به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفا کمکم کنید یه زندگی خوب و سالم رو شروع کنم.

    دوستان من نمی خوام موضوع قبلی رو ادامه بدم لطفا در اون مورد دیگه صحبتی نشه
    من فقط می خوام یه زندگی خوب رو شروع کنم
    و آدم خوبی هم باشم
    می خوام به آینده فکر کنم ویک سری هدف جدید برای خودم انتخاب کنم
    می خوام احساساتم رو کنترل کنم
    یعنی دلم می خواد هیچ گونه میل جنسی نداشته باشم این میلی که انقدر آدم حقیر و پست می کنه و به درجه حیوانی می رسونه می خوام در من از بین بره.
    از نظر عاطفی هم می خوام محبتم رو به خانواده عزیزم و خودم اختصاص بدم.
    واقعا این چیزی که دلم می خواد الان
    در این زمینه اگه می تونید منو کمک کنید
    همکارم و همسر سابقم رو هم می سپرم به خدا و نمی خوام به زندگی قبلیم برگردم.

  2. 2 کاربر از پست مفید carameli تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 03 مرداد 95), نیکیا (یکشنبه 03 مرداد 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    143
    Array
    سلام

    خوشحالم که همچین تاپیکی رو آغاز کردین . به نکته ای اشاره کردین که من هم توی تاپیک قبلیتون میخواستم بهتون بگم . میل جنسی . چیزی که در موردش گفتین اینکه

    آدم رو پست و حقیر می کنه توی یه مقاطعی از زندگی میتونه درست باشه . در بقیه زندگی این میل میتونه خیلی مثبت باشه .

    من با شما موافقم که الان توی مقطعی از زندگیتون هستین که این میل باید کنترل بشه.راهی بهتون پیشنهاد میکنم که شنیدم یک پزشک برای یکی از بیمارانش

    که در شرایطی بود که به خاطر این میل میخواست به یکی از خواستگارانش که از نظر شخصیتی شرایط بسیار منفی داشت جواب مثبت بده. پزشک برای ایشون

    دارویی رو تجویز کرد که موقتا میل جنسی ایشون رو کم کنه.

    به نظر من در شرایط فعلی شما این راه خوبیه. اینجوری تصمیم عجولانه ای نمیگیرین و به ارزش های اخلاقیتون پایبند میمونین و کاری نمیکنین که بعدا پشیمونی و
    احساس گناه به بار بیاره.

    من اگر جای شما بودم بدون توجه به هیچ چیزی تو این مقطع بیشتر به حال و روحیه خودم رسیدگی می کردم. خودتون رو مجبور به شرکت در برنامه های تفریحی

    و شاد کنید.روح آسیب دیده شما باید کم کم ترمیم بشه.امیدوارم موفق باشید.

  4. 2 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    carameli (دوشنبه 04 مرداد 95), نیکیا (یکشنبه 03 مرداد 95)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    91
    Array
    به نیاز جنسی مثل هر نیاز اولیه دیگه ای احترام بذار !! چون نشون میده تو آدم سالمی هستی !!

    نمی تونی میل جنسی نداشته باشی. دهه چهارم زندگی یه زن یعنی از 30 سالگی تا 40 سالگی از نظر علم بیشترین نیاز جنسی وجود داره.

    میشه رفت صیغه کرد. میشه خودارضایی کرد. میشه رفت مجددا ازدواج کرد!

    کاری که من دارم انجام میدم اینه که ورزش میکنم!!

    حواس خودت رو پرت کن! خودت رو سرگرم کن! کودک درون یه کودکه واقعا!! سرگرمش کن!

