به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 دی 93 [ 13:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-08
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    9

    تشکرشده 167 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حیف از شما با این ویژگی ها و شرایط زنگ تفریح چنین پسری باشید . از مشاور کمک بگیرید . سعی کن این روزها زیاد تنها نمونی . غمگین بودنت طبیعیه و لی گذراست . کم کم عادت میکنی سخته ولی از پسش بر می ای .

  2. کاربر روبرو از پست مفید gelareh55 تشکرکرده است .

    برنده 1988 (شنبه 22 شهریور 93)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از شما گلاره جون. اقای امیر محمد دارم کم کم به این نتیجه میرسم که باید خوشحال باشم و چه خطر بزرگی ازم گذشته. همینکه خدا رو دارم واسم کافیه........ حرفای شما همه دوستان بهم دلرگرمی عجیبی میده و باعث میشه سریعتر از این حالت خارج بشم .... مرسی از همتون

  4. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    واقعا برام جالبه الان این آقا شد

    خصوصیات اون:
    29 ساله
    زیبارو
    دارای بیماری صرع
    فوق لیسانس
    بیکار
    سرباز
    بدون حمایت مالی
    هوس باز
    خانواده بی قید

    و شما شدید:
    خصوصیات من:

    دانشجوی سال اخر دکتری
    26 سال
    زیبارو
    بدون دوست پسر قبلی و کاملا وفادار

    و دارای خانواده خوب(سه خواهر پزشک-مهندس-کارشناس)

    و جالبیشم اینه همه دارن از شما طرفداری میکنن و میگن حیف شدین و خودتم میگی حیف شدی!!!

    کسی شما را مجبور کرده بود که با ایشون دوست بشید زور بالای سرتان بود یا خودت انتخاب کردی؟کسی مجبورت کرد به این رابطه ادامه بدی یا خودت داری ادامه میدی؟کیه که داره هی زنگ میزنه و خواهش تمنا میکنه و به خانوادش تماس میگیره و اویزان طرف مقابلشه؟
    چرا میخوای همه تقصیر ها را بندازی گردن طرف مقابلت؟!!

    اگه نمیدونستی اینو بدون که شما فقط یه دوست دختری همین و بس نه چیزی بیشتر یه دوست از جنس دختر که هیچ تعهدی نسبت به شما نداره و ایشون پس هرچقدر دلش بخواد و با هرکی که دلش بخواد میتواند دوست بشه شما هم ناراحتی تمامش کگن و برو پی زندگیت بزار اونم زندگیشو کنه اگه اینجوری بیشتر لذت میبره.این تویی که آویزونش شدی نه اون. لطفا اینو فراموش نکن

    از حرفام ناراحت شدی خوب ایرادی نداره چون مکن یه مرد هستم و منطقی فکر میکنم حالا بشین تصمیم گیری کن امثال این آقا را هم زیاد دادم
    دست از رویا پردازی بردار
    اینقدر دنبال مقصر نگرد که ویژگی من اینه و ویژگی اون آقا و خانئودش اینه پس من از اون لایقتر هستم و اون مقصره و من بدون دوست پسر قبلی و وفادار واقعا برام خنده داره این کلمه وفاداری که نوشتی

    وفادار به چی وفادار به کی؟!!!شما فقط با هم دوست بودید همین اگه میخوای ادامه بدید فقط دوست میمونید نه بیشتر.

