به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقا سهیل
    از خواندن پستهاتون ناراحت شدم.

    البته من فکر نکنم اون خانم به این زودی صرف چند روز عقد کرده باشه.چند روز پیش به شما گفته بیایید؟
    پدرشون از ماجرای شما آگاهی داشتند یا بویی برده بودند؟

    به نظرم فعلا زود قضاوت نکنید.
    اگر میشه دنبال شماره تلفن باشید.مثلا از طریق دانشگاه و...

    راستی از کجا مطمئنید ایمیلتون را نخوندن؟

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  2. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 02 خرداد 93), شیدا. (جمعه 02 خرداد 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    82
    امتیاز
    687
    سطح
    13
    Points: 687, Level: 13
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 205 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا سهیل:
    پسر خوب از تشر من ناراحت نشو. وقتی یه نفر توی تردید دست و پا میزنه باید یه جوری تا فرصت از دست نرفته به خودش آوردش. همیشه کمک کردن توی دلداری دادن نیست. ببین من مطمئنم نه طرف مقابل شما که دختر متعهد و پایبندی بوده و نه هیچ دختر دیگه ای توی 3 روز عقد نمیکنه و شما باز داری عقب نشینی میکنی. اصلا کی گفته هر خواستگاری قراره به ازدواج برسه؟ شما باید به خاطر اینکه به اون خانوم ثابت کنی که اشتباه نکرده در مورد شما هر جور هست به پدرش زنگ بزنی و شرایطتو بگی. حالا دیگه تصمیم با خودشون که بهت مهلت بدن و کمکت کنن یا نه. اینج.ری خودتم در آینده دچار حسرت نخواهی بود که هیچ کاری نکردی. موفق باشی.

  4. کاربر روبرو از پست مفید خانوم شین تشکرکرده است .

    m.reza91 (جمعه 02 خرداد 93)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    1,016
    سطح
    17
    Points: 1,016, Level: 17
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,066

    تشکرشده 121 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون مصباح الهدای عزیز - ممنون جواب میدین - ممنون دلی دارین که می تونن باش کمک کنید و همدرد باشن
    نمی دونم چرا بیشتر از 3 پست نمیشه گذاشت اینجا دفعه قبل خیلی اذیت شدم چون سریع سه تا رو نوشتم و نشد جواب دوستان رو بدم
    ------------------------------------------------------------
    پس کامل و مفصل جواب می دم سوالا رو
    ------------------------------------------------------------

    آره همیشه می گفت بیا - چند روز قبل که سه چها روزم نشده خیلی خیلی اصرار کرد که خاستگار دارم - یعنی اومده بودن!!
    اصرار کرد بیا با بابام حرف بزن - به خدا موندم جوابش چی بگم!! م نکه هنوز کاری نداشتم - خونوادم 1000 کیلومتر فاصله دارن تا خونه اونا منم 700 کیلومتر فاصله دارم کلا یه شهر دیگم - چی می گفتم به پدرش؟؟ البته اینا رو برا اون لحظه می گم که یهویی شد و نمی دونستم چی بگم و اومدم اینجام کمک خاستم ولی دیر شد - با این شراطم که خراب خرابه بازم تصمیمم گرفتم به پدرش بگم ولی دیر شده بود دیگم جواب نداد
    ---------------------------------------------------------
    مادرش رو مطمئنم یدونه - به مادرش گفته بود تا هم حرف دلش به یکی گفته باشه هم نزار دیگه کسی بیاد خاستگاری
    ولی طول کشید - می گفت مادرم میگه پس چرا نمی یاد!! منم همش میگم می یاد دنبال کاره!! ولی من بدبخت مگه کارم جور میشد .
    خب دلشم بام بود و همش میگفت با هیچ کس غیر تو ازدواج نمی کنم حتی روز آخری برا همین خیالم راحت بود و دنبا ل کار بهتری بودم
    -----------------------------------
    مادرش می دونست می گفت نذاشتم پدرم بفهمه که بفهمه خیلی بد میشه - من میگفتم مگه میشه مادرت به بابات نگه همیشه میگفت نه نگفته - منم باورم شد نمی دونه
    ----------------------------------
    زود نیست برا قضاوتم ما یه احظم از هم بیخبر نبودی یه لحظه!! کجا بودی چکار کری چکار میکنی چی خوردی با کی هستی و .... همیشه سوالا ثابتمون بود از هم!!!!!!!!! الان سه روز گذشت - ازدواج کرده دیگه - عقدم نکرده باشه دیگه داره عقد میکنه.
    ----------------------------------
    خیلی دنبال شماره بودم پیدام کردم - خب کارب نداره هم از سایت هم از مخابرات رات گرفتم - اسم پدرش که میدونستم
    ولی ای خط قطعه!
    -----------------------------------
    ایمیلم نمی خونه حتی سرم نمیزنه :
    هم برا این که یه ترفندی از سایتا یاد گرتم که اگه ایمیلی خونده شه یعنی باز شه خبر میده که فلان روز چند بار باز شده و خونده شده - دو راه داره که هر دوش امتحان کردم برا همین مطمئنم نمی خون