    مواظب خودت باش

  6. 4 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    carameli (دوشنبه 04 مرداد 95), fahimeh.a (یکشنبه 03 مرداد 95), بابک 1369 (یکشنبه 03 مرداد 95), شیدا. (دوشنبه 04 مرداد 95)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,994
    امتیاز
    35,222
    سطح
    100
    Points: 35,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,429

    تشکرشده 6,478 در 1,819 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    خیلی خوبه .حالا نقطه سرخط از یه جای بهتر شروع میکنی...این تصمیمی که گرفتی اول از همه به آرامش خودت کمک میکنه.
    البته ما به هیچ‌وجه کسی رو از ازدواج منع نمیکنیم.همانطور که خانم شی هم گفتند میل جنسی رو نمیشه انکارکرد.برای شروع دوباره بهتره از همون اول یک نگاه منطقی و واقعگرایانه به خودت ونیازهات داشته باشی.

    یک زندگی با نشاط میتواند باعث تخیلیه هیجانات واحساساتی شود که هرروزه در ما شکل میگیره همچنین باعث فعال شدن خلاقیتها وابتکارات ذهنی میشود

    این راهی را که انتخاب کرده ای حال وهوا ومسیر خاص خودش رو دارد.مثل همون عشق به خانواده که گفتی.شرکت در کارهای دسته جمعی وخیرخواهانه.مسافرتهای سالم .ورزش وباشگاه .صله رحم وارتباط بیشتر با فامیودوستان .کارهای مثل پرورش گیاهان مورد علاقه یاحتی نگهداری از بعضی حیوانات یا پرنده ها(البته منظور جایگزین کردن اونها باانسانها برای تنهایی نیست)
    ولی نگهداری وبزرگ کردن یک حیوان (البته نه گربه واین چیزا)یا پرنده حس سرزندگی ونشاط به تو میدهد.

    در کنارش سعی کن تا زمانی که یک تصمیم جدی برای زندگیت میگیری به اون نیاز فکر نکنی من با محکوم کردنش مخالفم ولی پذیرشش به عنوان بخشی از نیاز انسان چه براورده بشه چه نه درستترهست.

    معنا گرایی وتوجه به عمق افکار وشخصیت انسان هم همزمان به تو کمک زیادی میکند انتخاب نحوه این دریافتها هم به شخصیت وعلایق وسلیقه های خودت بستگی دارد .مثلا یکی از طریق رمان .یکی کتب عرفانی .یامذهبی.کسی دیگه هم از طریق دیدن فیلم


    بعضی شهرها هم کارگاههای آموزشی مختلفی مثل اعتماد به نفس وعزت نفس یا برون رفت از روزمرگی و موضوعات دیگه دارند

    ..................

    پ.ن:من فعلا تایپیک قبلیت رو میبندم.اگر نیاز به ارسال مطلبی در آنجا دیدی از طریق مثلث پایین یکی ازپستها
    گزارش بده تا تایپیک رو باز کنیم.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : یکشنبه 03 مرداد 95 در ساعت 22:11

  8. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    carameli (دوشنبه 04 مرداد 95), شیدا. (دوشنبه 04 مرداد 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    آنیتای عزیز ممنون از جوابت
    من تا جایی که خودم گشتم دیدم داروی خاصی که فقط همین اثر رو داشته باشه نداریم و فقط یه سری از داروهایی داریم که از عوارض جانبی شون این موضوع هست که خب احتمالا اونا اثرات دیگه ای هم دارن برای همین می ترسم اصلا دنبال دارو
    برم و پیش دکتر دوست ندارم اصلا چنین چیزی مطرح بشه ولی خودم تو اینترنت خونده بودم نعناع فلفلی همین اثر رو داره و چهار بسته چایی نعناع فلفلی اینترنتی خریدم
    یک بسته سرکار آوردم بعضی وقت ها می خورم ولی خیلی وقت ها یادم میره تو خونه هم شبا می خورم ولی فکر کنم اثری نداره یا شاید مثلا سه چهار ماه مداوم باید خرده بشه
    بیشترین چیزی که اثر داره ذهن آدمه اگر فکرم پاک بشه خیلی خوب میشه.

