با سلام
پسری ۲۳ ساله هستم.که در حال حاظر دانشجو هستم.هم در کنار درس شاغل و همچنین کارت معافی دارم . هیچ رابطه جنسی یا عاطفی با هیچ دختری نداشتم و نتونستم داشته باشم. با این حال بسیار گرم مزاج هستم و تحت فشار نیروی جنسی زیاد قرار میگیرم با این حال فرد معتقدی هستم و نتونستم هم با جنس مخالف رابطه عاطفی یا جنسی داشته باشم. چند وقت پیش با دختری در دانشگاهمون آشنا شدم که ۲ سال از من کوچکتر بود و بر اثر مقداری مسائل درسی و جزوه و تدریس خصوصی ( چون بنده تدریس خصوصی هم میکنم ) با خصوصیات ایشون آشنا شدم البته در حدی که خودم تشخیص میدادم.ابتدا هیچگونه برنامه ای نبود ولی بعد از اینکه با خانواده ایشون آشنا شدم با یکسری از اخلاقیات ایشون آشنا شدم از ایشون خوشم آمد.ولی فکر ازدواج نداشتم. به مدت یک ماه فکر میکردم ازدواج بکنم یا نه، یا بعدا ازدواج کنم و الان بدنبال رابطه دوستی باشم. بعد از اینکه متوجه شدم من با نوع فکر و شخصیتی که دارم باید ازدواج بکنم یک ماه فکر میکردم از ایشون خوشم میاد یا نه .
(البته در مورد همینش هم یعنی ازدواج بکنم یا نه هم اکنون تردید ایجاد شده . زیرا دوستان حرفای ضد و نقیض بهم میگند یکی میگه اگه رابطه جنسی با دختری برقرار نکنی بعد از ازدواج پیشمون میشی که چرا قبلا اینکارو نکردی/ یکی میگی برو چندجا مثل دبی یا ترکیه سفر ر کل فکر ازدواج را از سرت بیرون میکنی/ یکی که ازدواج کرده میگه حاظرم با یه دختر زشت دوست بودم ولی ازدواج نمیکردم / اینجا تو نت عکس حرفای بالا را میبینم و در کل بمباران اطلاعاتی هستم )
اگر بخوام ادامه صحبتم را و یا مسائلی که الان با آن روبه رو هستم را دسته بندی کنم اینگونه میگویم:
۱.هیکل و ظاهر ایشون معمولی هست یعنی دقیقا نمیدونم از لحاظ هیکل که خوب از روی لباس هیچ چیز مشخص نیست و از لحاظ چهره چون چهره ایشون بی آرایش بوده نمیتونم بگم خوشم میاد یا نه ( با تصویری که در ذهنم دوست داشتم همسر آیندم داشته باشه تفاوت دارند ) با اینکه ۱ ماه در مورد این مساله فکر میکردم و هر موقعی که ایشون را میدیدم بیشتر دقت میکردم بازم متوجه نمیشم الان چهره ایشون برام جذاب هست یا نه . یعنی بهتره بگم شبیه اون چهره هایی که تو ذهنم تصور میکردم نیست از طرفی به این علم واقفم که آرایش و میک آپ چگونه شخصی را به شخص دیگری تبدیل میکنه ( و این میک آپ در اکثر دخترهایی که بسیار زیبا و جلب توجه میکنند کاملا پیداست همچنین که در بازیگران کافی هست بازیگران زیبای زن را قبل از گریم یا بازیگر شدن ببینید تا متوجه بشوید این میک آپ چه کار میکند) یعنی برخی معتقند دختر باید بیسش خوب باشه بقیه اون چیزا اوکی هست . حالا شاید دوستان در این مورد تجربیاتی داشته باشند درمیون بگذارند
مورد بعدی در مورد هیکل هست . به دلیل اینکه هیچ رابطه ای با دختر نداشتم و بسیار گرم مزاج هستم میترسم هیکل ایشون در آینده مد نظر من نباشه و دوست نداشته باشم . شاید در جواب بگید از لحاظ شرعی مشکلی نداره که حجاب دختر یا بدن دختر در مراحل آخر نگاه بشه اما در جواب بگویم تصور کنید با کسی به توافق رسیده باشید و همه چیز اوکی باشد حتی بدن او هم دیده بشه و مورد پسند شما قرار نگیره اونوقت چه جوری میشه همه اون صحبت هایی که قبلا شده و پسندهایی که از شخصیت وی شده کنار گذاشت و از طرفی میل و غریضه جنسی که فشار می آورد را چه کنیم؟
برخی میگویند موقعی که به کسی عشق و علاقه پیدا کردی همه نازیبایی های او برای تو زیبا میشود. یا اینکه ممکن است از لحاظ رفتاری کسی که هیکل اون شخصی که دوست داری را نداشته باشه بیشتر لذت ببری تا کسی که هیکلش عالی باشه ولی هیچگونه احساس و رفتار جنسی نداشته باشه.من نمیدانم واقعا چه میشود.
