مقدمه
تفکر چرا و چگونه ؟
تخمین زده اند که روزانه بالغ بر 50000 فکر از ذهن ما می گذرد : افکار مثبت ، منفی ، ترسناک ، تعالی بخش یا جنون آمیز . علت وجود این افکار این است :
• خاطرات گذشته وتصاویر ذهنی .
• واژه ها، بخش هایی ازگفتگو ها( حتی از زمان بچگی )
• اشیاء ، صحنه ها ، الگوها ، مسائل ، وظائف و افراد آشنا و ناآشنا.
• احساسات ،کنجکاوی ، تشویق ، تأسف ، خشم و غم
• و البته هیچ کار نکردن
گاهی ما خودمان فکرها را به وجود می آوریم . گاهی هم خودشان خیلی غیر منتظره به ذهن مان وارد می شوند و ما آنهارا ، می پذیریم ، مورد سوال قرار می دهیم ، به چالش می کشیم یا به دورشان می اندازیم . بعضی از این افکار در ذهن ما پرسه می زنند ، بزرگ و غیر منطقی می شوند که نتیجه اش تشویش و فلج ذهن است .
تفکر ، نشان سلامتی است . ما برای این که بفهمیم یاد بگیریم و پیشرفت بکینم باید فکر کنیم . همین طور برای اینکه بدانیم با اطلاعات گردآوری شده چه باید بکنیم نیاز به تفکر داریم . اما فرآیند تفکر را باید کنترل کرد و به گونه ای سازنده هدایت نمود .
تفکر چرا و چگونه ؟
این سئوال بزرگی است .
ما از همه کسانی که در دوران کودکی برما نفوذ داشته اند ، الگوهای رفتاری را کپی برداری می کنیم . همه این الگوها به نطرمان درست می رسند و فکر می کنیم تنها الگوهای موجود هستند . مگر وقتی کسی بیاید و آنها را به چالش بکشد .
اگر یک وضعیت ذهنی در ما تثبیت شود ، تغییر آن بسیار سخت خواهد بود . گرایش های ذهنی در روند تفکر ، مانع و توقف به وجود می آورند و در نهایت منجر به جانبداری ، تعصب و لجاجت می شوند .
بیانات ذیل نشان می دهد که تفکر برخی از اشخاص تا چه حد غیر منعطف و محدود است :
• روشهای آزموده شده بهترین روشها هستند ( من به اندازه کافی می دانم ، بهتر از این به ذهنم نمیاد )
• تو فکر می کنی فقط راه خودت صحیح است ( فکر کردی فقط تو درست می گی ؟ )
• من در این مورد مانع ذهنی دارم ( نمی فهمم چی می گی )
• او ذهن بسته ای دارد ( نمی فهمد ، نمی داند )
ادامه دارد ...................
علاقه مندی ها (Bookmarks)