به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    367
    سطح
    7
    Points: 367, Level: 7
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با مردی که تو رابطه آشنایی برای ازدواج نمیتونه تصمیم جدی و قطعی بگیره و شک داره چیکار باید کرد؟

    سلام دوستان
    من یه دختر 27 ساله ام که دو سال با شخصی که چند ماه از من بزرگتر هست برای ازدواج در ارتباط بودم. یک ماه اول صرفا آشنایی بود که بعد اون از من خواست که رابطمون و جدی پیش ببریم و خیلی مصمم هم بود و چندین بار مساله خاستگاری و رسمی کردن رابطه رو پیشنهاد داد که من به دلیل اینکه دانشجوی ارشد بودم و میخاستم که بعد تحصیل حتما مشغول به کار بشم و بعد ازدواج کنم خواستم که آشناییمون بیشتر باشه و البته تا حدودی از اینکه قصدمون جدیه و قرار نیس روزی بیاد که یکیمون نخواد و بخوایم که جدا شیم خیلی راحت این قضیه رو مطرح کردم و موافقتش و هم جلب کردم. ولی رابطمون مثل بقیه رابطه ها پستی و بلندی زیادی داشت و جوری که بعد یک سال و نیم به دلیل مشکل مالی که واسشون پیش اومد و مطرح کردن یک سری مشکلات بینمون مثل عدم تفاهم در مورد محل زندگی که مشکل همیشگی ما بود خواست که جدا شیم و من هم با وجود اصرار نتونستم مانع این تصمیم بشم و رابطمون قطع شد و من هم قبول کردم و این مساله رو به صورت ناچار پذیرفتم و باهاش کنار اومدم.

    بعد از حدود یکی دو ماه دوباره در حالیکه من شاغل شده بودم (البته در جریان این قضیه نبود) جلو اومد و خواست که ببخشمش و گفتن تو اون شرایط به دلیل فشارهای مالی که بهش وارد شده بود و نمیتونسته خواسته های منو برآورده کنه اون تصمیم گرفته و خواست یه فرصت دیگه بدم و منم قبول کردم و خودش مساله رو با خونوادش در میون گذاشت و مادرش خواست که منو حضوری ببینه که باز من موافقت نکردم و گفتم موقع خاستگاری که قرار بود بعد عید 96 باشه حضوری ملاقات میکنیم و لزومی برای آشنایی الان وجود نداره (که البته فک کنم اشتباه کردم). اینو هم بگم تو این مدت در مورد یه سری اعتقاداتش که قبلا هم بهم گفته بود بیشتر حرف زد، البته از نظر اعتقادی مثل همیم ولی من این موضوع رو نمیدونستم که ایشون پیرو مکتب خاصی هستش (نه تنها ایشون کل خانواده و خاندانشون) و تو این مدت چیزی که من حس کردم این بوده که تمایل داره منم باهاش همراه باشم البته به صورت مستقیم نگفته و اصراری نداشته فقط خواست مطالعه کنم و بیشتر در موردش بدونم که منم مخالفت کردم و گفتم با عقایدش مشکلی ندارم ولی نمیتونم مثل اون بشم (هرچند نظراتش چیزی مغایر عقیده من نیست ولی پذیرشش بصورت جدی و رسمی انگار برام سخته البته اینو هم بگم که ایشون مسلمون و شیعه هستن و این مکتب یه مکتب الهی و عرفانی هس که موافق ها و مخالف های خاص خودش و داره از نظر شرعی در ازدواج من با ایشون طبق تحقیقات و جواب هایی که گرفتم مشکلی وجود نداره). بعد حدود چند ماه سره یک سری مسائل که به نظر من طبیعی هستش و تو هر رابطه ای پیش میاد ولی از نظر اون غیر طبیعی جلوه میکنه باز رابطمون رو به سردی و دوری از هم کشوند و بازتصمیم قبلش و گرفت و این بار علاوه بر مشکل محل زندگی مشکل اعتقادی و هم اضافه کرد و بحث هایی که میکردیم و گفت همش مشکلن و این حرفا ولی بازم ته دلش نمیخواست جدا شیم که من حرفامو زدم و تصمیم گرفتیم جدا شیم. ولی باز ازیسری رفتارا می فهمم که پشیمونه و اینو هم بگم خیلی آدم احساساتی هستش و میدونم جدا شدن واسش تو حرف شاید آسون باشه و تو عمل باهاش به مشکل میخوره. خواهرم که در جریان کامل رابطه ما هست تصمیم داره مارو آشتی بده که من مخالفت میکنم، چون حس میکنم آدمی که با هر بهونه مشکل قصد رفتن میکنه به درد زندگی نمیخوره.البته بگم که از نظر من ویژگی مثبت زیادی داره و خیلی از ایده آل های منو به عنوان همسر داره، ولی این سری رفتارا دلسردم میکنه و میگم حتی اگه دوباره رابطمون ادامه پیدا کنه چه تضمینی وجود داره که دوباره به همین نقطه نرسیم. این نکته رو هم بگم فقط من نیستم که فکر میکنم مشکل جدی تو رابطه وجود نداره و اونه که به خاطر ترس (شاید از دیده من ) یه سری چیزارو خیلی زیاد بزرگش میکه، چون من مشکل ها و اختلاف هایی که پیش میاد و به هرکی میگم براش مسخره میاد و چیزه جدی وجود نداره که مشکل ساز باشه، ولی نظر اون متفاوت از نظر منه. از دوستان میخواستم با وجود حرفایی که زدم به نظرتون ادامه رابطه درست هس؟ اصلا میتونم کاری انجام بدم؟ اینکه شما راهکاری برای اینجور مردای دم دمی که نمیتونن تصمیم قطعی بگیرن دارین؟

