به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 مرداد 93 [ 00:56]
    تاریخ عضویت
    1393-5-01
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    76
    سطح
    1
    Points: 76, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New 2 راه حل عشق پیچیده و مثلثی ما چیه؟؟

    سلام خدمت دوستای گلم
    من 22 سالمه
    حدود 2 سال پیش با دختری آشنا شدم که الان 19 سالشه.قبل از اون با چند تا دختر دیگه دوست بودم اما هیچ کدومشونو دوس نداشتم.
    اما این یکی واسه من خاص شد.منی که از خودم تعجب می کردم چرا مثل بقیه به دختری احساس پیدا نمی کنم یهو به خودم اومدمو دیدم بلههههه عاشق شدم.

    برای اینکه کاراکتری که باهاش رابطه دارمو بیشتر بشناسید یه توضیحاتی میدم:
    این دختر بعد از مدت 1 2 ماه با یکی از رفیقام که با منم صمیمی بود فاز خواهر برادری برداشتن ما هم از اونجا که به رفیقمون اطمینان داشتیم دیدیم اینا یهو بیشتر از خواهر برادر شدن چند دفه هم که باهم هی قهر و آشتی میکردن تا آخر رفیقم اومد گفت بکش بیرون من دوسش دارم.
    که بعد ما دعوامون شدو فلان.که یک ماه با این دختر نبودیم.

    البته اینم میدونم اون به خاطر حس پشتیبانی و اینکه تو اون مقطع من بهش اهمیت نمیدادم با اون ارتباط داشت و البته منم دوس داشت چون اولا رابطه ی عاطفیش با من بیشتر بود.منم رابطه ی رمانتیکم با دخترا خیلی قویه.

    در مورده خودمم بگم من ظاهرم خوبه تیپایی که میزنم همه کف می کردن.مدلمم مثه بقیه نبود.
    من جوری بودم که قبلا تو دبیرستان بهم می گفتن بچه خوشکل که سرش دعوا زیاد کردیم یا میشنوم که میگن فلانی شبیه خارجیاس حتی یه چینیه هم بهم می گفت تو به ایرانیا نمیخوری اروپایی هستی و فلان که بگذریم اینارو نمیگم که خودمو گنده کنم میگم بیشتر بدونید که من از اون پسر خیلی سر تر بودم هم از نظر خودش هم از نظر بقیه هم از لحاظ مالی.
    بگذریم حدود چند دفعه با اون پسره کات کردو با من بودو بعد که اون پسر هم اس ام اس هاش رو به من نشون داد که گفته بود اونو دوست داره که بعدا من پرسیدم ازش گفت چون اون می گفت منم میگفتم دوسش دارم.کلا در موردش بگم که یه دختر بول هوسو غیر قابل اعتماد بود که کنترل احساسشو نداشت که من به خاطر کاراش باهاش تموم میکردمو اونم همیشه می خواست منو داشته باشهو همیشه با گریه زاری منو بر میگردوند.یه بارم که ازش پرسیدم گفتم چرا با اون طرفی گف من میخواستم فراموشت کنم(البته یادم نیس چرا) اما نتونستم بعدشم که به اون پسره رفیق سابق هم گفته بوود که هنوز منو دوست دارهو و بعد یه ماه جدایی برگشته بود پیشه من.
    منم همیشه میگفتم بچس گناه داره اونم گریه میکرد منم میبخشیدم.بماند که منم ضربه روحی خیلییییییییی به توان 2 خوردم.

    البه در مورده عشقش به من بگم که فقط با من حاضر شد که رابطه جنسی داشته باشه و من تنها کسم که داشته.و یه بارم که من بهش خیانت کردم کسایی که سبب شده بودن من بهش خیانت کنمو مثل رفیقام زنگ میزد فحش میکشیدو خیلی به من میگفت و گریه میکرد حتی بعد گذشت 1 ماه مثلا یادش میوفتادو اس ام اس میدادو به یکی از رفیقام که باعث شده بود من خیانت کنم و یهویی می گفت فلانی ازت متنفرمو فحش می کشید.
    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    خلاصه این کلا گذشت یک سال اما داستان اینجاست که پسر داییش که قبل من زمان بچگیش و اولین پسری که باهاش بوده تا قبل همین عید هی به هم اس ام اس میدادنو رابطه داشتن اما نه خیلی جدی ولی من نمیدونستم اونا هم هی کات میکردن.البته پسره یه کم کنه بوده و هی مظلوم نمیایی میکرده

