به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 75
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array
    سلام

    کلی مطلب براتون نوشته بودم ، متاسفانه موقع ارسال متوجه شدم ناخواسته از سایت خارج شده و امکان ارسال ندارم.


    بهرحال خلاصه اش اینه :


    به طلاق فکر نکنید ، ذهنتون خود به خود به سمت راه حلها کشیده خواهد داشت.


    نمونه های عینی وجود داره که با گذشت مدتهای زیادی (بیش از یکسال) قهر و ... توانسته اند که باهم ادامه بدهند ، پس شما هم اگر بخواهی می توانی.

    «خدا گوید:تو ای زیباتر از خورشید زیبایم،
    تو ای والاترین مهمان دنیایم،
    بدان آغوش من باز است،
    شروع کن، یک قدم با تو،
    تمام گامهای مانده اش با من…»
    ویرایش توسط baby : دوشنبه 28 بهمن 92 در ساعت 16:07

  2. کاربر روبرو از پست مفید baby تشکرکرده است .

    شایسته89 (چهارشنبه 30 بهمن 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    آقای baby ممنونم از شما
    من هم کلی مطلب نوشتم ولی ارسال نشد, نمیدونم اشکال از کجاست.
    ما هچنان مثل قبل هستیم یعنی ایشون نمیاد و اصلا تو این مدت باهم حرف نزدیم.
    خیلی تعارض دارم درون خودم و نمیتونم حلشون کنم.میخوام نکات مثبت ومنفی شوهرم را از نظر خودم بنویسم.

    نکات مثبت:
    1.سخت کوشه
    2.تنبل نیست .تو کارهای خونه کمک میکنه
    3.اهل ارتباط و دوستی با جنس مخالف نیست
    4.در مورد مخارج خونه مخصوصا خوراک خسیس نیست ولی اینطورم نیست که بهم پول بده وچیزهای مهمی که لازم دارمو خودم تهیه میکنم
    5.همه روش حساب میکنن
    6.جلوی خانوادم بهشون احترام میذاره
    7.با فرزند خودم و کلا با بچه ها رابطه خوبی داره
    8.زیاد اهل گیر دادن به من نیست

    نکات منفی:
    1.سیگار کشیدن.به هیچ وجه نمیتونم بوی سیگارو تحمل کنم.هیچکس تو خانواده ما اهل هیچ دودی نیست.حتی پدرم هم از بوی سیگار متنفره.شما تصور کنید من حین رابطه زناشویی چه حسی دارم
    2.اعتیاد به تریاک
    3.دست بزن داره
    4.موقع دعوا فحاشی میکنه به خودم وخانوادم
    5.تعصب بسیار بسیار زیاد نسبت به خانوادش.شاید بیشتر مشاجراتمون به همین دلیله.همه کار برای همه اعضای خانواش میکنه حتی برای داماد های خواهرش
    6.توجهی بهم نداره.خیلی تنهام میذاره.اصلا اهل محبت فیزیکی مثل بغل و بوسیدن نیست
    7.ظاهرش به خاطر سیگارو اعتیاد بیشتر از سنش نشون میدهو با توجه به اینکه من 10 سال ازش کوچکترم این موضوع اذیتم میکنه
    8.از لحاظ ایمان واعتقاد از من پایینتره
    9.به ظاهر و سرو وضعش کم میرسه

    چون ازدواجمون تحمیلی بود اون حس و رابطه ای که یک زن و شوهر به هم دارند رو من نمیتونم بعد اینهمه سال بهش داشته باشم.
    من چیز زیادی ازش نمیخوام همینکه انتقالی بگیره و بیاد پیش ما و اعتیادوسیگارشو بذاره کنار.منو بچه رو اولویت خودش قرار بده.بهم محبت کنه
    ما قهرو آشتی های زیادی داشتیم.ولی اینبار نمیخوام تا تغییر نکرده آشتی کنیم ودوباره همون آش وکاسه بشه.
    دوستان نیازمند همفکریتون هستم.

