با سلام مجدد
ادامه عرایضم:
رابطه خوب با پدر فکر کنم اکثر دخترا دارند.سه موردی که فرمودید (رابطه با پدر ، مدیر بودن پدر و علاقمند بودن به مادر ، تواضع مادر نسبت به پدر) رو چطور میشه مطمئن شد و با چه سوالاتی؟ چون بالاخره نمیشه بگیم پدرتون به مادرتون علاقه داره؟
بالقوه بله دختر و پدر استعداد داشتن رابطه خوب را دارند ولی متاسفانه خیلی وقت ها بالفعل نیست.خیلی خانواده ها هستند کهپدر برای فرزندانش وقت نمی ذاره و به فکر کار و درامده. یعنی خب مشکلات اقتصادی و... هم باعثش شده.عصبانیت ها و... . و توی تحقیقی نشون داده شده دخترانی که به سمت دوست پسر و... می رن به خاطر تامین نشدن نیازهای عاطفیشون از سمت پدر هست!
برای شناسایی:
وقتی خواستگاری میرید تا حدودی جو خونه دستتون میادو همین طور همون اول هم که نمی خواهید این مورد را بفهمید. حتما زمان می بره!تو جلسات مختلف به خونشون رفت و آمد می کنید. رفتار پدر و مادر را می بینید. مثلا یه جا می بینیدهر جلسه همش پدر داره تحکم می کنه و مادر همش داره پذیرایی می کنه. ولی یه جا هم می بینید که مثلا مادر میگه حاج آقا میشه بی زحمت یه لحظه تشریف بیارید؟ بعد مثلا پدر می ره ولی نه با حالت بد. یه جا حس می کنید .
یه جا می بینید قشنگ معلومه مدیر خونه پدر هست! اول پدر صحبت می کنه. یه جا هم می بینید جلسه را مادر دست گرفته!و مثلا تو حرف پدر بی موقع می پره که یعنی تو داری اشتباه می کنی و...
یه جا می بینید پدر با یک حساسیت خاصی از دخترش تعریف می کنه. دختر من فلانه بصاره! خیلی ازش راضی هستیم. فلان مدرسه را می شناسید اونجا درس خونده.خانم فلانی می گه... استادش گفت.. . پدر براش مهمه شما چی کار می کنید حتی براش مهمه یه وقت بعدا منزلتون از منزل پدری دور نشه! یه ذره حس کنه ممکنه کارتون بره شهرستان نگران می شه و... (البته این موارد آخر شاید فقط راجع به پدرهای خیلی عاطفی صدق کنه. نمی دونم.بابای من اینجورین.)
با دختر خانم صحبت می کنید. تو سوالاتش می پرسه آقای فلانی نظر شما راجع به پدر و مادر و پدر و مادر همسرتون چیه؟ تو صحبت هاش دنبال اینه که ببینه شما نظرتون چیه. می رید باهاش صحبت کنید می بینید دقت می کنه زود تر از شما نشینه و همزمان بشید.
شما ازش راجع به رابطه از اعضای خانواده اش می پرسید خوب شرح می ده.
ازش می پرسید شما چقدر خوشبخت هستین؟چرا؟ دختر عاطفی که رابطش با پدر و مادرش خوبه ؛می گه من خیلی خیلی خوشبختم چون خانواده خوبی دارم و پدر و مادرم خیلی با محبتن. برادرم را خیلی دوست دارم و...
بعد ممکنه دختر غیر عاطفی بگه: بله.من تو زمینه تحصیلی و... کلا منظورم اصلا این نیست یه جواب خاص در نظر داشته باشید .منظورم اینه که خود به خود تو صحبت ها و لحن طرف مقابل و همین طور لحن پدر و مادر خیلی چیزها براتون مشخص می شه. منم اولا خیلی نگران بودم.اما تو تجربه هام دیدم اصلا یه چیزایی طرف از خودش بروز می ده. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
راجع به اعضای خانوادش می پرسیدخودتون یه چیزایی دستگیرتون می شه. می خواهید بیرون برید از حساسیت های پدرش یه چیزایی دستگیرتون میشه و...
