به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 41
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیلی دوسش دارم میخوام برگرده

    سلام من دوسالی بایک پسربودم ک اون متولد 69 و من 75.اوایل گفت ب قصد ازدواجه چون من اصلا اهال دوس پسرنبودم تا بعدا مدتی شروع کرد ب دادن درخواست بدومن ک قبول نمیکردم دعوامون میشد میگفت من این طوری نمیخوامت برو تاوقتی ک شرایطمون باشه ولی من ب دلیل علاقه شدیدو وابستگیم بازم بعدیه ماه سراغشو میگرفتم .خلاصه اخرین بار ک بعد شیش ماه جدایی برگشت تا حدی باهم رابطه داشتیم یعنی وادارم کرد چون میدونس چقد دوسش دارم ولی بعدش گذاشت رفت البته جریانات زیادی پیش اومد این وسط ک خواستین میگمش اما میگفت منوتو ب درد هم نمیخوریم و نمیخوامتو نمیتونم دوست داشته باشمو ازاین حرفا.الان یک سالو نیم میشه ک جدا شدیم ولی هنوزم که هنوزه بیتابشم ولی جریت ندارم دیگه بهش زنگ بزنم .تازگیام کارمند بانک شده.الان بگید چیکارکنم ک برگرده توروخدا یکی کمکم کنه

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سایه ی تنهایی نمایش پست ها
    سلام من دوسالی بایک پسربودم ک اون متولد 69 و من 75.اوایل گفت ب قصد ازدواجه چون من اصلا اهال دوس پسرنبودم تا بعدا مدتی شروع کرد ب دادن درخواست بدومن ک قبول نمیکردم دعوامون میشد میگفت من این طوری نمیخوامت برو تاوقتی ک شرایطمون باشه ولی من ب دلیل علاقه شدیدو وابستگیم بازم بعدیه ماه سراغشو میگرفتم .خلاصه اخرین بار ک بعد شیش ماه جدایی برگشت تا حدی باهم رابطه داشتیم یعنی وادارم کرد چون میدونس چقد دوسش دارم ولی بعدش گذاشت رفت البته جریانات زیادی پیش اومد این وسط ک خواستین میگمش اما میگفت منوتو ب درد هم نمیخوریم و نمیخوامتو نمیتونم دوست داشته باشمو ازاین حرفا.الان یک سالو نیم میشه ک جدا شدیم ولی هنوزم که هنوزه بیتابشم ولی جریت ندارم دیگه بهش زنگ بزنم .تازگیام کارمند بانک شده.الان بگید چیکارکنم ک برگرده توروخدا یکی کمکم کنه


    توروخدا یکی نیس بهم کمک کنه؟؟ حالم خیلی بده

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    الان مشکل این وسط چیه؟ اون آقا محض بیکاری یه دختری بوده و باهاش دوست شده اونم یه دختری که سنش کم بوده بعدش میخواسته مخشو بزنه رابطه برقار کنن دختره نمیذاشته ولی چون دخترخانوم قصه ما وابسته بودش دوباره برمیگرده و اون آقا پسر هم کارشو خوب بلد بوده بعد یک مدت رابطه جنسی برقرار میکنه و بعدشم ولش میکنه دختره رو بره پی کارش مثل بقیه داستانهای اینجوری!!!
    این یه موضوع کاملا تکراریه یه رفتار تکراری در مورد رابطه پسر و دختر برای شما ولی تازگی داشت.

    اینکه ادامه بدی یا نه بخودت ربط داره که چقدر جسمت و روحت و بعنوان یک دختر پاکدامنیت و شرافتت برات ارزش داره یا نه میتوانی برگردی به این رابطه ولی بازم تهش میشه رابطه جنسی اینکه تصور بکنید منتهی میشه به ازدواج کاملا غلط و اشتباه هستش.
    نمونه مسئله شما هرماه چندین تایپیک در تالار زده میشه وقت بزار و مطالعه کن


    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>


    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (سه شنبه 28 مهر 94), ستاره زیبا (سه شنبه 28 مهر 94)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 17:28]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    824
    سطح
    15
    Points: 824, Level: 15
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دختر خوب تازه 19 سالته...موقعیتهای خیلی خوب پیش روته..اگر دوست داری ازدواج کنی که الان همه دنبال دختر کم سن و سالند...به یکی از خاستکارات بعد تحقیق و با دید باز جواب مثبت بده و اشتباه دهه شصتیا رو تکرار نکن و اگر خاستکار نداری به این و اون بسپر معرفیت کنن و بعدش به خدا توکل کن...آینده روشنی در انتظارته اگر خودت بخای

