به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    141

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    انتخاب : فراموشی یا شجاعت

    سلام به عزیزان
    پسری هستم ترم اخرلیسانس نرم افزار یک دانشگاه سراسری.متولد 1372
    یک سال هست که با دختری از هم کلاسی های هم رشته ای رابطه ی احساسی فقط از طریق نگاه کردن داشته ام(مطمئن باشید بیشتر از نگاه معمولی).شروع با ایشون بوده چون من اصلا در این وادی ها نبوده ام و فقط تمرکز به کارودرس داشته ام.اما اکنون بسیار به ایشون فکر میکنم و با دیدن حرکاتشون احساس میکنم دقیقا همونی هست که میخام.و وقتی ایشون حضور دارن من ناخواسته تپش قلب می گیرم.اما به دلایل مشکلاتی که وجود داشت از همان اول تا الان هیچ حرکتی نکرده ام با با وجوداین که نه ترسی از مساله ای داشته ونه مشکل در برقراری ارتباط ونه چیز دیگری.مشکل من انتخاب بین رفتن ونرفتنه.

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    من:
    1-یک سال از ایشون کوچکتر هستم اما رفتارم بزرگتر از دوستانم هست به طور معمول(یک سال رو جهشی خوندم وسال اول هم دانشگاه قبول شدم)
    2-سربازی معاف شدم با سه برادری.
    3-من می تونستم از سال سوم درامد خیلی خوبی رو داشته باشم اما چون تصمیم به اپلای گرفتم کار تخصصی رو رها کردم و رفتم دنبال مقاله وتحقیق و ساختن روزمه واسه اپلای.یعنی الان توانایی کاروپول ندارم.چون دیگه وقت نذاشتم واسه یادگیری اون تخصص ها.
    3-به خودم قول داده بودم تا تکلیف درس وکارم مشخص نشه دنبال احساساتم رو نگیرم یا به قول یکی از بزرگای عزیز این سایت وقتی شرایطش رو نداری دمیدن در تنور احساسات ممنوع (این مورد هم نمیدونم چرا اینطوری شد.من سرم پایین بود همیشه :(( )
    4-خونوادم تحصیل کرده و خوب هستند اما مشکلاتی هم دارندکه با اوضاع این جامعه تقریبا طبیعیه.مسائل مالی و ...
    5-میخام که خنده ی زیبای رو لبش مال من بشه.با لبخندش ارامش میگیرم.
    6- یه جورایی خوشتیپم خخخخ.خودم نمیگم بقیه میگن.درسم قویه.مقام هایی دارم.بین دوستان پسر محبوبیت معمولی دارم.با دختر ها رابطه سنگین معمولی در حد درس و پروژه دارم.

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    دختر:
    1-زیبا (از نظر من خیلی)
    2-ارایش میکنن همیشه اما رفتارشون سنگینه و از سبک صحبت هاشون معلومه که با درک وشعور هستن حتی نسبت به بقیه دخترهای ورودی ما.
    3-با دو تا از پسر ها دیدم که مدتی بودن و حتی با یکیشون قرار ازدواج گذاشتن اما بدلیل اعتیاد پسر قضیه منتفی شده.
    4-هیچکدوم از اون دو پسر از نظر من ویژگی های مردونه و یا حتی پسرونه نداشتن متاسفانه و من نمیدونم که همچین خانمی چطور همچین پسرایی رو انتخاب کرده بودن.اون پسرها میدونم که با دخترهای دیگه رابطه جنسی داشتن البته نه با ایشون.این موضوع نگرانم کرد.
    5-بین دوستان دخترشون محبوب و اجتماعی هستن.
    6-احتمالا خونوادشون از نظر ازادی از خونواده ما راحت تر باشن.من مشکلی ندارم چون قراره زندگیم اونور اب باشه و این مسائل فقط مال اینجاست...
    مشکل :
    من یا یک سال دیگه یا سه سال دیگه از ایران میرم.یعنی ایشون باید این مدت رو واسه من بمونه درحالی که به راحتی میتونم بگم لایق خیلی از من بهتر هاهستن و رو زمین نمیمونن.
    یکی میگه بری شهر خودت همه چی رو فراموش میکنی.ولی من نگرانم.شبا نمیخام بخوابم چون دوست دارم بهش فکر کنم.صبح با فکرش بیدار میشم.
    یکی میگه برو جلو که اگه نری بعدا حسرت میخوری.از این هم می ترسم.
    خودم میگم این یک سال یا سه سال بگذره اگه خدا بخواد اونو واست نگه میداره بعدمیری دنبالش.ولی میدونم ایشون خواستگارای زیادی خواهند داشت.
    میدونم خونوادم مخالفت خواهند کرد.حق هم دارند.بدون کار نمیشه رفت جلو.
    بسیار پشیمونم که ازمون ارشد رو به خاطر این که ایشون همیشه جلوی چشمام بوده خراب کردم.نه به خاطر این که یک سال میمونم پشت کنکور.به خاطر این که اگه ارشد رو خوب داده بودم وضعیتم ثبات بیشتری داشت و الان میتونستم پا پیش بگذارم.
    خدایا گناه من بابت گریه های شبونه ای که بهم هدیه دادی چیه؟چرا وقتی شرایطشو نداشتم منو درگیرش کردی؟
    یک ماه بیشتر وقت ندارم اونم همش تو امتحاناس.
    میدونم که ایشون هم از من بدشون نمیاد.
    لطفا راهنماییم کنید دوستان گرامی.