    - - - Updated - - -

    آقای baby ممنونم از شما
    من هم کلی مطلب نوشتم ولی ارسال نشد, نمیدونم اشکال از کجاست.
    ما هچنان مثل قبل هستیم یعنی ایشون نمیاد و اصلا تو این مدت باهم حرف نزدیم.
    خیلی تعارض دارم درون خودم و نمیتونم حلشون کنم.میخوام نکات مثبت ومنفی شوهرم را از نظر خودم بنویسم.

    نکات مثبت:
    1.سخت کوشه
    2.تنبل نیست .تو کارهای خونه کمک میکنه
    3.اهل ارتباط و دوستی با جنس مخالف نیست
    4.در مورد مخارج خونه مخصوصا خوراک خسیس نیست ولی اینطورم نیست که بهم پول بده وچیزهای مهمی که لازم دارمو خودم تهیه میکنم
    5.همه روش حساب میکنن
    6.جلوی خانوادم بهشون احترام میذاره
    7.با فرزند خودم و کلا با بچه ها رابطه خوبی داره
    8.زیاد اهل گیر دادن به من نیست

    نکات منفی:
    1.سیگار کشیدن.به هیچ وجه نمیتونم بوی سیگارو تحمل کنم.هیچکس تو خانواده ما اهل هیچ دودی نیست.حتی پدرم هم از بوی سیگار متنفره.شما تصور کنید من حین رابطه زناشویی چه حسی دارم
    2.اعتیاد به تریاک
    3.دست بزن داره
    4.موقع دعوا فحاشی میکنه به خودم وخانوادم
    5.تعصب بسیار بسیار زیاد نسبت به خانوادش.شاید بیشتر مشاجراتمون به همین دلیله.همه کار برای همه اعضای خانواش میکنه حتی برای داماد های خواهرش
    6.توجهی بهم نداره.خیلی تنهام میذاره.اصلا اهل محبت فیزیکی مثل بغل و بوسیدن نیست
    7.ظاهرش به خاطر سیگارو اعتیاد بیشتر از سنش نشون میدهو با توجه به اینکه من 10 سال ازش کوچکترم این موضوع اذیتم میکنه
    8.از لحاظ ایمان واعتقاد از من پایینتره
    9.به ظاهر و سرو وضعش کم میرسه

    چون ازدواجمون تحمیلی بود اون حس و رابطه ای که یک زن و شوهر به هم دارند رو من نمیتونم بعد اینهمه سال بهش داشته باشم.
    من چیز زیادی ازش نمیخوام همینکه انتقالی بگیره و بیاد پیش ما و اعتیادوسیگارشو بذاره کنار.منو بچه رو اولویت خودش قرار بده.بهم محبت کنه
    ما قهرو آشتی های زیادی داشتیم.ولی اینبار نمیخوام تا تغییر نکرده آشتی کنیم ودوباره همون آش وکاسه بشه.
    دوستان نیازمند همفکریتون هستم.

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    سلامچه خاکی میخوره این تاپیک مننمیدونم مشکل از اینترنت منه یا از سایت که نمیتونستم چیزی بنویسم.من همچنان تو دو راهی ام ولی تمایلم برای ادامه دادن زندگیم بیشتر شده.شوهرم دو سه باری اومد الان نمیدونم چطور باید تشویقش کنم کلا بیاد پیش ما.تازه باید بعدش رو ترک اعتیاد وسیگارش کار کنم.که نمیدونم چقدر میتونم یا اصلا نمیشه.بازم منتظر نظر دوستان میمونم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید شایسته89 تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 18 اسفند 92)

  6. #14
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,040
    سطح
    100
    Points: 287,040, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,576

    تشکرشده 37,077 در 7,001 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    شایسته 89 خواهش می کنم معذرت مرا قبول بفرمایید و کوتاهی ما را ببخشید.
    ما شرمنده شما و همه مراجعان عزیزی هستیم که به خاطر محدودیتهایمان فرصت پاسخگویی به آنها را نداریم.
    بنده به دقت مطالب شما را مطالعه کردم و baby گرامی هم با دقت خود نکته مهمی را مبنی بر تمایل عمقی شما دو نفر به هم را بیان کرد.
    اما خواهش می کنم مطالبم را در ذیل به دقت مطالعه کنید.