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:46]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,408
    امتیاز
    286,176
    سطح
    100
    Points: 286,176, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,537

    تشکرشده 37,033 در 6,989 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    فرایند آشنایی و خواستگاری شما صحیح نبوده و طولانی و فرسایشی شده است.
    تقریبا به هیچ یک از معیارهای اساسی ازدواج و تناسبش اشاره نشده است و آنچه هم گفته شد نکات منفی این رابطه است.
    تفاوت اعتقادی
    تفاوت در انتخاب محل سکونت
    تفاوت در نوع شخصیت
    و کلی تجربه منفی

    همچنین دیدگاههای اشتباه شما در مورد اولویت تحصیلی، شغلی و خانواده که صحیح نبوده است.

    همه این عوامل هزینه های این ازدواج را برای شما بسیار بالا می برد و خیلی توصیه نمی شود.
    مگر اینکه دقیقا تک تک معیارها و تفاوتها مورد بررسی مجدد قرار بگیرد و دقیق تر اشاره کنید تا با توجه به آنها پاسخ قطعی تری داده شود.

    اگر تمایل ندارید به طور عمومی در تالار ریز مسائل و خصوصیات قید شود می توانید عضو انجمن آزاد شوید و در انجمن تخصصی و خصوصی ارسال کنید.
    با تشکر

