به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 بهمن 92 [ 02:04]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    446
    سطح
    8
    Points: 446, Level: 8
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New2 بعد از دوسال فهمیدم درانتخاب اشتباه کردم.ازش جدا شم؟؟؟

    سلام منو یادتون میاد من یک مطلب به عنوان اون من و میزنه ولی من دوسش دارم هم دارم.مشکل حل نشد.
    اما من به مشاوره های دوستانم عمل کردم به خدا دیگه از همه ی خواسته هام گذشتم واقعا الان که فک می کنم من اصلا اینجوری نبودم.
    من 21 سالمه همسرم 26 دو سال عقدیم جدا زندگی می کنیم اما از صبح ساعتای 10 باهمیم تا شب ساعت های 1 بعد اون میره خونشون.ماا یه کافی نت داریم اونجا کار می کنیم برا همین باهمیم. بارها خواستم نرم اما نذاشته گفته باید بیای دلم تنگ می شه اما هردفعه دوامون می شه میگه توروت رفته بالا گذاشتم بیای اینجا.همیشه تو دعوا یه جوری حرف میزنه که میشه فهمید زندگی مرد سالاری و قبول داره می دونم چون همش تو گوشش همین و می خونن در صورتی که تو خونشون حرف حرف مامانشه سر باباش یه دادهایی می زنه اما خونواده مامانش هی می گن مرد باید محکم باشه من بابام اجازه نمی ده باهم بریم مسافرت تا عروسی نگرفتیم اونام هی به همسرم فشار میارن بزور بیارش تو شوهرشی باباش چه کارست اولا اینجوری نبود اولا مث هم فک می کردیم زندگی با مشورت هم خوشحالی هم اما الان میگه هرچی مرد بگه زن باید بگه چشم میگم عوض شدی کتکم میزنه بهم می گه لیاقت نداری از فردا نشونت می دم وقتی ولت کردم خونه بابات می فهمی.منم از ترس تنها شدن بازم عذر خواهی می کنم و بعد کلی منت باهام اشتی میکنه.البته اینجاش مقصر منم چون خانوادم به من اهمیت نمی دادن و همین الانم نمی دن من این و بهش گفته بودم اونم خودش فهمید تو این دوسال حالا همش می گه منم باید مث خانوادت آدم حسابت نکنم بفهمی) فعلا نمی تونم بنویسم بر می گردم.
    من بهش گفتم از دروغ و پنهانکاری بیزارم اما همیشه حتی کوچکترین مسائل و پنهون می کنه حالا دیشب بهم می گه چون می خوام لجت و در بیارم چون منطقی نیستی راستشو بگم اما بخدا من جزئی ترین مسائلم بهش می گم .نمیدونم دیشب خیلی حرف ها بهم زد بهم یه عالمه فحش می ده همچی بهم گفته به بابام فحش میده بعدم میگه تو جایی و نداری بری ازم شکایت کنی کمکم کنید نمی خوام انقد تحقیر شم من خوشکل نیسنم که بگم همه عاشقم می شن اما زشتم نیستم عیبیم ندارم.بخدا باهمه حتی اونایی که اذیتمم می کنن خوب و مهربونم حالا بگید چیکار کنم الان آشتی هستیم بازم من منت کشی کردم. اما حرفاش هنوز تو گوشمه به خاطر یه قضیه الکی سر کسای الکی باهام دعوا کرد الان اینجاست داره کولر و درست می کنه می ترسم بیاد کمکم کنید سوال داشتید بپرسید دعاتون می کنم تو این ماهمبارک بگید ازش جدا شم؟؟؟ اون وقت خانوادم بیش از بیش مسخرم می کنن می دونم
    ویرایش توسط عاشق همیشگی : چهارشنبه 02 مرداد 92 در ساعت 11:24

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 بهمن 92 [ 02:04]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    446
    سطح
    8
    Points: 446, Level: 8
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چیکارکنم جوابمو بدید
    نیاز دارم به همدردیتون
    هرسوالی بگید جواب می دم