    یکم: خونسرد و آرام باشید.
    معمولا برای تصمیم گیری هر چه بزرگتر باشد، نیاز به آرامش و تمرکز بیشتری هست. هر چه به افکار مختلف اجازه دهیم که به صورت اتوماتیک به ذهن ما فشار بیاورد کار ما سخت تر می شود.
    اگر مذهبی هستید ، زمانهایی را برای خواندن قرآن، دعا و مناجات بگذارید.
    اگر فردی اجتماعی هستید، مدتی را با دوستان، اقوام و فامیل باشید تا بتوانید حالت نرمال و راحتی را موقتا داشته باشید.
    اگر اهل فکر هستید و می توانید احساسات خود را کنترل کنید. مدتی احساسات خود را یادداشت کنید و موقتا آنها را دور نگه دارید.
    شاید این بند را سریعتر خواندید تا به یک تکنیک عملی و کاربردی برسید. اگر چنین کردید، مطمئن باشید که بندهای دیگر هیچ کمکی به شما نمی کند.
    در واقع این بند فونداسیون و ریشه همه کارهای مهم دیگر هست.
    لذا باید مدت زمان کافی به این بند اختصاص دهید. تا بتوانید خیلی آرام بگیرید.
    کاملا ادبیات شما در این تاپیک نشان می دهد که بسیار مستاصل و مردد هستید و حتی بسیار تحریک پذیر شده اید.




    دوم: مهارتهای لازم برای زندگی و ارتباط زوجین
    شاید شما به لحاظ قدیمی بودن که گفته اید ، مطالب زیادی در این تالار مطالعه کرده باشید. اما این مطالب هیچ کس را کمک نمی کنند، مگر اینکه موجب تغییر نگرش و تغییر سبک و عمل در زندگی آنها شود.
    هر خط ساده این مطالب ، شاید ماهها و حتی سالها وقت نیاز دارد تا بتواند منشاء اثر شود.
    لذا چون به نظر می رسد شما بیشتر نیازمند مهارتهای عملی باشید، توصیه می کنم حضوری به یک مشاور متخصص خانواده مراجعه کنید و بدون پافشاری روی نقاط ضعف همسرت از او بخواهید مهارتهای لازم برای ارتباط و زندگی زناشویی را به صورت عملی و تکلیف محوری به شما بدهد.





    سوم: تفاوت شخصیتی شما در کنار ضعف مهارتی هر دو شما
    برونگرا بودن وی، و از طرفی حساس بودن و درونگرا بودن شما به تنهایی کافی هست که اگر دو طرف نتوانند تنظیمات صحیحی انجام دهند ، زندگیشون مشکل دار شود.
    شما نیاز هست که شخصیت ایشون را بهتر درک کنید و به صورت سهل تر و همراه تری با ایشون وارد ارتباط شوید.
    کاهش سخت گیری ها، نکته سنجی ها، انتقادها، طعنه ها، تحقیر ها، معلم گری ها، و .... گوشه ای از کارهایی هست که شما باید حذف کنید.
    در کنارش افزایش گوش دادن به جای صحبت کردن و همراهی و هم حسی با او بسیار اثر بخش هست.
    این موارد می تواند شکاف شخصیتی بین شما را کاهش دهد.





    چهارم: زمان بندی برای مشکلات زندگی شما

    شما از نظر کاربردی و عینی اکنون باید مشکلت را به دو دسته تقسیم کنید.