    یه روز تو عید کلا جواب تماس های منو نمیده و میگه من نامزد کردم با پسر داییم الکی و منم جویای قضیه میشم میبینم بلهههه اینا باهمن من که فهمیدم بسریع شبش باهاش کات کردم رابطمو اما اون بازم با گریه هاشو کاراش که هی من تورو میخوامو فلان سعی کرد مخ منو بزنه خلاصه 2 3 روز ما زیاد رابطه ی خوشی نداشتیمو بیشتر دعوا بودو من شماره ی پسر دائیشو داشتم به اون زنگ میزدم اونم می گفت من دوسش دارم.به پاش نشستم مامانش گفته صبر کن درسشو بخونه اون موقع اگه خواستن بیا خواستگاریو فلان منم که داشتم دیوونه میشدم شوکه شده بودمنمیدونستم حرف کیو باور کنم.پسر دائیشم دورو بود به من یه چی میگفت به اون یه چی دیگه حرفای منو به اون می گفت که اونو بکشه سمته خودش پشت سرم بدمو می گفت.در حالی که من همیشه منطقی بودمو می گفتم تو اگه منو نمی خوای به من بگو منم دیگه کاریت ندارم.

    خلاصه اون بازم منو انتخاب کرد و اون داستان تموم شد.و قسم خورد حتی بعد 2 ماه که من مدامم می گفتمو در مورد گذشتش میپرسیدم که دیگه با اون رابطه ای نداره حتی می گفت چون من نسبت به اون احساس گناه میکردم می خواستم خودمو بسوزونم با اون باشم تا آهش زندگیه منو نگیره مگر نه من از پسر دائیم متنفرم اون به من خیانت کرده چند بار شان منو تو فامیل آورده پایین و با خواهر زن نمیدونم کی س*ک*س کرده آبروم رفتو به منم چند دفه قسم خورد که هیچ حس دوست داشتنی به پسر دائیش نداره فقط به خاطر اینکه دلش می سوخته باهاش بوده.

    خلاصه جریان پسر دائیشم گذشت بعد من با یکی از صمیمی ترین دوستاش تو لاین و وایبر آشنا شدم با اون یکم گرم گرفتم تا در مورد اون از زیر زبون دوستش بکشم بیرون اونم که تو کف من بود همه چیو بهم می گفت برام تعریف کرد که اون پسر دائیشو دوس داره.من گفتم تو از کجا می دونی گفت من مطمئنم که دوسش داره چون وقتی فهمید می خواد ازدواج کنه خودشو داشت میکشت بس گریه میکرد پسر دائیشم که عشق اولشه منم از این می ترسم.

    حالا موندم با این دختر که یه بار می خواستم ترکش کنم میخواست آمپول هوا بزنه سوزن کرد تو دستش گفت اگه ولم کنی خودمو میکشم.کسی که وقتی یاد دوس دخترای من میوفته جلوی خودم اشک تو چشماش میادو گریه میکنه.اون واقعا دوسم داره اینو همه میگن حتی دوستای خودش و خالش دوستای من.

    حتی خودمم چند دفه امتحانش کردم دیدم به کسی پا نداده.
    من واقعا موندم با این رابطه ی پیچیده چیکار کنم؟
    میترسم باز باهاش بمونم یهو دوباره با پسر دائیش ارتباط برقرار کنه.
    خودمم وقتی میفهمم کسی که دوسش دارم یه نفر دیگرو هم دوس داره تمایلم به با اون بودن خیلی زیاد کم میشه

    دوستان خواهش میکنم نظرتونو بگین و کمک کنید و راهنماییم کنید!!
    موندم ترکش کنم باهاش بمونم چیکار کنم؟؟
    ما قصد ازدواج داشتیم اما حالا؟؟
    موندم؟؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 95 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1392-12-29
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    2,472
    سطح
    30
    Points: 2,472, Level: 30
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    91

