به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 73
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    236
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    662

    تشکرشده 659 در 208 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    مشکلی برام پیش اومده که برام غیر قابل حل شده احساس میکنم بدجور گیر کردم بین عشق به معشوقم و خیانت به همجنسم!
    در ابتدا بخاطر متن زیادم عذر خواهی میکنم ولی مجبورم کمی زیاده گویی کنم تا یشتر از نظر شخصیت منو بشناسین.
    همیشه از دختر یا زنهایی که با یک مرد متأهل دوست میشدن و یا با اونها ازدواج میکرن متنفر بودم هم از اونها و هم از مردی که به زنش خیانت کرده! ولی نمیدونستم منم تو آینده میشم یکی از همون ها که همیشه سرزنششون میکردم!
    مختصری از خودم میگم : توی زندگیم کلا دوبار عاشق شدم یکبار در سن 29 سالگی که از صمیم قلب عاشق شده بودم ولی خوب یه آدمی دراومد هیز و خیانتکار که بویی از عشق نبرده بود بماند که با چه زجر و دل کندنی ازش جدا شدم بعد از اون زیاد به کسی اعتماد نمیکردم برگشته بودم به همون دوران اوایل جوانی. چندباری توی اینترنت با کسی آشنا میشدم که فهمیدم اصلا جای خوبی برای پیدا کردن شریک زندگی نیست تا اینکه توی سایتی اجتماعی ثبت نام کردم محض سرگرمی و اتلاف وقت و اصلا به درخواست دوستی کسی پاسخ نمیدادم توی همین سایت پروفایل و متنهای پسری منو به خودش جلب کرد چنان از زجر عشق قدیمیش میگفت که شیفته همچین آدم با احساسی شدم شاید چون سرنوشتی مشابه من داشت و من برای بار دوم عاشق شدم حتی خیلی بیشتر از قبل!
    ما خیلی سریع و آتشین شیفته و دلباخته هم شدیم اون اوایل که هر چند دقیقه با پیامک یا تلفن حتما باید از هم خبر میگرفتیم وگرنه روزمون شب نمیشد روز به روز دلباخته تر از قبل می شدیم ولی همیشه یه غم پنهان توی صداش بود که مشخص بود تو زندگیش ناراحتی زیاد داشته تا اینکه زمزمه های جدایی سر داد من که تو اوج دلبستگی بودم اصلا نمیتونستم با این قضیه کنار بیام و به بخت خودم لعنت میفرستادم و البته اون هم نمیتونست دل بکنه ولی میگفت مجبوره و دلیلش هم نمیگفت ولی این جدایی طاقت فرسا فقط 2 روز طول کشید! که بعدش دیوانه تر از قبل به همدیگه وابسته شدیم تا اینکه بعد از کلی التماس فهمیدم که علتش زن و بچه دار بودنش بود! شوکه شدم ولی اصلا برام مهم نبود!! یعنی هیچ چیزی که بخواد مانع عشق منو و اون بشه برام مهم نبود! بهم گفت نمیتونه اصلا" با زنش بسازه و الانم نزدیک به چند ماهه هر کدوم خونه باباشون هستن و میخواد ازش جدا بشه و اگه هم نتونه جدا شه با من زندگی میکنه و ... من که دیوونه وار دوستش داشتم نمیتونستم ازش دل بکنم کنارش موندم و این بود آغاز دردسر من و اون! تا اینجای کار ما هنوز همدیگرو ندیده بودیم و فقط از طریق تلفن و وبکم در ارتباط بودیم میگن عشق آدم رو کور میکنه یعنی همین
    واسه اینکه هیچکسی نتونه ما رو از هم جدا کنه مثل 2 تا نوجوان کم سن و سال! تصمیم احمقانه ای گرفتیم و در روز اولین دیدارمون که قرار بود از شهر خودش بیاد شهر ما قرار گذاشتیم با هم آغوشی برای همیشه مال هم بشیم چون قبلش با خونوادم صحبت کرده بودم و اونها مخالف شدید این وصلت بودن و البته خانواده اون هم همینطور که این قضیه باعث شد بیشتر بهم وابسته بشیم توی این مدت به گوش زنش رسیده بود و چسبید به شوهرش که یه وقتی از دستش نده و حالا من و اون مونده بودیم بلاتکلیف نه خونواده من راضی میشد نه خونواده اون و نه زنش راضی به طلاق میشد و نه توان پرداخت مهریه اون رو داشت.... در این گیر و دار و تنش طاقت فرسا گاهی اون میخواست ول کنه بره و گاهی هم من نمیتوستم این جو رو تحمل کنم و برم ولی در آخر هر دومون به این نتیجه می رسیدیم که بدون هم لحظه ای نمیتونیم دوام بیاریم ...... ما از لحاظ احساس و سلیقه و شور و هیجان و شوخ طبعی و هر چی که 2 نفر رو همیشه با هم خوشحال نگه داره با هم جور هستیم
    اما خیلی از نظر ذهنی آشفته هستم از یه طرف دیگه بکارت ندارم و از طرفی خیلی دلباخته و عاشقش هستم در ضمن در صورت جدایی از همسرش در خودم توانایی نگهداری بچه شون که دبستانی هست رو ندارم با همه این دلایل عاشقشم و اون هم همینطور پیش همدیگه خیلی احساس امنیت و آرامش میکنیم
    حتی بعضی وقتها که بخاطر فشار اطرافیان و داغون شدن روحیه و غم دوری به همدیگه می پریم باز به سرعت میایم دنبال هم وقتی پیش همدیگه هستیم غم هیچی رو نداریم ولی وقتی جدا میشیم انگار باید با یک دنیا بجنگیم!
    انگار هر چی دنیا تلاش میکنه ما بهم نرسیم بیشتر به هم وابسته میشیم.
    واقعا توی یک دردسر احساسی خیلی بدی گیر کردم ، گردبادی از طوفان احساسات و شعله عشق توی قلبم و در کنار اون زجر کشیدن و احساس عذاب منو احاطه کرده هیچوقت توی زندگیم تا این حد مستأصل نشده بودم
    من باید چیکار کنم نمیدونم واقعا" نمیدونم!!
    ممنون از همه شما عزیزان برای خوندن مطلبم.