    الف) مشکل دو راهی بر سر ماندن یا جدا شدن.
    ب) مشکل اعتیاد، سیگار و پرخاشگری ایشان

    به نظر میرسد اولویت اول شما حل مشکل بند اول هست. نه مشکل بند دوم.
    می دانم که مشکل بند دوم(اعتیاد و ....) بسیار مهم و مرتبط با بند یکم هست. اما برای حل مشکلات باید گام به گام حرک کنیم.
    پس موقتا مشکل بند ب را عقب نگه دار، تا بتوانی تمرکز خود را روی بند یک داشته باشی.
    یعنی نخست باید برای این تردید و راهکارش اقدام کنید.





    پنجم: روش بیرون آمدن از تردید
    برای حل مشکلات زناشویی ما همیشه به زوجین می گوییم که باید در کنار هم حل کنید.
    قهر، جدایی و متارکه برای طلاق مناسب هست.
    اگر کسی همه اقدامات کرد و قطعا خواست طلاق بگیرد و تردیدی نداشت، می تواند جدا زندگی کند.
    اما کسی که هنوز مردد هست و می خواهد راهکارهای مختلف را هنوز بررسی کند نیاز به حضور همسرش دارد.
    از آنجا که شما به جای یک راهکار صحیح و همه جانبه، به خاطر فشار احساسی و اذیتی که شده اید یک طرفه به راندن و تهدید همسرت اقدام کرده اید. نیاز هست برای تغییر این مسئله خودتان اقدام کنید.
    این اقدام می تواند شجاعانه و رک باشد مثل ادبیات ذیل در یک مکالمه تلفنی و یا حتی مسافرت حضوری:
    " عزیزم خودت می دونی که ته دلم چی می خواد. تو رو تنها می خواد. فقط تو رو، بدون اون موادی که دشمن هر دومون هست. اما شرمنده هستم که این را بد گفتم و با ناپختگی، از این اشتباهم معذرت می خواهم، دوست دارم ، یک اقدام جدی داشته باشیم برای شروع یک زندگی ، و من تصمیم دارم که اشتباهاتم را گردن بگیرم و جبران کنم. همین طور که اشتباهم را اکنون برای روندن تو گردن گرفتم و معذرت خواهی کردم. بیا یک مدتی هر دو در کنار هم زندگی کنیم بدون اینکه بخواهیم همدیگر را تغییر دهیم. اما من مشکلات و ضعفهای خودم را کار می کنم تو هم مسئول کارهای خودت باش، لذا دلم برایت تنگ شده دوست دارم ببینمت. هنوزم ته دلم دوستت دارم."





    ششم: مسئله اعتیاد و پرخاشگری همسرتون و تصمیم گیری برای این زندگی
    پس بند پنجم زمینه ای را فراهم می کند که در کنار هم قرار بگیرید و بعد اقدامات لازم را انجام دهید.
    چنین تصمیم هایی باید بعد از جلسات حضوری و مستمر و بررسی همه جانبه صورت گیرد.
    درمان اعتیاد، پرخاشگری گرچه سخت هست اما امکانش هست. ولی راهکار و روش و هزینه های خودش را دارد. با دعوا و درگیری و تهدید درمان حاصل نمی شود.
    نیاز به جاذبه و دافعه هایی دارد. جاذبه چیزهایی که می تواند معتاد را جذب کند و دافعه محیط و مسائل و مشکلاتی که زمینه رجوع معتاد به مواد را فراهم می کند.
    لذا در زمانهایی که دارید باید بیشتر درباره اعتیاد بدانید، با مشاوری متخصص در درمان اعتیاد صحبت کنید و مراحل و روشهایی که پیش نیاز ترک هست را بشناسید.