    she عزیز ممنونم از جوابت
    جدا ؟ نمی دونستم واقعا. اتفاقا بعضی وقتا فکر می کردم پس چرا قبلا به این شدت نبودم .خودم فکر می کردم به خاطرمشکلاتی که با همسرم داشتم و در واقع اون کاری که اون کرد باعث شد من انقدر رو این مسائل تمرکز کنم.فکر نمی کردم تو دوران 30 سالگی فرق می کنه.
    می دونی مشکل اینجاست من خودم زمینه این طور افکار رو به وجود میارم یعنی باید ذهنم رو کنترل کنم که دست خودم نیست برعکس اینکه حواسم رو پرت کنم می شینم به یک سری تخیلات فکر می کنم. مثل یک آدم معتاد
    فکر کنم مشکل روحی پیدا کردم

  10. کاربر روبرو از پست مفید carameli تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 04 مرداد 95)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من راستی ورزش می کنم الان تقریبا یک ساله مرتب ورزش می کنم خیلی هم خوبه ولی واقعا اینجوری نیست که بگیم ورزش دوای هر دردی باشه
    یه برنامه هایی برای خودم دارم مثلا یک کلاس باید ثبت نام کنم و برم دنبال علاقه ی شخصیم
    در مورد شرکت در کارهای خیرخواهانه هم خیلی مشتاقم
    کلا یه آدم مهربونم
    از ویژگی های مثبتی که به من نسبت میدن همین مهربونی هست.و دلم می خواد بتونم کمک کنم مثلا به سالمندان.من آدمای سالمند رو خیلی دوست دارم همیشه توجه ام تو خیابون بهشون جلب میشه وقتی می بینم یه پیرمرد یا پیرزنی مثلا داره به سختی راه میره اگه چیزی دستش باشه ناخودآگاه میرم سمتش کمکش کنم.
    سر کوچه مون یه بمغازه بود که صاحبش یه پیرمرد خیلی پیر بود جلو درش می شست .وقتی از سرکار برمی گشتم الکی می رفتم تو مغازش بدون اینکه چیزی لازم داشته باشیم ازش خرید میکردم. هر وقت میدمش یه نیروی منو می کشوند تو مغازش. وسایلی هم نداشت که لازمم بشه هر روز الکی ازش نخ و کش و سنجاق و اینجور چیزا می خریدم. یا تو مهمونی همیشه من حواسم به آدمای پیر هست یا پیش بچه هام یا پیش پدربزرگ مادر بزرگ ها.
    همیشه همسرم می گفت تو حیف شدی که رفتی دنبال رشته ریاضی و مهندسی..باید تو خانه سالمندان کار می کردی یا مهد کودک یا خیریه.اینا با روحیه ات خیلی سازگاره
    حالا خودم به فکر افتادم واقعا اینکارو بکنم چون واقعا هم علاقه دارم.می دونم ذهنم از خیلی چیزا خالی میشه حداقل به یاد مرگ می افتم فقط می ترسم افسرده شم چون زمینه اش رو دارم.

  12. کاربر روبرو از پست مفید carameli تشکرکرده است .

    the boy (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  13. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    سلام

    شاید خوندن این تاپیکها بهتون کمک کنه.

    اما خیلی روی این مسائل زوم نکنید و دائم توی اینترنت دنبال این نباشید که چطوری میل جنسی را کنترل کنم؟ میل جنسی در زنان چیه و چطوریه و چقده و ...
    هر چی بیشتر ذهنتون درگیرش بشه، کنترلش سخت تر می شه. همونطور که خودتون هم گفتید ذهنت را از این مسائل رها کن.
    خوشبختانه برای ما خانمها خیلی قابل کنترل هست و حتی گاهی کاملا فراموش می شه

    تفاوت هاي زنان و مردان (جنسي ،روانشناختي و..... )


    این پست


    و

    این پست

    باغبان : چگونه بر ذهن خود تسلط پیدا کنیم

    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    carameli (دوشنبه 04 مرداد 95)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام

    شاید خوندن این تاپیکها بهتون کمک کنه.