  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    خود کرده را تدبیر نیست ... از زندگیشون بیابیرون

  3. 2 کاربر از پست مفید ستاره غم تشکرکرده اند .

    ستاره غم (چهارشنبه 10 خرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    سارا،
    به همدردی خوش اومدی.
    من یه مردم و به مراتب بیشتر از تو با احساسات و عواطف و روحیات هم جنس های خودم آشنایی دارم.
    تو الان یه وسیله ای، فقط یه وسیله و نه بیشتر. عشق و عاشقی و شیفتگی و دیوانگی و همه ی این ها رو هم کشیدم و میدونم داری چی میگی.
    تو الان یه وسیله ای برای گذار. گذار یه مرد از یه مرحله (اگه انقدر مرد باشه که گذار کنه و توی برزخ نمونه) و مطمئن باش اگه بعد از گذار کنار گذاشته نشی (که بنا به دلایلی خیلی بعید به نظر میاد) تاریخ در موردت تکرار میشه.
    تو گرفتار مردی شدی که توی رفع مشکلاتش بسیار ضعیف عمل میکنه و اگه شانس بیاری و پس از جداییش بتونی بری توی زندگی اون مرد، یه روزی میایی اینجا و مینویسی که بهت خیانت شده. شک نکن.
    نه زنش راضی به طلاق میشد و نه توان پرداخت مهریه اون رو داشت
    طلاق حق مرده. مرده که میتونه طلاق بده. لزومی به رضایت زن نیست. مهریه نمیتونه بده؟ دروغ محضه. فریبکاریه. براش قسط بندی میکنن با اقساط 500 ساله. به هر سازش میرقصن. این حرفا نیست. نمی خواد. اگه می خواست شده بود.
    اما خودت.
    خودت هم ته قلبت میدونی که داری ظلم میکنی. یه ظلم بزرگ.
    میتونم حدس بزنم چی بهت گفته: عزیزم حضور تو اثری روی تصمیمم نداره، عزیزم تو هیچ نقشی توی خراب شدن زندگی ما نداری، عزیزم قبل از اینکه تو بیایی هم اوضاع همین بود.
    ولی من بهت میگم که غیر ممکنه. بهت میگم که دروغه. حضور تو هزار هزار بار آتیش مشکلاتشون رو شعله ورتر میکنه و با قدرت حضور توف اون زن بدبخت دیگه هیچ کاری برای درست شدن آشیونه ی خراب شدش نمیتونه بکنه.
    اگه می خوایی ادامه بدی، بده. هیچ اشکالی نداره. مختاری. ولی بدون مسئول هستی در قبال خراب شدن یه آشیونه.
    بدون که تا آخر عمرت عذاب وجدان رهات نمیکنه.
    اما راهکار من:
    میدونم که سخته، میدونم که مثل عمل جراحی باز قلبه، بدون بیهوشی، بدون بی حسی. ولی اگه می خوایی این تومور کل وجودت رو نگیره، همین الان دست به کار شو و خودت رو نجات بده و وجود خودت رو انقدر دوست داشته باش، که حاضر نشی وسیله ای بشی برای گذار یک مرد.
    رابطه ات رو به طور کامل قطع کن و بگو هر زمانی مشکلات زندگیت تموم شد و دیگه متاهل نبودی، اون موقع باید شرایط رو بررسی کنم و ببینم آیا میتونیم با هم باشیم و با هم خوشبخت باشیم یا نه. همین.
    محکم روی نظرت وایسا.
    سارا، میدونم که قلبت پاکه و اشتباهی افتادی توی این رابطه. اشکالی نداره، هر کسی ممکنه اشتباه کنه.
    اینیکه اومدی اینجا و مشکلت رو عنوان کردی نشون دهنده ی اینه که قلبت پاکه. اجازه نده سیاه شه. شروع کن.

