تا حالا دیدین در دوران عقد یه مرد روز زن رو فراموش کنه به خانومش تبریک بگه !!!

[mahtaaab]

سلام به همگی
اولین روز زن در دوران متاهلی گذشت ولی همسرم یادش رفت بهم تبریک بگه !!!
اصلا واسم قابل هضم نیست، این قد دلم ازش گرفته که نگووو

شب عید بهش گفتم بیا دنبالم که شب عید پیش خانوادت باشم عید رو به مامانت تبریک بگم. واسه مامانش هدیه خریدم با شیرینی و دسته گل رفتم. روز بعد که روز عید بود تا ساعت 6 اینا سرکار بود و هشت اومد دنبالم با خودم رفت واسه مامانم شیرینی یه دسته گل گرفت و کادو مامانش واسه مامانم گرفته بود، دقیقا عین خودم گل و شیرینی و فقط همین تا خلاصه شام اومدیم خونه ما. البته قرار بود واسه عید واسم یه لباس که دوس داشتم بگیره ولی چون خسته بود قبلا بهش گفتم بعد عید هم شد عیب نداره. بحثم اصلا کادو نیست ولی یه تبریک با یه شاخه گل ! هر وقت یادم میاد بغضم میگیره ... ( اون گل و شیرینی تکرار رفتار خودم بودم واسه مامان خودم نه واسه من)

شب ناراحت بودم گفت چی شده بهش گفتم، میگه یعنی بهت تبریک نگفتم ؟ گفتم نه . بعد ادامه داد که خب خسته بودم و شبش که اومدم دنبالت و این حرفا . ولی من دارم هزار نقشه میکشم واسه روز مرد سوپرایزش کنم ولی همسرم ... تولدم هم همین جریان شد.
حتی پدرشوهرم واسه مادرشوهرم گل خرید و تبریک گفت یا مثلا برادرشوهرم واسه مادرش چرا خودش اینطوریه نمیدونم.
حس میکنم گاهی خیلی باهاش کنار میام . مثلا فرض کنید دو تا شیرینی وجود داره یکیش تازست یکی نه اگه بهش تعارف کنم میگه کدوم بهتره و همون رو واسه خودش برمیداره، دقیقا برعکس من که هرچی خوبه واسه بقیه میخوام.
نمیدونم در قبال این حرکتش باید چه کار کنم؟ چه طوری بگم که اثر داشته باشه ؟؟؟
لطفا کمک کنید
مرسی

[atrin]

منم ده ماهه عقد کردم همسرم تبریک نگفت اصلا هم ناراحت نیستم و این مساله ارزش اینو نداره ک ناراحتت کنه.

[omid65]

ببینید من نمی تونم بگم چرا تبریک گفت یا چرا نگفت ، خب شاید بنده خدا سرش شلوغه یا هزاران بحث دیگه .
به نظر من این موضوع خیلی خیلی موضوع کوچیکیه که اصلا نباید ذهنتون رو مشغول اون قضیه بکنین .
اما اما این موضوع قراره تا کی ادامه پیدا بکنه ؟

به نظر من باید در این مورد باید نشست و حرف زد با طرف مقابل و برای اینکه میخوایم به خواسته های همدیگه اجابت کنیم برنامه ایی رو بریزیم.
من یک همایشی رو از یک روانشناسی دیدم که خیلی روی من تاثیر گذاشت و دوست دارم در زندگی متاهلی ام حتما اون رو پیاده کنم .
و اون هم اینه که زن و شوهر یک دفتر خوشگل و زیبا تهیه می کنند و هر زمان از دست همدیگه ناراحت و یا خوشحال میشن توی اون دفتر مینویسن .
بعنوان مثال در این مورد شما توی اون دفتر مربوط به اون تاریخ مینویسید که : همسر عزیزم ، خیلی دوستت دارم دوست داشتم صدای محبت آمیزت رو در روز زن توی گوشم نجوا میکردی یا حالا هر چی ؟!؟!!! ....
این دفتر رو که شوهرتون میخونه ، تازه متوجه میشه که وای چه چیزی رو یادش رفته ، اونوقت توی 120 سال آینده روز زن رو یادش نمیره .
همینطور اون هم میتونه از این دفتر استفاده کنه .