  6. 2 کاربر از پست مفید faezeh_66 تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (سه شنبه 28 مهر 94), khaleghezey (دوشنبه 27 مهر 94)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    به نظر من توبه کن و از خدا بخواه ببخشتت بخاطر گناه کبیره و اینکه یکی روکه لیاقتتو داشته باشه و عاشقش بشی سر راهت بزاره
    شک نکن فقط هدفش بهره جنسی از تو بوده که بهش هم رسیده
    پسر 23 ساله ای که دختر 17 سالرو تو موقعیت رابطه میزاره تو منگنه مطمءن باش خیلی کثیفه اصلا ارزش فکر کردنم نداره
    جای خواهر کوچیکترمی برادرانه بهت میگم از این روابط دوری کن برای پسر لذته برای دختر عذاب روحی و عذاب وجدان آیندشه

  8. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94), ستاره زیبا (سه شنبه 28 مهر 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همگی ممنونم از نظرات تون برادر عزیزم من الانشم عذاب روحی دارم .من خیلی میسوزم چون واقعا دلیل اینکه اینطوری کرد اولا و دوم اینه منو برا زندگی انتخاب نکرد اخه من چیزی کم ندارم خوشگلم خونواده خوب دارم کلیم خواستگار دارم اما نمیدونم که چرا این طور شد من خیلی دوسش دارم ومتاسفانه هم محله ابم و هر روز چشم ب خونشون میفته یا هرچی میشه خبرش میرسه .و چیز دیگه یم ک هس اینه ک من خودمو مقصر میدونم همش حس میکنم تخصیرمن بودکه بلدنبودم چطوری رفتارکنم اخه راستش اولین بارمن تووبلاگش نظرگذاشتم ولی اون تادیدمنم پیشنهاددادوهمش میگفت بعدناتواومدی و اینم بگم ک ما قبلاباهم رفتو امدخونوادگیم داشتیم ومادرش منوغیرمستقیم ازمادرم خواستگاری کرده بودو مدام پیش ما ازپسرش حرف میزد.الان واقعا نمیتونم فراموشش کنم خواستگارخوبم زیاد دارم اماب هیچ کدوم هیچ حسی ندارم از زندگی بریدم.من اشتباه دیگه مم این بودکخ توخونمون راش دادمو یبارم ب درخواست اون رفتم خونشون هرچند من دختر سبکی نیستم اصلا اهل روابط جنسی و ناجورنیستم اما میدونس ک براش میمیرم تحت فشارم میزاشت حتی اخرباری ک رفتو برام حرفم دراورده بودن من دوماه تموم مریض بودمو یه هفته افتادم بیمارستان.من نمیدونم چه مشکلی دارم که اون منو نمیخواد.توروخدا بهم بگید چیکارکنم ک دوسم داشته باشه و برگرده و امکانش هس ک یه روز پشیمون شه؟! خواهشا جواب بدین من هنوزم عاشقشم با همه بدی هایی ک بهم کردو تحقیرایی ک کرد.

    - - - Updated - - -

    سلام به همگی ممنونم از نظرات تون برادر عزیزم من الانشم عذاب روحی دارم .من خیلی میسوزم چون واقعا دلیل اینکه اینطوری کرد اولا و دوم اینه منو برا زندگی انتخاب نکرد اخه من چیزی کم ندارم خوشگلم خونواده خوب دارم کلیم خواستگار دارم اما نمیدونم که چرا این طور شد من خیلی دوسش دارم ومتاسفانه هم محله ابم و هر روز چشم ب خونشون میفته یا هرچی میشه خبرش میرسه .و چیز دیگه یم ک هس اینه ک من خودمو مقصر میدونم همش حس میکنم تخصیرمن بودکه بلدنبودم چطوری رفتارکنم اخه راستش اولین بارمن تووبلاگش نظرگذاشتم ولی اون تادیدمنم پیشنهاددادوهمش میگفت بعدناتواومدی و اینم بگم ک ما قبلاباهم رفتو امدخونوادگیم داشتیم ومادرش منوغیرمستقیم ازمادرم خواستگاری کرده بودو مدام پیش ما ازپسرش حرف میزد.الان واقعا نمیتونم فراموشش کنم خواستگارخوبم زیاد دارم اماب هیچ کدوم هیچ حسی ندارم از زندگی بریدم.من اشتباه دیگه مم این بودکخ توخونمون راش دادمو یبارم ب درخواست اون رفتم خونشون هرچند من دختر سبکی نیستم اصلا اهل روابط جنسی و ناجورنیستم اما میدونس ک براش میمیرم تحت فشارم میزاشت حتی اخرباری ک رفتو برام حرفم دراورده بودن من دوماه تموم مریض بودمو یه هفته افتادم بیمارستان.من نمیدونم چه مشکلی دارم که اون منو نمیخواد.توروخدا بهم بگید چیکارکنم ک دوسم داشته باشه و برگرده و امکانش هس ک یه روز پشیمون شه؟! خواهشا جواب بدین من هنوزم عاشقشم با همه بدی هایی ک بهم کردو تحقیرایی ک کرد.