    تشکرشده 234 در 76 پست

    Rep Power
    22
    Array
    ولش کن..
    اصلا دوست پسراشو بیخیال... ادمی که اینقدر سسته که یه پسر ولش کنه میخواد خودشو بکشه و اینقدر احساسی و هیجانی تصمیم میگیره بدرد نمیخوره...
    والا زمان ما اگه ما به یه پسر دیگه نگاه میکردیم میگفتن خائنی و همه چی تموم حالا این خانم 3-4 تا عشق رو هوا داره و شما میگی بمونم یا نه؟؟؟؟؟
    ببین برادر من... این خانم میخواد همه رو با هم داشته باشه... کلا ترس از دست دادن داره... یعنی اصلا دوست نداره کسی ولش کنه و دلش میخواد خودش همه چیو تموم کنه ببین چه راحت با بقیه به هم میزنه و وقتی میگی بای به دست و پا میفته....
    فعلا تو اب نمکی تا کیس بهتر . به قول خودت رمانتیک تر پیدا بشه و بعد بگع خوب تو هم بروووو....
    همه ادما ترس از دست دادن دارن ولی این دیگه خیلی داره بهش اب و تاب میده و فکر کنم به خاطر سنشه...
    کلا بیخیال شو... خ.دشم کشت مطمئن باش به خاطر تو نبوده و به خاطر مشکلات روحیه خودشه.اما نمیکشه

  3. 8 کاربر از پست مفید setare sorbi تشکرکرده اند .

    adel na (چهارشنبه 01 مرداد 93), asemaneabi222 (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), paiize (چهارشنبه 01 مرداد 93), کاغذ بی خط (پنجشنبه 02 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط adel na نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستای گلم
    من 22 سالمه
    حدود 2 سال پیش با دختری آشنا شدم که الان 19 سالشه.قبل از اون با چند تا دختر دیگه دوست بودم اما هیچ کدومشونو دوس نداشتم.
    اما این یکی واسه من خاص شد.منی که از خودم تعجب می کردم چرا مثل بقیه به دختری احساس پیدا نمی کنم یهو به خودم اومدمو دیدم بلههههه عاشق شدم.

    برای اینکه کاراکتری که باهاش رابطه دارمو بیشتر بشناسید یه توضیحاتی میدم:
    این دختر بعد از مدت 1 2 ماه با یکی از رفیقام که با منم صمیمی بود فاز خواهر برادری برداشتن ما هم از اونجا که به رفیقمون اطمینان داشتیم دیدیم اینا یهو بیشتر از خواهر برادر شدن چند دفه هم که باهم هی قهر و آشتی میکردن تا آخر رفیقم اومد گفت بکش بیرون من دوسش دارم.
    که بعد ما دعوامون شدو فلان.که یک ماه با این دختر نبودیم.

    البته اینم میدونم اون به خاطر حس پشتیبانی و اینکه تو اون مقطع من بهش اهمیت نمیدادم با اون ارتباط داشت و البته منم دوس داشت چون اولا رابطه ی عاطفیش با من بیشتر بود.منم رابطه ی رمانتیکم با دخترا خیلی قویه.