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    367
    سطح
    7
    Points: 367, Level: 7
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله درسته من خواستم توضیحاتم کوتاه باشه که خارج از حوصله دوستان نباشه ولی گویا مطلبم مبهم بوده
    ویژگی های مثبتی که از نظر من داره و برام مهم طلقی میشه این هستش که خیلی زیاد آدم صادق و متعهدی هستش، یه فرد فوق العاده کاری و مستقل و خونواده دوست. شخصیت مهربون و آرومی داره در عین حال آدم شادی هستش. از نظر وضع مالی خوب(متناسب با سنی که داره و اینکه خودش رو پای خودش وایساده) و مستقل هستش. شخصیه که بهم خیلی اهمیت میده و اصلا بی تفاوت نیست و تمام مشکلات و دغدغه های من واسش مهم هستند. آدم تمیز و منظمیه (چون این مساله برام خیلی اهمیت داره) و همچنین مسئولیت پذیری خاصی داره که بهم حس اطمینان میده و باعث میشه نگران چیزی نباشم. طی این دو سال هیچ کدومون کاری و با عدم رضایت دیگری انجام ندادیم، همچنین همه مشکلاتمون و باهم در میون میذاشتیم و تو همه کارا با هم مشورت میکردیم و کار مخفی انجام ندادیم (حداقلش من انجام ندادم و اگه اونم انجام داده متوجه نشدم). از نظر فرهنگ خونوادگی و نوع اعتقادات و اینجور چیزا تا جایی که حرف زدیم و چیزی که شاهدش بودم خیلی نزدیک به هم هستیم و سبک زندگیمون تقریبا به یک شکل هست هرچند من همیشه نگران یک سری مسائل از جمله هم زبون نبودنمون بودم و اینکه ممکن یک سری اختلافات فرهنگی هم ممکن باشه که ما متوجه نیستیم و تا بحث رفت و آمد خونوادگی پیش نیاد خودش و نشون نمیده. نوع خوش گذرونی ها و جاهایی که برای تفریح انتخاب میکردیم معمولا یکی بود و هردومون از یه نوع تفریح لذت میبردیم، حتی تو انتخاب خیلی چیزا معمولا هم سلیقه بودیم. سره همه مشکلات معمولا حرف میزدیم و تا جایی که ممکن بود رفعش میکردیم که باره دیگه پیش نیاد ولی یک سری مسائل مثل محل زندگی همیشه حل نشده مونده بود و تو هر بحثی این قضیه پیش کشیده میشد.
    اما مشکلاتیم وجود داشت مثل اینکه چون من دوستای زیادی دارم و تقریبا میشه گفت تا حدودی باهاشون وقت میگذرونم ایشون با این مساله مشکل داشتن و بارها نه به صورت جدی ولی دلخوری هایی راجب اینکه دوست ندارن خیلی با دوستانم مجردی بیرون برم، پیش اومده بود(البته اوایل بیشتر بود که من به مرور کم کردم). یا در مورد نحوه برخورد من با با آدم های دیگه خصوصا آقایون حساس بود (چون من آدم خوش خنده و خوش برخوردیم و ناخودآگاه تو جمع ها با این نوع برخورد تو مراوده با اطرافیان باعث جذب و قرار گرفتن تو کانون توجه میشم و ایشون با این قضیه مشکل داشت و ترجیح میداد آدم آرومی باشم، فکر کنم به نوعی حس حسادتش تحریک میشد) یا اینکه درمورد نوع خرج کردن و مدیریت کردن حقوق و درآمدم باهم مشکلاتی داشتیم که معتقد بود من ولخرجم و پس انداز کردن بلد نیستم البته بگم خودش آدمی هست که برای تفریح و لباس و رستوران خرج میکرد ولی معتقد بود من افراط میکنم و ...
    یکی دیگه از ایراداشون این بود که آروم بود ولی وقتی عصبی میشد بعضی وقت ها زیادی به خودش حق میداد و سره این قضیه کاری میکرد یا حرفی میزد که خیلی ناراحت میشدم و بارها گفته بود تکرار نمیکنه ولی بعضی وقت ها باز پیش میومد.
    و مهمترین مشکل من باهاش همین دیده منفی ایشون به زندگی مشترک بود که از نظرش زندگی متاهلی پر از مشکل و سختی بود و معتقد بود ما با این مشکلات و اختلاف هایی که داریم مطمئنا خوشبخت نمیشیم و باعث جداییمون میشه و می گفت من زیادی خوش بینم و همین امر باعث دو دلی و تردید دائمیش میشد که با وجود اینکه بارها گفته بود کسی جز تو قرار نیس همسر من بشه ولی باز این فکراش باعث شد جدا شیم ................
    همچنین با مشکل اعتقادی که تو قسمت قبل مطرح کردم که اینکه بااین قضیه چیکار میتونم کنم؟؟
    واقعا دوستان مساله و مشکلات ما حاد هستش و حق با ایشونه یا فقط به نظر من زندگی بدون مشکل وجود نداره و این چیزا تو هر رابطه ای میتونه وجود داشته باشه؟؟