    - - - Updated - - -

    الانم کنارم قهره

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    سلام به نظر من ایشون خیلی مغرورن و دهن بین شما هم خیلی ترسو و منفعل باعث شده که هر چی ک میخواد بهتون بگه و زور بگه اخرم شما میرین منت کشی!!!! توی گوشتون میزنه بازم شما میرین طرفش خوب مشخصا فردا کتکتون هم بزنه به شدت بازم مجبورین باهاش بسازین...یکمی مقتدر باشین و دور از پرخاشگری و دعوا بهش بگین که واسه خودتون احترام قایلین و دوست ندارین این اتفاقا توی زندگیتون بیفته. درسته که عقد هستین ولی بنده اون نیستین که پس از خودتون اقتدار نشون بدین حتی اگر لازم شد حس کنه داره از دستتون میده.قبل از راهنمایی بیشتر بگید قبل ازدواج اشناییتون چطوری بوده؟

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  4. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,994
    امتیاز
    35,222
    سطح
    100
    Points: 35,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,429

    تشکرشده 6,478 در 1,819 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من تایپیکهای قبلیت رو ندیدم ولی ازاین پستت میشه یه نقطه ضعف درآورد واون انفعال شماست که به نظرم برمیگرده به شرایط خانوادت یابرداشت شما ازشرایط خانوادت واینکه به خاطراین اعتمادبه نفس ضعیفی پیداکردی خودت واو هم هروقت کم میاره این موقعیت تو رو تهدیدمیکنه وتو مجبور به انفعال میشوی .نمیتوان منکرنقش شرایط خانواده براعتمادبه نفس وقدرت روحی دختروپسر ومخصوصا دخترشد.ولی به نظرم اگه امکان وتوانایش رو داری حالا که زیادنمیتونی روی خانوادت حساب کنی روی خودت حساب کن وخودتوباورکن .وقتی او این استقلال شخصیت شماروببیند امکان تاثیرپذیریش زیادهست.

  5. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    mohammad2012 (چهارشنبه 16 مرداد 92), roseflower (چهارشنبه 16 مرداد 92), سیمین‌دخت (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    66
    Array
    بازم که شماکارهای خودتون روپیش بریدمگه قرارنشدمنت کشی نکنیدتحمل داشته باشیداجازه بدیدطعم نازکشیدن روبچشه
    کدوم پدرومادری بچشون رونمیخوان؟بچه ای که ازرگ وخونشونه
    شایددرظاهرطوری وانمودکنندکه براشون اهمیت نداری ولی درباطن حاضرنیستندیه خاربه پای بچشون بره
    خواهرم خودتودست کم نگیراین همه التماس نکن ازجزیی ترین مسائلت که ربطی به همسرتون نداره تعریف نکن معذرت میخوام اینومیگم کمی جلوی دهانتون روبگیریدتاهر حرفی رونزنیدتابعداواستون دردسرسازنشه چراازمسائل خانوادگیتون برای همسرتون توضیح میدین توهرخونه ای بحث پیش میادمگه قراره جاربزنیم
    زندگی مشترک که میدان جنگ نیست بالج ولجبازی پیش بریم
    دختر قوی باش منت کشی نکن خودتودست کم نگیر
    ازدواج به معنی ازدست دادن استقلال نیست رسیدن به اشتراکاته یعنی هردوبایدکوتاه بیان ناراحت نشوولی خودت کردی ازبس منت کشی کردی گفتی خانوادم منونمیخوان اگه توهم منونخوای چیکارکنم نامزدتون اینطوری شدند

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    75
    Array
    roseflower راست میگه منم اگر کسی بهم بگه هیچکی منو نمیخواد و منفعل باشه و ... شاید همینطوری برخورد کنم اونم دست خودش نیست غرور برش داشته و فک میکنه هر کاری هم بکنه شما مال اونی پس تلاشی نمیکنه واسه موندن شما...

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 بهمن 92 [ 02:04]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    446
    سطح
    8
    Points: 446, Level: 8
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ما تو دانشگاه باهم آشنا شدیم یه رشته.می دونم حتی جداییم ناراحتش نمی کنه مغرور تر این حرفاست.من بخوامم نمی تونم مستقل باشم من حتی اجازه بیرون رفتن ندارم نه خانوادم می زارن نه همسرم.خانوادش پشت سرش همش بد می گن ازش مثلا می گن بلد نیست حرف بزنه یا اجتماعی نیست من همیشه دفاع می کنم اما توروش انقد باهاش خوبن که باورتون نمیشه.اصلا بهم اهمیت نمیده بعد 5 ماه ازشون رنگ مو خواستم (مساله مادی نیست) با بی اعتنایی دیشب ساعت 11 مغازرو بست آخه دیگه تو شهرما اونموقع شب جایی باز نیست.بعدم کل راه و حتی بدون عذر خواهی آواز خوند شاد بود.من بی چارم تمام غمم و ریختم تو دلم.اونوقت سحر مامان بابام کلی باهام الکی دعوا کردن.موندم از دعای خیرشون چطوری تا الان زندم.چیکار کنم می گید؟یکم کم خونی دارم تا حالا دوبار غش کردم بخدا دست من نبود تو دعوایی که خونواده ها باهم داشتن فشارم افتا د اگه خواستید اون جریانم تعریف می کنم .با انبولانس بردنم بیمارستان سرم وصل کردن اونوقت بهم می گه اینا نقشست.یا میگه گریهات دروغه