  2. کاربر روبرو از پست مفید man-bedoone-sahar تشکرکرده است .

    فدایی یار (شنبه 28 تیر 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دوست عزیز

    شما بیست و یک ساله هستید.توی سنی که هستی و توی جو دانشگاه این حالت ها عادیه و رخ میده بنظرم شما بشین و به درست برس و هرچه زودتر یه شغل خوب پیدا کن وقتی پس اندازت به حداقل رسید یا یه شغل با درآمد مناسب پیدا کردی پا جلو بزار.چون بدون داشتن شرایط کمتر دختری حاضر به ازدواج میشه

    جمله پایین را خودت دوباره بخوان:

    با دو تا از پسر ها دیدم که مدتی بودن و حتی با یکیشون قرار ازدواج گذاشتن اما بدلیل اعتیاد پسر قضیه منتفی شده.

    چرا داری ماست مالی میکنی بگو دوست پسر داشته دوتا اونم توی دانشگاه فقط و اونایی که من ازشون اطلاع داشتم

    داداش من فدات شم بشین سر درسات واسه ازدواج کردن کلی وقت هست فعلا درسات مهمتره بزار شخصیتت شکل بگیره معیارهای ازدواجت شکل بگیری و واسه زندگیت هدف پیدا کنی قدم جلو بزار نترس اتفاقی نمیوفته و ایشونم ازدواج نمیکنن.گرچه با معیارهایی که شما داری مطمئنا بازم با خانوم هایی آشنا میشی مثل ایشون

    ایشالله درستو میخوانی یه کار خوبم پیدا میکنی شایدم قسمت شد بری اونور آب شرایط فرق میکنه موقعیتت فرق میکنه اونوقت یه انتخاب خوب میکنی ایشونم احتمالا تا آنموقع مجرد باقی میمونن.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : یکشنبه 04 خرداد 93 در ساعت 16:22

  4. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 خرداد 93), man-bedoone-sahar (یکشنبه 04 خرداد 93), pasta (دوشنبه 05 خرداد 93), salehe92 (یکشنبه 04 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 04 خرداد 93), بانوی آفتاب (سه شنبه 19 اسفند 93), شیدا. (یکشنبه 04 خرداد 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    یعنی همه این فهمیدگی و طرز فکر و ... رو از نگاهشون فهمیدید ؟
    برادر من مردم چند ماه با هم صحبت می کنن و هنوز نمی تونن راجع به هم نظر قطعی بدن بعد شما با نگاه به این همه نتیجه رسیدی ؟
    شما فقط از ظاهرشون خوشتون اومده اعم از چهره ، خندیدن ،طرز آرایش ، طرز لباس پوشیدن و ...
    اما زندگی خیلی فراتر از این حرفاست ...
    دیدم از بعضی مسائل خیلی اسون گذشتید مثل
    احتمالا خونوادشون از نظر ازادی از خونواده ما راحت تر باشن.من مشکلی ندارم چون قراره زندگیم اونور اب باشه و این مسائل فقط مال اینجاست...
    نه این مسائل فقط برا اینجا نیست ....
    به تناسب مکانی که هستید و امکانات و آزادی ها هم رفتار ایشون هم واکنش شما مهمه.
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  6. 9 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 خرداد 93), hanie_66 (سه شنبه 06 خرداد 93), khaleghezey (یکشنبه 04 خرداد 93), man-bedoone-sahar (یکشنبه 04 خرداد 93), pasta (دوشنبه 05 خرداد 93), salehe92 (یکشنبه 04 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 04 خرداد 93), بانوی آفتاب (سه شنبه 19 اسفند 93), شیدا. (یکشنبه 04 خرداد 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام

    من یا یک سال دیگه یا سه سال دیگه از ایران میرم
    خودم میگم این یک سال یا سه سال بگذره اگه خدا بخواد اونو واست نگه میداره بعدمیری دنبالش
    اینکه توقع داشته باشید ایشان 1 تا 3 سال منتظر شما باشند اصلا منطقی نیست
    و جز ضرر چیزی برای هیچ کدام شما دو نفر ندارد......
    تاپیک زیر را حتما ببینید.... نسبتا مشابه شما است......
    http://www.hamdardi.net/thread-33460.html

    معیارهای شما قبل از اشنایی با ایشان و یا بهتر است بگویم با حذف احساسات کنونی تان واقعا چیست؟
    ویژگی هایی که شما از این خانم نام بردید فقط مربوط به ظاهر ایشان و بس. و اینکه قبلا دوست پسر داشتند و انهم با افرادی که شما نمی پسندید و میشه این را نکته منفی برشمرد.....
    به جز اینها میشه نقاط قوت این خانم را ذکر کنید؟
    از کجا معلوم که ایشان نیز قصد مهاجرت داشته باشند؟ ایا نظرشان را در این مورد میدانید؟
    وقتی شما پذیرش بگیرید ایا همزمان با شما مقدمات مهاجرت ایشان هم فراهم می شود و با هم میروید و یا باز هم ایشان باید اینجا بمانند و بعد از شما بیایند؟
    شما دقیقا چند درصد قصد رفتن دارید؟ چون به ارشد هم اشاره کردید؟

    ببینید اگر اینده تون را دوست دارید با اراده هر چه تمام تر جلوی احساساتتون بایستید و با منطق 2 موضوع را بررسی کنید
    1) ایا ایشان با معیارهای شما تناسب دارند؟
    2) ایا شما الان امکان خواستگاری از ایشان را دارید یا خیر؟
    اگه نه با زندگی و جوانی تون بازی نکنید
    طبق توضیحاتی که دادید اینده خوب و درخشانی دارید پس بهتر راحت زندگی تون را خراب نکید و بعد افسوس ان را بخورید.

    احتمالا خونوادشون از نظر ازادی از خونواده ما راحت تر باشن.من مشکلی ندارم چون قراره زندگیم اونور اب باشه و این مسائل فقط مال اینجاست...

    نه این مسائل فقط برا اینجا نیست ....
    کاملا با زندگی موفق موافقم.... اگه بدون لحاظ احساس تون بخواهید به این موضوع نگاه کنید باز هم همین نظر را دارید؟؟؟

    بسیار پشیمونم که ازمون ارشد رو به خاطر این که ایشون همیشه جلوی چشمام بوده خراب کردم
    لطفا چشمانتون را باز کنید و اجازه ندهید در اینده بیشتر پشیمون بشید.

    موفق باشید
    ویرایش توسط salehe92 : یکشنبه 04 خرداد 93 در ساعت 16:47

  8. 6 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 04 خرداد 93), khaleghezey (یکشنبه 04 خرداد 93), man-bedoone-sahar (یکشنبه 04 خرداد 93), pasta (دوشنبه 05 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 04 خرداد 93), شیدا. (یکشنبه 04 خرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    141

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از خاله قزی(عم قزی بیشتر میاد بهتون فک کنم خخخ)و زندگی موفق.
    در حالت کلی بله درست میگید اما :

