به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    سلام maryva محترم

    به تالار همدردی خوش آمدی

    دوست عزیز همسر شما در جلسه خواستگاری در مورد مسکن چه گفته اند؟

    اگر همون اول ذکر کرده اند که با مادرش زندگی میکند حرف الان شما که مادرش بره با دخترش زندگی کنه غیر منطقیه!!!

    حق شما یک زندگی مستقل هست اما شرایط طرف مقابلتون هم بسنجید.....

    صحبت در مورد مستقل شدن هم وقتی شرایطش را ندارد تنش زا هست.....

    دوست من سعی کن یکم با شرایط کنار بیای.

    برات موفقیت آرزومندم


    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  2. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    del (چهارشنبه 17 مهر 92)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryva نمایش پست ها
    من چطوری بگم به شوهرم که یه مدت می خوام مستقل باشیم که بش بر نخوره؟
    اولا شاید مادرشوهرت حالا که یه چیزی پرونده برای رفتنش احتمالش زیاده که اینکار رو بکنه و خواسته تو بدونی . معلومه که زن فهمیده ایه. اونم جوونی دیده و الان کاملا شما رو درک میکنه و میدونه اول عروسی شما آرزوهایی واسه خودت داری و به اصطلاح میخوای جوونی کنی و مطمئن باش حالا که حرفش رو زده اگه بتونه حتما اینکار رو میکنه.

    دوم اینکه فعلا شما که سال بعد میخواین عروسی بگیرین از الان برای این حرفا زوده.

    سوم اگه اون موقع ( نزدیک عروسیتون) دیگه نتونستی با خودت کنار بیای میتونی به همسرت بگی من از مادر جون خجالت میکشم کاش لااقل واسه یه ماه برن خونه خواهرت تا هم من و هم خودت از این حال و هوای عروسی و ..... بیایم بیرون. بعد بگو البته یه کم هم دوست دارم اول زندگیمون یه کم تنها باشیم و فقط خودمون دو تا باشیم. سعی نکی دوست داشتن خودت رو از با هم بودن تو الویت قرار بدی چون مطمئننا همسرت ناراحت میشن

    چهارم اینکه دوست عزیز اگه اون موقع شرایط تنها شدن برات مهیا نشد و باعث دلخوری همسرتون شد کلا قضیه رو بی خیال شو. اگه همسرت مخالفت کرد ازش بخواه دیگه به مادرش چیزی نگه . باور کن از حرفات کاملا مشخصه مادرشوهرت خیلی خانم فهمیده ایه و خاطرتو خیلی میخواد. اون چیزای خوبی رو که از تو توی ذخنش ساخته خرابش نکن. چون رابطتون شکر آب میشه. باور کن همچین آش دهن سوزی هم نیست که بخوای تنها باشی. باشی که چی بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ویرایش توسط kamr : یکشنبه 14 مهر 92 در ساعت 18:21

  4. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (سه شنبه 16 مهر 92)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوست عزیز.

    زن مدیر داخلی خونه هست. در حال حاضر همین که مادر همسرت در مورد مسائل نظرت رو میپرسه، برات دلچسبه. اما در آینده مثل هر فرد دیگری مایلی که مدیر و تصمیم گیرنده خونه خودت باشی. در ریزترین و درشت ترین مسائل. بنابراین صرف نظر از اینکه هرسه ی شما انسان های خوب و فهیمی هستید، نظام خونوادتون دچار ایراد ساختاری خواهد شد.

    بنابراین از حالا با مطالعه و کمک از مشاور، مهارت های لازم رو کسب کن. مسائلی که شما باهاشون مواجه خواهید بود، گسترده تر از مسائل چند ماه اول هستن. و شما باید این آمادگی رو داشته باشی که در مواجهه با مشکلات در کنار همسرت قرار بگیری نه مقابلش.

    درستش این بود که از ابتدا ذهنیت همسرت (اون زمان خواستگارت) رو در این مورد اصلاح میکردی. و در صورتیکه به نتیجه نمیرسیدید، نمیپذیرفتی. اما حالا که قبول کردی، همیشه به خاطر داشته باش که این شرایط رو خودت انتخاب کردی، چون این آگاهی باعث میشه احساس نارضایتیت خفیف تر بشه.

