همراه کردن احساس و منطق در ازدواج
یکم: همه ی ما این حق را داریم که در زندگی خود دست به انتخاب بزنیم، مخصوصا انتخابهای مهمی مثل ازدواج. هیچ کس نمی بایست مانع انتخاب ما شود.
دوم: وقتی ما رشد می کنیم ، بزرگ می شویم ، مرز بلوغ را پشت سر می گذاریم، آنقدر استقلال پیدا می کنیم تا در زندگی دست به انتخاب بزنیم و همانطور که می دانید وقتی خودمان انتخاب می کنیم ، خودمان نیز مسئول انتخاب خود هستیم.
مسئول بودن یعنی اینکه هر گونه نتایج حاصل از این تصمیم گیری و انتخاب( چه مثبت ، چه منفی) به عهده خودمان است.
سوم: این نکته بسیار مهم است که شما هر انتخابی بکنید، مقداری سود و زیان به همراه خود دارد. ولی مهم اینست که در کل معدلی که به انتخاب خود می دهیم چند است؟! شما اگر یک شکلات را به مبلغ یک میلیون تومان بخرید، به اندازه یک شکلات نفع می برید ، ولی چقدر ضرر کرده اید؟! چه معدلی در کل به انتخاب خود در این مورد می دهید؟!
بله پول برای شماست ، شما انتخاب می کنید ، ولی گاهی لذت کوتاه مدتی ( مانند لذت یک شکلات) ، موجب ضرری غیر قابل برگشت می شود. پس لازم است قبل از انتخاب شروع به بررسی و حساب کردن سود و زیان ها ی ناشی از انتخاب خود بکنیم.
چهارم: یکی از مهمترین انتخاب های زندگی انسان، انتخاب همسر و ازدواج است. این مسئله وقتی مهمتر می شود که بدانیم در زمان ازدواج ، ما تحت احساساتی پاک و قوی هستیم که معمولا ما را به عجله وا می دارد، این احساسات یک جانبه نگر است، بی تفکر است و یا فکر را در اختیار خود می گیرد. و بسیار تشنه است.
احساس به هنگام ازدواج مانند آهنربایی هست که کنار یک قطب نما قرار گرفته است و قطب نما را منحرف می کند. عقل و فکر ما که چون قطب نما جهت صحیح زندگی را در مواقع غیر احساسی به ما نشان می دهد ، تحت تاثیر احساسات ما ، به اشتباه می افتد. لذا نقش یک متخصص دلسوز مثل یک مشاور خانواده، یا نقش دوستی با تجربه و مهربان، والدین فهمیده که در بیرون از گود احساسی ما قرار دارند ، نقش بسیار بسیار حائز اهمیتی پیدا می کنند .
نه اینکه به جای ما انتخاب کنند، بلکه به ما کمک کنند که همه جوانب انتخاب خود را به دقت بررسی کنیم.
*** البته اینها به معنی زیر پا گذاشتن گوهر عشق و احساس نیست.***
بلکه
برای اینست که گوهر عشق را به جای چند روز برای تمام روز ها ، فصول و همه سالیان عمر با خود حفظ کنیم. اصلا زندگی بی عشق و احساس پشیزی نمی ارزد. اتفاقا همه این مسائل که بیان شد برای اینست که گوهر مقدس عشق و احساس قربانی و لگد کوب نشود و بعد از چند روز متوجه نشویم ، آنچه که به خاطر تشنگی و عطش شدید ما ، به نظر آب میرسید، سرابی بیش نبود!
پنجم: آنچه که در هنگام انتخاب و تصمیم برای ازدواج قابل چشم پوشی نیست ، شرایط حاکم بر روان شماست و همچنین بررسی سایر معیارهای اساسی ازدواج است.
شرایط عاطفی شما مانع یک ازدواج موفق می شود.
شما ابتدا باید بر خود حاکم شوید تا بتوانید بر تصمیم ها و انتخاب های خود حکومت کنید.
شما وقتی می توانید خود را صاحب انتخاب بدانید که هم بتوانید بگوئید: « آری» و هم بتوانید بگوئید: « خیر».
وقتی همه انرژی، سعی و توان خود را بر جنبه ای مثبت و آری متمرکز کرده اید یعنی موقعیت مناسبی برای دیدن همه ابعاد ازدواج ندارید. لذا احساس ها و بیان جملاتی مثلِ « به طور دیوانه وار دوست داشتن...» مانع از ارزیابی صحیح شماست.
ششم:
مطلب دیگر اختلاف سنی بین زن و شوهر می باشد .چنانچه یکی از طرفین به لحاظ سنی و پختگی که نسبت به دیگری دارد بر وی مسلط باشد . او هست که در مورد میزان و چگونگی ارتباط ( فعلا) تصمیم می گیرد و طرف دیگر نیز به لحاظ تصمیم ایشان مشوش هست و فرمانبردار ( اما در آینده چقدر این تسلط را می تواند بپذیرد؟!).
البته طبیعی است این اختلافها، الان که در اوج احساس و عشق هستید ، خود را شیرین نشان می دهد، ولی از فردای ازدواج و شروع زندگی کم کم نگرش عوض می شود و مسائل واقعی زندگی جای خود را به تخیلهای عاشقانه می دهد. ( عشقی که به منطق تکیه نکرده است.)
هفتم: در نهایت به نظر می رسد هرکس توانایی خوشبخت کردن خود را از طریق همراه کردن احساس و منطق خویش را داشته باشد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)