    -------------------------------------------------------------------------------------
    خاله قزی عزیز:
    1-بحث کار و پول نیست چون اون دونفر هم نداشتند.منم اگه میخاستم میداشتم.تاالان حدو15میلیون پروژه رد کردم که هرکدوم چند تا دیگه پروژه همراهشون بود.هدفم از اپلای چیزایی مهمتری بوده که قید پول رو زدم.با خیلی از مسائل زندگی اینجا مشکل اساسی دارم خوو.تاثیراتی که مردم اینجا روی زندگی ما دارن و هزار تا مساله ریز و درشته دیگه که حتما شما بهتر از من میدونید و نمیخام بازش کنم.اگه لازم بشه میگم.ببینید مسائل مالی خونواده ما رو به رشده خداروشکر.مثلا برادرم رو یکی از پروژه هایی داره مدیریت میکنه که حدود 700 میلیارد تومان سرمایه اون پروژه هست.البته ایشون کارش درسته به من چه خخخخخخخ :)).من دوست ندارم از پل یکی دیگه به جایی برسم.باید همشو خودم بسازم.
    2-من به فکر ازدواج نبودم که حالا سن کمم باعث بشه که بخام بعدا بهش فکر کنم.الانم که با قصد ازدواج به ایشون فک میکنم چون تنها راه درست رابطه دختر و پسر رو با هدف ازدواج میبینم.
    3-همین طوری نمیشه بگیم که چون دوست پسر داشته پس مشکل داره.اینو وقتی بفهمم که هدفش از دوست پسر داشتن چی بوده و چطوری بوده میتونم نظر بدم.که لازمش اینه که برم جلوتر و بشناسمش.
    4-این جمله یعنی چی؟
    گرچه با معیارهایی که شما داری مطمئنا بازم با خانوم هایی آشنا میشی مثل ایشون.
    یعنی معیارام مشکل دارن ایا؟ایا منظورتون اینه که اون خانم مشکل دارن دوباره ایا؟
    5- من مشکلی ندارم که اگه ایشون با معیار های من یکی نبودن یا حتی من رو قبول نداشتن ازشون دل بکنم.مشکلم اینه که میخام برم جلو تا با چشام ببینم که به هر دلیلی ما به هم نمیخوریم.نه این که چیزی که حالا حتی از دور به چشمم عالی میاد رو همینطوری بدون امتحان رد کنم.شما تضمین میدی چند سال دیگه حسرتشو نخورم؟

    -------------------------------------------------------------------------------------
    زندگی موفق گرامی:
    1-دوست من بله از روی نگاه نبوده.خیلی به جملتون خندیدم.وقتی یه سال همه حرکاتشو زیر نظر داشته باشی شاید بشه.درضمن من نمیگم ایشون کامل هستن.میگم فک میکنم واگه مساله ای هم هست، باید بهم ثابت شه وهمینطوری از دور نمیتونم رد کنم .تهش میرم اشنا میشم باهاشون و بعد میفهمم که بهم نمیخوریم.مارو به خیر وایشون به سلامت.ولی میدونید به کسی تمام روز رو فک کنید و نرید جلو یعنی چی؟وقتی هر از چند وقتی نمی بینمش به خودم بدو بیراه میگم که چرا دنبالشی؟ولی وقتی مثلا می بینمش همه چواب هامو پیدا میکنم جالبه نه.ولی دردناکه...
    2-از نظر من اگه روابط ایشون با دوستان پسرشون به منظور ازدواج بوده مشکلی نداره.خودم هم دوست داشتم همچین روابطی با دخترها داشته باشم اما نخاستم ونرفتم.
    3-چرا همه حمله می کنید اخه.فک نمی کردم این همه مساله منفی باشه داخلش.
    مساله اون نیست فعلا.مساله سر شرایط من و مرحله ی اوله.هنوز به مرحله ی ایشون نرسیدیم که ایشون رو کامل بشناسیم که.بله ایشون میتونه خیلی چیزها باشه و خیلی چیزها نباشه.فعلا مشکل من خودم هستم.
    خیلی راحت میگید که فراموشش کنم.اگه راحت بود سوال نمی کردم که.
    ولی حق من نبود که اینطوری درگیر بشم :((
    دوستون دارم خیلی.کاشکی میشد ماهم جواب لطفتون رو یه جوری بدیم:))

    - - - Updated - - -

    دوست عزیز صالح92 بسیار منطقی بحث کردید.
    دقیقا همونی که تودلم بود رو گفتید و پرسیدید.
    معیار های من چیه؟همون معیار های شماست؟تعادل توی همه چی.فهم وشعور و واکنش مناسب توی شرایط سخت.عاقلانه تصمیم گرفتن .اخلاق.دین
    اخ که حرف دلم رو گفتی عزیز.ایا اونم مهاجرت میکنه؟ایا شرایط اپلای واسه اونم فراهمه؟
    نوچ امکان خواستگاری اصلا و ابدا نیست.
    من صددرصد میرم .ارشد هم فقط برای تقویت رزومم هست واسه ان شاءا... top 10 یا top 100
    اما برگشتنم احتمالش کمه.حالا اونموقع بهش فک میکنم:))
    قربون همتون که انقد گلید خداااااااا.....