    در مورده خودمم بگم من ظاهرم خوبه تیپایی که میزنم همه کف می کردن.مدلمم مثه بقیه نبود.
    من جوری بودم که قبلا تو دبیرستان بهم می گفتن بچه خوشکل که سرش دعوا زیاد کردیم یا میشنوم که میگن فلانی شبیه خارجیاس حتی یه چینیه هم بهم می گفت تو به ایرانیا نمیخوری اروپایی هستی و فلان که بگذریم اینارو نمیگم که خودمو گنده کنم میگم بیشتر بدونید که من از اون پسر خیلی سر تر بودم هم از نظر خودش هم از نظر بقیه هم از لحاظ مالی.
    بگذریم حدود چند دفعه با اون پسره کات کردو با من بودو بعد که اون پسر هم اس ام اس هاش رو به من نشون داد که گفته بود اونو دوست داره که بعدا من پرسیدم ازش گفت چون اون می گفت منم میگفتم دوسش دارم.کلا در موردش بگم که یه دختر بول هوسو غیر قابل اعتماد بود که کنترل احساسشو نداشت که من به خاطر کاراش باهاش تموم میکردمو اونم همیشه می خواست منو داشته باشهو همیشه با گریه زاری منو بر میگردوند.یه بارم که ازش پرسیدم گفتم چرا با اون طرفی گف من میخواستم فراموشت کنم(البته یادم نیس چرا) اما نتونستم بعدشم که به اون پسره رفیق سابق هم گفته بوود که هنوز منو دوست دارهو و بعد یه ماه جدایی برگشته بود پیشه من.
    منم همیشه میگفتم بچس گناه داره اونم گریه میکرد منم میبخشیدم.بماند که منم ضربه روحی خیلییییییییی به توان 2 خوردم.

    البه در مورده عشقش به من بگم که فقط با من حاضر شد که رابطه جنسی داشته باشه و من تنها کسم که داشته.و یه بارم که من بهش خیانت کردم کسایی که سبب شده بودن من بهش خیانت کنمو مثل رفیقام زنگ میزد فحش میکشیدو خیلی به من میگفت و گریه میکرد حتی بعد گذشت 1 ماه مثلا یادش میوفتادو اس ام اس میدادو به یکی از رفیقام که باعث شده بود من خیانت کنم و یهویی می گفت فلانی ازت متنفرمو فحش می کشید.
    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    خلاصه این کلا گذشت یک سال اما داستان اینجاست که پسر داییش که قبل من زمان بچگیش و اولین پسری که باهاش بوده تا قبل همین عید هی به هم اس ام اس میدادنو رابطه داشتن اما نه خیلی جدی ولی من نمیدونستم اونا هم هی کات میکردن.البته پسره یه کم کنه بوده و هی مظلوم نمیایی میکرده

    یه روز تو عید کلا جواب تماس های منو نمیده و میگه من نامزد کردم با پسر داییم الکی و منم جویای قضیه میشم میبینم بلهههه اینا باهمن من که فهمیدم بسریع شبش باهاش کات کردم رابطمو اما اون بازم با گریه هاشو کاراش که هی من تورو میخوامو فلان سعی کرد مخ منو بزنه خلاصه 2 3 روز ما زیاد رابطه ی خوشی نداشتیمو بیشتر دعوا بودو من شماره ی پسر دائیشو داشتم به اون زنگ میزدم اونم می گفت من دوسش دارم.به پاش نشستم مامانش گفته صبر کن درسشو بخونه اون موقع اگه خواستن بیا خواستگاریو فلان منم که داشتم دیوونه میشدم شوکه شده بودمنمیدونستم حرف کیو باور کنم.پسر دائیشم دورو بود به من یه چی میگفت به اون یه چی دیگه حرفای منو به اون می گفت که اونو بکشه سمته خودش پشت سرم بدمو می گفت.در حالی که من همیشه منطقی بودمو می گفتم تو اگه منو نمی خوای به من بگو منم دیگه کاریت ندارم.

    خلاصه اون بازم منو انتخاب کرد و اون داستان تموم شد.و قسم خورد حتی بعد 2 ماه که من مدامم می گفتمو در مورد گذشتش میپرسیدم که دیگه با اون رابطه ای نداره حتی می گفت چون من نسبت به اون احساس گناه میکردم می خواستم خودمو بسوزونم با اون باشم تا آهش زندگیه منو نگیره مگر نه من از پسر دائیم متنفرم اون به من خیانت کرده چند بار شان منو تو فامیل آورده پایین و با خواهر زن نمیدونم کی س*ک*س کرده آبروم رفتو به منم چند دفه قسم خورد که هیچ حس دوست داشتنی به پسر دائیش نداره فقط به خاطر اینکه دلش می سوخته باهاش بوده.