    هفتم: برنامه ریزی برای قوی شدن.
    همیشه این را به زوجین مشکل دار گفته ام:
    برای ادامه زندگی نیاز به قدرت و قوی بودن دارید، اما برای طلاق و جدایی باید قویتر و قدرتمندتر باشید.
    پس باید از همین الان زمینه های تقویت خود را فراهم کنید. وقتی که چنین قدرتی را به دست آورده اید ، هم توانایید برای ادامه زندگی و هم توانا هستید که در صورت عدم حل مشکلات زندگی بتوانید جدا زندگی کنید و آسیب کمتری بگیرید.
    (همین جا این نکته بسیار بسیار بسیار مهم را به آن دسته از اعضایی بگویم که مستقیما یا با طعنه می گویند که چرا ما به زوجین توصیه طلاق نمی کنیم: علت همین بند هست. طلاق همیشه قدرت و توانی بیش از قدرت برای حل مشکلات نیاز دارد. غالبا زوجین مشکل دار، طلاق را نه به صورت یک انتخاب قدرتمندانه، بلکه به عنوان یک فرار ذلیلانه از مهلکه انتخاب می کنند. یعنی موقتی می خواهند از یک مخمصه خلاص شوند، غافل از آنکه به خاطر ضعفشان، پس از طلاق متوجه می شوند که مشکلاتی شدیدتر وجود دارد و آنها ناتوان از مقابله با آن هستند. خلاصه اینکه زوجین باید در آگاهی، مهارت و خودکنترلی قوی باشند و با سعه صدر و تحمل بالا باشند، آنگاه یا مشکلات زندگی را به زانو در می آورند یا جدایی را با قدرت انتخاب می کنند و پیروزمندانه زندگی خود را در جهتی جدید هدایت می کنند بدون اینکه احساس شکست کنند. همه کسانی که طلاق را احساس شکست می دانند. به خاطر اینکه ضعیف بوده اند. وگرنه کسی که قوی هست چه در ادامه دادن به زندگی چه در جدا شدن پرتوان خواهد بود ، مشروط بر اینکه همه جانبه و با آگاهی تصمیم گرفته باشد.)





    هشتم: نحوه قوی شدن و قدرتمند شدن برای بودن یا رفتن از زندگی
    برای این منظور هم نیاز به آگاهی هست. هم نیاز به تمرین و عملی کردن این آگاهی ها و از آن مهمتر نیاز به استمرار و ثبات هست که همه اینها طی زمان حاصل می شود.
    اینکه هر روز یا هر هفته یک روشی را به کار بگیریم و بعد نتیجه نگیریم و کار دیگری شروع کنیم ما را به نتیجه نخواهد رساند.
    به عنوان نمونه خوب دقت کنید. شما در این تاپیک که نه ما را می شناسید و نه حقی بر گردن هم داریم طی چند پست که زده اید ادبیاتتان طلب کارانه بوده است. گاهی با کنایه به بی عدلی محکوم کردید، گاهی به طعنه به گرد و غبار گرفتن تاپیکتون اشاره کرده اید. در حالیکه خیلی با ادبیات کارگشاء تری می توانستید عمل کنید. لذا در ارتباط زناشویی که ارتباط تنگاتنگ و با اصطکاک هست خیلی مهم هست چگونه حرف بزنیم و رفتار کنیم که دیگری را تحریک نکنیم ، یا فراری ندهیم یا .....
    به این منظور هم باید مطالعه کتاب داشته باشید، هم مطالب را یادداشت برداری کرده و شروع به تمرین کنید. هم باید به متخصص مشاور خانواده مراجعه کنید و با همراهی او اقدامات عملی را جامه عمل بپوشانید.
    در این تالار هم ما انجمن هایی مربوط به مقالات خانواده و همچنین مهارتها و آگاهیهای مختلف از جمله هیجانات و احساسات داریم که بیشتر غریب هستند و در حال خاک خوردن هستند. اینها باید به مرور مطالعه کنید و به کار گیرید.
    در ذیل بعضی لینکهایی که می تواند بیشتر برای شما مفید باشد معرفی می کنم، اما سایر مقالات را نیز مطالعه کنید.
    اگر شما 6 ماه الی یکسال به طور با ثبات و دقیق اینطوری زندگی کردید می توانید به خوبی قوی باشید که یا پیروزمندانه ادامه دهید و یا پیروزمندانه جدا شوید. یعنی هر دو راه را قدرتمندانه انتخاب می کنید.
    اما با این ضعف اگر بمانید منفعلانه می سوزید و می سازید
    اگر هم جدا شوید باز هم بااحساس ضعف و مشکلات بعدی دست به گریبان خواهید بود.