سوالاتی از شما می پرسه یه چیزایی دستگیرتون میشه و...
پدرش صداش می کنه یه چیزایی دستگیرتون میشه ...
جمع بندی این ها می تونه به شما کمک کنه.نه ایکه هرکدوم اتفاق افتاد پس حتما این طوره یا...
تاپیک زیر هم می تونه به شما راجع به سوالات و جلسات خواستگاری کمک کنه.
در ضمن این که فرمودین فارغ از عقیده مذهبی ، یعنی حتی بدون اعتقاد مذهبی با این سه مورد دختر با حیا میشه.خب این ها فکر کنم همونایی هستن که من مثال میزدم! یعنی اخلاقا پاکن اما اعتقاد و الزام به پوشش مو یا لباس غیر جیغ یا ... ندارن.این بده؟
بله من خودم قبول دارم بعضی دختران حیای ذاتی دارند. یعنی شاید نمی دونند پوشش مهمه ولی وقتی مثلا یه پسر باهاش شوخی می کنه عصبانی میشه!!! یا اینکه اصلا سمت روابط دوستی نمی رن. یا یک ابراز احساسات ساده جنس مخالف خام نمی شن.چون تامین هستند.
ولی خب این ها در معرض گناه هستند و اگر واقعا بدونند و مثلا یه روز جای آقایون باشن ممکنه اصلا دلشون نخواد اونجوری بگردند و خجالت بکشن! اما نمی تونند درک کنند.چون جای مرد نیستند و مطالعه هم نمی کنند و ...
برای همین خودم هیچ وقت دلم نمیاد از دید بد نسبت به این گروه صحبت کنم. چون خودم برام چند مورد پیش اومده تو دانشگاه یا... مثلا کسی ازم سوال کرده بعد با هم بحث کردیم.خیلی هم دوستانه و محبت آمیز.نه اینکه بخوام بگم من چقدر فلانم و بصارم.بعد طرفم واقعا تغییر کرد! خودش می گفت من دیگه عذاب وجدان می گیرم بد بگردم! بعد مدتی دیدم چادری شد!!! یعنی تغییر تا این حد!
به خاطر روحیه حق پذیری و انتقاد پذیری که داشت این طور شد و البته خب اولاش با هم یه راست از این در صحبت نکردیم.سر بعضی مشکلاتش بود که کمکش کردم و کامل فهمید نیتم خیر خواهانه است.بعد خودش ازم سوال می کرد.چون من هم با دلیل حجاب را پذیرفته بودم تونستم منطقی راهنماییش کنم. و خیلی هم علمی.
تاپیک زیر را بخوانید.از یه جایی به بعد بحث به حجاب کشید! خانم ها عکس العمل نشون می دادن.و مثلا می گفتم تحریک مرد سریعه و در عرض 1 دقیقه و همون موقع اتفاق میفته.منو مسخرم کردند! چون تحریک زن این قدر سریع نیست. زن باید خیلی فکرش را به سمت جنسی متمرکز کنه.به خاطر همین نمی فهمیم چرا با یه نگاه مرد به گناه میفته!!!
آقایون هم مذهبی و هم غیر مذهبی نظراتشون را صادقانه می گفتند که این پوشش ها چقدر براشون تاثیر بد می ذاره.
از خواهرای گلم می خوام این تاپیک را مطالعه کنند و دلایل علمی( نه مذهبی) را در این تاپیک بررسی کنند و نگاه آقایون را تا حدی درک کنند:
در مورد اینکه فکر می کنید اگر همسرتون کمتر بهتون توجه کنه ناراحت می شید و من گفتم تا این حد نرماله و بالاخره همه ما نیاز مند توجه هستیم! من خودم خیلی نیاز مند توجهم و مثلا اگر بعدا همسرم بیشتر با دوستاش بگرده و با اونها رابطه خوب داشته باشه واقعا ناراحت می شم. چون می گم بهترین دوست آدم همسرشه!
