** عزت نفس + اعتماد به نفس **
به نام خدا
سلام
در این تاپیک بررسی می کنیم چه طوری زیر ساخت زندگیمون را بهتر کنیم ،،،چطوری در دوران زندگیمون پایدار تر و مستحکم تر باشیم .
لذا برای رسیدن به این مهم ،،به مفهومی می رسیم به نام : " عزت نفس " و " اعتماد به نفس "
منابع کمک گرفته شده :
-- کتاب روانشناسی عزت نفس نوشته ناتانائیل براندن
-- فن بیان، توسعه مهارتهای فردی و ارتباطی
-- سخنرانی های اکهارت تله
-- تحقیقات مطالعاتی
..............................................
مقاله 1 :
** عزت نفس **
عزت نفس ما از کجا ناشی می شود :
عزت نفس ما از دو باور اساسی تشکیل می شود :
۱.باور توانمندی
۲. باور ارزشمندی
1) باور توانمندی چیست؟
باور توانمندی خودش دو قسمت دارد :
۱.اعتقاد ما به توانایی ما در یادگیری مهارت ها
2-توامندی های کسب شده
مورد اول »
اعتقاد ما به توانایی ما در یادگیری مهارت ها:
این قسمت جوهره اصلی باور توانمندی است و عبارتست از اینکه : آیا من این اعتقاد را دارم که اگر تمرین کنم و آموزش ببینم می توانم مهارتی را یاد بگیرم یا نه.
اگر این باور را دارم پس باور توانمندی قوی ای دارم.
اما مسئله اینجاست که خیلی ها این باور را ندارند ...
فکر می کند نمی تواند زبان انگلیسی را یاد بگیرد و خو ب صحبت کند...
فکر می کند هیچوقت راننده خوبی نمی شود ...
فکر می کند هیچوقت نمی تواند روی پای خودش بایستد...
فکر می کند هیچوقت نمی تواند درآمد بالایی کسب کند...
فکر می کند هیچوقت نمی تواند ازدواج مناسبی داشته باشد...
اصلا این توانمندی را در خودش نمی بیند که بتواند یک همسر مناسب پیدا کند...
مورد دوم »
توانمندی هایی که تا الان در زندگی کسب کرده ایم:
اگر من خوب شنا می کنم، اگر خوب رانندگی می کنم،، اکر خیاطی بلدم،،، اگر آشپزی بلدم،،،، اگر بین دوستانم کسی هستم که خوب صحبت می کنم،،،،، اگر آدم دوست داشتنی هستم و...
اینها همه توانایی هستند - وجود همه این توانایی ها سبب می شود که باور توانمندی مان قوی شود .
اما همانطور که گفتیم جوهر اصلی باور توانمندی :
همان اعتقاد ما به توانایی مان در یادگیری مهارت هاست.
2) باور ارزشمندی چیست؟
باور ارزشمندی می گوید:
من چقدر خودم را شایسته احترام می دانم؟
چقدر خودم را فردی ارزشمند می دانم؟
برای خودم و دیگران چقدر احترام و ارزش قائلم ؟
ارزش زنده ماندن دارم؟
آیا در بین اطرافیانم آدم دوست داشتنی ای هستم؟
آیا خودم را دوست دارم؟
همه اینها کنارهم باور ارزشمندی را تشکیل می دهند،،،
باور ارزشمندی :ارزشمند و محترم دونستن خودمان + ارزشمند و محترم دونستن دیگران را معنی میدهد
دو باور (باور توانمندی و باور ارزشمندی) در کنار هم باعث می شود فردی عزت نفس بالایی داشته باشد.
فردی که باور توانمندی بالایی دارد اما باور ارزشمندی اش ضعیف است، عزت نفس ناسالمی دارد.
عزت نفس یک صفت است یا یک حالت؟
اجازه دهید مثالی بزنیم :
فرض کنید دوست شما دیروز به شما دورغی گفته است و فقط یک بار این کار را کرده است. دورغگویی صفت دوست شما نیست. بلکه یک حالتی در اوست.