    اما خیلی روی این مسائل زوم نکنید و دائم توی اینترنت دنبال این نباشید که چطوری میل جنسی را کنترل کنم؟ میل جنسی در زنان چیه و چطوریه و چقده و ...
    هر چی بیشتر ذهنتون درگیرش بشه، کنترلش سخت تر می شه. همونطور که خودتون هم گفتید ذهنت را از این مسائل رها کن.
    خوشبختانه برای ما خانمها خیلی قابل کنترل هست و حتی گاهی کاملا فراموش می شه

    تفاوت هاي زنان و مردان (جنسي ،روانشناختي و..... )


    این پست


    و

    این پست

    باغبان : چگونه بر ذهن خود تسلط پیدا کنیم
    sghl \

    سلام مطالب جالبی بود ممنون. تو اینترنت زیاد دنبال این موردها نمی گردم چون خودم می دم هرچی هست از ذهن آدم سرچشمه می گیره. ولی یه بخش مشکل من اینکه دلم می خواد رابطه عاطفی داشته باشم.باور کنید اگر به من بگن تا اخر عمرت با همین همکارم رابطه جنسی نداشته باش ولی رابطه عادی داشته باش مثل دو تا دوست
    قبول می کنم یعنی به این راضی میشم.حتی راضیم دستشم نگیرم فقط باهاش حرف بزنم.
    البته نمی گم الان دنبال چنین چیزی هستم نه واقعا دیگه نمی خوام در مورد اون فکری کنم یا سعی کنم بهش نزدیک شم فقط دارم حس درونیم رو می گم.

    یه جوری نباشه فکر کنید مشکل من جنسیه.اتفاقا من از فکرای عاطفی به مسائل دیگه میرسم ولی اینکه می گید کنترل میشه احساس آدم یا فراموش میشه درمورد من اینطوری نبود
    اتفاقا برعکس من هرچی می گذره احساس بدبختی بیشتری می کنم. هرچی می گذره تخیلاتم قوی تر میشه.اوایل اصلا اینجوری نبودم.

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من خیلی حالم بده
    همش به همسر همکارم فکر می کنم چون دیدمش.:(
    فکر می کنم خیلی در مقابل اون آدم بدیم.فکر می کنم من زنی نیستم که شوهرم بهم افتخار کنه
    ولی اون یه زنی هست که شوهرش بهش افتخارمی کنه
    فکر می کنم در نظر این همکارم من خیلی حقیرم.در نظر خدا هم همینطور.
    احساس خیلی بدی به خودم دارم.

    سرکار همکارم رو اصلا نمی بینم کارم طوری هست که خیلی کم پیش میاد ببینمش ولی اگه ببینمش حالم خیلی بد میشه تپش قلب شدید. سرم سنگین میشه یه جوری میشم انگار دارم از حال میرم.
    یا اگه یکی از همکارا از کارم ایراد بگیره باز احساس می کنم دارم از حال میرم
    قبلا اصلا اینجوری نبودم کوچکترین تنشی سرکار داشته باشم احساس می کنم دارم بیهوش میشم.البته فقط احساسی نیست بقیه ام اون موقع ها بهم می گن رنگت پریده.

    دیشب خواب دیدم مردم و دارم از خدا خواهش می کنم یه فرصت دوباره بهم بده دوباره زنده شم داشتم می رفتم جهنم مثل یک استخر بود ولی از آتیش.تا کمرم تو آتیش بود ولی چون کاملا نمرده بودم کامل وارد آتیش نشده بودم.
    پاهام داشت می سوخت خیلی وحشتناک بود تا اینکه یهو دیدم یه خانم چادری کنارمه بهم گفت اگر این دعا رو بخونی خدا دوباره فرصت زندگی بهت میده .نمی دونم چه دعایی بود ولی خوندم از خواب بیدار شدم.پاهام هنوز داشت می سوخت.
    از وقتی بیدار شدم دیگه نتونستم بخوابم.
    همش ترس های احمقانه سراغم اومد. اول فکر کردم واقعا مرده بودم دوباره برگشتم با اینکه یک ربع بود بیدار شده بودم همش احساس می کردم پاهام داغن دارن می سوزن
    خیلی شب بدی بود
    بعدم چند روزه شبا به بیماری فکر می کنم.به همین فیبروم.فکر می کنم حالم خیلی بده.دردم خیلی بیشتر شده.فکر می کنم داره بزرگتر میشه.احساس وحشت بهم دست میده.خدایا این درد بی درمون چی بود دیگه
    اون موقع می گفتم موقع عمل سزارین اینم عمل می کنم.الان چی میشه؟من که دیگه بچه دار نخواهم شد.کاش بچم بود.
    ولی صبح که میشه خیالم راحت میشه باز دوباره شب خوابم نمی بره و همین موضوعات فکر می کنم.