    هم اینکه خب میشناسمش رفت که رفت - رفت تا به قول خودش دیگه مزاحمم نشه - نبود فقط هی میگفت - می دونید راستش پیام آخریش نوشته دوست دارم ولی انگار بعضی موقعها چیزای رو که دوست داریم باید ازش بگزریم تا آسیب نبینه

    همش فکر میکرد داره اذیتم می کنه به خاطر این که شرایط ازدواج ندارم و میگه می خوامت
    ---------------------------------------
    می دونم رفت - فقط کمک می خوام که الان چکار کنم اینقد اذیت نشم
    -----------------------------------------

    خانوم شین

    هیچ راهی برا پیدا کردنش ندارم - می دونم آره قبول عقد نکرده - ولی وقتی جواب نمیده و ایمیلم نمی خونه من چکار کنم؟؟
    من الان باید چکار کنم؟
    هیچ راهی نیست - خودشم می دونه هیچ راهی ندارم - می دونه دارم عذاب میکشم ولی میگه کم کم فراموشم میکنی - من می شناسمش - می دونم الانم به فکرمه و داره اذیت میشه - ولی نرفتنم خیلی طول کشید
    این طول کشیدنه باعث شد فکر کنه مزاحنه - چند باری گفت من مزاحمتم جدی نگرفتم به این نتیجه رسیده و بعد دیگه رفت - خداحافظی ام نکرد - گفت من دیگه تا آخر عمرم دو تا داداش دارم یکی تو یکی ... آرزو خوشبختی می کنم برات و ... ولی دیگه نمی تونم .
    همین
    ویرایش توسط **سهیل ** : جمعه 02 خرداد 93 در ساعت 12:04

  6. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    آقای سهیل فکر کنم اگر بخواهید بیشتر از 3 تا پست بذارید باید اشتراک بگیرید و پررنگ بشین.

    من هنوزم می گم زود به فکر فراموشی افتادین.
    دخترا دل رحم هستند.یکمی صبور باشید.بعد مدتی ممکنه بهتون زنگ بزنه. یا ایمیلش را بخونه و...
    بذارید اول کامل مطمئن شیم که هیچ امکانی وجود نداره تا بعد بهتر مسیر را پیش برید.و حسرت و شایدی در کار نباشه.

    برای آرامشتون من توصیه می کنم دعای 7 صحیفه سجادیه را با معنی بخونید.
    اگر می خواهید در تاپیک شروع چهل شب دعا به نيت رفع مشكلات دوستان همدردي. شرکت کنید.

    روی سخنم با شما نیست.چون شما تجربه کردین.می خوام به سایرین بگم:
    بچه ها ببینید حتی اگر ازدواجتون از نظر خودتون قطعی باشه و حتی اگر از انتخابتون مطمئن باشید تا وقتی که روند خواستگاری طی نشده و عقد خوانده نشده نباید دل ببیندید و امید داشته باشید.حتی اگر مطمئنید به هم می رسید.
    چون هر اتفاقی ممکنه این وسط بیفته و اگر اون اتفاق نرسیدن باشه خیلی آسیب شدیدی می بینید.و ریسک بزرگیه واقعا.
    من مطمئنم انتخاب آقای سهیل و اون دختر خانم درست بوده.تازه درست بوده و مذهبی بودن و چارچوب داشتند این طور شده.دیگه اگر کسی انتخابش غلط باشه و چارچوب نداشتنه باشه که ....

