سلام اینجا متخصص روانشناسی هست که من باهاش در مورد این مشکل همسرم ( ترجیحا" به طور خصوصی) صحبت کنم؟
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام اینجا متخصص روانشناسی هست که من باهاش در مورد این مشکل همسرم ( ترجیحا" به طور خصوصی) صحبت کنم؟
تشکرشده 10,025 در 2,339 پست
سلام دوست عزیز
اینجا یه تالار عمومیه.شما اگر مشکلی دارید بهتره به طور مختصر همینجا توضیح بدید .هم اعضا میتونن راهنماییتون کنن و هم کارشناسان و کمک کارشناسان.
در غیر اینصورت لازمه که شما از مشاوره حضوری استفاده کنید.
موفق باشید
maryam123 (سه شنبه 14 شهریور 91)
تشکرشده 0 در 0 پست
ممنون دوست عزیزنوشته اصلی توسط maryam123
افرادی که اینجا نظر یا مشاوره می دن متخصص روانشناسی هستن؟ یا هر کسی روی سلیقه خودش نظر می ده؟ من می خوام یک راه حل عملی بزارن جلوی پام که بفهمم باید چکار کنم
با نصیحت کردن مشکل من حل نمی شه
آیا راه حل عملی برای حل این مشکل وجود داره؟
تشکرشده 9,663 در 1,930 پست
سلام دوست عزیز
خیر به جز افراد خاص و کارشناسا بقیه افراد عادی هستن که نظراتشونو در چارچوب قوانین تالار میگن.ممکنه نصیحت هم جزوش باشه.
اما به هر حال ازبین ده تا راه حل ممکنه دوتاش براتون عملی باشه اما به شرط اینکه با صبر و سعه صدر و بدون پیشداوری همه نظرات رو بشنوید و تحلیل کنید.
اگه خیلی تخصصی میخواین حضورا مراجعه کنید.
موفق باشی
بهار.زندگی (سه شنبه 14 شهریور 91)
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
این دومین باره که دارم توی این تالار این لغتو می خونم. سرچ کردم ببینم یعنی چی.
یه سایت هست اسمش تنظیم خانواده است که وقتی سوال راجع به مسایل جنسی باشه در حدی که لازم باشه موضوعات باز بشه توی این تالار مراجع رو به اون سایت ارجاع می دن. چون اینجا مشاور خانواده است و یه سطح کلی راجع به مسایل جنسی صحبت می شه اما نه خیلی با جزییات. اما اگه حس می کنین رابطه جنسی تون خیلی مشکل داره یا باید برین سکسوتراپیست یا روانپزشک کمک بخواین. البته من نمی دونم مشکلتون چیه.
این نظر منه که کارشناس نیستمو یه عضو عادیم.
شاید مدیر همدردی یا بقیه ی کارشناسان بتونن بهتون بگن باید به چه متخصصی مراجعه کنین.
موفق باشید.
meinoush (چهارشنبه 15 شهریور 91)
تشکرشده 0 در 0 پست
ببینید من الان سه ساله ازدواج کردم.. خودم 32 سالمه.. خانومم 29 سالشه..... اگه بخوام مفصل توضیح بدم مثنوی هفتاد من کاغذ می شه به طور خلاصه می گم
حدود 7-8 ماه بعد از آشنایی اولیه با خانومم.. متوجه شدم که سعی می کنه به طور غیر مستقیم این حسش را به من بفهمونه ( البته اون زمان نمی دونستم).. مرتب از غرور مردانه و تسلط مرد و از این مسائل صحبت می کرد منم گذاشتم به حساب همون سلطه محدودی که خیلی از خانوم ها دوست دارن شوهرشون روشون داشته باشه.... ولی بعد از حدود یک سال و نیم علنا" از این حسش برام گفت و من تازه متوجه رفتارهای چند ماه قبلش شدم....اون اویل به خاطر رو در بایستی هایی که داشتیم این رابطمون ( یعنی رابطه سلطه گری) محدود تر ،کنترل شده تر و معقول تر بود ولی به مرور که رو در بایستی ها کنار رفت .. از کنترل خارج شده و می تونم بگم دیگه حد و مرزی نداره....
من بعد از این که متوجه شدم خانومم این حس را داره .. در موردش مطالعه کردم و چیزهایی دستم اومد....این رابطه برام هیچ جذابیتی نداشت ولی چون اون اوایل معقول تر بود در همون حد کنترل شده قبول کردم که نقش ارباب را براش بازی کنم
ولی الان به شدت پشیمونم . برام تبدیل به آزار روحی دائمی شده.....طوری که در مسایل خیلی ساده ( که مطئنا" برای کسی باور کردنی نیست) این حس وارد شده
بزرگترین علامت سوال برای من منشا این حسه.. من واقعا" نمی دونم این حس چرا در خانوم من به وجود اومده... چون از نظر ظاهری مشکلی نداره... خانواده خوبی داره ..هم پدر هم مادرش فرهنگی بازنشسته هستن....خودش ورزشکار حرفه ای هست ورزش شنا را به طور حرفه ای انجام می ده... فوق لیسانس مهندسی کشاورزی داره و شاغل هم هست .... منشا این حس برام یک معما است
واقعا" دیگه درمانده شدم
لطفا" راهنمایی کنید در برابرش چه عکس العملی نشون بدم؟لطفا" کسایی که تجربه زندگی با این افراد را دارید یک راه جلوی پای من بزارید
ممنونم
تشکرشده 569 در 163 پست
من یکم در مورد این موضوع اطلاعات دارم ، بهتون قول 100 درصد میدم مشکل شما چیزی نیست که با مشاوره و تاپیک زدن و اینها حل بشه
ریشه این مشکل بسیار عمیقتر و محکم تر ازین حرفاست
درسته که بیشتر در رابطه جنسی نمود پیدا میکنه ، اما معنیش این نیست که این مشکل صرفا به حیطه جنسی مربوط میشه ، این مشکل در همه ابعاد زندگیتون پخشه فقط فقط اونجا بیشتر بارز میشه
اصولا حل چنین مشکلاتی (چنسی - روانی) بسیار زمان بر و طولانیه و نیاز به درمان همزمان دارویی و روان درمانی داره و ممکنه چندسال طول بکشه
در ایران متاسفانه زیاد متخصص در این زمینه نداریم ، یعنی در خارج از کشور یکسری پزشکا مخصوص این موارد هستند اما در ایران روانپزشکا یا روانکاوها معمولا این کارو می کنند.