    خلاصه جریان پسر دائیشم گذشت بعد من با یکی از صمیمی ترین دوستاش تو لاین و وایبر آشنا شدم با اون یکم گرم گرفتم تا در مورد اون از زیر زبون دوستش بکشم بیرون اونم که تو کف من بود همه چیو بهم می گفت برام تعریف کرد که اون پسر دائیشو دوس داره.من گفتم تو از کجا می دونی گفت من مطمئنم که دوسش داره چون وقتی فهمید می خواد ازدواج کنه خودشو داشت میکشت بس گریه میکرد پسر دائیشم که عشق اولشه منم از این می ترسم.

    حالا موندم با این دختر که یه بار می خواستم ترکش کنم میخواست آمپول هوا بزنه سوزن کرد تو دستش گفت اگه ولم کنی خودمو میکشم.کسی که وقتی یاد دوس دخترای من میوفته جلوی خودم اشک تو چشماش میادو گریه میکنه.اون واقعا دوسم داره اینو همه میگن حتی دوستای خودش و خالش دوستای من.

    حتی خودمم چند دفه امتحانش کردم دیدم به کسی پا نداده.
    من واقعا موندم با این رابطه ی پیچیده چیکار کنم؟
    میترسم باز باهاش بمونم یهو دوباره با پسر دائیش ارتباط برقرار کنه.
    خودمم وقتی میفهمم کسی که دوسش دارم یه نفر دیگرو هم دوس داره تمایلم به با اون بودن خیلی زیاد کم میشه

    دوستان خواهش میکنم نظرتونو بگین و کمک کنید و راهنماییم کنید!!
    موندم ترکش کنم باهاش بمونم چیکار کنم؟؟
    ما قصد ازدواج داشتیم اما حالا؟؟
    موندم؟؟؟؟


    با سلام


    تالار همدردی در جهت ایجاد رابطه دوستی بین دو جنس و یا تداوم و بازسازی رابطه راهنمایی نمی دهد ، چون با این روابط دوستی مخالف هست و آسیب زا می داند ، لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

    سطوح رابطه دختر و پسر

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


    *:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>



    ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


    گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم




    ======================================


    من 30 سالمه شما تازه 22 سالته همه این راههایی که رفتی و میخوای بری رو قبل شما چندین بار رفتم و برگشتم.لینک های بالا را خوب مطالعه کن.رک بهت بگم بکش بیرون از این رابطه

    در مورد قسمت آبی خوب بشین بهش فکر کن این کار ایشون هیچ ربطی به عشق و عاشقی و علاقه نداره
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  5. 13 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    adel na (چهارشنبه 01 مرداد 93), asemaneabi222 (چهارشنبه 01 مرداد 93), del (چهارشنبه 01 مرداد 93), Esssssi (چهارشنبه 15 مرداد 93), mohammad6599 (پنجشنبه 02 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), paiize (چهارشنبه 01 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 01 مرداد 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 02 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 02 مرداد 93), کاغذ بی خط (پنجشنبه 02 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 تیر 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    4,305
    سطح
    41
    Points: 4,305, Level: 41
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    32

    تشکرشده 170 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینکه مثلثی نیست شش ضلعیه

  7. 12 کاربر از پست مفید نیم پز تشکرکرده اند .

    adel na (چهارشنبه 01 مرداد 93), asemaneabi222 (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), mohammad6599 (پنجشنبه 02 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), paiize (چهارشنبه 01 مرداد 93), pasta (چهارشنبه 01 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 01 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 02 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), مهربونی... (پنجشنبه 02 مرداد 93), داود.ت (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    ببخشیدااااااااا ولی چرا پسرهای ما این شکلی شدن ؟
    هر روز یه تاپیک باز میشه که آقا میاد میگه دوست دخترم با یکی دیگه س .. ولی منو دوست داره .
    حالا راهنمایی میخوام که چطور دلش رو به دست بیارم یا چطور فراموش کنم

    ستاره سربی درست میگه ... ما اگه شماره همکار مردمون رو تو گوشیمون ذخیره کنیم بهمون اتهام خیانت میزنن ...