    خواهشا عزیزان از همون اول راه منطقی را پیش برید.برای قلبتون که باید فقط شریک زندگیتون توش باشه ارزش قائل بشید و ریسک نکنید. این شکست با شکست های دیگه فرق داره.
    از همون اول آشنایی را زیر نظر خانواده ها پیش برید. باور کنید می شه مدت آشنایی را زیاد کرد و با عجله تصمیم نگرفت.
    امیدوارم حداقل برای بچه های قدیمی همدردی دیگه شاهد این جور مسائل نباشیم.

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  7. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (جمعه 02 خرداد 93), شیدا. (جمعه 02 خرداد 93)

  8. #15
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    پسر خوب، رفتارهای شما اصلن در حالت عادی نیست. خیلی هیجانی و احساساتی داری رفتار میکنی. حتی از وقتی این تاپیک رو باز کردی کلی بالا و پایین داشتی.

    این خانم رو واقعا چقدر میشناسیش؟ چند بار همدیگه رو از نزدیک دیدین؟ چطور با هم آشنا شدین؟ از کجا اینقدر مطمئنی که همون کسی هست که میخوای؟

    به نظر من که شما الان در شرایطی نیستی که ازدواج کنی.


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  9. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 02 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 02 خرداد 93), شیدا. (جمعه 02 خرداد 93)

  10. #16
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط **سهیل ** نمایش پست ها
    دوستان اشتباه من چی بوده؟؟؟ اشتباه کردم می خواستم نزدیکش کار داشته باشم تا اذیت نشه؟؟ اشتباه کردم می خواستم وقتی می رم خاستگاری بگم کارم فلان شهر زیاد دور نیست همونجا می مونیم؟؟اشتباه کردم ازش خواستم صبر کنه تا یه جا نزدیکتون کار پیدا کنم تا خونودش نگن : ازهزار کیلومتری اومد آقا از یه روستا اومده هیچی ام نداره نه تازه کارم نداره تو این شهرم نه جای نه کسی!!؟ من باید چکار می کردم خب؟؟
    با سلام
    اشتباه شما این بوده و اکنون هم هست که دل به کسی می بندید که تعلقی به شما ندارد. عاشق کسی می شود که در تعهد شما نیست.
    شما مانند کسی هستید که بدون سند زدن یک زمین ، می رود و درون آن همه سرمایه احساسی خود را خرج کرده و چند برج چند طبقه ایجاد می کند. و حالا یا باید تخریب کند یا واگذار.

    لطفا مقاله ای را که سالها پیش برای هزاران هزار نفری که چون شما وارونه به قضایای ازدواج وارد می شوند داشته ایم بخوانید :(امیدوارم که مشکل شما تجربه ای شود هم برای خودتون و هم برای دیگران که این پست را می خوانند.)
    اگر شرایط ازدواج ندارید.........(دمیدن در تنور احساسات ممنوع)



    اما نکته مهم:
    از نظر مشاوره ای و تخصصی باید بگویم علیرغم همه این احساسات پاک و وابستگی شدیدی که دارید، باید بگویم امتیاز او برای شما بیشتر از سایر دخترهای ایرانی نیست. یعنی حتی اگر او ازدواج نکرده باشد، و خانواده اش هم اجازه بدهند، و حتی اگر خانواده شما هم راضی باشند. و حتی اگر بروید و خانواده اش هم پس از بررسی شما را رد نکنند، باز تازه می گویم که شما نمی توانید بر اساس آنچه که طی روابط خود از ایشون به دست آورده اید او را مناسب خود ارزیابی کنید. و لذا تازه نیاز هست از صفر شروع به بررسی او کنید. و جالب اینست که به خاطر این تعلقی که به اشتباه برای شما پیش آمده است به احتمال زیاد در پی اینکه به درستی ، هم شما او را بشناسید و هم او شما را بشناسد نخواهید بود .