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    54
    Array
    دوست عزیزم میتونم بپرسم چند وقته که جدا شدین؟
    تما این احساسات شما کاملا عادیه شما برای مدتی یک فرد متاهل بودین و حالا یکباره دیگه کسی تو زندگیتون نیست
    خب نیاز جنسی یک موضوع خیلی طبیعی هست و اینکه شما حالا این حس رو تجربه کردین و فرق داره با کسیکه تجربه نکرده
    تنها چیزیکه باعث میشه شما از نظر جنسی به ارامش برسین ذهن شماست
    اول اینرو بگم که به خودتون فرصت و زمان بدین تا همه چیز کم کم حل شه.شما تازه جدا شدین نباید توقع داشته باشین یکباره همه چیز از شرایط متاهلی به مجردی تغییر پیدا کنه.
    برای نیاز جنسیتون اول از همه به خدا توکل کنین وقتی این افکار میاد سراغتون بگین من خیلی قوی تر ازین حرفام که بخوام مسیری رو که دهنم تعیین میکنه برم.بعد میتونید قران بخونید یا با خدا صحبت کنید.میتونید سریع برید پیش مادرتون و باهاشون مشغول صحبت بشین میتونید کتاب بخونید و حتی میتونید یه کش بندازین روی مچتون و وقتی این فکر اومد سراغتون کش رو بکشید که دردتون بگیره
    درمورد چای هم مراقب باشین کسی از این موضوع باخبر نشه که چرا این چای رو مینوشین ممکنه خیال باطل تو ذهنشون کنن
    درمورد تنهایی هم که این یکی از طبیعی ترین نیازهاست و هیچکس نمیتونه تنها باشه.الان شما خلا عاطفی رو حس میکنین و نبود کسیکه برای مدتی در زندگیتون بودن.میشه گفت که با خانواده وقت بگذرونید و ... ولی هیچ چیز نمیتونه جای یک جنس مخالف رو پر کنه و حسی رو که اون جنس مخالف منتقل میکنه
    به خودتون مسلط باشین و صبور باشین تا زمان کافی بگذره و بتونید برای شروع زندگی مجدد منطقی و عاقلانه تصمیم بگیرید نه از روی فشار نیازها امیدوارم فردیکه لیاقتش رو دارین وارد زندگیتون بشه
    درمورد همکارتون هم عرض کردم همه چیز فقط به ذهن شما و قدرت و اراده تون بستگی داره به شیطون لعنت بفرستین و بگین من ادم خوبی هستم من زندگی کسیرو خراب نمیکنم و من ارزشم خیلی بیشتر از اینه که با مرد زن دار در ارتباط باشم به هر دلیلی.من قوی هستم و از پسش بر میام.این منم که تصمیم میگیرم به چی فکر کنم و کجا برم نه ذهنم و هوای نفسم
    قوی باشین این سخت ترین قسمتشه چون اولشه اما این نیز بگذرد فقط صبور باش این امتحان خداست

  18. کاربر روبرو از پست مفید ZENDEGIBEHTAR تشکرکرده است .

    carameli (سه شنبه 05 مرداد 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه نامشروع (موضوع فراگیر، راه حلی هست؟)
    توسط رامتین 777 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 اردیبهشت 97, 00:08
  2. پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 تیر 93, 04:32
  3. شروع یک زندگی با شک و تردید؟
    توسط fariborz در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 91, 15:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.