    عادل خان خدایی خودت حاضری با یه همچین دختری ازدواج کنی ؟
    تازه باید خدارو هم شکر کنی که قبل از ازدواج خودشو نشون داد و بذار بره پی کارش
    خیلی محکم و صریح بهش بگو ما به درد هم نمیخوریم و خداحافظی کن هر چقدر هم التماس کرد بهش اهمیت نده

    نترس نه رگشو میزنه نه آمپول هوا ... میره دنبال یکی دیگه و بازم پسردایی رو برای خودش داره ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  9. 5 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    adel na (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), paiize (چهارشنبه 01 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,445 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    اصلا باورم نمیشه.اینقدرهمه دخترهاوپسرهاراحت درموردرابطه جنسی صحبت میکنن.
    همین یه دلیل کافیه که قیداون دخترروبزنی.البته اگه واسه خودت مهمه.
    خدای من ببخش که آدم مجبورمیشه اینجورداستهانهاروبخونه.وا به حال خانواده های آینده.
    میدونی چیه شماواستون خیلی زوده به فکرازدواج باشی....خیلی زود
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  11. 9 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    adel na (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), mohammad6599 (پنجشنبه 02 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 02 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 02 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93), آزرم (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 مرداد 93 [ 00:56]
    تاریخ عضویت
    1393-5-01
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    76
    سطح
    1
    Points: 76, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare sorbi نمایش پست ها
    ولش کن..
    اصلا دوست پسراشو بیخیال... ادمی که اینقدر سسته که یه پسر ولش کنه میخواد خودشو بکشه و اینقدر احساسی و هیجانی تصمیم میگیره بدرد نمیخوره...
    والا زمان ما اگه ما به یه پسر دیگه نگاه میکردیم میگفتن خائنی و همه چی تموم حالا این خانم 3-4 تا عشق رو هوا داره و شما میگی بمونم یا نه؟؟؟؟؟
    ببین برادر من... این خانم میخواد همه رو با هم داشته باشه... کلا ترس از دست دادن داره... یعنی اصلا دوست نداره کسی ولش کنه و دلش میخواد خودش همه چیو تموم کنه ببین چه راحت با بقیه به هم میزنه و وقتی میگی بای به دست و پا میفته....
    فعلا تو اب نمکی تا کیس بهتر . به قول خودت رمانتیک تر پیدا بشه و بعد بگع خوب تو هم بروووو....
    همه ادما ترس از دست دادن دارن ولی این دیگه خیلی داره بهش اب و تاب میده و فکر کنم به خاطر سنشه...
    کلا بیخیال شو... خ.دشم کشت مطمئن باش به خاطر تو نبوده و به خاطر مشکلات روحیه خودشه.اما نمیکشه
    اول ممنون از راهنماییت
    اینکه آدمه سستیه من قبول دارم.اما خب قبلا خیلی بچه بوده الان یکم عاقل شده.
    الانم به گفته ی خودش کسی غیر از من رو نمی خواد من خودم شک دارم خیلی محکم و مسلم هم گفت.الانم فقط پسر دایشه که من می ترسم احساسه دوست داشتن بهش داشته باشه.و فکر می کنم داره چون اولین رابطش بوده.به نظرت چطوری از این قضیه مطمئن شم؟
    آب نمکم نیستم همین الانشم کیس هست دم پرم اما واقعا دل و دماق رابطه داشتن رو ندارم.







    من 30 سالمه شما تازه 22 سالته همه این راههایی که رفتی و میخوای بری رو قبل شما چندین بار رفتم و برگشتم.لینک های بالا را خوب مطالعه کن.رک بهت بگم بکش بیرون از این رابطه

    در مورد قسمت آبی خوب بشین بهش فکر کن این کار ایشون هیچ ربطی به عشق و عاشقی و علاقه نداره
    خانومه محترم خیلی از این دوستی ها به ازدواج ختم میشه دیگه این یکی از اصلی ترین راه های ازدواج دیگه آشنایی پیشین نمیگم بهترین راه.
    منم قصدم ازدواج بوده حالا الان ولی شک کردم بهش.اونم همینطور در مورد خودکشیو این حرفا من میدونم اینا همش مسخره بازیو لوس کردنه اما دوس ندارم اینقدر بهش آسیب وارد شه دوس دارم حدااقل با کم ترین آسیب جدا شیم چون اون به من وابستگی داره.