  9. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array
    سلام خانومی

    مورد شما رو یادم هست.

    قبل از هرچیزی اروم باش و با ارامش تمام سعی کن برای زندگیت یک تصمیم درست بگیری.

    اما یادت نره این تویی که همسرت رو تربیت میکنی و با رفتارات بهش یاد میدی چطور باهات رفتار کنه.

    اگر به رفتارت همینطور ادامه بدی قطعا اینده و زندگی مشترک موفقی رو پیش رو نخواهی داشت.اگر همسرت بفهمه با شنیدن جمله "ولت میکنم" میتونه شما رو مطیع خودش بکنه باید طوری باهاش رفتار کنی که اصلا اجازه این حرف رو به خودش نده.

    شما نه تنها این اجازه رو بهش میدی بلکه تشویقش هم میکنی (با عذر خواهی کردنهای بی مورد)

    اگر و.اقعا کار اشتباهی ازت سر میزنه عذر خواهی کن اما صرفا به خاطر اینکه همسرت ولت نکنه هرگز این کار رو نکن.
    چرا که این روند تا مدتی به ظاهر زندگی رو نگه میداره اما بعد از مدتی هم شما خسته میشی از این همه تحقیر شخصیت و هم ایشون فکر میکنه خیلی داره در حق شما بزرگواری میکنه و خودش هم خسته میشه از این همه گذشتش

    اما مسئله کتک ردن همسرت هم چیزیه که باید حل بشه کاملا و شوخی بردار نیست.شما الان در عقد هستید ایشون کتک میزنه و بدون مراعات اینکه شاید جایی از بدن شما کبود بشه و خانوادت ببینن...وای به حال زمانی که سر خونه زندگی خودتون هستید و مطمئن میشه که چند روزی ممکنه شما خانوادت رو نیبینی و چیزی هم مشخص نشه

    حالا من نمیدونم کجا و چطور و در چه شرایطی شما رو میزنه اما کلا کار پسندیده ای نیست و اگر این عادت در سرش بمونه درست کردنش تقربا کلی زمان میبره....وشاید هم غیر ممکن باشه

    دوست خوبم

    با این روندی که پیش میری چه با این اقا و چه با هرکس دیگه ای نمیتونی موفق باشی.

    از تنهایی میترسی اما هزاران خفت دیگه رو تحمل میکنی...ایا درسته به نظرت؟

    باید برای زندگیت تصمیم بگیری و ببینی میتونی مثلا در بهترین حالت 50 سال دیگه با این ادم زندگی کنی؟

    میتونی تحقیرهاش رو تحمل کنی؟

    میتونی فحش دادنها و ناسزا گفتنهاش رو تحمل کنی؟

    میتونی کتک زدناش رو تحمل کنی؟

    اینها سوالاتیه که باید خودت بهشون جواب بدی.

    یه زمانایی مجبوریم بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنیم.اما مهم اینه که به انتخابمون ایمان داشته باشیم و بپذیریم هر انتخابی (چه جدایی و چه ادامه) تبعات خودش رو داره.

    تصمیم گیرنده نهایی خودت هستی.

    در کل 3 تا راه داری خانومی:

    همسرت رو همینطوری که هست بپذیری .این شاکله اصلی همسرته .در بهتره حالت فرض رو بر این بذار 10 درصد تغییر کنه اون هم نه الان.مثلا 10 ساله دیگه.اما شما با گذشت دو سال کم اوردی و از انتخابت پشیمونی.فکر میکنی مثلا 4 سال دیگه شرایطت روحیت چطور باشه....من میخوام بهت بگم خیلی امیدوار به تغییرات نباش.
    در این سن و سال تغییر کردن کمی سخته

    غیر ممکن نیست ولی سخته

    2.اینکه از این اقا بگذری و مثل قبل کنار خانوادت باشی .شما تا ابد مجبور نیستی کنار خانوادت بمونی .بالاخره یک انتخاب درست میکنی و ازدواج میکنی .اما اگر کنار این اقا بمونی مشخص نیست چقدر احتمال تغییر این اقا باشه.