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 98 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1394-3-12
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,976
    سطح
    40
    Points: 3,976, Level: 40
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    11

    تشکرشده 58 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دختر خوب تو نباید کاری که بکنی.هر چی تلاش کنی نتیجه عکس میده.این آقا به اندازه یک سر سوزن برات براش ارزش نداری.چرا اینقده خودتو میاری پایین؟

    اگر مادرش از شما خواستگای کرده چرا ادامه ندادن؟

    بعدشم بدون که دوست داشتن یک طرفه هست.واون به چیزی که میخواسته رسیدی و خیلی راحت گفته بدردش نمیخوری.پس خودتو کوچیک نکن

    اگر دانشجو هستی فعلا تمرکز روی درس باشه.اگرم نیستی برای خودت کلی فکار جور کن مثلا ورزش و غیره

    یادتم باشه عشقو گدایی نکن

    شما هنوز موقیعت های خیلی بهتر داری پس خرابش نکن

    به نظرم حتما یک مشاوره حضوری هم حتما برو

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    اگه این حالتا رو نداشتی باید تعجب میکردی اولا بخاط سنت که فک میکنم با اطلاعاتی که ازت خوندم 15 سالگی وارد رابطه شدی اینجور فکرا طبیعیه
    دوما بخاطر اینکه تو یه محله این اگه امکانش هست برای پدرتون بهش بگید محلتونو عوض کنید یا یه راه حل ساده رفتن شما به یه دانشگاه شهر دیگس چون میترسم با این حالت اگه دوباره برگرده دیگه بلایی به سرت بیاره که هیچی برای باختن نداشته باشی
    قدر جسم پاکت و باکرت و روح لطیفتو بدون نزار به جایی برسی که حسرت چیزایی که الان داری رو بخوری
    دعا کردن و توکل به خدا بهت حس امنیت و آرامش میده سعی کن زیاد انجام بدی
    نمیدونم شما دخترا چطوری جرآت میکنید با یه پسر غریبه میرید خونه اصلا فکر نمیکنید آبروتون رو ببرن؟فکر نمیکنید کسی ببینتون؟فکر نمیکنی شاید پاشو فراتر بزاره و به دختر بودنتون آسیب بزنه؟فکر نمیکنی ازتون عکس بگیره ؟همین دختر شیرازی دانشگاه آزادم گول همین موجودات کثیف رو خورد و عکس لختی و رابطش توسط دوست پسرش پخش شد فک میکنی بعدش چی شد؟رفت تو پارکینگ دانشگاه آزاد شیراز خودشو آتیش زد و مرد
    راجع به اون قسمت که برات حرف درآوردن چه حرفی بوده؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    اگه این حالتا رو نداشتی باید تعجب میکردی اولا بخاط سنت که فک میکنم با اطلاعاتی که ازت خوندم 15 سالگی وارد رابطه شدی اینجور فکرا طبیعیه
    دوما بخاطر اینکه تو یه محله این اگه امکانش هست برای پدرتون بهش بگید محلتونو عوض کنید یا یه راه حل ساده رفتن شما به یه دانشگاه شهر دیگس چون میترسم با این حالت اگه دوباره برگرده دیگه بلایی به سرت بیاره که هیچی برای باختن نداشته باشی
    قدر جسم پاکت و باکرت و روح لطیفتو بدون نزار به جایی برسی که حسرت چیزایی که الان داری رو بخوری
    دعا کردن و توکل به خدا بهت حس امنیت و آرامش میده سعی کن زیاد انجام بدی
    نمیدونم شما دخترا چطوری جرآت میکنید با یه پسر غریبه میرید خونه اصلا فکر نمیکنید آبروتون رو ببرن؟فکر نمیکنید کسی ببینتون؟فکر نمیکنی شاید پاشو فراتر بزاره و به دختر بودنتون آسیب بزنه؟فکر نمیکنی ازتون عکس بگیره ؟همین دختر شیرازی دانشگاه آزادم گول همین موجودات کثیف رو خورد و عکس لختی و رابطش توسط دوست پسرش پخش شد فک میکنی بعدش چی شد؟رفت تو پارکینگ دانشگاه آزاد شیراز خودشو آتیش زد و مرد