    ببخشیدااااااااا ولی چرا پسرهای ما این شکلی شدن ؟
    هر روز یه تاپیک باز میشه که آقا میاد میگه دوست دخترم با یکی دیگه س .. ولی منو دوست داره .
    حالا راهنمایی میخوام که چطور دلش رو به دست بیارم یا چطور فراموش کنم

    ستاره سربی درست میگه ... ما اگه شماره همکار مردمون رو تو گوشیمون ذخیره کنیم بهمون اتهام خیانت میزنن ...

    عادل خان خدایی خودت حاضری با یه همچین دختری ازدواج کنی ؟
    تازه باید خدارو هم شکر کنی که قبل از ازدواج خودشو نشون داد و بذار بره پی کارش
    خیلی محکم و صریح بهش بگو ما به درد هم نمیخوریم و خداحافظی کن هر چقدر هم التماس کرد بهش اهمیت نده

    نترس نه رگشو میزنه نه آمپول هوا ... میره دنبال یکی دیگه و بازم پسردایی رو برای خودش داره ...
    والا من نمیگم که چطور دلشو به دست بیارم و اصلا همچین آدمی نیستم فقط می خوام بدونم اگه ارزششو نداره بیخیال بشم
    من به شخصه اگه آدم باشه و بفهمم که به پسر دائیش احساسی نداره خب دوسش دارم چرا که نه.
    اما اگه بدونم چاره ای ندارم خب کات میکنم.

    اصلا باورم نمیشه.اینقدرهمه دخترهاوپسرهاراحت درموردرابطه جنسی صحبت میکنن.
    همین یه دلیل کافیه که قیداون دخترروبزنی.البته اگه واسه خودت مهمه.
    خدای من ببخش که آدم مجبورمیشه اینجورداستهانهاروبخونه.وا � به حال خانواده های آینده.
    میدونی چیه شماواستون خیلی زوده به فکرازدواج باشی....خیلی زود
    عزیزم مگه داری داستان س*ک*س*ی می خونی که خدا ببخشتت
    رابطه جنسی بخشی از هر رابطه ایه.چه ازدواج چه دوستی.حالا شما باید اینو درک کنی.هر رابطه ای هم یه جوره.
    عقایدم با هم فرق میکنه.تو بخش مشاوره که آدم عقیده ی خودشو القا نمیکنه عزیزم.
    منم خوشحال میشم نظرتو بدونم

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    45
    Array
    سلام آقای عادل این اصلا مثلثی نیست

    یه n ضلعی نامنتظم هستش که دامنه اضلاعش به تعداد دلهای آلوده ست،دوست محترمتون که اول داداش دوست دخترتون بودن بعدا شدن عشقشون همون اول درست گفتن که از این رابطه کنار برید.چرا وقت تلف میکنی؟؟؟؟


    خودش رو نمیکشه مطمئن باش نمایشه ولی اگه هم کشت لابد عمرش به دنیا نبوده شما مسئولش نیستی

  14. 5 کاربر از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 02 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط adel na نمایش پست ها

    عزیزم مگه داری داستان س*ک*س*ی می خونی که خدا ببخشتت
    رابطه جنسی بخشی از هر رابطه ایه.چه ازدواج چه دوستی.حالا شما باید اینو درک کنی.هر رابطه ای هم یه جوره.
    عقایدم با هم فرق میکنه.تو بخش مشاوره که آدم عقیده ی خودشو القا نمیکنه عزیزم.
    منم خوشحال میشم نظرتو بدونم
    منظورم شخص شما نبودی ... کلا پسرای دور و برمون رو گفتم
    خدا لعنتشون کنه ... چه خوب این ماهواره تاثیر گذاشته رو جوونا ...
    دوتا پسر سر یه خانوم دعوا میکنن زیرآب همو میزنن و هر کدوم با اطلاع از وجود و رابطه دختر با رقیبشون سعی میکنن اون دختر رو به سمت خودشون جذب کنن ...

