فرصت دوباره دادن درسته ؟

[myheavenstar]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه ی همدردی های هم دردم


امیدوارم که حال همتون خوب باشه و مشکلاتتون به قوت خدا حل بشه هر چه زودتر


امیدوارم منو هنوز یادتون باشه
توی این تاپیک ازتون راهنمایی خواستم :

لینک



طبق راهنمایی دوستان رابطه رو تموم کردم دقیقا 11 تیر ماه تمومش کرده بودیم یه چیزی دوطرفه بود تقریبا،7 تیر بود که اومد پیشم محل کار و یه مقدار ازم پول گرفت و رفت و بعدا فهمیدم که یه موبایل خریده بود و یه سیمکارت جدید آخه از 11 تیر به بعد دیگه با هم ارتباطی نداشیتم شمارشو نداشتم و 14 تیر مراسم ازدواج دختر خالم بود که همو دیدیم و ترجیح دادم عکس العملی نشون ندم و همینطورشد، خلاصه گذشت تا یه روز خواهرش اومد محل کارم باهام یه دعواراه انداخت که تو با خواهرم بودی و بهش دروغ گفتی ، مزاحمش شدی و .... حرف های زیادی زد که بیشترش دروغ بود و احتمالا از گفته های اون بود،منم حرفی نزدم فقط بهش گفتم شما بزرگتری احترامتو دارم هرچی دوس داری بگو حرفی ندارم تا وقش،

دعواشو کرد و رفت بعد از اون یه مدت خیلی داغون بودم و سعی کردم با خودم و این اتفاقات کنار بیام و حالم خیلی بهتر شده بود تا روز 9 مهر که بهم زنگ زد با شماره جدیدش البته قبلا روز تولدم بهم تبریک گفت اس ام اس داد، شب بود حدود ساعت 11 که گفت برام شارژ بگیر کارت دارم !!!! براش فرستادم
گفت " چرا پشت سرم حرف زدی "
گفتم " هرچی گفتم حقیقت بوده میخوای انکار کنی؟ "
گفت "نه ولی ازت انتظار نداشتم "
گفتم " واس اون کسی که اومده خودشو پیش تو خوب جلوه بده و منو خراب کنه متاسفم "
گفت " منو هرزه دونستی و ..."
گفتم " من فقط مسئول حرف های خودم هستم نه برداشت بقیه از حرف هام "

خلاصه این شد که خواست دست پیش بگیره که پس نیوفته که نشد
روز 11 مهر که تولدش بود گفتم بیا محل کارم ببینمت باهات حرف دارم
براش یه کادو گرفتم و اومد بهش گفتم حالا که برگشتی حرف مهمی هست که باید بهت بگم :

" اگه اومدی که بمونی دستتو بذار تو دستم و بهم بگو میمونی برام ، اما اگه اومدی که بری از این در رفتی بیرون نه زنگ بزننه جواب تلفنمو بده که خودم بفهمم "

دستشو گذاشت تو دستمو گفت باید راجبش فکر کنم بهم فرصت بده
البته این بار بهم گفت " خیلی دوستت دارم "

رفت و هنوز منتظرم که جوابشو بشنوم


بازم ازتون راهنمایی میخوام که این فرصت رو دوباره باید بهش بدم ؟
رفتارم این بار باید چطور باشه ؟
آیا اگه موافق بود زمان مناسبی برای خواستگاری و رسمی کردن رابطه هست ؟


ممنون
منتظرم.

[فرشته مهربان]

myheavenstar گرامی

اگر به راهنماییها در تاپیک قبلی توجه کرده باشی اکنون جواب سئوالت را می دانستی . در آن تاپیک به شما گفتیم این رابطه هابه قصد ازدواج هم باشه محل اشکاله و همدردی بنا به دلایل کاملاً منطقی با آن مخالف است . اکنون هم به شما می گوییم بازگشت به رابطه غلط هست .

اگرقصد ازدواج دارید ، رسماً از طریق خانواده وارد شوید . اگر به قول خودتان برای 4 یا 5 سال دیگه برنامه ازدواج دارید از هرگونه ارتباطی تا آن زمان بپرهیزید . چون آسیبهای این روابط بخصوص برای دختران زیاد هست و اگر ازدواج بنا به دلایل پیش بینی نشده از جمله حوادث یا مخالفت خانواده ها یا تردید یکی از شما دو نفر و ..... پیش نیاید وابستگی ناشی از رابطه عوارض زیادی دارد .

همچنین این نوع روابط منجر به تهییج جنسی می شود و خود داری از رابطه جنسی در کنار تحریکات و تخیلات فشارهاو آسیبهای زیادی به همراه دارد و برقراری ارتباط جنسی نیز عواقب بدتری را به دنبال دارد

پس کار شما اشتباه بوده که از او خواسته ای که با شما بماند و ....

آیا اگر پسر دیگری این چنین از او میخواست دست دردستش بگذارد و به نوعی قول ماندن در رابطه بدهد برای شما خوشایند هست ؟ برای خواهر خود می پسندی ؟.

در نظر داشته باش که شما پسری هستی مثل همه پسرهای دیگر و چون شما هستی و دوستش داری استثنا نیستی که رابطه با شما برایش بی اشکال و با دیگران غیر مجاز باشد .

یک پسر غیرتمند و پاک کسی را اگر دوست داشته باشد عمیقاً و عاقلانه حتی نمی پسندد خودش نیز با او ارتباطی جز از راه خواستگاری و برای ازدواج پیدا کند .

پس اگر واقعاً دوستش داری و به قول خودت عاشقی ، این عشق می گوید خودخواه نباش و او را وارد رابطه نکن و اگر برای ازدواج می خواهیش اقدام عملی کن و رسماض برو خواستگاری .

ظاهراً شرایط ازدواج را هم داری . پس اقدام کن .

.