با سلام به همه دوستان
حدود 3 ساله که با دختری دوست هستم، حالا بهم گفته یا تا یک ماه دیگه بیا خاستگاری یا برای همیشه برو، کدوم کار به صلاح دوتامونه؟ شرایطمون اینجوریه:
پیشاپیش تشکر میکنم از اینهمه بزرگواریتون که بی هیچ چشمداشتی اینهمه علم و تجربیات خودتون رو در اختیار جوان هایی مثل من قرار میدین.
من پسری هستم با شرایط زیر:
سن: 23 سال
تحصیلات: مهندسی نرم افزار
شغل: شاغل در یکی از سازمان های دولتی
میزان درامد: حدودا ماهیانه 600-700 هزار تومان
خونه ندارم، ماشین ندارم، پس انداز زیادی هم ندارم
طرف مقابلم:
سن: 24 سال
تحصیلات: مهندسی IT
شغل: مربی ایروبیک
میزان درامد: حدودا 300-400 هزار تومان
نقاط مشترک:
سطح مالی و اجتماعی خونواده هامون تقریبا یکیه
خیلی راحت باهم دیالوگ برقرار میکنیم و راجب همه چیز خیلی خوب باهم صحبت میکنیم
سطح تحصیلاتمون یکیه
ظاهر و قیافه مون در یه سطحه و از ظاهر همدیگه راضی هستیم
اون اولین عشق من هست و علاقه خیلی زیادی بهش دارم
و...
و اما نقاط مشکل سازی که منو نگران کرده و برای ازدواج دودلم کرده و در مورد اونها نیاز به مشاوره دارم:
1-ایشون حدود یک سال از من بزرگتر هستن.(دقیقا 9 ماه)
2-از نظر اقتصادی یه مقداری نگرانم که آیا میتونم تو این شرایط و با این میزان درامد از پس زندگی بر بیام؟
3-مذهبشون با ما یکی نیست، خونواده ما شیعه هستن و متعصب و متدین اما خونواده ایشون زیاد وابستگی های دینی ندارن و شیعه هم نیست.(الحق هستن، یکی از مذاهب کردها)-(توضیح اینکه نه من خیلی روی مذهبم تعصب دارم نه ایشون، یعنی اصولا هیچکدوم انسان مذهبی نیستیم و تعصبی روی دین و مذهبمون نداریم)
3-حجاب تو خونواده ما خیلی مهمه اما واسه خونواده ایشون زیاد مهم نیست، نه اینکه خیلی بی حجاب باشن، کاملا در حد معمولی هستن، یه مانتوی معمولی و شال معمولی و عموما یه قسمت کوچیکی از جلوی موهاشون بیرونه، اما خونواده من بدون استثنا همگی چادری هستن، البته ایشون پذیرفتن که وقتی که اومدن تو خونواده ما رعایت کنن.
4-برای من این موضوع خیلی مهمه که طرفم تو جامعه طوری بگرده که تو چش نباشه و اصولا کسی مزاحمش نشه و ازینچیزا (نه از جنبه دینی بلکه از جنبه غیرتی و تعصب). تاحالا تو این 3 سال رابطه دوستیمون چندباری سر این موضوع دعوا کردیم و اصولا تعریف من از حجاب با تعریف ایشون یه مقداری فرق میکنه. البته ایشون عنوان میکنن که چون تاحالا من بهش اطمینانی ندادم که ما باهم ازدواج خواهیم کرد و عنوان میکنن چون نیومدی با خونوادم صحبت کنی بهم اون اطمینانو ندادی منم دلیلی نمیدیدم که به خواسته تو واسه حجاب اهمیت خیلی زیادی بدم اما بعد ازدواج هرجور که خونوادت بخان میشم!
5- من اصولا شخصیت شکاک و بدبین و آرمان گرایی دارم و خیلی زیاد بخاطر پوشش بهش گیر میدم، خودمم میدونم که مشکل از منه اما واقعا دست خودم نیست، وقتی که با خودم فکر میکنم اون تیپ میزنه و آرایش میکنه و میره بیرون و دیگران همش نگاش میکنن و احتمالا بخان مزاحمش بشن یا بهش تیکه بندازن یا بهش پیشنهادی بدن تا مرز روانی شدن میرم! این موضوع خیلی بیشتر از حد اذیتم میکنه.
6-اون اوایل رابطه مون (حدودا یه ماه اول بود فکر میکنم) ایشون یه SMS اشتباه واسه من فرستادن که متنش این بود "ببخشید باهات کتابی حرف زدم آخه مادرم پیشم بود نمیتونستم راحت صحبت کنم" که بعدا متوجه شدم این پیام رو میخاسته واسه یکی از پسرای همکلاسیش بفرسته که ظاهرا خاستگارش بوده، مشکل من با این موضوع این دوتاست:1-چرا زمانی که با ینفر دیگه در رابطه بوده و دوسش داشته با منم وارد رابطه شده؟ 2-چرا این موضوع رو تا زمانی که مجبور نشد به من توضیح نداد؟ چون من بارها ازش پرسیده بودم و قسمش داده بودم که اگه هر کسی به هر نحوی تو زندگیش بوده و هست بهم بگه اما اون نگف تا اینکه اون اس اشتباه رو داد و مجبور شد که بگه! و دفاع ایشون هم از خودشون اینه: من با اون آقا رابطه مهمی نداشتم و حداکثر دوهفته باهاش رابطه داشتم اونم دلیلش این بوده که خاستگارم بوده و اونموقع هم رابطم با تو در حد گرفتن جزوه و اینچیزا بوده و حرف دوستی بینمون نبوده! حق با کیه!؟ این موضوع خیلی خیلی خیلی رو اعصابمه!
اینم بگم ما الان حدود 3-4 ساله که باهم دوستیم و خیلی وابستگی شدیدی بینمون بوجود اومده و اگه هم بخایم از هم جدا بشیم احتمالا ضربه روحی خیلی شدیدی خواهیم خورد که عواقب خیلی بدی برامون داشته باشه، این وابستگی اینقدر زیاده که من خودم فکر میکنم که حتی اگه احتمال شکستمون در زندگی مشترک 60 به 40 باشه بازهم این ریسکو بکنیم و ازدواج کنیم!
پیشاپیش از مشاوره ها و کمک های شما کمال قدردانی رو دارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)