    انتخاب صحیح،
    شیوه حل مسئله و تعارضهای ما

    چگونه همسران مشکلات،اختلافات و درگیریهای بین خود را حل کنند؟

    مقصر من هستم یا
    شوهرم؟؟!!!


    مهارتهاي كلامي
    زن و شوهر



    مهارتهای ارتباطی
    بین زن و شوهر به تنهایی کافی نیست!!


    گوش کردن از حرف
    زدن مشکلتره


    چرا عشق ما روز به روز كم رنگتر مي‌شود

    ‏21راه فروپاشی روابط همسران‏

    مهارتهای گوش
    دادن و مهارتهای ارتباطی


    چگونه می توانم
    فردی صبور باشم!!!


    مرثیه سرایی
    احساسی عامل نا آرامی شماست!


    آرامش و نحوه
    مواجهه افراد در مقابله با مشکلات زندگی


    انرژی احساسی
    صلح آمیز



    بی ثباتی احساسی
    ارتباطات انسانی را تخریب می کند



    درباره هوش
    هیجانی چه می دانید؟(به همراه تست هوش هیجانی)


    تاکید می کنم مطالعه به تنهایی کافی نیست. اینها کارهایی هست که سالها کمرنگ بوده و انجام نشده است. باید شروع کنید به تمرین عملی



    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  7. 12 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Aram_577 (جمعه 01 فروردین 93), del (یکشنبه 18 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 18 اسفند 92), فرشته مهربان (یکشنبه 18 اسفند 92), ویدا@ (یکشنبه 18 اسفند 92), میشل (دوشنبه 19 اسفند 92), مهربونی... (سه شنبه 20 اسفند 92), zendegiye movafagh (دوشنبه 19 اسفند 92), الهه آذر (پنجشنبه 14 فروردین 93), شایسته89 (یکشنبه 18 اسفند 92), عسل. (یکشنبه 18 اسفند 92), عشق آفرین (جمعه 12 شهریور 95)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    مدیر همدردی گرامی نمیدونید چقدر خوشحال شدم از دیدن پست ارزشمندتون. میدونم تعداد مراجعین این سایت بسیار زیاده و وقت کارشناسان محترم کم.

    من اینجا واقعا معذرت خواهی میکنم خودم هم کاملا قبول دارم که بدون کنایه زدن میشه مطلب رو بهتر عنوان کرد. ولی شما که حتما شرایط منو درک میکنید نمیخوام الان گله کنم میبینم تاپیکهایی که موضوعشون دوستی دختر و پسر هست که معمولا نباید راهنمایی ارائه بشه ولی اینطور نمیشه. مثلا پسر 19 یا 20 سالشه وتاپیک زده که ......... بگذریم.

    شما درست تشخیص دادید من تو ارتباط با شوهرم زیاد از کنایه استفاده میکنم اصلا تو دلم چیزی نیست ولی اونقدر مطلب رو بد ادا میکنم که مسلما اونم ناراحت میشه.

    از پست عالی و لینک های مفید بسیار ممنونم.اما خوندن با دقتشون وقت میبره وان شاا.. همه رو بخونم.
    الان موردی که هست اینه که برای من پیش شرط ادامه زندکی ترک اعتیادش هست. یعنی انگار اولویت ب برای من مهمتره.
    میدونم که باید خیلی رو خودم کار کنم.
    التماس دعا دارم بازم ممنونم.