    لذا از نظر بنده اساسا با از دست دادن ایشون نمی توان حتی یک ضرر برای شما در نظر گرفت. یا حتی شاید نعمتی باشد. چون ظاهرا بر اساس ادبیاتی که شما در این تاپیک دارید بسیار فردی با احساس هستید و این احساس یکی از تحریف کننده های بسیار بسیار مهم در زمان شناخت و خواستگاری هست. یعنی معمولا افراد احساسی انتخاب های اشتباهی در هنگام خواستگاری دارند که ما معمولا پیشنهاد می دهیم برای رفع این نقیصه به مشاور اعتماد کنند و به مشاوره خانواده مراجعه نمایند تا فاکتورها و معیارهای روانی، شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی، انععطاف پذیری ، تطابق فرهنگی ، مسئولیت پذیری، نحوه تصمیم گیری در خانواده ، ایفای نقش و سایر ملاکها بررسی و ارزیابی و تناسب آنها مورد توجه قرار گیرد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  11. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 02 خرداد 93), mohammad6599 (شنبه 03 خرداد 93), sara 65 (جمعه 02 خرداد 93), فرشته مهربان (جمعه 02 خرداد 93), محمد 93 (جمعه 02 خرداد 93), مصباح الهدی (جمعه 02 خرداد 93)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    1,016
    سطح
    17
    Points: 1,016, Level: 17
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,066

    تشکرشده 121 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستان
    -----------------------------------------------
    مصباح الهدی
    ممنون حتما اینکار رو میکنم و البته منتظرم می مونم
    ----------------------------------------------
    شیدا
    متاسفم براتون بهتره دقیقتر پستام رو می خوندی حداقل بدنی چی شده و بعد نظر بدی

    دلیل نمیشه که چون شما اسیر قول و قرارای پسرا شدین همه پسرا اینطورن

    شما از کجا این رو کشف کردین که من قول و قرار دروغ به این خانم گفتم - بین همیشه صداقت بود تا آخرشم بود من اگه شرایط ازدواج نداشتم همین بش گفته بودم خب خودش خواست صبر کنه - منم همه تلاشم کردم
    ین کجاش قول و قرار دروغ بود؟؟-

    ------------------------------
    مدیر همدردی همه مشاوره شما همین تایید حرفا یکی دیگه بود؟؟؟
    متاسفم براتون

  13. #18
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    آقای سهیل فکر کنم اگر بخواهید بیشتر از 3 تا پست بذارید باید اشتراک بگیرید و پررنگ بشین.

    من هنوزم می گم زود به فکر فراموشی افتادین.

    دخترا دل رحم هستند.یکمی صبور باشید.بعد مدتی ممکنه بهتون زنگ بزنه. یا ایمیلش را بخونه و...
    بذارید اول کامل مطمئن شیم که هیچ امکانی وجود نداره تا بعد بهتر مسیر را پیش برید.و حسرت و شایدی در کار نباشه.

    برای آرامشتون من توصیه می کنم دعای 7 صحیفه سجادیه را با معنی بخونید.
    اگر می خواهید در تاپیک شروع چهل شب دعا به نيت رفع مشكلات دوستان همدردي. شرکت کنید.

    من اعتقاد دارم که ایشون دیر به فکر فراموشی افتادند!!!
    ایشون همان لحظه اول که شرایط ازدواج نداشتند باید ایشون را فراموش می کردند. و اتفاقا این سوزش ایشون به خاطر همین تاخیر در فراموشی ایشون پیش آمده است.