او دیروز بنا بر مسئله ای به شما دروغی گفته است.
نمی توانیم به او بگوییم دروغگو. چون این یک حالت است و ممکن است دوباره تکرار نشود.اما صفت زمانی است که فرد دروغ زیاد می گوید.
او دیروز اگر برای بار پنجاهم به شما دروغ گفت آن موقع می توانیم بگوییم او دروغگو است. که در این حالت دروغگویی یک صفت است.
عزت نفس هم به همین صورت است.
عزت نفس هم حالت است و هم صفت .
مثلا ممکن است فردی به شما توهین کند، در آن لحظه عزت نفس شما به شدت کاهش می یابد. اما چه عزت نفسی؟ عزت نفس لحظه ای.
در اینجا عزت نفس یک حالت است و عزت نفس کلی شما برای همیشه کاهش نمی یابد. چون دو ماه بعد عزت نفس کلی شما که به عنوان یک صفت در درون شما وجود دارد، این کاهش را ندارد.
اما زمانی که این رفتارها ادامه پیدا کند، زمانی که بارها و بارها به شما اهانت کند، آن وقت است که عزت نفس صفتیِ شما کاهش پیدا می کند.
پس ما یک عزت نفس به عنوان یک صفت داریم و یک عزت نفس به عنوان یک حالت.
که عزت نفس کلی ما ( صفت) با اتفاقات بالا و پایین نمی شود مگر به تعداد زیاد اتفاق بیفتد .
( بستگی دارد به نوع اتفاق، زیرا گاهی یک اتفاق انقدر تلخ و بد است که اگرسه بار تکرار شود باید بگوییم زیاد تکرار شده است.)
عزت نفس به صورت حالت معمولا افزایش و کاهشش در همان لحظه است و بعد از اینکه آن اتفاق را فراموش می کنید دوباره به سطح اولیه اش بر می گردد.
این بالا و پایین آمدن هم بستگی دارد به نوع اتفاق :
اگر کسی از شما تعریف کند عزت نفس لحظه ای که همان یک حالت است به صورت موقتی افزایش پیدا کرده و بعد از دو سه روز دوباره به همان سطح اولیه خود برمی گردد.
و یک زمان ممکن است فردی شما را ناراحت کرده و عزت نفس لحظه ای شما را کاهش داده باشد. که بعد از چند روز دوباره به حالت ابتدایی خودش برمی گردد.
همه این حرف هایی که تا به الان زدیم می خواهد یک نکته ریز و مهم را به ما بگوید :
***بین عزت نفس و اعمال و طرز فکر ما یک چرخه بازخوردی پیوسته وجود دارد***
یعنی میزان عزت نفس ما روی عملکرد و طرز فکر ما تاثیر گذار است و اعمال و طرز فکر ما هم قطعا روی میزان عزت نفس ما تاثیر میگذارد.و یک بازخورد پیوسته بین این دوتا وجود دارد.
اگر ما عزت نفس مان را افزایش دهیم رفتار و طرز فکر ما را بهبود خواهد بخشید واگر طرز فکر و عملکرد مان را بهبود ببخشیم، عزت نفس ما را بالا خواهد برد.
عزت نفس با خودپسندی متفاوت است :
خودپسندی یعنی من دیگران را نمیبینم -من مهمم - من بالاتر از شما هستم - اگر قرار است منافع یک نفر تضمیت شود آن من هستم .
اما عزت نفس میگوید من یک انسان هستم ، همانطور که تو یک انسان هستی،،،
عزت نفس ارزشمند دونستن خود و دیگران هست ،،،،ولی خودپسندی ، خود فقط بینی ست .
تفاوت حرمت نفس و عزت نفس :
اگر بخواهیم حرمت نفس را تعریف کنیم باید بگوییم که حرمت نفس بخشی از عزت نفس است.
در واقع آن بخشی از عزت نفس که ما از آن به اسم “احترام به خود” یاد می کنیم همان حرمت نفس است.