به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    پس از طلاق، چگونه گذشته را فراموش کنم

    سلام دوستان
    به اطلاع اون دسته از اعضای سایت که منو میشناختن برسونم که متاسفانه من جدا شدم
    جدایی من خیلی ساده و بچه گانه بود. خیلی راحت اومد و طلاق توافقی گرفتیم و همه چیزو بخشیدم و حتی کادوهاشو پس گرفت. اصلا هم حتی یکبار از من تقاضا نکرد که برگرد
    اصلا ابراز احساسات نمیکرد و هیچ تلاشی برای نگه داشتن من نکرد.
    اما فردای طلاق بهم اس ام داد که چرا کوتاه نیومدی، چرا عسلویه نیومدی من دلم نمیاد جدا بشیم.من دوستت دارم و این حرفا
    میدونم که از نظر عقلانی کارم درست بوده و باید جدا میشدم از پسری که حتی برای طلاق هم از خودش اراده نداشت. از پسری که مثل موم توی دستای مامانش بود و حرفهای مامانش رو به مصلحت رابطه مون ترجیح داد.
    اما وقتی یاد خوبیها و سادگیها و پاکیهاش میوفتم دلم براش میسوزه. دلم میسوزه که چرا نباید یه مادر دلسوز داشته باشه. چرا باید به خاطر بدجنسی مادرش تنها بشه. دلم میسوزه از فرصتهای طلایی که قبل از طلاق داشتیم و هرجفتمون فرصت سوزی کردیم و الان باید جدا شده باشیم. وقتی یادش میوفتم غم توی دلم میشینه.
    مشاوری که بعد از عید رفتیم بهم گفت یه افسردگی خفیف داری که مربوط به ازدواجت نیست و سابقه ی دو سه ساله داره. نمیخوام افسرده تر بشم. الان آزمون استخدامی بانک شرکت کردم اما اصلا نمیتونم بخونم. همش توی ذهنم یاد رابطه مون میوفتم همش یا دارم خودمو محاکمه میکنم یا اونو یا مادرشو. چی کار کنم؟

  2. 2 کاربر از پست مفید negar1987 تشکرکرده اند .

    آرام دل (پنجشنبه 12 تیر 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 12 تیر 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    نگار جان
    افسردگی رو روانپزشک تشخیص می ده
    اما به طور کلی افسردگی خفیف با همین کارایی که باید بکنیم در حالت عادی درست می شه
    با ورزش منظم با تغذیه مناسب ویتامین ها با بیرون رفتن با دوستای خوب و خوشحال توی طبیعت رفتن و هر چیزی که در سلامت خوشحالت کنه به سلامت جسمت و فکرت کمک کنه حتی خوندن و مطالعه زیاد هم کمک می کنه
    متوسط و شدیدش دارو می خواد
    http://www.hamdardi.net/thread-26620.html
    اینم تاپیک خوبیه
    همون دوش چند دقیقه ای اش هم عالیه مخصوصا حالا که تابستونه می تونی اب رو به سرد ببری کم کم و چن ثانیه ای زیر اب خنک باشی سر حال بیای
    فکرتو ازاد نذار که بره سمت این افکار
    تکنیک های توقف فکر رو هم از تالار سرچ کن
    موفق باشی

  4. 8 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (پنجشنبه 12 تیر 93), negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), sanjab (پنجشنبه 12 تیر 93), هم آوا (پنجشنبه 09 مرداد 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 12 تیر 93), شیدا. (پنجشنبه 12 تیر 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    نگار جان سلام
    خب نمیدونم جدایی تونو تبریک بگم یا همدردی کنم . خودت سهمت چقدر بوده امکان داشت کوتاه بیایی به خواسته هات و آرزو هات دست پیدا کنی قرور ایشون باعث جدایی شده یا قرور شما . ولی بدون حالا دیگه تموم شده اولا این اختیارو داری دوباره آزادانه وبا عقل و منطق بیشتر به اون رابطه وبازگشت به اون زندگی فکر کنی دیر نیست . ولی اگه دیدی پیش خودت دیگه برات تموم شده است .
    سعی کن بهش فکر نکنی و از تکنیک توقف فکر استفاده کنی بدون کمی فراموش کردنش زمان بره و باید صبور باشی خودتو مشغول امتحانت کن حالا وقتشه خودتو ثابت کنی .
    نگران نباش بچه ها کمکتون میکنن
    بدرود

  6. 3 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 12 تیر 93), negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی بچه ها
    البته اینم بگم که من الان فقط 5 روزه که جدا شدم و شاید این حالت من بخاطر این باشه
    آقا پارسا جفتمون غرور داشتیم و جفتمون توی این جدایی مقصر بودیم. هردو از هم دلگیر بودیم و برای همین پا روی غرورمون نذاشتیم
    واقعا دلم میسوزه براش که یه مادر درست و حسابی نداره و احتمالا بخاطر اخلاق مادرش و وابستگی خودش سرنوشت خوبی نداره که امیدوارم جدایی ما براش یه تلنگر باشه
    مینوش جان برای این کارایی که گفتی انرژی ندارم دیگه، درحالی که قلا آدم فوق العاده شاد و پرانرژی بودم
    مطالبی که گفتی رو میخونم. ممنون