ببیینید فرض کنید که همسرتون از غذای بی نمک بدش میاد و شما عاشق غذای پرنمکین .
هر روز میبین که ایشون سر سفره به هیجی دست نمی زنن و هیچی نمیخورن.
ماهها میگذره و شما افسرده میشین که جرا آشپزی شما رو دوست نداره یا هزار تا فکر دیگه .
وقتی اونقدر بهش پیله میشین که بهتون میکه از غذای پرنمک بدش میاد ، آیا اون لحظه سرش داد نمیزنین که چرا همون اول نگفتی ؟
اینم همونه ، باید همون اولش بگی...
این موضوع باعث میشه که حرفها توی دل آدم تلنبار نشه ، حرف یه عمر زندگیه .

[mahtaaab]

منم ده ماهه عقد کردم همسرم تبریک نگفت اصلا هم ناراحت نیستم و این مساله ارزش اینو نداره ک ناراحتت کنه.

ممنون. ولی آدمها با هم فرق دارند شما ناراحت نشدی دلیل نداره منم نشم و به نظر من ارزش ناراحت شدن داره !

ببینید من نمی تونم بگم چرا تبریک گفت یا چرا نگفت ، خب شاید بنده خدا سرش شلوغه یا هزاران بحث دیگه .
به نظر من این موضوع خیلی خیلی موضوع کوچیکیه که اصلا نباید ذهنتون رو مشغول اون قضیه بکنین .
اما اما این موضوع قراره تا کی ادامه پیدا بکنه ؟

به نظر من باید در این مورد باید نشست و حرف زد با طرف مقابل و برای اینکه میخوایم به خواسته های همدیگه اجابت کنیم برنامه ایی رو بریزیم.
من یک همایشی رو از یک روانشناسی دیدم که خیلی روی من تاثیر گذاشت و دوست دارم در زندگی متاهلی ام حتما اون رو پیاده کنم .
و اون هم اینه که زن و شوهر یک دفتر خوشگل و زیبا تهیه می کنند و هر زمان از دست همدیگه ناراحت و یا خوشحال میشن توی اون دفتر مینویسن .
بعنوان مثال در این مورد شما توی اون دفتر مربوط به اون تاریخ مینویسید که : همسر عزیزم ، خیلی دوستت دارم دوست داشتم صدای محبت آمیزت رو در روز زن توی گوشم نجوا میکردی یا حالا هر چی ؟!؟!!! ....
این دفتر رو که شوهرتون میخونه ، تازه متوجه میشه که وای چه چیزی رو یادش رفته ، اونوقت توی 120 سال آینده روز زن رو یادش نمیره .
همینطور اون هم میتونه از این دفتر استفاده کنه .

ببیینید فرض کنید که همسرتون از غذای بی نمک بدش میاد و شما عاشق غذای پرنمکین .
هر روز میبین که ایشون سر سفره به هیجی دست نمی زنن و هیچی نمیخورن.
ماهها میگذره و شما افسرده میشین که جرا آشپزی شما رو دوست نداره یا هزار تا فکر دیگه .
وقتی اونقدر بهش پیله میشین که بهتون میکه از غذای پرنمک بدش میاد ، آیا اون لحظه سرش داد نمیزنین که چرا همون اول نگفتی ؟
اینم همونه ، باید همون اولش بگی...
این موضوع باعث میشه که حرفها توی دل آدم تلنبار نشه ، حرف یه عمر زندگیه .

مرسی از نظرتون.
هیچ فراموش کردنی بی علت نیست، چرا فک میکنید بی ارزشه، وقتی تمام مردای اطراف رو میبینی که تبریک میگند ولی خودت سال اول ازدواج کردی و هیچی خب ناراحت کنندست، من حق دارم ناراحت بشم ولی میشه بگیم مثلا ارزش قهر و این چیزا نداره که منم واکنش خاصی نداشتم.
اما روحیه همسر من با این چیزا سازگار نیست، که مثلا دفتر تهیه کنم و بگم دوست دارم و این حرفا، این چیزا واسش لوس بازی مثلا !!!
ببینید اگه من خانمی باشم که اولویت اولم خودم باشم و جدا به تفریحم برسم و ... این جور وقتا ناراحت نمیشم. ولی من از هیچی واسش کم نمیذارم، اینو خودشم میدونه و اولویت اولم همسرم.
من میخوام این موارد دیگه تکرار نشه، همین. با گفتن معمولی هم قابل حل نیست.

