سلام امیر آقا
قانون ها رو که شرح دادین، من در مورد حرف قبلیم که گفته بودم اگر کسی این قانون ها رو واسم بگذاره ناراحت میشم ولی پاره نمیکنم تجدیدنظر کردم، اگر کسی همچین کتابچه ای بگذاره جلوی تمام اصول روانشناسی و کنترل خشم رو می گذارم زیر پا و یه برخورد جدی و شاید حتی بی شرمانه هم باهاش میکنم که تا عمر داره یادش نرهچرا این حرفا رو زدم؟ نه اینکه بخوام شما رو سرزنش کنم و اشتباه تون رو بولد کنم نه اصلا. بلکه می خوام بگم همین خانم شما که همه ما میگیم بچه هست، هیجان محوره و ... بسیار صبـــــــــــــــور و با درایت برخورد کرده و این نشون از فهمیدگی ایشون هست. قدرش رو بدونید.
قانون های شما از دید من یعنی عزیزم تو مغز نداری بگذار من بجات فکر کنم.
برای اینکه متوجه منظورم بشید مثال میزنم:
وقتی اولین تاپیکتون اینجا بسته شد، یادتون چه احساسی داشتید؟ یادتون هست چقدر بهتون برخورده بود؟ یادتونه قهر کردین؟
کسی هم حرف بدی نزده بود فقط بجای شما طبق قانون این تالار تصمیم گرفته شده بود که دیگه اون زمان تو اون تایپک ادامه ندین. کاملا به مصلحت شما بود. ولی احساس شما چی میگفت؟
خودتون رو بگذارید جای خانمتون. چه حسی بهتون دست میده؟؟؟
---------------------------
راهکار چنین شرایطی این هست که شما خواسته هاتون رو به شکلی مطرح کنید که انگار خواسته خانمتون هست
میشه یه مثال بزنید یعنی چطوری؟
اگه لباستون اتو نداره، نگید این رو اتو کن، بگید امروز دلم می خواست تو این جلسه با این پیرهن ظاهر بشم ولی حیف که اتو نداره، یا اینکه کاشکی وقت داشتم این پیرهن رو اتو کنم؛ حیف که ندارم! وگرنه این لباس فیت جلسه امروز هست.
شاید خانمتون قبول کنه و احساساتش برانگیخته بشه و اتو کنه شاید هم نه! ولی واقعا ایشون کلفت شما نیستند که در لحظه اوامر شما رو گوش بدن. این مساله رو هم تو ذهنتون داشته باشید همیشه.
واقعا نمیدونم. چطوری بفهمم نقطه ضعفش چیه؟
سلامتی شما؛ آرامش شما، اعتبار شما در نظر بقیه طبق گفته های خودتون پاشنه آشیل خانمتون هست.
اگه از رفتارش ناراحتید لازم نیست با تحکم دستور بدید نرو فلان جا، یا وای به حالت اگر فلان کار رو انجام بدی، نشون بدید که آرامشتون بهم میریزه، نشون بدید که قفسه سینه تون میگیره وقتی دروغ می شنوید. (البته نه اونقدری که ارزشش رو از دست بده) ولی عمق فاجعه و ضربه ای که بهتون زده میشه رو بیان کنید.
خانم شما نه قصد لج کردن با شما رو داره و نه از اینکه چیزی رو ازتون پنهان کنه لذت می بره ولی نحوه منع شما از انچه که براش مضره یا تشویق تون به اونچه که براش مفید هست دستوری هست، لحن بیانتون تحکم امیز هست و ایشون فکر میکنه شما اسیرش کردید؛ یا کلفتتون هست
ما شما رو نمی ببینیم و لحن تون رو نمی شنویم ولی می تونید در این زمینه از مشاورتون کمک بگیرید که لحن شما و کلمات مورد استفاده تون رو تحلیل کنه.
----------------------------------
صحبت کردن در مورد موضوع های جدی رو موکول کنید به مکان های عمومی و فضاهای باز، جایی که شما نتونید داد بزنید و ایشون هم به راحتی نتونه گریه کنه. اگر شب می خواید در مورد موضوفی گفتگو کنید بگید پاشو بریم یه قدمی بزنیم.
این باعث میشه فضای گفتگو متشنج نشه، و اینکه تمایل شما به برخورد فیزیکی رو کنترل میکنه.
----------------------------------
فعلا مساله بارداری و بچه دار شدن رو از ذهنتون بیرون کنید. قبلا دوستان توضیح دادن چرا!
----------------------------------
یه سری مسائل هم برای من قابل درک نیستن و شاید ایراد از درک ناقص و بی احساسی من باشه. از نظر من آدمی که بازم لباس داره و لباس تنش آخرین دست لباسش نیست دلیلی نداره از یه پاره شدن لباس انقدر شدید ناراحت بشه که گریه بیفته! نمیتونم اینجور رفتارهاشو درک کنم دقیقا یک کتابچه راهنما میخوام رفتارهاشو تحلیل کنه و توضیح بده
رفتار شما و اصرار شما به کاری که ایشون تمایل ندارن، نمونه بارز خشونت هست. فرض کنیم شما غذایی رو دوست ندارید، یا مثلا تمایلی به مشروب خوردن ندارید، اگر یکی دهن شما رو به زور باز کنه و یه جرعه مشروب بریزه تو دهنتون. بعد هم بگه دیدی نمردی!! چه احساسی بهتون دست می ده؟
من به شخصه معتقدم آدمی که من رو مجبور به انجام کاری میکنه بدون اینکه من تمایل به انجام اون عمل داشته باشم و از قدرتش به عنوان اهرم فشار استفاده میکنه (جسمی/ روحی/ مالی/ ...) 1- خودخواه و مستبد هست 2- من رو نمیشناسه 3- بی مهارت هست که نمیتونه به روشهای عادی من رو راضی کنه و ... و من اگر در چنین شرایطی گریه کنم، اون گریه بر اون لباس نیست، گریه ناشی از استیصال من هست، ناشی از ناراحتی از شرایطی که دارم توش زندگی میکنم و عملا احساس بدبختی بهم دست میده.
-------------------------------
خانمتون ثابت کرده دوستتون داره، این مشکلات هم اول زندگی عادی هست. شما هم ثابت کردید که مرد عمل هستید. صبور باشید و سعی کنید فضای گفتگوهاتون نرم تر باشه. مطمئن باشید اون 40 صفحه قانون وقتی به زبان خوش بیان بشه از طرف خانمتون با دل و جون پذیرفته میشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)