  5. 40 کاربر از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده اند .

    hamdardi1390 (پنجشنبه 11 خرداد 91), صدای خاموش (چهارشنبه 10 اردیبهشت 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 دی 91 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-23
    نوشته ها
    301
    امتیاز
    2,429
    سطح
    29
    Points: 2,429, Level: 29
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,706

    تشکرشده 1,723 در 325 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!



    سلام دوست عزیز!!
    کار بسیار خوبی کردی که اومدی اینجا مشورت کنی... مشورت انسان رو از اشتباه باز میداره... ولی مشورت قبل از هر چیز یک ذهن باز می خواد. ذهنی که بدون پیش زمینه ذهنی تک تک حرف ها رو بشنوه و روی اون ها فکر کنه... یک لحظه فکرت رو از این مسئله دور کن و به خودت باز گرد وقتی که هنوز عاشق نبودی... به خودت قبل از این طوفانی که در وجودت بپا شده... به سارایی فکر کن که عاقله و منطقی تصمیم میگیره... با یک ذهن پاک این لینک ها رو بخون...

    تو اولی نبودی آخری هم نخواهی بود


    ازدواج مجدد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
    می خواهم زن دوم بشوم
    ازدواج بعد از 12 سال عاشقی

    مطمئنم خیلی خوب حال این عزیزانی که این تاپیک ها رو گذاشتن درک میکنی... راهکار های مدیر و آنی عزیز رو بخون

  7. 14 کاربر از پست مفید دانوب تشکرکرده اند .

    دانوب (پنجشنبه 11 خرداد 91)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    سارا جان پست اولمو تند نوشتم تا بدونی گاهی باید کسی مارو محکم بزنه تا توقف کنیم و جلوتر نریم می دونیم راهمون صدرصد اشتباهه ولی میریم به کجا؟! نا کجا آباد بایست که اگه جلوتر از این بری مسول تمام اتفاقات ناگوار بعدی هستی و سهم تواز این اشتباهات بسیار زیاد مطمئنا قبلا هم میدونستی باید کات کنی اما انجامش برات سخته قوی باش عزیزم هر اشتباهی قابل جبرانه کافیه بخوای

  9. 5 کاربر از پست مفید ستاره غم تشکرکرده اند .