[دختر بیخیال]

سلام عزیزم ،
شاید عادت ندارن،
تمام دوران مجردیشون ، این روز و به مادرشون تبریک گفتن ، حواسشون نبوده به شما تبریک بگن.
دیدین که کاری که براشون انجام دادین و برای مادرتون انجام دادن.

اینکه تولدتو تبریک نگفتن هم میتونی شما برای روز تولدشون سورپرایزشون کنی. و ذوق زده و خوشحال خودتو نشون بدی ، مطمعن باش ایشون هم یاد میگیرن که برای تولد تو هم اینگونه باشن.

من میدونم سخته واقعا ، منم بودم ناراحت میشدم، اما الان غصه خوردن فایده نداره
اگه قبول کنی که عادت کردن این روزارو به مادرشون تبریک بگن و عادت نداشتن روز تولد و زن و سالگرد ازدواج و ... یادشون باشه ، کمتر خودتو اذیت میکنی.

انشالله کم کم یادشون میمونه،شاید شما که دارین ایشونو با مردای دیگه مقایسه میکنین اون مردای دیگه هم اولین روزاشونو یادشون نمیمونده کم کم یاد گرفتن.
آقایون نمیدونن خانوم ها از این مسایل خیلییییییی ناراحت میشن. و براشون مهمه. ورگرنه مطمعن باش قصد ایجاد دلخوری و ناراحتی نداشتن.

امیدوارم موفق باشی.

[deljoo_deltang]

مردها مثل ما زنها مناسبات براشون پر اهمیت نیست. به جای اینکه بشینی فکر کنی چه کاری توی مناسبتها کرده ببین چقدر مرد زندگیت توی کل طول زندگیت بوده.
اگر می خواهی که مناسبتها یادش باشه و از این موضوع ناراحتی یک راهش اینه که ازش به خاطر بودن به عنوان یک مرد همیشه تعریف کنی و بعد از اعتبار سازی حرفهای دلت رو بزنی و خواسته ها و توقعاتت رو. اما توقع نداشته باش سریع این انتظارات بر اورده بشه. کمی هم باید صبور باشی و حساسیت هات رو کم کنی و با ترفندهای زنانه این موضوعات دست چندمی رو حل کنی. مثلا همسر من هم هیچ وقت مناسبتها یادش نمی مونه از بس به خاطر اینکه بتونه زندگیمون رو بهتر کنه سرش شلوغه و فکرش مشغوله. منم اوایل مثل شما انتظار داشتم. اما حالا انتظارم رو پیشاپیش می گم و با شوخی و خنده می گم یادت نره اگر برام هدیه نخری خونه راهت نمی دما. یا مثلا باهاش بیرون توی یک مغازه قرار می ذارم یکدفعه سورپرایزش می کنم و می گم امروز روز زنه این هدیه رو برام بخر و یا مثلا میرم خودم برای خودم هدیه می خرم و بعد کادوش می کنم می گم اینم به حساب شما برای روز زن برای خودم خریدم. همسرم هم خیلی خوشحال می شه که من خوشحالم و اونروز کارهایی می کنه که برامون به یاد موندنی می شه.

[ardeshirk]

سلام دوست گرامي
کاملا حق با شماست مناسبت هاي اينچنيني قابل فراموشي نيست وقطعا چنين رفتاري شما رو دلسرد ميکنه خصوصا اگه دراوايل نامزدي وعقد وشروع زندگي باشه که مطمئنا حال وهواي گرم تروپراحساس تري داره وانتظارات عاطفي وتوجه بيشتر مورد نيازهست ولي خواهرگرامي متاسفانه خيلي ازاقايون به اين موضوعات توجه نميکنند ويا اونقدري که شما انتظارداريد براشون مهم نيست البته اين خوب نيست ولي موضوع ربطي به دوست داشتن وعشق وعلاقه به شما نداره ! بايد بگم الان درخيلي خانواده ها تولدحضرت زهرا رو فقط روز مادر ميدونن نه روز زن وهمسر ........ بنابراين شماا موضوع رو به حساب قصدوغرض ويا سردي وبي محبتي نذار ........ البتهه بهتره بعدا دريه فضاي صميمي وگرم وبدون گله کردن وابراز ناراحتي وجروبحث درمورد اين اتفاق وانتظارتون براشون حرف بزنين وبگين براتون چقدر با ارزش هست که اگه همسرتونن بهتون توجه کنه واين موضوعات ميتونه براتون خيلي سبب دلگرمي ونشاط بشه ...ضمنا خودتون رو هم با مادرشون وبا کس ديگه مقايسه نکنين چرا که هم جايگاه افراد با هم تفاوت ميکنه وهم اينکه طرح موضوع چه پيش خودتون وچه پيش همسرتونن سبب دلخوري وناراحتي ميشه وضمنا مشکلي رو هم حل نميکنه ........... درنظربگيريد بعضي وقت ها براي فراهم نمودن بعضي شرايط بايد به مدد زمان وحوصله خيلي چيزهارو تراش داد وبراي تغييرش تلاش نمود هرچند بايد بدونين بعضي مسايل عليرغم اهميت داشتن دراولويت نسيتن وهمواره موضوعات جايگزين وجبراني براشون هست .......... موفق باشيد