    به موازات انعطافی که در زندگیت به خرج میدی، باید با همدلی و همراهی، همسرت رو برای استقلال از مادرش آماده کنی. لازمه تاکید کنم که استقلال شما، شدیدا به نفع مادر ایشون هم هست، هرچند به ظاهر ممکنه اینطور دیده نشه.

    ایشون نیاز داره که سالهای پایانی زندگیشون رو در آرامش و صلح سپری کنه. نیاز داره تو خونه خودش خانومی کنه و تکیه گاه باشه، نه اینکه در جایگاهش در حد یه بچه که براش تصمیم میگیرن پایین بیاد. اگه از امروز که سرپا هست، مستقل باشه، مهارت های لازم برای کنار اومدن با تنهاییش رو هم کسب خواهد کرد.

    متاسفانه پدر و مادرهای جامعه ما نمیدونن چطور باید سالهای ابتدایی سالمندی رو سرمایه گذاری کنن و چه مهارت هایی رو کسب کنن که در سالهای پایانی به مشکل نخورن. متاسفانه اونقدر از پیری بیزاریم و ازش فرار میکنیم که یاد نمیگریم چطور هندلش کنیم.

    شما با مطالعه و مشاوره، و کسب مهارت های لازم، میتونی به هرسه نفرتون کمک کنی که سالهای شادی رو بگذرونید. اما لازمه همه اینها اینه که ارتباط صمیمانه ای با همسرت و مادرش داشته باشی. از نوع صحبت کردنت و نگرانیت بابت دلخور شدن همسرت، اینطور برمیاد که نه باهم صمیمیت کاملی دارید، و نه مهارت گفتگو و همفکری رو دارید. پس روی اینها خیلی کار کن. مسائل همسرت رو مسائل خودت بدون، تا بتونی بهش نزدیک بشی. اما مسائلی که باید براشون راه حل پیدا کرد، نه با راه حل های سنتی، سرهم بندیشون کرد.

    موفق باشید.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  6. 5 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    kamr (دوشنبه 15 مهر 92), she (چهارشنبه 17 مهر 92), ویدا@ (دوشنبه 15 مهر 92), yasi_20 (شنبه 20 مهر 92), دختری تنها (یکشنبه 14 مهر 92)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از همه ی دوستان ممنونم
    میشل جان اینکه من نمی خوام همسرمو ناراحت کنم یعنی اینکه باهاش صمیمی نیستم؟ من خواستم اینجا مشورت بگیرم که چطور نظرمو مطرح کنم و از روی بی فکری حرفی رو نزنم که باعث کدورت شه، چون این مسئله ی حساسیه

  8. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryva نمایش پست ها
    از همه ی دوستان ممنونم
    میشل جان اینکه من نمی خوام همسرمو ناراحت کنم یعنی اینکه باهاش صمیمی نیستم؟ من خواستم اینجا مشورت بگیرم که چطور نظرمو مطرح کنم و از روی بی فکری حرفی رو نزنم که باعث کدورت شه، چون این مسئله ی حساسیه
    سلام عزیزم. خیلی خوبه که در مورد کارات از قبل مشورت میکنی تا از بهترین در وارد بشی. این یعنی اینکه زندگیت برات ارزشمنده. برات آرزوی موفقیت میکنم.