    ستاره غم (پنجشنبه 11 خرداد 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 11:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-09
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,219
    سطح
    19
    Points: 1,219, Level: 19
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    و گرفتار مردی شدی که توی رفع مشکلاتش بسیار ضعیف عمل میکنه


    ممنون همدردی عزیز.چقدر قشنگ مسئلرو برات روشن کرد..... بیا بیرون ازاین رابطه ای که توش آه وگریس.فقط خانومش نیست بچشم هست.چطور میتونی اسمشوبذاری عشق این خودخواهی محضه.

    مطمعن باش اگه بهشم برسی دیریازود همین بلا خدای نکرده سرشما میاد.

    احساسی عمل نکن عزیزم خطر در کمینگه شماست.

    یاحق

  11. 6 کاربر از پست مفید فریادخدا تشکرکرده اند .

    فریادخدا (چهارشنبه 10 خرداد 91)

  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 03 فروردین 03 [ 04:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    سلام سارا جان

    نباید به بخت بد خودت لعنت بفرستی ..فقط باید کمی عاقلانه تر انتخابت رو انجام میدادی...

    این آقا هرچقدر هم به شما بگه من میخوام از زنم جدا بشم و ...مطمئن باش حضور شما در زندگی این اقا یشون رو بیشتر به سمت جدایی سوق میده

    با ورود به زندگی یکی دیگه یه عمر ناله و نفرین یه زن و بچه پشت سر شما خواهد بود.

    باور کن این اقا اگر شما رو برای زندگی واقعی میخواست به هیچ عنوان وارد رابطه جنسی با شما نمیشد..چرا که کسی که میخواد با زنی ازدواج کنه و اونو یک عمر همسر و شریک خودش بدونه اصلا همیچین کاری باهاش نمیکنه

    و اگر هم بکنه مطمئن باش پیش خودش به پاکدامنی اون خانوم شک میکنه

    چرا فکر نمیکنی شاید طعمه شدی؟

    شاید این اقا میخواد با حضور زنی دیگه در زندگیش زن خودش رو جری و خشمگین کنه تا خودش دمشو بذاره رو کولشو بره

    از کجا معلوم پس فردا که زنش رو طلاق داد بیاد دست شما رو بگیره و ببره تو زندگیش؟
    شاید بره سراغ یه دختر که آفتاب مهتاب ندیده؟

    واقعا قدیمیا خوب میگن که زندگیتون رو روی ویرانه های زندگی دیگران بنا نکنید.

    سارا جان

    به نظرم در حرفهات بدجوری بوی گول زدن خودت میاد....

    اگر انقدر که میگی عاشق و شیفته اش هستی یه بچه که سهله اگر ده تا بچه داشت هم حاضر بودی نگهشون داری...

    باور کن الان فکر میکنی همه جوره باهم خوب هستید و تفاهم و ....
    اما بدون این آغاز مشکلات جدید و وحشتناکی در زندگیت خواهد بود

    در بهترین شرایط همیشه اینو به یاد داشته باش که آه و ناله یه زن و بچه دنبال تو و زندگیته

    سارا جان

    شاید پیشنهاد ما برات تلخ باشه..اما بدون دارو هم تلخه...امپول هم درد داره....اما یه درد مقطعی خیلی بهتر از یه عمر زجر کشیدنه

    از این رابطه بیا بیرون...محکم و مصمم...ارتباطتت رو قطع کن...عذاب وجدان چیز وحشتناکیه که اگر بیفته به جونت دیگه تا اخر عمر دست بردار نیست

    اگر میخواد زندگی اونا تموم بشه..بذار بشه..اما نه به دست شما....شما خودتو بکش کنار

    وجود شما در جدا شدن به اون اقا دلگرمی میده....


    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  13. 7 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 11 خرداد 91)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 خرداد 91 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1391-2-30
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    649
    سطح
    12
    Points: 649, Level: 12
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    سلام سارای عزیز
    من با دوستان موافقم عزیزم ثانیه ای درنگ نکن و خودتو از این باتلاقی که توش گیر کردی ولحظه به لحظه تو رو بیشتر گرفتار می کنه با قدرت نجات بده و منتظر آینده خوبی که در انتظارت هست باش و اصلا به گذشته فکر نکن پست آقای مدردی رو هم بارها و بارها بخون بهترین راهنمایی ممکن رو کردن

  15. 4 کاربر از پست مفید mahle91 تشکرکرده اند .

    mahle91 (پنجشنبه 11 خرداد 91)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    من باید از ی دیدگاه دیگه به مشکل شما نگاه کنم. شما که میدونی کارت اشتباهه ولی مشکل شما اینه ک چطور از شر احساسات خلاص بشی؟ وگرنه بر کسی پوشیده نیست که مشکل شما در حال حاضر اصل رابطه نیست!