  10. کاربر روبرو از پست مفید man-bedoone-sahar تشکرکرده است .

    salehe92 (یکشنبه 04 خرداد 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    مجدادا سلام

    -احتمالا خونوادشون از نظر ازادی از خونواده ما راحت تر باشن.من مشکلی ندارم چون قراره زندگیم اونور اب باشه و این مسائل فقط مال اینجاست...
    تعادل توی همه چی.فهم وشعور و واکنش مناسب توی شرایط سخت.عاقلانه تصمیم گرفتن .اخلاق.دین
    به نظرتون اینجا تناقض وجود نداره؟

    نگفتید که با شناخت فوق العاده کم و ناچیزی که تا همین حالا پیدا کردید چه قدر ایشان با معیارهای شما تناسب دارند؟

    نوچ امکان خواستگاری اصلا و ابدا نیست.
    با این پاسخ اصلا جای بحثی باقی نمی مونه.....
    ان تاپیک را حتما بخونید.... و ببینید چه قدر ان اقا الان دارند اذیت می شوند.... چرا که خانمی که مدتی صبر کرده بودند دیگر صبرشان به پایان رسیده و رفته اند.......
    با سلام
    اشتباه شما این بوده و اکنون هم هست که دل به کسی می بندید که تعلقی به شما ندارد. عاشق کسی می شود که در تعهد شما نیست.
    شما مانند کسی هستید که بدون سند زدن یک زمین ، می رود و درون آن همه سرمایه احساسی خود را خرج کرده و چند برج چند طبقه ایجاد می کند. و حالا یا باید تخریب کند یا واگذار.

    لطفا مقاله ای را که سالها پیش برای هزاران هزار نفری که چون شما وارونه به قضایای ازدواج وارد می شوند داشته ایم بخوانید :(
    امیدوارم که مشکل شما تجربه ای شود هم برای خودتون
    و هم برای دیگران که این پست را می خوانند.)
    اگر شرایط ازدواج ندارید.........(دمیدن در تنور احساسات ممنوع)
    این بخشی از پاسخ مدیر همدردی به ایشان است... اگر مایل بودید ادامه اش را بخوانید کلیک کنید

    و بهتر دست از احساسی عمل کردن بکشید و اگر مایل بودید نام کاربری دیگری را انتخاب کنید تا شما را به یاد ایشان نیندازد و از طریق تماس با ما اطلاع دهید تا تغییرش دهند...

    و در انتها باید بگویم که صالحه هستم.

    و طبق قوانین کاربران فقط سه پست در روز می توانند ارسال کنند.... پس می خواهید صبر کنید تا دوستان دیگر نیز نظرشان را بفرمایند و بعد اگر موردی بود بفرمایید.

    موفق باشید.
    ویرایش توسط salehe92 : یکشنبه 04 خرداد 93 در ساعت 17:56

  12. 3 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    man-bedoone-sahar (یکشنبه 04 خرداد 93), pasta (دوشنبه 05 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 04 خرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    141

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    صالحه خانم عزیز
    ممنونم
    تاپیک رو خوندم .البته تنها نکته ی مشترکمون با ایشون نبودن شرایط مناسب برای ازدواجه.
    ببینید من منطقی هستم خب؟در واقع از اول میدونستم که جواب دوستان چی خواهد بود اما گفتم شاید بازم راه دیگه ای باشه.
    در عین حال که به شدت ایشون رو میخام درعین حال که 6 ماهه جلوی چشمامه،درعین حال که بچه نیستم اما شبای زیادی واسش چشام خیس بوده، اگه تا یک ماهه دیگه به هر دلیلی کاری از دستم بر نیاد ایشون رو به طور کامل از ذهنم پاک میکنم.
    گرچه خیلی خیلی سخته باور کنید سخته.
    اما معیار های مهم تری از خودم توی زندگیم دارم مثل خونوادم که علتش رو اینجا نمیگم چون تا همینجا که همه چی خوب بود گفتید
    نه چه برسه به یه سری مشکلاتی که از نظر من خیلی بزرگه و مربوط میشه به خونوادم و نیاز اون ها به کمک های من.
    احساس میکنم توی این یه سالی که این احساس رودارم خیلی رشد کردم.چون خیلی سختی کشیدم و به قبل از اون دوران که فکر میکنم می بینم چقد بی ارزش بوده فکرام.
    عشق من به ایشون بسیار پاک بوده و نسبت به دیگرانی که دوست پسر یا دوست دختر هم میشن خندم میگیره و فک میکنم که اونها کمترین سطح از علاقه و دوست داشتن رو درک کردن.
    البته بعد از این قضیه هم انگیزه ای جز خونوادم واسه ادامه ندارم.جدی میگم.مگه این که به گفته ی شما زمان حلش کنه.
    تا اینجای زندگیم تنها چیز زیبایی که تو عمرم دیدم همین حس بوده به ایشون.
    اره گویا مسیر ما به همدیگه راهی نداره.باشه هرجا میره ارزوی من واسه خوشبختیش اونو در بر می گیره و اون نخواهد دونست که این خوشحالی و شادی اون از چه بابته...
    میرم به سمت حذف کردن اون.امیدوارم به حذف خودم منجر نشه.......
    خداکنه که بارون بباره اخه تورو به یاد من میاره