    چرا؟
    چون بد دهنی..فحش دادن...کتک زدن...چیزهایی نیستن که یک شبه در فرد ایجاد بشن و یک شبه هم برطرف بشن.و به احتمال قریب به یقین ریشه در کودکی و فرهنگ داره.

    3.اگر بتونی از موضع انفعال بیای بیرون و واقعا گوش بدی به توصیه ها ممکنه بشه کاری کرد.
    اما شما یکسری قولها دادی و عمل نکردی

    مثلا بهت گفتیم منت کشی نکن...کردی
    گفتیم منفعل نباش...بودی
    گفتیم از جزییات زندگیت برای همسرت نگو...گفتی


    دوست عزیزم

    تاکید میکنم مجدد..این خوودت هستی که باید تصمیم بگیری.وببینی چقدر مقاوم هستی و چقدر میتنونی برای حفظ زندگیت بجنگی

    موفق باشی.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  10. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 بهمن 92 [ 02:04]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    446
    سطح
    8
    Points: 446, Level: 8
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی حق باشماست.اما چطوری منفعل نباشم اصلا منفعل یعنی چی؟ اصلا نمی تونم باهاش قهر کنم.
    امروز موهامو رنگ کردم واسه عید فطر اما تا دید گفت زشته مامانشم همینطور کلی غصه خوردم اما دلم نیومد ناراحتش کنم.
    کمکم کنید شما می گید چیکار کنم من واقعا همینجوری دارم ادامه می دم دیگه معیارامو نداره.باهم رابطه داشتیم اما گفته اتفاقی نیوفتاده.
    ازینم می ترسم.

  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 بهمن 92 [ 02:04]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    446
    سطح
    8
    Points: 446, Level: 8
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New 2 توروخدا راهنماییم کنین

    سلام.منم بازم.
    توروخدا کمکم کنید.
    میخوام خوشبخت زندگی کنم.چندتاپست فرستادم.دوستان گفتن منفعلم کلی تحقیق کردم.
    امروز بازم الکی دعوا کرد بهم فحش داد گفت غلط میکنی کی گفته تو حرف بزنی بزنم تو دهنش ادم شه منم اصلا حرف نزدم حتی گریه نکردم اخه اصلا چیزی نگفته بودم.جریان سر این بود که ما دیروز خونه مامانش اینابودیم باهم ی کافی نت داریم ظهرا اونجا میشه خونمون درش و میبندیم غذابرده بودم سر ظهرگفت بریم خونه ما گفتم غذا هست حیف خراب میشه گفت بریم گفتم به مامانت قول دادی گفت نه باید برم حموم غذارو اونجا میخورم گفتم نه بیاریشون مامانت ناراحت میشن که اون حرفارو زد.تاخونه حرف نزدم اما جلو خانوادش نخواستم بدونن دعواشده حرف زدم اونم اصلا بروخودش نیوورد.راستی من بابام اجازه داده هفته ای یبار برم خونشون اما من بخاطر شوهرم هفته ای3یا 4روز دزدکی اونجام خودشم میدونه.بخدا دارم داغون میشم خیلی دوسش دارم عوض شده بگید چیکار کنم.ازهمه خواسته هام گذشتم میگه اگه میخوای دعوانشه فحش ندم هرچی گفتم بگو چشم عزیزم.اگه سوالی دارید بپرسید اما راهنماییم کنید 21سالمه شوهرم 26سال 2ساله عقدیم.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من ونامزدی وخیانت وسردی
    توسط شیرییین در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 17 مهر 95, 21:10
  2. به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
    توسط rama25 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 09:00
  3. باید بفهمه که دوسش دارم؟ یا بذارم به حساب یه حس گذرا؟
    توسط J.LO در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 23 اردیبهشت 91, 09:41
  4. آیا نامزدم هوسبازه؟
    توسط avaze ghanari در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 شهریور 88, 20:00
  5. *يافتن وسایل ضد بارداري در وسايل شخصي اش(کاندوم؛مساله این است!)
    توسط sepideh در انجمن سوء ظن، تجسس و خیانت همسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 15:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.