    - - - Updated - - -

    با سلام
    مدیر همدردی گرامی نمیدونید چقدر خوشحال شدم از دیدن پست ارزشمندتون. میدونم تعداد مراجعین این سایت بسیار زیاده و وقت کارشناسان محترم کم.

    من اینجا واقعا معذرت خواهی میکنم خودم هم کاملا قبول دارم که بدون کنایه زدن میشه مطلب رو بهتر عنوان کرد. ولی شما که حتما شرایط منو درک میکنید نمیخوام الان گله کنم میبینم تاپیکهایی که موضوعشون دوستی دختر و پسر هست که معمولا نباید راهنمایی ارائه بشه ولی اینطور نمیشه. مثلا پسر 19 یا 20 سالشه وتاپیک زده که ......... بگذریم.

    شما درست تشخیص دادید من تو ارتباط با شوهرم زیاد از کنایه استفاده میکنم اصلا تو دلم چیزی نیست ولی اونقدر مطلب رو بد ادا میکنم که مسلما اونم ناراحت میشه.

    از پست عالی و لینک های مفید بسیار ممنونم.اما خوندن با دقتشون وقت میبره وان شاا.. همه رو بخونم.
    الان موردی که هست اینه که برای من پیش شرط ادامه زندکی ترک اعتیادش هست. یعنی انگار اولویت ب برای من مهمتره.
    میدونم که باید خیلی رو خودم کار کنم.
    التماس دعا دارم بازم ممنونم.

  9. 2 کاربر از پست مفید شایسته89 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 18 اسفند 92), میشل (دوشنبه 19 اسفند 92)

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    به نظرم برای زندگیت تلاش کن
    طلاق آخرین راهه نه اولین راه
    میتونی بهش محبت کنی ... بهش نزدیک شو کاری کن به خاطر عشق به تو و بچتون بذاره کنار
    چرا از خودت دورش کردی ؟ خوب معلومه وقتی تو بهش توجه نکنی خانوادش و افراد تو خیابون بهش محبت و توجه بیشتری می کنن
    بازم خدا کنه فقط سمت خانوادش بره نه افراد دیگه
    اما فقط خودت میتونی یه زندگی شیرین و خوب برای خودتون 3 تا بسازی
    فرار نکن با مشکلات مبارزه کن
    تماس بگیر یا خودت برو پیشش و یه زندگی شاد رو شروع کن و بهش توجه بیشتری کن
    و انتظار نداشته باشه یه شبه یا یه ماهه همه چی رو به راه بشه حداقل 6 یا7 ماه زمان می بره و همیشه محبت کن تلاش کن جو خونه رو شاد کنی خاطرات خیلی قشنگ بساز
    گیر نده غر نزن
    و اگه ناراحت شدی صبور باش فکر کن بعدا تصمیم بگیر و با ملایمت و آرومی در زمان صلح و صفا بهش بگو . نیازها تو و خواسته هات رو
    مطمئن باش درست میشه توکل به خدا

  11. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    شایسته89 (دوشنبه 19 اسفند 92)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 اسفند 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-12-20
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    4
    سطح
    1
    Points: 4, Level: 1
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام.من و شوهرم سه سال و نیم عقد بودیم و قرص ترامادول و بعضی مواقع سیگار مصرف میکرد اینقد خودمو میزدم میگفتم ترک کن چند هفته کنار میزاشت باز دوباره شروع میکرد و انکار میکرد که مصرف کرده اما من از چهره اش تشخیص میدادم اینقد سوال پیچ میکردمش تا میگفت اره .میگفت چون زیاد عقد هستیم سخته واسم برای همون مصرف میکنم بیخیال باشم منم میگفتم بریم خونه خودمون خوب میشه.حالا که 6 ماهه عروسی کردیم بازم داره ادامه میده.شاید بعضی مواقع انجام نده اما من حساس شدم همش دهنشو بو میکنم اینقد دعوا میکنیم میزنیم همو از خونه میره بیرون گوشیشو خاموش میکنه 2.3 شب نمیاد خونه منم به هیچکس نمیگم.وقتی گوشیو روشن میکنه اینقد پیام میدم التماسش میکنم تا بیاد چون تنهام.الانم 2 شبه رفته نیومده.به نظرتون من چکار کنم خسته شدم؟
    ویرایش توسط narcissus433 : سه شنبه 20 اسفند 92 در ساعت 11:33