    برادر من عقاید و افکارت اشتباهه ...
    اگه یه زندگی سالم و همراه با خوشبختی میخوای لینک هایی رو که آقای خاله قزی معرفی کرده بخون ...
    خدا همه مون رو به راه راست هدایت کنه
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  16. 6 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    Darkness (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 01 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), نازنین2010 (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  17. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    اولا من اقا هستم نه خانوم

    اینکه آدمه سستیه من قبول دارم.اما خب قبلا خیلی بچه بوده الان یکم عاقل شده.
    الانم به گفته ی خودش کسی غیر از من رو نمی خواد من خودم شک دارم خیلی محکم و مسلم هم گفت.الانم فقط پسر دایشه که من می ترسم احساسه دوست داشتن بهش داشته باشه.و فکر می کنم داره چون اولین رابطش بوده.به نظرت چطوری از این قضیه مطمئن شم؟
    آب نمکم نیستم همین الانشم کیس هست دم پرم
    خیلی هم به این فکر نکن که بچست اتفاقا برعکس اونی که فکر میکنی خیلی هم بزرگه و خوب بلده چیکار انجام بده

    دختری که با یه پسر خیلی راحت رابطه جنسی برقرار میکنه مطمئن باشی با بقیه هم حداقل دوستی و رابطه را تجربه میکنه مگه اینکه اینگونه روابط برات مهم نباشه که اونوقت دیگه بخودت مربوطه

    بهت تبریک میگم کیس دورو برت زیاده آفرین یادم باشه بگم جایزه نوبل رو بهت بدن

    خانومه محترم خیلی از این دوستی ها به ازدواج ختم میشه دیگه این یکی از اصلی ترین راه های ازدواج دیگه آشنایی پیشین نمیگم بهترین راه.
    منم قصدم ازدواج بوده حالا الان ولی شک کردم بهش.اونم همینطور در مورد خودکشیو این حرفا من میدونم اینا همش مسخره بازیو لوس کردنه اما دوس ندارم اینقدر بهش آسیب وارد شه دوس دارم حدااقل با کم ترین آسیب جدا شیم چون اون به من وابستگی داره
    عذر میخوام میشه بگید از کجا به نتیجه رسیدید که خیلی از این رابطه ها به ازدواج ختم میشه؟آیا نظرسنجی کردید یا از موسسه معتبری این امار را دریافت کردید؟
    بعدشم شما لازم نیست به این فکر کنی که ایشون چقدر آسیب میبینه قبل اینکه توی این منجلابی که درست کرده فرو بری خودتو بکش بیرون.

    و در اخر مهمترین قسمت

    آهای خانومای محترم که ما هرچی حنجرمون را پاره میکنیم میگم نکنین بازم کار خودتون رو میکنین و میگین این با بقیه فرق داره و این دوسمون داره و دست نمیزنه و میاد خواستگار یو هزار تا بهونه دیگه میارید بیایید تحویل بگیرید

    رابطه جنسی بخشی از هر رابطه ایه.چه ازدواج چه دوستی.حالا شما باید اینو درک کنی.هر رابطه ای هم یه جوره.
    اونوقت اگه خواهر مادر خودت باشه و این رابطه را داشته باشه دوست عزیز بنظرت ایراد نداره؟

    پ.ن: انصافا راست گفتن توی دین هم ذکر شده مردان و زنان از جنس خودشان برای خودشان آفریدیم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  18. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Darkness (پنجشنبه 02 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 06 مرداد 93), setare sorbi (چهارشنبه 01 مرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 11 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), نازنین2010 (پنجشنبه 02 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمی دونم دوسش دارم یانه!؟؟ و البته اونم منو دوست داره!؟؟
    توسط ramin_ad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 00:16
  2. احساس شک دارم نیازمند کمک(ادامه تاپیک های بی وفا)
    توسط بی وفا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: شنبه 04 آبان 92, 11:31
  3. پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 92, 02:53
  4. * کمک در مورد یه رابطه پیچیده!!!
    توسط Dr.jak در انجمن تردید در ارتباط دختر و پسری
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 مرداد 89, 09:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.