمالا شما هم واکنش ها و یا نگاه های معنی داری به ایشون داشتی که ایشون احساس کرده شما هم علاقه دارید و یا اینکه در کل ادم خیلی شجاعی هست که تونسته بیاد و حرفش بگه
این جور چیزها تو روابط بین استاد و دانشجو و یا مشاور مرد و یک دختر خیلی زیاد پیش میاد
فکرش بکنید یک مشاور اقا روزی با چند تا خانم و یا دختری که هر کدوم مشکلات عاطفی زیادی دارند صحبت میکنه
میدونید بعد از چند جلسه درصد زیادی از ان خانمها و دختران خیلی زیاد وابسته میشن و حتی گاهی عنوان هم میکنند
به نظرت چه قدر ان اقا باید بتونه روابطش مدیریت کنه؟
با هر ابراز علاقه طبیعی و به قول شما پاک و غیر مادی ادم باید تسلیم بشه؟؟؟؟؟؟
مطمین باشید این موضوع شاید تو دل خیلی از دانشجویان دیگه شما هم هست
[/COLOR]
او مشكلاتش را در طول ترم با من مطرح مي كرد كه مادرش بيماري سختي داره و سالهاست گوشه بيمارستانه. بعد گفت اهل يكي از شهرستانهاي كوچك غرب كشور هستند. خودش گفت كه خانواده اونها به نوعي پراكنده شده يعني خواهران و بردارانش همه ازدواج كردن و پدرش هم معمولا منزل نيست و مادرش هم كه گوشه بيمارستانه و من هم بررسي كردم و متوجه شدم همينطور هست.
درست که ایشون تنهاست و مشکلات داره اما بیان این موضوع فقط باعث ایجاد حس ترحم و دلسوزی شما شده ایشون فقط حس دلسوزی و ترحم شما را برانگیخته کرده همین
بعد او پيشنهاد داد كه همسر دوم من باشه و من هم گفتم كه در مورد اون هم مشكلاتي وجود داره مثلا اينكه همسر من بايد راضي باشه و شرايط مالي من اجازه بده و اختلاف سني ما و مهمتر از همه خانواده اون بايد به اين وصلت عجيب رضايت بدن.
ولي او گفت با همه اين مشكلات اگر مشكلات طرف من حل بشه اون رضايت خانواده اش رو به هر صورتي با خواهش و نذر و دعا و ... ميگيره.
و باز هم جواب من اين بود كه معلوم نيست شرايط من تا چند سال آينده براي اين كار فراهم بشه.
چرا با یقین و قطعیت جواب نمیدهید؟ این مدل جواب دادن یعنی اینکه شما هم تمایل به این کار دارید و این طرف مقابل امیدوارتر میکنه
و آخرين پيشنهاد او اين بود كه تا وقتي در شهر ما هست تا درسش تموم بشه (مدت 2 سال) با هدف اينكه بتونيم با هم صحبت كنيم ازدواج موقت داشته باشيم و با اين كه من به او گفتم كه بعد از پايان ازدواج موقت ميتواند رابطه ما تمام شود ولي او در سخن خود پايدار بود.
تو تاپیک های این سایت بگردید پر است از این مدل روابط اخر عاقبت ان دخترها را بخونید
ان الان عاشق شده همین!!!
چند ماهی شما را نبینه و از شما سردی بببینه با وجود اینکه سختی میکشه اما فراموش میکنه و تموم میشه
ولی اگه تو این سن بیاد و همچین رابطه ای ایجاد کنه وحشتناک به خودش و زندگی زناشویی شما لطمه میزنه
خیلی برای دختر تو این سن خطرناک این کار
چند ماهی دوری و گریه و افسردگی تحمل کردن بهتر از این کار افتضاححححححححح
مواظب باشید
به هر حال من از او خواستم فرصت بده تا فكر كنم البته ميدانم و او هم ميداند و اين را با هم مطرح كرديم كه اين ازدواج موقت پيشنهاد شده يك رابطه كاملا محدود انساني خواهد بود و به هيچ وجه به روابط زناشويي كشيده نخواهد شد.
مطمین مطمین مطمین باشید اگه بهم محرم بشید حتما رابطه کامل زناششویی هم پیدا میکنید اصلا شک نکنید
و از طرفي اين كار ميتونه هم براي من و هم براي او عواقب بدي داشته بشه
احتمال ابروریزی اش خیلی زیاد علی الخصوص اینکه دخترها حرفاشون به هم میگن
الان که ضبط کردن صدا و... خیلی راحت یک کم بیشتر مراعات کنید
. مثلا در محيط كار براي من مشكلاتي پيش بياد و مخصوصا اينكه او دچار ضربه هاي روحي بشه.
مي خواستم كمكم كنيد تا تصميم درست بگيرم.
شما به فکر ضربه روحی ان نباشید چند ماه سختی و افسردگی میکشه و.. تمام میشه شما مسیول زندگی ان نیستید
ضربه روحی ای که همسر شما میکشه چی؟
يا حق
علاقه مندی ها (Bookmarks)