[mahtaaab]

سلام عزیزم ،
شاید عادت ندارن،
تمام دوران مجردیشون ، این روز و به مادرشون تبریک گفتن ، حواسشون نبوده به شما تبریک بگن.
دیدین که کاری که براشون انجام دادین و برای مادرتون انجام دادن.

اینکه تولدتو تبریک نگفتن هم میتونی شما برای روز تولدشون سورپرایزشون کنی. و ذوق زده و خوشحال خودتو نشون بدی ، مطمعن باش ایشون هم یاد میگیرن که برای تولد تو هم اینگونه باشن.

من میدونم سخته واقعا ، منم بودم ناراحت میشدم، اما الان غصه خوردن فایده نداره
اگه قبول کنی که عادت کردن این روزارو به مادرشون تبریک بگن و عادت نداشتن روز تولد و زن و سالگرد ازدواج و ... یادشون باشه ، کمتر خودتو اذیت میکنی.

انشالله کم کم یادشون میمونه،شاید شما که دارین ایشونو با مردای دیگه مقایسه میکنین اون مردای دیگه هم اولین روزاشونو یادشون نمیمونده کم کم یاد گرفتن.
آقایون نمیدونن خانوم ها از این مسایل خیلییییییی ناراحت میشن. و براشون مهمه. ورگرنه مطمعن باش قصد ایجاد دلخوری و ناراحتی نداشتن.

امیدوارم موفق باشی.

مرسی عزیزم، بالاخره یکی منو درک کرد
ولی من مقایسش نمیکنم، میگم تو این فضا و جو سخته همچین چیزی، منظورم اینه تو خانواده ما همه تبریک میگن، خب همسر منم یه ویژگی های خیلی مثبتی داره که بقیه ندارن.

مردها مثل ما زنها مناسبات براشون پر اهمیت نیست. به جای اینکه بشینی فکر کنی چه کاری توی مناسبتها کرده ببین چقدر مرد زندگیت توی کل طول زندگیت بوده.
اگر می خواهی که مناسبتها یادش باشه و از این موضوع ناراحتی یک راهش اینه که ازش به خاطر بودن به عنوان یک مرد همیشه تعریف کنی و بعد از اعتبار سازی حرفهای دلت رو بزنی و خواسته ها و توقعاتت رو. اما توقع نداشته باش سریع این انتظارات بر اورده بشه. کمی هم باید صبور باشی و حساسیت هات رو کم کنی و با ترفندهای زنانه این موضوعات دست چندمی رو حل کنی. مثلا همسر من هم هیچ وقت مناسبتها یادش نمی مونه از بس به خاطر اینکه بتونه زندگیمون رو بهتر کنه سرش شلوغه و فکرش مشغوله. منم اوایل مثل شما انتظار داشتم. اما حالا انتظارم رو پیشاپیش می گم و با شوخی و خنده می گم یادت نره اگر برام هدیه نخری خونه راهت نمی دما. یا مثلا باهاش بیرون توی یک مغازه قرار می ذارم یکدفعه سورپرایزش می کنم و می گم امروز روز زنه این هدیه رو برام بخر و یا مثلا میرم خودم برای خودم هدیه می خرم و بعد کادوش می کنم می گم اینم به حساب شما برای روز زن برای خودم خریدم. همسرم هم خیلی خوشحال می شه که من خوشحالم و اونروز کارهایی می کنه که برامون به یاد موندنی می شه.

