مدیریت کردن بحران طلاق برای فرزندم.
سلام.
میتونم بگم تصمیم نهایی دارم میگیرم برای جدایی.
شرایط زندگی به جایی رسیده که یه بحران واقعیه. همسر به شدت کم آورده و متاسفانه نه تنها فشاری رو از روی خودش کم نمیکنه بلکه لحظه به لحظه شدت فشار رو داره روی خودش افزایش میده و تبعاتش هم میاد توی خونه. نعره کشیدن سر من، جر و بحث و داد زدن جلوی بچه و ...
من اصلا دلم نمیخواد جلوی بچه جر و بحث کنیم.فکر میکنم جدایی به صلاحه تا بیشتر از این زخمهای روحی عمیق تر نشن.
و صحیح تر این باشه که بجای تلاش برای نگه داشتن این زندگی اسیب زننده سعی کنم راهم رو همسرم جدا کنم و اون اسیبها رو مدیریت کنم.
توافقاتی با همسرم کردم برای بچه(حضانت همیشگی با من) و طلاق هم بدون وسط کشیدن خانواده ها در احترام و بصورت توافقی صورت بگیره.
برای حق و حقوقم هم اذیتش نمیکنم به عهده خودش گذاشتم که هر چقدر رو توان داره بده.
قرار بر این گذاشتیم که اختلافات بین خودمون رو مطلقا به بچه تسی ندیم و نقش پدری و مادری هر کدوممون محترم باشه. و مطلقا از طرف مقابل بدگویی نشه و خانواده ها هم بدگویی نکنن
خانواده ها احترامشون سر جاش باشه و بچه از موهبت داشتن اقوام هر دو طرف برخوردار باشه و رفت و آمد با هیچطرف قطع نشه.
همسرم بعد از کارش هر روز بیاد بچه رو ببره پارک یا بیرون و هر وقت خواست بتونن همدیگه روببینن حتی در سنین بالاتر با پدرش مسافرت بره و من مانعی ایجاد نکنم. درعین نگهداری و تربیتش به عهده من باشه.
گاهی به مناسبتهایی مثل تولد بچه هر دومون اون رو ببینیم و یکجا باشیم تا بچه هر دوی ما رو با هم ببینه.
همه اینها برای اینکه بچه اسیب روحی نبینه یا حتی المقدر کم بشه.
ممنون میشم نظراتتون رو بگید یا پیشنهادی اگر دارید بگین