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    ببینید خانوم در ابتدای کار ایشون داشته تا حدی برای خواستگاری اقدام میکرده که شما مخالفت کردی و رابطه رو طولانی کردی و وابستگی رو بیشتر که این یه زنگ خطر هست واسه شما . بعد هم اینکه بنظر میرسه این آقا یه ترس و فوبیا نسبت به متاهلی و زندگی مشترک داره ، که باز این ممکنه برای شما مشکل ساز باشه و اقدام این آقا رو بازم به تعویق بندازه ، به قول مدیر همدردی رابطه شما فرسایشی شده ، و همین باعث دعوا و کنتاکت بین شما شده ، و البته فکر میکنم که شما فاصله مکانی از هم دارید که بازم این معضل خیلی بزرگیه و نه تنها باعث عدم شناخت شما از هم میشه ، بلکه تفاوت فرهنگی چیزی نیست که شما براحتی ازش بگذرید و تا زمان خواستگاری و رفت و آمد خانوادگی متوجه این تفاوت نخواهید شد! شما یکسری وجوه مشترک رو نام بردید که این مسائل چیزی نیست که ازدواج موفقی رو تضمین کنند ، البته درمقابل مشکلات زیادی که ارتباط های این شکلی دارند . به شما توصیه میکنم قدری از این رابطه فاصله بگیر و از دور به قضیه نگاه کن ، فارغ از وابستگی و احساسات سطحی ...

  5. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:46]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,408
    امتیاز
    286,176
    سطح
    100
    Points: 286,176, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,537

    تشکرشده 37,033 در 6,989 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    با توجه به توضیحات شما در پست اخیرتان به نظر یکی از موارد عدم تناسبتان که خیلی مهم هست. دیدگاه شما در مورد مسئولیت خانواده و تقسیم وظایف در خانواده هست.
    دیدگاه او اگرچه شفاف نگوید اینست که مرد مسئول ومدیر خانواده هست و خانم باید تبعیت کند.
    محل زندگی
    نحوه خرج کردن
    نحوه ارتباط با دوستان
    و ....

    این نکته بسیار مهم هست. این زندگی اگر بخواهد شکل بگیرد و این پیوند گسسته نشود. باید شما خودآگاهی بیشتری داشته باشید.
    آیا می توانید نقش مدیریت و تصمیم گیریهای اصلی را به آقا بسپاری.
    یعنی شما می توانید پیشنهاد یا مشورتی بدهید. لیکن ممکن است آقا بپذیرد یا نپذیرد و آن وقت شما باید تبعیت کنید بدون اینکه اخم در هم بکشید.

    تفاوت دیگرتان در نوع شخصیت شماست.
    ایشون به شخصت کمالگرا نزدیک هست.
    لذا ممکن است گاهی شکننده، کم حوصله و بی صبر خود را نشان دهد.
    خانم چنین افرادی باید بسیار سعه صدر داشته باشند، نازکش باشند، و باعشوه گری و صبوری مسائل را بگذرانند. اما اگر بخواهند منطقی با چنین مردی بگو و مگو کننده بسیار زندگی پر تنشی خواهند داشت.

    با توجه به توضیحات بالا این شما هستید که خود را بهتر بشناسید. ؟
    آیا صبور هستید؟
    آیا سعه صدر و بی خیالی مستمر را می توانید در خود داشته باشید؟
    آیا می توانید تحت مدیریت مردی زندگی کنید و تصمیماتش را با رضایت خاطر بپذیرید؟

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  6. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (شنبه 20 شهریور 95)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    367
    سطح
    7
    Points: 367, Level: 7
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    با توجه به توضیحات شما در پست اخیرتان به نظر یکی از موارد عدم تناسبتان که خیلی مهم هست. دیدگاه شما در مورد مسئولیت خانواده و تقسیم وظایف در خانواده هست.
    دیدگاه او اگرچه شفاف نگوید اینست که مرد مسئول ومدیر خانواده هست و خانم باید تبعیت کند.
    محل زندگی
    نحوه خرج کردن
    نحوه ارتباط با دوستان
    و ....