    از طرف دیگر دعاها و توسلات و ... باید در راستای شرع و عقل باشد تا اثر بخش باشد.
    مثلا ما نمی توانیم برای دست پیدا کردن به مواد مخدر ختم قرآن برداریم.
    همچنین وقتی دستمان را به آتش چسبانده ایم نمی توانیم برای التیام آن دعا کنیم.
    ابتدا باید راه شرعی و عقلی را صحیح برداریم و بعد با دعا در این مسیر از او کمک بطلبیم.
    (در این ربطه رجوع شود به مقاله:
    * ناسازگاری های شناختی و تعارض های ما)



    البته قسمت دوم پاسخ شما بسیار عالی بود که گفته اید:

    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    روی سخنم با شما نیست.چون شما تجربه کردین.می خوام به سایرین بگم:
    بچه ها ببینید حتی اگر ازدواجتون از نظر خودتون قطعی باشه و حتی اگر از انتخابتون مطمئن باشید تا وقتی که روند خواستگاری طی نشده و عقد خوانده نشده نباید دل ببیندید و امید داشته باشید.حتی اگر مطمئنید به هم می رسید.

    چون هر اتفاقی ممکنه این وسط بیفته و اگر اون اتفاق نرسیدن باشه خیلی آسیب شدیدی می بینید.و ریسک بزرگیه واقعا.
    من مطمئنم انتخاب آقای سهیل و اون دختر خانم درست بوده.تازه درست بوده و مذهبی بودن و چارچوب داشتند این طور شده.دیگه اگر کسی انتخابش غلط باشه و چارچوب نداشتنه باشه که ....

    خواهشا عزیزان از همون اول راه منطقی را پیش برید.برای قلبتون که باید فقط شریک زندگیتون توش باشه ارزش قائل بشید و ریسک نکنید. این شکست با شکست های دیگه فرق داره.

    از همون اول آشنایی را زیر نظر خانواده ها پیش برید. باور کنید می شه مدت آشنایی را زیاد کرد و با عجله تصمیم نگرفت.
    امیدوارم حداقل برای بچه های قدیمی همدردی دیگه شاهد این جور مسائل نباشیم.


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  14. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 02 خرداد 93), kamran2007 (جمعه 16 خرداد 93), mohammad6599 (شنبه 03 خرداد 93), فرشته مهربان (جمعه 02 خرداد 93), محمد 93 (جمعه 02 خرداد 93), مصباح الهدی (جمعه 02 خرداد 93), عشق آفرین (دوشنبه 15 شهریور 95)

  15. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام سهیل جان


    اول اینکه شما که مذهبی هستی چرا میگی به جز خواهر برادرهای اینجا کسی رو نداری؟ وقتی خدا رو داری دیگه چی میخوای؟

    شرایط شما رو در سه زمان بهت میگم، گذشته ، حال ، اینده...

    فرض میگیریم شما توی این دو سال ،علاوه بر اینکه به مشکلات ازدواج راه دور خوب فکر کردین ، کفویتها و ملاکهاتون رو به دور از احساسات بررسی کردید و به این نتیجه رسیدین که برای هم مناسب هستید... و فرض دوم اینکه واقعا توی این دو سال تمام تلاشت رو برای پیدا کردن شغل انجام دادی و گرچه باور این موضوع سخت هست که حتی نتونسته باشی یک شغل نصفه و نیمه با یک درامد حداقل برای خودت دست و پا کرده باشی ....

    اما در مورد زمان حال:
    از نوشته های شما گرچه به سنت اشاره نکردی ولی فکر میکنم یک اقا پسر حدودا 27 -26 ساله باشی که توی نوشته هات احساسات موج میزنه و از اونطرف واقعا من بعنوان یک پسر جسارت رو در نوشته هات برای وصال با اون دختر خانم نمیبینم و بیشتر از اینکه به فکر رسیدن بهش باشی دنبال فراموش کردنش هستی...

    اما اون دختر خانم دختر هست دیگه ، دو سال با شما بوده! تقریبا غیر ممکن هست که به این راحتی بتونه روی احساساتش پا بزاره و با کس دیگه ازدواج کنه در یک مدت زمان کوتاه ... اون از شرایط خسته شده بوده و حق هم داشته چون هیچ حرکت جسورانه ای از شما ندیده ... این قطع ارتباط هم میتونه به معنای قطع ارتباط دائم و نه ازدواج با کس دیگه باشه و هم میتونه در یک حالت خوش بینانه یک اهرم فشار برای یک حرکت مثبت و موثر از سمت شما باشه... اگر واقعا طالب رسیدن به ایشون هستی ، گیر اوردن شماره تماس سخت نیست ، از دوستانش ، دانشگاه و... ، اونکه شرایط شما رو میدونه ، با پدرش صحبت کن ، و شرایطت رو بگو و تمام تلاشت رو هم برای رسیدن بهش بکن تا در اینده غصه نخوری... توی ازدواج قسمت خیلی نقش مهمی رو داره ، اگه شما و اون دختر خانم قسمت هم باشید ، اون اگه تا پای سفره عقد هم بره ولی از اخر اون عقد انجام نمیشه ، ولی برای تقدیر الهی ، تدبیر و حرکت از سمت شما لازم هست...