    راجع به اون قسمت که برات حرف درآوردن چه حرفی بوده؟
    دارم میخونم برا پزشکی!!امسال روانشناسی اوردم شبانه ولی نرفتم.اون قضیه حرف دراوردن این بودکه مادراین پسره رفته بود خواستگاری دوست من ک تو محله منم فهمیدم اون وقتامنواون باهم نبودیم رفته بودسربازی منم ب مادره گفتم چون همش دروغ بارم میکردهرچندالانشم زیربارنرف ک رفتن خلاصه من ب اون دختره گفتم ما باهمیم نگیداونم بدش نمیادازش رفته بودبا مادرش! زنگ زده بودن خونه پسره به مامانش گفته بودن ک دختربدیه و از این حرفا مادرهمین پسره م ده برابربه من حرف بد زده بود ک نمیدونم دس از سرپسرم ورنمیداره و پسرم کلی شماره عوض کرده از دستشو از این حرفا.اون جریانم دیگه بهانه شد برا پسره ک گفت توحرف تودهنت وانمیسه نمیخوامت!! اصلا هر روز یه چیزی مبگفت اولا میگفت توپاکی من بدم خداتورو ب من نمیده یبارمیگفت تخصیرخودت بودازبس دوسم داشتی هواییم کردی کاش این طور نبود!یبار میگفت نمیخوامت چون لهات حال نمیکنم! خلاصه حسابی سوزوندم درحسرت بودم ک یبار میپرسم چرا بگه چون سبکی ولی الانشم نگفت!همش میگفت تودخترخوبی هستی ولی من نمیخوام!!واقعا اون اولش به قصد ازدواج اومد؟ اره؟تخصیرمن بود؟اخه چرا دوسم نداره به حداخیلیا هزاربارخواستن فقط جوابشونو بدم فقط جواب من نمیدونم این چرا نمیخواد.یبارم میگفت من دوس دارم زنم زیاد ارایش کنه تو ساده ای!! دیگه موندم یه راهی بهم بگید برا برگردوندنش.الانم ک کارمند بانک شده کلی عذاب شده برام.اخه اون باعث درس من شد من شاگرداول مدرسه تیزهوشان بودم همه میگفتن پزشک میشه ولی هیچی نشدم!اون باعثم شد.حتی بارای اولی ک حرف میزدیم میگفت من میترسم توپزشک شی دیگه منو نخوای !!اما هیچی نشدم. یه چیز دیگه م مادرش میگفت گفته تو دختر خیلی خوبی هسنی فقط گفته زیاد دنبال حرف میری و سرحرف میری واسه این میترسم بگیرمش!! به نظرتون راست گفته؟ یا اونم مث بقیه حرفاشون دروغه؟

  14. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    به نظرم به اندازه کافی راهنمایی شدی اینکه بخوای به راهنمایی و توصیه های عمل کنی یا نکنی به خودت مربوطه ولی با این پست آخری که گذاشتی فک میکنم پست هایی که برات ارسال میشه باید با دقت بیشتر بخونی و بهشون فکر کنیموفق باشید

  15. 3 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 28 مهر 94), باران آرام (چهارشنبه 29 مهر 94), ستاره زیبا (سه شنبه 28 مهر 94)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوسش دارم اما نمیدونم بهش بگم یا نه
    توسط jellybean در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 دی 93, 14:34
  2. 8 ماه تنهام همسرم وسایلشو برد مهریه ونفقه اجرا گذاشته
    توسط ali.amamverdi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 25 آذر 91, 01:44
  3. نمیدونم با گذشته ناپاک دختری که دوسش دارم چیکار کنم؟
    توسط esy در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 آذر 90, 14:22
  4. مشكلات نو عروسان
    توسط گلسا شاملو در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 05 شهریور 90, 14:06
  5. *يافتن وسایل ضد بارداري در وسايل شخصي اش(کاندوم؛مساله این است!)
    توسط sepideh در انجمن سوء ظن، تجسس و خیانت همسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 15:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.