    این نکته بسیار مهم هست. این زندگی اگر بخواهد شکل بگیرد و این پیوند گسسته نشود. باید شما خودآگاهی بیشتری داشته باشید.
    آیا می توانید نقش مدیریت و تصمیم گیریهای اصلی را به آقا بسپاری.
    یعنی شما می توانید پیشنهاد یا مشورتی بدهید. لیکن ممکن است آقا بپذیرد یا نپذیرد و آن وقت شما باید تبعیت کنید بدون اینکه اخم در هم بکشید.

    تفاوت دیگرتان در نوع شخصیت شماست.
    ایشون به شخصت کمالگرا نزدیک هست.
    لذا ممکن است گاهی شکننده، کم حوصله و بی صبر خود را نشان دهد.
    خانم چنین افرادی باید بسیار سعه صدر داشته باشند، نازکش باشند، و باعشوه گری و صبوری مسائل را بگذرانند. اما اگر بخواهند منطقی با چنین مردی بگو و مگو کننده بسیار زندگی پر تنشی خواهند داشت.

    با توجه به توضیحات بالا این شما هستید که خود را بهتر بشناسید. ؟
    آیا صبور هستید؟
    آیا سعه صدر و بی خیالی مستمر را می توانید در خود داشته باشید؟
    آیا می توانید تحت مدیریت مردی زندگی کنید و تصمیماتش را با رضایت خاطر بپذیرید؟



    ممنون بابت پاسخ صریح و کاملتون. همه چیزهایی که گفتید حقیقت محض بود و ویژگی هایی که ازشون گفتین دقیقا همون چیزهایی اند که وجود دارند. ولی من متاسفانه نه آدم صبوری هستم و نه آدمی که بی چون و چرا حرفی و بپذیرم و زندگی مرد سالاری و تحمل کنم. شاید یک سری حرف ها رو بپذیرم بر خلاف میلم و همه موارد و نه و مسلما اعتراض میکنم و بحث یا دعوا پیش میاد. پس به نظر شما با این ویژگی ها آینده ای نخواهیم داشت و بهتره رابطمون ادامه پیدا نکنه؟؟

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    367
    سطح
    7
    Points: 367, Level: 7
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نجمه چ نمایش پست ها
    سلام
    ببینید خانوم در ابتدای کار ایشون داشته تا حدی برای خواستگاری اقدام میکرده که شما مخالفت کردی و رابطه رو طولانی کردی و وابستگی رو بیشتر که این یه زنگ خطر هست واسه شما . بعد هم اینکه بنظر میرسه این آقا یه ترس و فوبیا نسبت به متاهلی و زندگی مشترک داره ، که باز این ممکنه برای شما مشکل ساز باشه و اقدام این آقا رو بازم به تعویق بندازه ، به قول مدیر همدردی رابطه شما فرسایشی شده ، و همین باعث دعوا و کنتاکت بین شما شده ، و البته فکر میکنم که شما فاصله مکانی از هم دارید که بازم این معضل خیلی بزرگیه و نه تنها باعث عدم شناخت شما از هم میشه ، بلکه تفاوت فرهنگی چیزی نیست که شما براحتی ازش بگذرید و تا زمان خواستگاری و رفت و آمد خانوادگی متوجه این تفاوت نخواهید شد! شما یکسری وجوه مشترک رو نام بردید که این مسائل چیزی نیست که ازدواج موفقی رو تضمین کنند ، البته درمقابل مشکلات زیادی که ارتباط های این شکلی دارند . به شما توصیه میکنم قدری از این رابطه فاصله بگیر و از دور به قضیه نگاه کن ، فارغ از وابستگی و احساسات سطحی ...

