دوستان خوبم سلام؛ راستش فکر میکنم همیشه وجود این تالار و مطرح کردن مسائل و مشکلات در اون به عنوان یه گزینش از بین راه حل های حل اون مسائل برای من یکی بوده و هست!
به همین دلیل این دفعه هم دوست دارم کمکم کنید که به راه حل درستی برسم!
راستش توی آخرین تاپیکم موفق شدم با کمک شما عزیزان و البته آنی عزیزم؛ با ترسهام روبرو بشم و آمادگی لازم برای بچه دار شدن رو پیدا کردم؛ منتها زمان انجام این کار بعد از صحبتی که با همسرم داشتم موکول شد به سال آینده و چندین ماه بعد از گذشت سال و درست کردن خونمون!
اگه در جریان باشید؛ من ترم بهمن پارسال درس پروژه ام رو توی رشته ی مهندسی نرم افزار - دانشگاه پیام نور- برداشتم و به امید خدا تحویل دادم؛ منتها از اون زمان که به طور جدی؛ درسم و مشغله های اون تموم شده؛ از آغاز امسال بوده؛ بنابراین من به توصیه ی فرشته ی عزیز، که چندین ماه به خودم فرصت بدم و تنها مشغله ی ذهنیم رو خانواده و کارهای درون اون قرار بدم؛ این کار رو انجام دادم و خدا رو شکر؛ بعد از اون بحرانی که پشت سر گذاشتیم (فوت پدرشوهرم)؛ خودم و ذهنم کاملا آروم شده و از انجام کارهای خونه لذت بردم؛ منتها چند وقتی هست که دارم به این موضوع فکر میکنم که تا قبل از بچه دار شدن باید یه حرفه ای رو حداقل یاد بگیرم!
توی این تقریبا سه سال و نیم؛ من درس خوندم اما خیلی جدی هیچ وقت بهش فکر نکردم؛ یعنی با توجه به مشکلاتی که توی زندگیم داشتم؛ می رفتم دانشگاه می اومدم درس می خوندم، امتحان می دادم؛ اما هیچ وقت به طور جدی و تخصصی درس نمی خوندم و همه ی همّ و غمم زندگیم بود و همسرم و مشکلات زندگیم که باعث شده بود بیشتر کتابهای روانشناسی بخرم و بخونم؛ مشاوره های مختلف برم؛ توی همدردی باشم و خلاصه مشغول یادگیری مهارت های زندگی باشم تا مهارت های علمی و کامپیوتری؛ که البته خدا رو شکر با تموم شدن درسم؛ مشکلات اصلی زندگیم هم تموم شده و خدا رو صد هزار بار شکر که الان زندگیم خیلی خوب و عالیه و مشکل اساسی با همسرم ندارم!
با همه ی این تفاسیر و البته کار نیمه وقتی که دارم و پول اندکی که ازش درمیارم؛ تصمیم گرفتم تا قبل از بچه دار شدن یه حرفه ای رو یاد بگیرم.
فکر کنم طولانی شد؛ توی ارسال بعدیم بقیه اش رو می نویسم!
یه چند وقتی دو دل بودم که آیا واقعا باید ادامه ی راهم رو باز هم کامپیوتر قرار بدم یا وارد رشته هایی مثل روان شناسی؛ مدد کاری اجتماعی؛ مطالعات زنان و از این قبیل رشته ها کنم!
این رشته ها خیلی توی زندگی کمکم کرد؛ اما من خیلی بهشون علاقه ندارم؛ منتها رشته ای مثل کامپیوتر شاید خیلی توی زندگیم کمک نکرده اما مثل یه آتش زیر خاکستر میمونه برام؛ یعنی وقتی یه مدت می ذارمش کنار؛ بعد که حتی یه نرم افزار کوچوووولو رو پیدا میکنم و نصب میکنم و باهاش کار میکنم انگار لذت می برم!
توی این چند وقت؛ جوری شده که سوالهای مشاوره ی اطرافیانم رو بهتر از سوالهای کامپیوتریشون جواب میدم و به همین دلیل خیلی توی ذوقم کرده که "فلانی؛ مثلا تو لیسانس کامپیوتر داری ها؟"
وقتی با مشاوره صحبت کردم؛ بهم گفت ابتدا باید هدفت رو مشخص کنی؛ من هم وقتی خوب فکر کردم دیدم همیشه به تدریس علاقه داشتم و انگار وقتی دارم چیزی رو به دیگران یاد میدم لذت می برم؛ اما خوب؛ متاسفانه با توجه به اطلاعاتم و همین طور اوضاع نابسامان کار توی جامعه؛ امکان انجام این کار رو ندارم؛ از طرفی امسال هم نتونستم به خاطر دو دلی که داشتم؛ دفترچه ی ارشد بگیرم؛ حالا فکر میکنم که باید چیزی یاد بگیرم که هم از لحاظ مالی بتونه کمکم کنه؛ هم از لحاظ ارضای درونی!
میخوام که کمکم کنید مثل همیشششششششششششششششششه!
دوستتون دارم مثل همیشششششششششششششششه!![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)