    با سلام


    تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

    سطوح رابطه دختر و پسر

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>



    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم




    ======================================
    پ.ن:ببخشید اگه تند رفتم ولی فکر کنم لازم بود.هرچی زودتر تمامش کنی بهتره اینجوری لطف بزرگی بخودت میکنی گریه و زاری هات تمام شد لطف کن بیشتر از همه بخودت بچسب به زندگیت و زندگیتو کن و خواهشا دفعه بعدی وارد اینگونه روابط نشو.
    تو فقط یه دوست دختر هستی نه بیشتر لطفا از رویا پردازی دست بردار
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اقای خاله قزی با حرفاتون مخالفم اینجوری نگید. ما هدفمون دوستی نبود. اون منو از پدرم تو خونمون خواستگاری کرد. با هدف ازدواج جلو اومد. می دونست من اهل دوستی نیستم.و نخواهم بود... اون بمن قول داد که تا اخر عمر بهم وفادار باشه و بهش اعتماد کردم. اگه اینجا دوست پسر خطابش کردم و نگفتم نامزدم چون انگشتر دستمون نکرده بودیم.
    1.بیکاریش برام مهم نبود ... چون می دونستم هردمون تحصیل کرده ایم و در نهایت بیکار نمی مونیم 2. بیماریش چند ماهه گرفتارش شده و اوایل نبود اما دلیل علاقه ای که بهش داشتم خواستم کنارش باشم که در نهایت یه روزی خوب بشه 3. به خودم گفتم اگر پدرش تو بچگیش چند سال مادرشو جا گذاشته و رفته دوباره برگشته گناه این چیه. اگه برادرش زنشو با یه بچه طلاق داده گناه این چیه ... اگه خواهرش با تاب و شلوارک عکسشو تو فیس بوک میذاره تقصیر این چیه.......شاید این بخواد و تصمیم گرفته خوب زندگی کنه 4. اوایلا که منو خواستگاری کرد قرار شد دکتری بخونه و خبری از سربازی نبود اما وقتی من عاشقش شدم و دکتری قبول نشد. حاضر شدم بمونم تا سربازیش تموم بشه 5. اولاش نقش بازی می کرد و خیلی خوب برخورد می کرد و کلی قربون صدقم می رفت. من بخودش علاقمند کرد........ اما این اواخر سرد شده بود......... اما چون عاشقش بودم نمی تونستم بی خیالش بودم و همش خودمو توجیهه می کردم باور کنید چون دوسش داشتم همه مشکلاتشو نادیده گرفتم..... نه برای اینکه دوستم باشه چون اونرو برای همسرم انتخاب کرده بودم........واگذارش بخدا. یه پسر بیخود می کنه وقتی به دختری قول ازدواج میده همزمان با کسی دیگه باشه........... انسانیت و مرد بودن کجا رفته اخه ..... خدا جونم کمک کن ........ تو میدونی من چقدر صادق بودم .......... هدفم دوستی نبود .... من اهل دوستی نبودم و نیستم..... این پسر اولین کسی بود که تو زندگیم اومد خودت میدونستی خداجونم که من اهلی این دوستیای ابکی نیستم ... خودت میدونستی من الکی محبتمو برای یه مرد غریبه بی هدف خرج نمی کنم........ تو که همه اینارو می دونستی .......... ولی از ته دلم ازت ممنونم ......... که نذاشتی بیشتر از این گول بخورم ........... تو که اینقد دوسم داری کمکم کن با این قضیه به اسونی کنار بیام و درک کنم یه بی لیاقت ارزش اشک ریختن نداره .... فکر کردن بهش حالمو بهم می زنه سه روزه که اصلا بهش کاری ندارم. ایشالله تانوانشو بده *****خدا جونم مرسی که هستی *****

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 شهریور 93 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    530
    سطح
    10
    Points: 530, Level: 10
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزدلم.....................یه جوریایی تومنویادکارای احمقانه ی خودم...میندازی.................بااین تفاوت که موردتو....حداقل..شرایط اولیه یه پسرایده ال روداره...ولی بهرحال

    شرط اولیه که صداقته رونداره....................که این ویژگی به تموم خصوصیات ایده الی که این اقاداره میچربه....ولی ایشون..این اصل مهم رونداره...من هنوزم

    درگیرم...امیدوارم...زودترعقل مون سرجاش بیاد...وبفهمیم...زن اهل نازه...ومرداهل نیاز...امیدوارم...دوستان بیانوراهنماییت کنن......

  7. کاربر روبرو از پست مفید مهمان93 تشکرکرده است .

    برنده 1988 (شنبه 22 شهریور 93)

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چقدر دلم براش تنگ شده

  9. کاربر روبرو از پست مفید برنده 1988 تشکرکرده است .

    مهمان93 (شنبه 22 شهریور 93)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیشب بالاخره بهم زنگ زد..... باهاش کلی حرف زدم و تمام این سه سال براش مرور کردم ............ اما چون دلش الان پیش کس دیگس زیاد براش نبود ............ اما حسرت تموم شدن رابطمون تو دلش بود .......... مامانم وقتی فهمید که دارم با اون حرف می زنم اومد گوشیو ازم گرفت و نذاشت ادامه بدم .............. اما صبح زنگ زدم و ازش خواستم دیگه بهم هیچ وقت زنگ نزنه و اونم براحتی گفت باشه و قبول کرد منم گفتم خداحافظ............... همه چیز راستی راستی تموم شد ......... یکی بگه تکلیف دل من چی میشه ....... خدایش دلم فقط برای خودم میسوزه و دارم برای خودم اشک می ریزم .......... کی حال من خوب میشه ؟؟؟

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امروز صبح حالم خیلی بد شد.... کلی گریه کردم. یه عکس حرم امام رضا داشتم. بغلم گرفتم . با خدا درد دل کردم. از ته قلبم ازش خواستم کمکم کنه........ مطمئنم اینکارو می کنه ........ چون ارامش قشنگی روی قلبم نشست .............. همه چیزو برای خودم تموم کردم............. می خوام دوباره بلند شم ............ و از نو شروع کنم و به دنیای جدیدم قدم بردارم ......... می خوام پیشرفت می کنم ......... می خوام حق بندگی رو بجا بیارم ............ می خوام فقط عاشق خدایی باشم که منو دوسم داشت و جلومو گرفت و نذاشت بنده ش راه اشتباه بره .............. خدا جلوی همه جهان می گم ............. خیلی عاشقتم مرسی از اینکه هستی و هوامو داری[IMG]file:///C:\Users\kia-ert\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image0 01.gif[/IMG]
    از مدیر همدری می خوام اسم تایپکمو عوض کنه و بجای شکست خورده بذاره "برنده 1988" با وجود خدای بزرگ ما بنده ها هیچ مشکلی نداریم و شکست خورده فقط شیطانه.............. امام رضا ازت ممنونم.......... اون اقا رو می بخشم و براش ارزوی خوشبختی می کنممممممممممممم[IMG]file:///C:\Users\kia-ert\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image0 02.gif[/IMG]