درضمن زیاد به درمان امیدوار نباشید چون این چیزیه با تار و پود انسان گره میخوره و جزئی از شخصیتش میشه ، یعنی در واقع شما میخواید شخصیت همسرتون رو تغییر بدید و برعکس کنید! پس دیگه خودتون بخونید تا آخرشو که چقدر احتمالش ضعیفه و سخت! بهتره باهاش کنار بیاید ، (این پیشنهاد منه)
نمی خوام ناامیدتون کنم اما درمانش تقریبا غیرممکنه، شما خیلی هنر کنید شاید بتونید رشدش رو کنترل کنید که شدیدتر نشه! همین
درضمن بهتره نیازهای همسرتون رو ارضا کنید، در این افراد معمولا به حدی این نیاز براشون مهمه که در صورت برآورده نشدنش ممکنه دست به هرکار احمقانه ای بزنند یا اگر هم نزنند رابطتون باهم کاملا تخریب میشه. پس سعی نکنید با بیمحلی به این موضوع صورت مساله رو پاک کنید!
در مورد ریشه این حس هم من چندجا خوندم که به دوران کودکی برمیگرده ، یعنی افرادی که در کودکی تحت فشارهای روحی و عاطفی بودند ، یا کودکی سختی رو گذروندند (معمولا بچه های طلاق) یادر محیطهای نامساعد از لحاظ عاطفی زندگی میکنند بیشتر به این مساله دچار میشند. الان جزئیاتش یادم نیست اما کسانی که در کودکی یک محیط گرم و پرمحبت رو نداشتند یا تنها و افسرده بودند معمولا اینطوری میشند. یه مقدارشم ممکنه ذاتی باشه
به هرحال بدونید چیز خیلی عمیقیه که از کودکی در وجودش ریشه کرده و وقتی به سن بلوغ میرسه متوجهش میشه و مساله ای نیست که مثلا با یه راهکار ساده بتونید درمانش کنید.
کبـود (سه شنبه 14 شهریور 91)
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
یه نکته ی دیگه که می خواستم بگم اینه که شما هم به عنوان همسر کسی که مشکل روحی داره در این سطح به شکلی دارین مورد ازار قرار می گیرین. پس از روانشناس برای اینکه خودتون هم کمترین صدمه رو ببینین تا مدتی که خانمتون وضعیت مقعولتری پیدا کنه کمک و راهنمایی بخواین. حتما برای خانمتون به روانپزشک یا متخصص مربوط مراجعه کنین.
meinoush (چهارشنبه 15 شهریور 91)
تشکرشده 409 در 163 پست
از دکتر مهرداد افتخار کمک بگیرید ، ایشون سکسوتراپ هستند. با دکتر فرهنگ هلاکویی هم در تلویزیون اندیشه صحبت کنین.
samanis (چهارشنبه 15 شهریور 91)
تشکرشده 0 در 0 پست
دوستان ممنون از محبتتون که وقت گذاشتید راهنمایی کردید
ولی اصل مطلب من این بود که مشکل من در مورد رابطه جنسی نیست و درست برعکس مشکلی تو اون زمینه نداریم حس بردگی توی روابط عادی تاثیر گذاشته ( البته گاهی) که همین مساله باعث ناراحتی شده .... دقیقا" توی رابطه ما کشیده شدن موضع به روابط عادی بین ما موضوع را پیچیده تر کرده ... مشکل اینجاست که به هیچ عنوان حاضر نیست به روانشناس ماجعه کنه.. برای خود منم خیلی سخته که بخوام حضوری پیش روانشناس این مسائل را بگم... خودش اگر حاضر بود مراجعه کنه می تونست پیش یک روانشناس زن ( که همجنس خودشه وباهاش راحته) مسائلش را باز کنه
مشکل اینجاست که این حس براش یک لذت محضه و به قول خودش اختلالی هم تو زندگی روز مره اش به وجود نیاورده.. برای همین حاضر نیست پیش روانشناس بره
مشکل دوم من که بیشتر فکرمو درگیر کرده مساله بچه است.. با توجه به این وضعیت.. به نظر شما می تونه یک مادر خوب باشه؟ به نظر شما عاقلانه است که ما بچه دار بشیم؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)