    دوست خوبم از نظر علمی مطالعات بسیاری در این مورد شما داشتم و قاطعانه میگم خدمتتون که ترکیبات شیمیایی مغز در این دوران بالانسش از بین میره و وجود هورمونهایی باعث ایجاد این حس شیفتگی میشن که چون از حوصله بحث خارجه بررسی علمیشو نمیکنم اما هورمونهایی شبیه به ممواردی که در افسردگیهای حاد در مغز وجود دارن الان در مغز شما و ایشون وجود داره و موجب این احساسات شدید و غیر منطقی شده. وگرنه ایجاد این عشق نیازمند طی کردن سیر طبیعیه و زمان بر بوده و این در مورد شما زود و آتشین رخ داده اثبات شده زود هم به سردی میگرایه بعد وصال. در بسیاری از آمارهای طلاق(باز تاکید میکنم در بسیاری!) شروع کار با همین عشق های آتشین بوده!! من هم خودم ی مدت در دوران دانشجوییم با یکی از خانومهای هم دانشکده ایم یهم همچنین حسی پیدا کردیم بطوریکه یک بار که در حیاط دانشگاه ناگهان با هم روبرو شدیم لیوان آبی که دستش بود از دستش افتاد و من از شدت طپش قلب داشتم رسما میمردم(بعد اون روز خیلی ترسیدم و درک کردم که احساساتمون نباید عادی و طبیعی باشه!)-پس شما را بخوبی درک میکنم اما الان من با شخص دیگه ای ازدواج کردم و ایشونم الان ی بچه دارن ونه من مردم ونه ایشون! این خاطره را گفتم که هم باشما همدردی کرده باشم و هم بهتون بگم این احساسات پایدار نمونه و واقعا ضرب المثل از دل برود هرانکه از دیده رود درسته و اگه ی مدت نبینینش و زمان بگذره احساساتتون تعدیل میشه. من خودم مشکلم با رفتن به خواستگاری و ازدواج بکل مرتفع شد، البته قبلشم با ورزش و تفریح و فیلم دیدن و مسافرت رفتن و اینجور کارها خودمو کنترل یا به نوعی تخلیه میکردم که این نسخه را امروز به شما هم تجویز میکنم. هرچه درگیرش باشید وضع بدتر میشه. به یکباره تمومش کنید وگرنه اگه از همسرش جدا شه با ی بچه دبستانی شما و ایشون خیری از دنیا و آخرتتون نمیگیرید و نفرینهایی که همیشه پشت سرتونه روزهای اشکباری را براتون به ارمغان میاره و شما در عذاب وجدان عمیقی بقیه عمرتونو سپری میکنید که ارزش لذتی که میبرید را نداره چون لذت هم آغوشی را در رابطه همسر آیندتون هم میتونید تجربه کنید و مطمئن باشید کیفیتش همونه و لذتش هیچ فرقی نمکنه اگه با عشق واقعیتون ازدواج کرده باشد، نه با مثل این آقایی که متعلق بشما نیست و احساسات بینتون بیشتر فوران عطش جنسیه(و نه عشق درست) و قطعا زودگذره (چون زود شکل گرفته) تازه اگه شانس بیارید و دست انتقام الهی همین برنامه را واسه خودتون پیاده نکنه!!!!!!

  17. 14 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    کامران (پنجشنبه 11 خرداد 91)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!

    منم حرفی نمیزنم چون جناب hamdardi1390 همه چی رو خیلی خوب برات توضیح دادن... تصمیم گیرنده نهایی تویی سارا جان
    وقتی قرارمان پروانه شدن است ، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند .


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 خرداد 97, 22:10
  2. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 فروردین 92, 00:01
  3. هووی مرد!!! کمک کنید...
    توسط arezo5566 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 22:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.