در این مساله هم بسیار مردد هستم.
۲. خانواده ای دارم ظاهرا منطقی باطنا متعصب و خشکه مذهبی.و این در حالی هست که اعتقاداتم با آنها در حد ۱۶۰ یا ۱۷۰ درجه تفاوت دارد. و این مساله برایم مشکل ساز شده . زیرا خانواده میگه باید فلان چیز و بهمان چیز را قبول داشته باشی ولی من در طول زندگی و مطالعاتم و تجربیاتم اعتقادات دیگری دارم که بسیار برای مهم و ارزشمند هستند ولی آن ها میگویند باید چیزی که ما قبول داشته باشیم را قبول داشته باشی . در صورتی که من ندارم. نمونه ای از جزئی ترین این مساله این است که حجاب برای من مهم هست ولی بشدت از چادر بیزار هستم . در حالیکه بصورت عادی خانواده من چادری میپسندند و وقتی میگم چادری دوست ندارم و توضیح میدم حجاب با چادر فرق میکند قبول میکنند ولی در عمل همان چادری را میخواهند یا میگویند برو هر کسی را خودت میخای پیدا کن به ما ربطی نداره ( الکی هم میخای میایم خواستگاری ) خوب این سبک برخورد کردن قطعا در آینده مشکل سازه. اللخصوص دختر را من خودم پیدا کرده باشم.
۳.خوب هر کسی در تصوراتش دوست داشته با شخصی ازدواج کنه یعنی در ذهنش نمونه کسی که دوست داره باش ازدواج کنه را تصویر کرده . شخصی که پیدا شده است در زندگی من . نمتیونم بگم از اون چیزی که تصور کردم بدوره ( البته من ظاهرا ایشون را دیدم و خیلی از ایشون نمیدونم ) ولی خیلی نزدیک هم نیست . همیشه میترسم کس دیگری پیدا بشه و بعدا دلم بسوزه واسه همین فکر کردم چند جایی برم خواستگاری بعد بریم خواستگاری همکلاسیم . ایشون از همه لحاظ اوکی هستند بغیر از اون مورد چهره و هیکل که هیچی ازش نمیدونم یعنی نمیدونم هیکلشون چه شکلی هست و همچنین صورتشون بعد از آرایش و رسیدن چه شکلی میشه .چهره ایشون را نمیدونم دوست دارم یا ندارم. از اون چیزی که من در خانواده ایشون دیدم و رفتار ایشون بسیار مورد پسند من هستند ولی همانطور که گفتم این چند مشکل را دارم:
اول: میترسم از هیکل ایشون بعدا در رابطه جنسی خوشم نیاد. یا چهره ایشون
دوم: خانواده متعصبم هستند که کار را برای من دشوار میکنند. دختری که اونا میپسندند من از اعتقاداتش متنفر هستم و دختری که من میپسندم باب میل خانواده نیست
سوم: همیشه ترس از این دارم نکند بهتر از این برایم پیدا شود و از طرفی میترسم ایشون را از دست بدم
چهارم: مقداری از جهت مالی ترس دارم . وضعم مالی من معمولی هست ولی من بهتر از این موقعیت را انتظار دارم . میترسم نتونم اون تصوری که تو ذهنم از اوضاع مالیم هست را بهش برسم . اللخصوص که قرار بود کار کنم که بتونم کنار خانواده زندگی کنم و از این مساله کمی خیالم راحت بود. ولی با پرس و جویی که کردم همه شدیدا توصیه میکنند از خانواده جدا زندگی کنم انهم این نوع خانواده و خوب این بسیار برای من سخت میشود .
نمیدانم چیکار کنم ...
برخی میگویند این دختر را از دست ندهم . برخی میگویند هنوز زود است ازدواج کنم و مانند آن ها دنبال رابطه جنسی قبل ازدواج چه مشروع یا چه نامشروع باشم یا رابطه عاطفی با جنس مخالف که در مورد اولش میدونم اینکار نیستم یعنی دوست ندارم آدم شهوت بازی باشم در مورد دوم هم از وابستگیش میترسم.
نمیدونم چیکار کنم
نمونه ای از این فاز مفنی ها اینجا
http://www.hamdardi.net/thread-6605.html
علاقه مندی ها (Bookmarks)