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    درود درود درود
    خانمهای محترم تالار یک سوال اساسی دارم
    شما معتقدید که مردها نباید از روی ظاهر عاشق کسی بشن و از طرف مقابل خواستگاری کنند (اصل اول همه خانم ها)
    بعد معتقدید که مردها باید اخلاق و رفتار یک دختر رو ببینند و عاشق اخلاقیات و خلق و خو و شخصیت یک خانم بشند نه ظاهر (اصل دوم همه خانم ها)
    اما در کنار این موارد معتقدید که پسر نباید راه دوستی را در پیش بگیرد و باید از طریق سنتی و بصورت رسمی از شما خواستگاری کند (اصل سوم نیوتن ... 100 درصد موافقم )
    بنظرتون میشه اون پسر بدون اینکه با دختر دوست باشه و مدتی با هم باشن عاشق رفتار و اخلاقیات دختر بشه
    ؟؟؟
    این سه حالت و فرض تواما ممکن نیستند!!!!!!!!!!

    من فردی هستم که نسبت به ایرادات دوستی و اشتباه بودن اون کاملا مثل شما فکر میکنم اما نسبت به دو اصل دیگه 180 درجه با شما مخالفم

    فرضا وقتی من یک دختر رو در خیابون میبینم و حس میکنم ظاهرش همون چیزیه که مد نظر منه و بواسطه پوششی که داره و آرایشش و سایر مسائل تا حدودی حدس میزنم که جایگاه اجتماعی و فرهنگی و مذهبی خودش و خانوادش در چه حدیهو حتی در خصوص سنش و اینکه از لحاظ تفکرات به هم میخوریم تخمین میزنم
    بعد به خواستگاری طرف مقابل میرم و جایگاه خودش و خانوادش رو یک بررسی اولیه میکنم اگر همون چیزی بود که به من میخورند در دوران آَشنایی که به نظرم حداقل 6 ماهه سعی میکنم خلقیات طرف مقابل رو بسنجم
    و در نهایت ازدواج و ...

    لطفا انقدر این موضوع رو پیچیده نکنید

    هر پسری میگه من از ظاهر یه دختر خوشم اومده و فکر میکنم همسر ایده آل منه فوری دلسردش میکنید
    خوب پس باید از چه چیزیش خوشش بیاد که پا پیش بذاره (همینجا یه نکته کنکوری بگم:در این جمله واج آرایی حرف شین رخ داده است )

    وقتی دوستی رو منع میکنیم چطوری میتونیم از پسرا انتظار داشته باشیم که بواسطه اخلاق طرف مقابل پا پیش بذارن

    نمونه زنده این موضوع خانم صبوری هستند که گفتند سر کار برخورد خشک و رسمی دارند و حتی عصبانی شدند و ...