    اما بریم سراغ اینده...
    اون دو قسمت بالا ، اگه به این قسمت انتهایی حرفم بعنوان برادر بزرگتر توجه کنی زیاد مهم نبودن...
    اون دختر خانم رو چه اقدام کردی و نشد و جه همین امروز به این نتیجه رسیدی که برای همیشه بدون اون زندگی جدیدت رو شروع کنی ...

    اول اینکه با یک عزم قوی دنبال یک کار مناسب باش...
    بعد اینکه این یک تفکر اشتباه هست که فکر کنی حتما با اون دختر خوشبخت میشی، همونقدر که شما شانس داری با یک دختر دیگه خوشبختی رو تجربه کنی که مثلا بصورت سنتی باهش ازدواج میکنی، همونقدر شانس داری که با این دختر خوشبخت بشی... زندگی زیر یک سقف با دوستی و شناخت این دوران خیلی متفاوت هست...

    و موضوع بعد اینکه فراموش کنی چیزی به اسم نیمه گمشده رو... وقتی ان شالله شغل برای خودت دست و پا کنی و از طریق خانواده برای خواستگاری اقدام کنی میبینی چقدر دختر خانمهای خوب و مومن و مطابق شرایط شما هست که میتونی کنار هر کدوم از اونها زندگی خوب و لذت بخشی داشته باشی... یک زمانی که باشگاه میرفتم، مربی یک روز گفت ، وقتی ادم ورزش میکنه ، توی بدنش یکسری مواد ترشح میشه که توی مغز حس خوبی بهش دست میده ، این مواد همون موادی هست که زمانی که یک فرد مواد مخدر مصرف میکنه توی مغزش ترشح میشه و اون احساس خوب رو داره.. بعد یکی از بچه ها به شوخی گفت ، پس هر روز نتونستیم بیایم باشگاه به جاش بشینیم پای مواد کشیدن دیگه که جبران بشه .... حالا داستان شما هم همین هست .. از کنار اون دختر بودن حس خوبی داشتی، قبول! ولی این حس خوب صرفا از کنار اون دختر بودن برات حاصل نمیشه و کنار دخترهای دیگه هم میتونی این احساس رو داشته باشی ... منتهی اون دختر برای شما بلانسبت حکم مواد رو داشته ... وگرنه وقتی ازدواج کنی ، اون حس خوشایند از راه درست و مشروع در زندگیت جاری میشه...

    موفق باشی.

  16. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (شنبه 03 خرداد 93), مصباح الهدی (جمعه 02 خرداد 93)

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    35
    Array
    چون گوشیش رو خاموش کرده - - - - > نتیجه : بهم علاقه نداشته ، تمام مدت داشته فیلم بازی میکرده

    خب دیگه تمومه باید فراموشش کنم تموم شد رفت پی کارش ، اصلا نباید بی تفاوتی منو توجیه میکرد من کلی سرم شلوغ بوده ( معمولا همه پسرا از نظر خودشون پر مشغله هستن وحشتناک کار میکنن )

    چه استدلال و منطقی ريال ارسطو تو قبر حسرت میخوره چنین تجربیاتی رو از دست داده ...


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خسته شدم از این همه تنش تو محل کار
    توسط maedeh120 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 17 آبان 93, 16:06
  2. وابسته شدم ... تو رو خدا کمکم کنید...
    توسط hamed1993 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 24 تیر 92, 12:06
  3. علاقه و وابستگیمون تو دوران نامزدی کم شده
    توسط rain1 در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 تیر 91, 06:54

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.