سلام وخسته نباشید خدمت تمامی دوستان.
به نظرم رسید چند نفر بهتر از یه نفر میتونه فکر کنه به همین خاطر از شما راهنمایی میخواستم که اگه راهنمایی کنید ممنون میشم.
راستشو بخواین من دانشجوی ترم دو کارشناسی نرم افزار هستم، وقتی ترم اول بودم تو کلاس معادلات یه همکلاسی داشتیم که ترم دو عمران بود از همون اول که اومد کلاس ما من ازش خوشم اومد(بی منظور)،ولی رفته رفته من شیفته اخلاق ، رفتار وخنده هاش شدم، از همون روزی که من حس کردم بهش علاقه مند شدم همش سعی میکردم جوری بشینم که بتونم ببینمش، هر وقت میبینمش دیگه متوجه نمیشم دورو برم چه خبره!جوری که یه بار با دوستا رفته بودیم بازار تو ورودی پاساژ دیدمش دیگه متوجه نشدم چطور رفتم تو کیسه های سیاهی که اجناس بازاری ها توش بود و دم در پاساژ گذاشته بودن. خدا بهم رحم کرد چیز شکستنی نبود.
امتحانای ترممون همشون تو ساختمون اونا برگزار میشد، همیشه چشامو میگردوندم تا شاید اتفاقی دوباره ببینمش.یه بار که نشسته بودیم بوفه دوستم بهم گفت: عمرانت تو حیاط نشسته.زود بلند شدم و به بهانه اینکه میریم سرویس بهداشتی الکی از جلوش رد شدیم،داشت با گوشی صحبت میکرد که متوجه ما شد همونطور با چشماش ما رو زیر نظر گرفته بود، یواشکی از بالای در که نگاه میکردم متوجه شدم هنوز داره به در دستشویی نگاه میکنه بعد رفت پیش دوستاش.
ما که از دستشویی خارج شدیم از پله ها رفتیم بالا تا به داخل ساختمون بریم، از پله ها که میرفتم بالا تا در ورودی بهم نگاه میکرد.
ترم جدید که شروع شد من سعی کردم درسای عمومی رو همش از ساختمون اونا انتخاب کنم، شنبه که اندیشه و تاریخ داشتیم، اندیشه صبح دپارتمان خودمون بود ولی تاریخ رو از دپارتمان اونا انتخاب کرده بودم.تو راه رو ساختمونمون بودیم که دیدمش! بعد اومد جلو و با احترام به من و دوستام سلام کرد و درمورد درسای عمومی سوال کرد که کدوماشو انتخاب کردیم، متوجه شدم اونم تمام درسای عمومیشو از ساختمون ما انتخاب کرده!!!!!..... ولــــی افسوس که من...!
*تازه فهمیدم بچه شهرستانیه ولی اصلا برام مهم نیست.چون نشون داده هم شعور داره هم پشتکار.
حالا من نمیدونم عشق من بهش یکطرفه هستش یا اونم بهم علاقه داره؟؟؟!!!؟؟؟!! نمیتونم مطمئن بشم.. ... از طرفی هم عواقب کار بهم اجازه نمیده من برم بهش درخواست بدم، یا بهش ایمیل بزنم. واقعا فکرش نمیذاره به درسام برسم.چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)