پس باید بیشتر برای من باشه تا بقیه. من خودم می گم این حدم منطقیه و مشکلی نداره.
ولی بیشتر هم میشه. بله! مثلا مردی که نذاره خانومش گه گاهی با دوستانش بگرده یا یه سری تفریحات داشته باشه به اختیار خودش و... بده. وقتی محدویدیت این جوری گذاشته بشه که تو این کار را نکن بده!
باید ذات زندگی به گونه ای باشه که این قدر به هم نزدیک بشن که طرف ترجیح بده بیشتر با شما باشه تا با دوستاش. اون وقت خود به خود حد تعادل در ارتباط با بقیه حل میشه و نگرانی نداره. خب مگه ممکن نیست که همسر من با دوستاش هم باشه و بگه و بخنده. مهم اینه من حس نکنم که همسرم آنها را به من ترجیح می ده. مهم اینه بفهمم من اولویت هستم.
این دیدگاه منه.
قبول دارم ولی مثلا شامل صحبت در مورد خواستگارای قبلیش و ... نمیشه به نظرم.فکر کنم قبول دارید که این مورد باید رعایت بشه اما در مورد مزاحمت و ... درسته.البته با آب و تاب تعریف کردن از یه مرد دیگه یه مقدار حسادتمو برمی انگیزونه متاسفانه و دست خودم نیس نمیدونم چطور کنترلش کنم؟
خب یه خانم عاقل می دونه نباید این ها را بگه. اما فرض کنید ناشی بود و متوجه نبود.یا سیاست نداشت و از دهنش در رفت. شما نباید به هم بریزید. باید بفهمید که خانومتون ندانسته این کار را کرده و می تونید با آرامش بهش بگید :هر چقدر مرد خواستگاری بره و هرچقدر دختر خواستگار براش بیاد بعد ازدواج باید فکر کنه همسرش تنها فرد بوده.مگه نه؟ اونم حتما تایید می کنه و از دل شما درمیاد.
یا اون موقع اگه ناراحت شدین جنبه مثبت را ببینید.مثلا به خودتون بگید خب این خانم من حتما خیلی با کمالات بوده که این قدر خواستگار داشته. خوش به حال من که ایشون منو پسندیده! با این نگاه مثلا اون موقع احساستون تعدیل میشه.
فعلا همین قدر باشه.
در کل خیلی خوشحالم که آدم با صبر و حوصله ای هستین. و مشخصه منطقی و با تفکر هستین.
راستش هر کدوم از سوالات شما تاپیک می خواد!!! یعنی بعضی هاش میشه جدا تاپیک زد!!! شما همه را تو یک تاپیک جمع کردین انگار. البته حسن این تاپیک هست.که همه این سوالات این بار از جنبه حیا و غیرت نگاه بشه.
موفق و خوشبخت باشید
- - - Updated - - -
آقای صحت الان پست آخرون را خوندم! سوالاتون خیلیه ماشاالله! راستش من هم خیلی سرم شلوغ شده. با برنامه ریزی سعی می کنم حتما بیام. لطفا فعلا سوال نپرسید.البته از پست های من. نه بقیه عزیزان.
اجازه بدین همین ها را جواب بدم! واقعا این تاپیک شامل چند تا تاپیکه!
فقط اینکه من نگران هستم شما خیلی بیش از حد جزئی نگر باشید و برای مرد خیلی خوب نیست!
زندگی هم این قدر سخت نیست. الکی خودتون را نگران نکنید. به خدا توکل کنید! از خدا همسر آیندتون را بخواهید.راه خدا را پیش بگیرید کمک خدا هست. من خودم اینو به عینه حس کردم که وقتی چیزی به صلاحم نبوده خدا نذاشته و من بعدا فهمیدم.
شما چون خواستگاری را تجربه نکردین چیز سختی به نظرتون می رسه. در صورتی که وقتی تجربه می کنید می فهمید خیلی چیزها را بدون مطالعه هم میشه از طرف مقابل تو تعاملات و ...بفهمید.
باز هم میام.
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)