  13. کاربر روبرو از پست مفید narcissus433 تشکرکرده است .

    شایسته89 (سه شنبه 20 اسفند 92)

  14. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    خانم narcissus433 سلام
    بهتره برای موضوع خودتون یه تاپیک جداگانه باز کنید . اما در کل گیر دادن هیچ وقت راه حل مناسبی نیست . باید از راهش وارد شید . و نباید همسرتون رو از خودتون برونید سعی کنید تا اونو به سمت خودتون بکشونید با اخلاق خوب

  15. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 21 اسفند 92), شایسته89 (سه شنبه 20 اسفند 92)

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    خدای بزرگ فرداشب سال تحویل میشه و همه خانواذه ها کنار هم میشینند و منتظر تحویل سال میمونند. ولی من باید تنها وارد سال جدید بشم. خیلی حالم بده .توی یک موقعیت پنجاه پنجاه هستم.یعنی همونقدر که دوست دارم تو این زندگی بمونم همونقدرم دوست دارم طلاق بگیرم. کاش یک کفه سنگینتر بود.اونوقت تصمیم گرفتن آسونتر بود.پر از تعارضم .مغزم از فکر زیاد میخواد منفجر بشه.خدایا در سال جدید کمکم کن بیشتر.

  17. کاربر روبرو از پست مفید شایسته89 تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  18. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    خانوم جون فک نکن که فقط خودت تو دنیا درد داری و تنهایی***کیه که مشکل نداشته باشه؟؟؟ولی یه عده مشکلاتشونو حل میکنن یه عده فراموش میکنن یه عده خودشونو گول میزنن یه عده...***شما میخای جزء کدوم دسته باشی؟؟؟با خصوصیات مثبتی که از شوهرتون ذکر کردید به نظرم بشین مشکلتو حل کن حتی اگه دو سه سال طول بکشه***اگه میدونی توانشو نداری میتونی تفریحاتی رو واسه خودت و بچت درست کنی و با انرژی و روحیه مضاعف ادامه بدی***خصوصیات منفی که ذکر کردی هم میتونه بخاطر مصرف مواد باشه***من خودم با اینکه سن کمی دارم اما یه زمانی سیگاری بودم و میدونم چقد ترکش حتی تو سن جوانی سخته چه برسه میانسالی پس یه مقدار شکیبا باشید***میتونن از سیگارهایی استفاده کنن که بوی بدی ندارن و به اصطلاح لایت تر هستن و همچنین بعضی سیگارها عوارضشون و ترکشون هم اسونتره***میتونن یه مدت مرخصی بگیرن و به یه مؤسسه معتبر برای ترک مراجعه کنن***فراموش نکن که شکیبایی تو این مسیر لازمه ی موفقیته***عیدتم مبارک هرچند خودم حالی واسه عید و ... ندارم

  19. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    شایسته89 (پنجشنبه 29 اسفند 92)


 
صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوء تفاهم های کوچک اما تاثیر گذار
    توسط majid_k در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 فروردین 94, 19:08
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 شهریور 93, 17:41
  3. سوال از خانم های متاهلللللللل
    توسط amykate در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:47
  4. سوءظن و بدبینی مرد به همسر و راه حل آن
    توسط گام به گام در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 11:05
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.