    راستی تاپیک های چگونه منفعل نباشیم و مشاوره تخصصی she با آقای اس سی آی، رو احتمالا خوندی. خیلی کمک میکنن که نظرت رو به شکل اثر گذاری مطرح کنی که طرفت هم ناراحت نشه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرصی حتما میخونم

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    به نظر من بهتره صادقانه و بدون اينكه ناراحت بشه
    اين قضيه رو با همسرت مطرح كني
    نهايتش اين هست كه دو خونه نزديك بهم اجاره يا خريد كنيد
    بهترين و عزيزترين مادر شوهر دنيا هم باشه بالاخره مادر شوهره و بعديه مدتي حساس ميشه و تحمل نداره
    شما اول راه هستيد و دوس دارين بيشتر پيش هم باشيد و خلوت داشته باشيد و اين با همخونگي با كسي ديگه تناقض داره
    مسئله بعدي بحث مديريت منزله
    اينكه چه كسي مسئول خرج و مخارج و مديريت منزل باشه
    رو اين قضيه هم فكر كن
    و درنهايت چه اشكالي داره منزل خودش باشه
    من دو تا مادر بزرگ دارم
    هيچ وقت نخواستن با ما زندگي كنن. شده اومدن كلي خونه نشستن بنا به دلايلي مثل اينكه بيمار باشن ولي هيچ وقت نخواستن با عروس يا داماد زندگي كنن.
    بعد چند سال اون ارزش و قرب رو ندارن
    و يه چيز ديگه اينه كه اگه جدا باشيد يه منزل هست كه ميشه برين اونجاو اوقات فراغتتون رو پر كنيد

    - - - Updated - - -

    به نظر من بهتره صادقانه و بدون اينكه ناراحت بشه
    اين قضيه رو با همسرت مطرح كني
    نهايتش اين هست كه دو خونه نزديك بهم اجاره يا خريد كنيد
    بهترين و عزيزترين مادر شوهر دنيا هم باشه بالاخره مادر شوهره و بعديه مدتي حساس ميشه و تحمل نداره
    شما اول راه هستيد و دوس دارين بيشتر پيش هم باشيد و خلوت داشته باشيد و اين با همخونگي با كسي ديگه تناقض داره
    مسئله بعدي بحث مديريت منزله
    اينكه چه كسي مسئول خرج و مخارج و مديريت منزل باشه
    رو اين قضيه هم فكر كن
    و درنهايت چه اشكالي داره منزل خودش باشه
    من دو تا مادر بزرگ دارم
    هيچ وقت نخواستن با ما زندگي كنن. شده اومدن كلي خونه نشستن بنا به دلايلي مثل اينكه بيمار باشن ولي هيچ وقت نخواستن با عروس يا داماد زندگي كنن.
    بعد چند سال اون ارزش و قرب رو ندارن
    و يه چيز ديگه اينه كه اگه جدا باشيد يه منزل هست كه ميشه برين اونجاو اوقات فراغتتون رو پر كنيد

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرصی عزیزم از راهنمائیت
    مادر همسرم بازنشسته شده و حقوق داره خودش از لحاظ خرج و مخارج مشکلی نیست چون کمک میکنه، امیدوارم بتونم طوری مطرحش کنم که کدورت پیش نیاد شما هم برام دعا کنید.

    - - - Updated - - -

    میشه لینک تاپیکهایی که گفتی رو بدی
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها
    سلام عزیزم. خیلی خوبه که در مورد کارات از قبل مشورت میکنی تا از بهترین در وارد بشی. این یعنی اینکه زندگیت برات ارزشمنده. برات آرزوی موفقیت میکنم.

    راستی تاپیک های چگونه منفعل نباشیم و مشاوره تخصصی she با آقای اس سی آی، رو احتمالا خوندی. خیلی کمک میکنن که نظرت رو به شکل اثر گذاری مطرح کنی که طرفت هم ناراحت نشه.

  12. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryva نمایش پست ها
    مرصی عزیزم از راهنمائیت
    مادر همسرم بازنشسته شده و حقوق داره خودش از لحاظ خرج و مخارج مشکلی نیست چون کمک میکنه، امیدوارم بتونم طوری مطرحش کنم که کدورت پیش نیاد شما هم برام دعا کنید.

    - - - Updated - - -

    میشه لینک تاپیکهایی که گفتی رو بدی
    یس

    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

    http://www.hamdardi.net/thread-30336.html

    http://www.hamdardi.net/thread-30099.html

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  13. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    she (چهارشنبه 17 مهر 92), ویدا@ (سه شنبه 16 مهر 92)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.