با سلام
من یه پسر 26 ساله هستم که حدودا یک سال و نیم هست که عقد کردیم و رابطمون با وجود همه مشکلاتی که پشت سر گذاشتیم و ازدواج سنتی ای که داشتیم خوبه و مشکل خاصی هم نداریم
مشکلاتی از قبیل مسکن و کار و .. که خوب خیلی ها دارن و ما هم درگیرش هستیم چون من دانشجو هستم و کارم پاره وقته و درامدم زیاد نیست
مشکلی که میخوام مطرح کنم اینه که مدتی پیش بحث خرید عروسی رو با خانمم مطرح کردم و طبق توافق طرفین در ابتدای خواستگاری قرار بر این بوده ک علاوه بر تعهداتی که رسم هست سرویس چوب رو هم ما بگیریم ( ینی خانوادم چون من گفتم که نمیتونم) میدونین که یکمی از پارسال مشکلات اقتصادی باعث گرونی شدیدی شده و خوب از طرفی هم خانمم گفت سرویس چوب و طلا و .. رو خوب میخوام و در این مورد با مادرم هم صحبت کرده و حتی حدود قیمت رو هم گفته بهشون ولی مادرم میگه اون داره گرون میگه و تورو نمیخواد و میخواد بهانه بیاره ضمنا بهم گفت که ب جای جشن عروسی که بدیم مردم بخورن بریم یه سفر خارج و همون پولو اونجا خرج کنیم.
با مامانم بحثم شده سر همین و خواهرام هم میگن زنت پر توقعه که میگه مثلا مبل سه تا 4 میلیونی میخواد و یا سرویس 8 میلیونی خوب خودتون هم میدونین که اینا قیمت های متوسط بازاره ولی خانوادم شاید کمتر حساب کردن ولی من توقع دارم اینا رو انجام بدن خانوادم چون روز اول قبول کردن و نباید توفع داشت طرف کوتاه بیاد چون منو دوست داره. از من هیچی نمیخواد ولی میگه خانوادت قبول کردن و باید سر تعهدشون باشن.
میخواستم بدونم توی این شرایط چیکار کنم همه خانوادم باهام قهر کردن و سنگین شدن و به چشم یه ادم پر رو بهم نیگاه میکنن.
خسته شدم واقعا و ب معنی واقعی از طرفی خانمم همیشه بهم میگه غصه نخور همه چی درست میشه من تا اخرش پای تو هستم و ازین حرفا و ارومم میکنه ولی..
علاقه مندی ها (Bookmarks)