سلام، ممنونم دوست من
ئه، چه کارای جالبی میشه کرد، مرسی که گفتی، اینم خوبه، ولی آخه دوران عقد و نامزدی یه چیز دیگست، خصوصا دفه اول .

سلام دوست گرامي
کاملا حق با شماست مناسبت هاي اينچنيني قابل فراموشي نيست وقطعا چنين رفتاري شما رو دلسرد ميکنه خصوصا اگه دراوايل نامزدي وعقد وشروع زندگي باشه که مطمئنا حال وهواي گرم تروپراحساس تري داره وانتظارات عاطفي وتوجه بيشتر مورد نيازهست ولي خواهرگرامي متاسفانه خيلي ازاقايون به اين موضوعات توجه نميکنند ويا اونقدري که شما انتظارداريد براشون مهم نيست البته اين خوب نيست ولي موضوع ربطي به دوست داشتن وعشق وعلاقه به شما نداره ! بايد بگم الان درخيلي خانواده ها تولدحضرت زهرا رو فقط روز مادر ميدونن نه روز زن وهمسر ........ بنابراين شماا موضوع رو به حساب قصدوغرض ويا سردي وبي محبتي نذار ........ البتهه بهتره بعدا دريه فضاي صميمي وگرم وبدون گله کردن وابراز ناراحتي وجروبحث درمورد اين اتفاق وانتظارتون براشون حرف بزنين وبگين براتون چقدر با ارزش هست که اگه همسرتونن بهتون توجه کنه واين موضوعات ميتونه براتون خيلي سبب دلگرمي ونشاط بشه ...ضمنا خودتون رو هم با مادرشون وبا کس ديگه مقايسه نکنين چرا که هم جايگاه افراد با هم تفاوت ميکنه وهم اينکه طرح موضوع چه پيش خودتون وچه پيش همسرتونن سبب دلخوري وناراحتي ميشه وضمنا مشکلي رو هم حل نميکنه ........... درنظربگيريد بعضي وقت ها براي فراهم نمودن بعضي شرايط بايد به مدد زمان وحوصله خيلي چيزهارو تراش داد وبراي تغييرش تلاش نمود هرچند بايد بدونين بعضي مسايل عليرغم اهميت داشتن دراولويت نسيتن وهمواره موضوعات جايگزين وجبراني براشون هست .......... موفق باشيد

سلام، مرسی از دلگرمیت عزیزم
من خودم رو مقایسه نکردم، مادر جای خودش من جای خودم، اتفاقا خیلی هم خوشحال میشم همسرم این کارا رو واسه مادرش بکنه، مامانش رو هم مثه مامانم دوس دارم و مهربونه، آخه من همش تو فکر سوپرایز کردنشم یا تنوع با اینکه درس دارم ولی همسرم چندان به این چیزا فک نمیکنه و همش مشغوله کاره، واسه همین از وقتی ازدواج کردم احساس میکنم شورو نشاطم کم شده.

[ardeshirk]

با سلام
بادرنظرگرفتن اینکه زن وشوهر از دو خانواده مختلف یعنی دو تربیت ودیدگاه وفرهنگ مختلف هستند معمولا چنین مواردی ممکنه پیش بیاد پس خیلی دلخورنشید هرچند مردان امروزی به نحوی نسبت به نسل گذشته بیشتر به آداب اجتماعی ومسایل زناشویی توجه میکنن لیکن هنوز هم تفکرات سنتی وتنگ نظر نسبت به خانم ها دیده میشه ولی اعتقاد دارم شما میتوانید بدون ایجاد دلخوری ویا موضع گیری سرد شدن ویا مرور بیش از حد این مسئله برای خودتون با کمی درایت وتدبیر با طرح موضوع درزمان مناسب نسبت به توجه ودقت اینگونه مسایل توسط شوهرتون اقدام کنید بهرصورت هرچیزی تمرین میخواد ومعمولا تمامی شوهران از همسرانشون دراکثر مواقع تاثیر پذیرهستن وزمان همیشه به نفع خانم خونه پیش میره مشروط به اینکه به ایشون فرصت بدین وخودتون هم با دقت وبا روش های کاملا زنانه وعاطفی شرایط رو تعدیل کنید ................ موفق باشید

[صبوری]

سلام دوستم.

اين كه كاري نداره تلفن همراهش رو براي روزهايي كه مهمه برات تنظيم كن وآخرش اسمت رو بذار.