    خدا جونم بخاط حال خوب الانم ممننون دوست دارم[IMG]file:///C:\Users\kia-ert\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image0 01.gif[/IMG][IMG]file:///C:\Users\kia-ert\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image0 01.gif[/IMG][IMG]file:///C:\Users\kia-ert\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image0 01.gif[/IMG] .
    کمکم کن که حالم خوب . امشب. فردا. چند روز دیگه خراب نشه .....

  12. کاربر روبرو از پست مفید برنده 1988 تشکرکرده است .

    مهمان93 (یکشنبه 23 شهریور 93)

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 شهریور 93 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    530
    سطح
    10
    Points: 530, Level: 10
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    افرین............دخترخوب...................ام دوارم..ازپسش بربیای...............برامنم..دعاک ........................بتونم..تمومش کنم...هرچند...ماهنوزهمومیخوا یم....ولی

    مجبوریم...........واینه که

    منو اتیش زده.......................به تایپیکای منم..سربزن.................بالاخره. ..الان دوتامون...توشرایط بدی هستیم....ممنون میشم برام نظربذاری.............کاش منم...اونقد

    قوی بودم......

    ولی نیستم.............بخودت افتخارکن.....که اینقدزود....داری..تصمیم میگیری....پاشی...وزندگیتوعوض کنی....برامنم سرنمازت دعاکن...واقعااااااااا...حالم خرابه.....

  14. کاربر روبرو از پست مفید مهمان93 تشکرکرده است .

    برنده 1988 (دوشنبه 24 شهریور 93)

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    من واقعا نمی فهمم چرا ما دخترا اینجوری هستیم؟ارزش خودمون رو نمیدونیم
    منم خانواده تحصیلکرده
    دو تا خواهر دارم یکی دانشجوی دکتری اون یکی دانشجوی لیسانس شریف و خودم دانشجوی ارشد دانشگاه کهران
    از نظر سطح مالی خوب
    تو شهرمون که شهر کوچیکی هس خانوادمون معروفن به خوبی
    عصبانیتی که تو بعضی تاپیکا عنوان کردم بین خودمون هس و تا حالا کارمون به دادگاه و اینا نکشیده
    خودم هم نمیگم عالیم ولی عصبانیتم جلو اینآقا اینقدر شدید بروز کرد
    والا در حالت عادی وقتی عصبانی میشم یه لحظه تند حرف میزنم (امکان نداره فحش بدم یا پیز پرت کنم ولی صحنه رو ترک ، یکنم زود)
    بعد وین آقا تنها حسنی که داشت همکلاسیم بود
    خواهرش با رتبه ی ........... نمیدونم آخرش قبول شد یا نه
    پارسال افتاده بودیم کل دفترچه رو میگشتیم که یه رشته واسش پیدا کنیملنمیدونم چرا قدر خودمون رو نمیدونیم ما

    - - - Updated - - -

    آقای خاله قزی من شدیدا بعد اون داستان با دوستی مخالفم
    و دیگه میدونم جواب کسی رو که برمیگرده بام میگه اگه پسری عاشقت شده باشه از قهرت ناراحت میشه چطور بدم
    ولی شما هم کمی باور کنید که هر دختری که حالا یه مدت دوستی کرده نشان از بی وفاییش نیست
    ما چه کنیم این خواستگارایی که میان به دلمون نمیشینه و اصن دوست نداریم یه بار باهاشون حرف بزنیم
    خوب اون به دل نشستن اولیه مهمه واقعا
    یه عمر قراره با یه نفر زیر یه سقف زندگی کنی

  16. کاربر روبرو از پست مفید nafiseh joon تشکرکرده است .

    برنده 1988 (دوشنبه 24 شهریور 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج با اعمال شاقه!! دیگه شخصیتم له شده
    توسط زن امیدوار در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: شنبه 10 خرداد 93, 11:42
  2. مشکل با شخصیتم
    توسط sima162 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 26 مرداد 92, 20:18
  3. شخصیتم آشفته و درهم شده!خیلی با خودم مشکل دارم (کمکککککککککککک)
    توسط sheida412 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 مرداد 92, 14:10
  4. مادرشوهرم شخصیتم را خورد می کنه چطوری باهاش رفتار کنم؟
    توسط sara2015 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 اردیبهشت 92, 22:45
  5. میخوام شخصیتم به طور کل عوض بشه
    توسط Sky180 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 بهمن 91, 21:32

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.