    ممنون از جوابتون
    نه ما از هم فاصله مکانی نداریم و اختلافمون سره محل زندگی هستش نه شهره زندگی.
    بله درسته روند طولانی شدن رابطمون عامل اصلی به وجود اومدن این اختلاف ها شده، ولی متاسفانه شرایطی که وجود داشت باعث طولانی شدن شد. از طرفیم چون ما رابطه دورا دوری نداشتیم و چندین بار طی هفته همدیگرو میدیدیم فکر نمیکنم شناخت کمی ازشون داشته باشم ولی مشکلات و اختلافامونم غیر قابل کتمان نیست. از لحاظ عاطفی و احساسی مشکلی ندارم ، همونطور که عرض کردم الان از هم جدا شدیم ولی احتمال بازگشت دوباره رو میدم و میخوام به این نتیجه برسم که واقعا بهتره جدا شیم یا راهی برای حل مسائل و مشکلات وجود داره. چون علاوه بر اینکه بهشون علاقمند هستم حس میکنم شخص مناسبی برام هستن ولی با کاستی هایی که وجود داره نمیدونم میتونیم باهم کنار بیایم یا نه

  9. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:46]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,408
    امتیاز
    286,176
    سطح
    100
    Points: 286,176, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,537

    تشکرشده 37,033 در 6,989 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط helix1 نمایش پست ها
    ممنون بابت پاسخ صریح و کاملتون. همه چیزهایی که گفتید حقیقت محض بود و ویژگی هایی که ازشون گفتین دقیقا همون چیزهایی اند که وجود دارند. ولی من متاسفانه نه آدم صبوری هستم و نه آدمی که بی چون و چرا حرفی و بپذیرم و زندگی مرد سالاری و تحمل کنم. شاید یک سری حرف ها رو بپذیرم بر خلاف میلم و همه موارد و نه و مسلما اعتراض میکنم و بحث یا دعوا پیش میاد. پس به نظر شما با این ویژگی ها آینده ای نخواهیم داشت و بهتره رابطمون ادامه پیدا نکنه؟؟
    با سلام
    توجه داشته باشید شما می توانید ایشون را رد کنید. اما نکته مهمی را باید مورد توجه قرار دهید.

    1 - آیا شما می توانید فردی را در دنیا بیابید که همه وجودش نقاط مثبت باشد و هیچ نقاط ضعفی نداشته باشد. (البته خیر)
    پس اگر هر آدمی نقطه ضعفی داشته باشد، ناچار همسرش باید صبر و صبوری در برابر ضعفها پیشه کند

    2 - آیا شما می توانید فردی را در دنیا بیابید که همه خصوصیات و مشخصاتش با شما یکی باشد و هم رای باشید.(البته خیر)
    پس شما نمی توانید دقیقا فردی را بیابید که در همه چیز با هم هم نظر باشید. پس نیاز هست برای تفاوت دیدگاههایتان صبور و سعه صدر داشته باشید.


    شما خصوصیات مثبت زیادی در مورد ایشون بیان کردید.
    پس باید این مهم را بدانید این معدل هر فردی هست که او را برای ازدواج یا عدم ازدواج مشخص می کند نه اینکه همه خصوصیاتش به میل ما باشد.

    شما باید انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید. و بتوانید صبور و پرتحمل باشید تا آمادگی برای ازدواج داشته باشید.
    اگر قوی نباشید و صبور نباشید و مدارا نداشته باشید با هر کسی در زندگیتان ازدواج کنید به خاطر نقاط ضعف او (و البته خودتان)، و همچنین تفاوت دیدگاهها و خصوصیات و شخصیت و فرهنگهایتان درگیری های بی شمار خواهید داشت.

    پس بهتر هست اطلاعات خود را در مورد پیش نیازهای های ازدواج و فرایند و روشهای همسر گزینی ارتقاء بخشید.

    لینک مرتبط:
    آرامش و نحوه مواجهه افراد در مقابله با مشکلات زندگی
    http://www.hamdardi.net/thread-8331.html
    http://www.hamdardi.net/thread-1355.html
    http://www.hamdardi.net/thread-12878.html

    ‏اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید‏




    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (شنبه 20 شهریور 95)

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1395-6-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    367
    سطح
    7
    Points: 367, Level: 7
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها


    با سلام
    توجه داشته باشید شما می توانید ایشون را رد کنید. اما نکته مهمی را باید مورد توجه قرار دهید.