    لطفا توقع نشدنی و غیر ممکن از دیگران نداشته باشید
    ویرایش توسط معاون کلانتر : یکشنبه 04 خرداد 93 در ساعت 20:41

  15. 3 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    man-bedoone-sahar (یکشنبه 04 خرداد 93), pasta (دوشنبه 05 خرداد 93), پونیو (یکشنبه 11 خرداد 93)

  16. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پسرها در روابط دوستی دنبال این نیستند که عاشق اخلاقیات دختری شوند. هدف از روابط دوستی را همه می دانند. در این روابط همه چیز هست به جز عشق. آن چیزی هم که این افراد عشق می نامند فقط یک حالت انگیزشی معطوف به هدف است نه یک عاطفه خاص و در مغز آنها حالتی شبیه به اختلال وسواس فکری عملی و اعتیاد رخ میدهد. همان فرایندها تکرار می شود در همان ناحیه مغز. این بهترین حالتش است. بیشتر پسرها دنبال ارضای نیازهایشان هستند و الان بیشتر پسرهایی که وارد این روابط شده اند فقط با یک دختر رابطه ندارند. عشقی که شما می گویید بیشتر بعد از زندگی مشترک شکل می گیرد و بستگی به شخصیت زوج ها دارد. قبل از ازدواج یک علاقه دقت کنید علاقه نه عشق لازم است.

  17. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), salehe92 (یکشنبه 04 خرداد 93)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    با سلام

    بنظرتون میشه اون پسر بدون اینکه با دختر دوست باشه و مدتی با هم باشن عاشق رفتار و اخلاقیات دختر بشه؟؟؟
    در ابتدا قرار نیست عاشق بشوند بلکه قرار اشنا بشوند.

    فرضا وقتی من یک دختر رو در خیابون میبینم و حس میکنم ظاهرش همون چیزیه که مد نظر منه و بواسطه پوششی که داره و آرایشش و سایر مسائل تا حدودی حدس میزنم که جایگاه اجتماعی و فرهنگی و مذهبی خودش و خانوادش در چه حدیهو حتی در خصوص سنش و اینکه از لحاظ تفکرات به هم میخوریم تخمین میزنم
    بعد به خواستگاری طرف مقابل میرم و جایگاه خودش و خانوادش رو یک بررسی اولیه میکنم اگر همون چیزی بود که به من میخورند در دوران آَشنایی که به نظرم حداقل 6 ماهه سعی میکنم خلقیات طرف مقابل رو بسنجم
    وقتی فردی را در خیابان ببینید، خیر امکان اشنایی با اخلاق و منش و شخصیت دختر خانم وجود ندارد.
    ولی هنگامیکه با خانمی در محیط دانشگاه اشنا می شوید علاوه بر ظاهر با طرز فکر و گفتار و رفتار ایشان نیز تا حدی، حتی خیلی کم اشنا می شوید و همچنین می توانید از علاقه و استعداد و اهداف تحصیلی ایشان نیز تا حدی اطلاع کسب کنید و اگر پسندیدید، به طور رسمی جهت اشنایی بیشتر اقدام فرمایید.
    ایشان در دانشگاه اشنا شدند، انتظار می رود که علاوه بر ظاهر، دیگر نقاط قوت ایشان را هم دیده باشند....

    از اقایان اطلاع ندارم که چه قدر ظاهر برایشان اهمیت دارد ولی بعنوان یک دختر ظاهر را معیار اول برای انتخاب اصلا نمیدانم و فکر نمی کنم که صرفا با دیدن ظاهر فرد امکان کسب اطلاعات کافی فراهم شود....همچنین به نظرم با ظاهر میشه سازش کرد ولی با اخلاق بد اصلا.

    هر پسری میگه من از ظاهر یه دختر خوشم اومده و فکر میکنم همسر ایده آل منه فوری دلسردش میکنید
    خوب پس باید از چه چیزیش خوشش بیاد که پا پیش بذاره
    http://www.hamdardi.net/thread-9311.html
    این تاپیک را ببینید.... موارد مشابه در انتخاب دختر هم صدق می کنه.....

    و از مدیرهمدردی بابت ارسال این پست عذرخواهی می کنم....
    جناب معاون کلانتر جهت ادامه بحث باید به انجمن ازاد مراجعه کنیم.....

    جناب "من بدون سحر" اگر مایل بودید این کتاب را هم مطالعه بفرمایید.
    http://www.hamdardi.net/thread-33505.html

  19. 2 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), man-bedoone-sahar (دوشنبه 05 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 27 مرداد 97, 08:50
  2. روش های جلب اطاعت
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 96, 19:08
  3. 48 ساعت تا طلاق کمک کنید
    توسط ehsan67 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 11 مرداد 92, 01:37
  4. * ساعت 21 را فراموش نکنیم *
    توسط lord.hamed در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 تیر 92, 22:55
  5. مرکز خدمات مشاوره ای صنعت نفت
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی سایت های روانشناسی،مشاوره ازدواج و خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 28 دی 86, 13:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.