    1 - آیا شما می توانید فردی را در دنیا بیابید که همه وجودش نقاط مثبت باشد و هیچ نقاط ضعفی نداشته باشد. (البته خیر)
    پس اگر هر آدمی نقطه ضعفی داشته باشد، ناچار همسرش باید صبر و صبوری در برابر ضعفها پیشه کند

    2 - آیا شما می توانید فردی را در دنیا بیابید که همه خصوصیات و مشخصاتش با شما یکی باشد و هم رای باشید.(البته خیر)
    پس شما نمی توانید دقیقا فردی را بیابید که در همه چیز با هم هم نظر باشید. پس نیاز هست برای تفاوت دیدگاههایتان صبور و سعه صدر داشته باشید.


    شما خصوصیات مثبت زیادی در مورد ایشون بیان کردید.
    پس باید این مهم را بدانید این معدل هر فردی هست که او را برای ازدواج یا عدم ازدواج مشخص می کند نه اینکه همه خصوصیاتش به میل ما باشد.

    شما باید انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید. و بتوانید صبور و پرتحمل باشید تا آمادگی برای ازدواج داشته باشید.
    اگر قوی نباشید و صبور نباشید و مدارا نداشته باشید با هر کسی در زندگیتان ازدواج کنید به خاطر نقاط ضعف او (و البته خودتان)، و همچنین تفاوت دیدگاهها و خصوصیات و شخصیت و فرهنگهایتان درگیری های بی شمار خواهید داشت.

    پس بهتر هست اطلاعات خود را در مورد پیش نیازهای های ازدواج و فرایند و روشهای همسر گزینی ارتقاء بخشید.

    لینک مرتبط:
    آرامش و نحوه مواجهه افراد در مقابله با مشکلات زندگی
    http://www.hamdardi.net/thread-8331.html
    http://www.hamdardi.net/thread-1355.html
    http://www.hamdardi.net/thread-12878.html

    ‏اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید‏



    ممنون بابت وقتی که میذارین و پاسخ گویتون
    آخه احساس میکنم ایشون زیادی دم دمیه، همین که یه روز حالش خوبه و من میشم بهترین زن دنیا واسش و پری قصه هاش، یه روزی که اوضاع رابطمون بده حرف جدایی میشه راه حل این که نشد زندگی.
    اگه اینجوری باشه فردا با هر بحثی میگه طلاق، چون زندگی که بدون بحث و مشکل نمیشه ولی ایشون گویا فرار و بر قرار و کنار اومدن با یک سری مشکلات و حل کردنشون ترجیح میده در صورتیکه تو خیلی از مسائل با حرف مشکل و حل کردیم.
    درسته ویژگی های مثبت زیادی دارن ولی بعضی وقت ها مشاورین آینده روشنی و برای برخی روابط نمیبینن و توصیه میکنن ازدواج نکنن. خیلی دوست دارم بدونم رابطه ما جز این دسته طبقه بندی میشه یا نه، ببینین انگار مشکل من مهر تایید هستش که فردی که با تجربه هستش و علمش و داره بهم بگه به درد هم نمیخورین و اینجوری راحت تر کنار بذارمش یا اینکه بگن مشکل حادی وجود نداره و حل شدنیه و میتونیم ادامه بدیم ولی باید یه سری کارها انجام بدیم. هرچند هیچ وقت خود من توی رابطه به این نتیجه نرسیدم که جدایی چاره کاره و حس نکردم مشکل حادی وجودی داره ولی بیشتر حرف های خود ایشون و چیزایی که شما بهم گفتین منو به این نتیجه گیری میرسونه که جدایی بهتره و فکر می کنم من اشتباه می کردم و حق با ایشونه که زندگی متاهلی خیلی سخت تر از این چیزهاست.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم تصمیم بگیرم برای جدایی
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 10 مرداد 94, 21:27
  2. نمیتونم راجع به خواستگارم تصمیم قطعی بگیرم
    توسط shabnam z در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 16 مهر 92, 12:18
  3. آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
    توسط کیارش۲ در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 فروردین 91, 18:18
  4. یک تصمیم واقعی
    توسط مینا 22 در انجمن راههای شکست در زندگی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 آذر 87, 16:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1402 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.