  8. 4 کاربر از پست مفید negar1987 تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 12 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 12 تیر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 مرداد 93 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1391-9-03
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,370
    سطح
    20
    Points: 1,370, Level: 20
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    12

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    منم چند ماه جدا شدم اوایل اینقدر سختی کشیدم که هیچوقت یادم نمیره
    ما هم از روی لجبازی جدا شدم از قرور بیجا
    تنها چیزی که میتون بگم اینه که تا دیر نشد یه تصمیم بگریر نذار این مشکل مثل یه زخم کهنه بشه اگر به این حالت عادت کردی دیگه به سادگی اروم نمیشی
    شاید با یکم فکر کردنر مور برگشت یا یه تفریح مناسب شاید هم خونواده
    به هرحال بیا بیرون که بد جور گیر میکنی

  10. 4 کاربر از پست مفید rastin تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 12 تیر 93), negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), شیدا. (پنجشنبه 12 تیر 93)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    نگار جان دو هفته ای بی خیال باش واسه خودت بخواب بخور بچرخ تو خونه سریالی فیلمی نگاه کن موسیقی
    گوش کن برو پیاده روی و ... اگه دیدی که حالت بهتر نشد یه روانپزشک خوب پیدا کن برو بپرس که چه کار کنی. قاعدتا یه کم بگذره بهتر میشی اما اگه مثلا یه ماه گذشت دیدی جون نداری تکون بخوری نفست هم به زور بالا میاد اصلا نمی تونی یه سری کارا رو بکنی اونوقت نیاز داری بری از روانپزشک اونم خوبش راهنمایی بخوای
    تو مگه از اون اقا جدا نشدی؟ ولش کن به خودت برس الان وقت و جون نداری که بخوای واسه یکی دیگه بذاری اول باید خودتو جمع و جور کنی بعدا که خوب شدی می تونی واسه یکی دیگه دل بسوزونی که به نظر من حالا که راهتون جدا شده کاری هم واسه هم نمی تونین بکنین حداقل بیا دیگه بهش فکر نکن
    الان به جای اینکه دلت واسه اون و اینده اش بسوزه به خودت برس و روحیه اتو بهتر کن
    روانشناس هم برو اگه دیدی نیاز داری
    موفق باشی

  12. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), شیدا. (پنجشنبه 12 تیر 93)

  13. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نگار جان،

    توی تاپیکهای قبلیت تقریبا همه بهت گفتند که سهم شما در این جدایی بیشتره و داری سخت می گیری.
    بهانه الکی گرفتی و جدا شدی.

    به این دلیل این حرف را زدم که بهت بگم دلت برای ایشون نسوزه که زندگیش خراب می شه و
    سرنوشت خوبی نداره. توی هر دو پست تکرار کردی که برای آینده اش دلت می سوزه !!

    نگران نباش و اصلا فکر نکن که فرداش چی می شه.
    هم مشکلش حاد نبود و هم این که آقایون از این جور بحرانها راحت تر بیرون می آن.

    به خودت برس.
    هم تغذیه و هم ورزش و هم استراحت.
    حتی شده به زور.
    مقاله های مربوط به جدایی توی تالار هست، بخونشون.
    یه مدت به خودت برای گریه و درد و دل و ... فرصت بده.
    اما براش تاریخ بذار و از اون به بعد دیگه کنترلش کن. طولانی نشه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 16 تیر 93), negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 12 تیر 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی شیدا جان. منتظرت بودم!
    میدونم مقصرم و بهانه گرفتم اما شیدا من بعد از قهرم خودم یک هفته بعدش باهاش تماس گرفتم و برگشتم اما باز همون حرفها و همون دعواها
    توی این چند ماهی که رابطه قطع شده بود 80% تماسها از طرف من بود. چه ایمیل چه اس ام اس چه تماس تلفنی. بعضی هاشونم بی پاسخ بود مخصوصا ایمیل هام
    روزه سکوت گرفته بود. اصلا حرف نمیزد. هروقت میگفتم بیا برگردیم زندگیمونو بسازیم میگفت احساسی نشو بهترین راه همون طلاقه. کفشی که پای آدمو میزنه تا وقتی نو هست باید رفت عوضش کرد سایز پا برداشت! منو با کفش مقایسه میکرد! اصلا احساساتی حرف نزد، اصلا تلاش نکرد، اصلا نخواست،
    ولی فردای طلاق اس ام اس داد من دلم نمیومد ازت خدافظی کنم، من برای طلاق نیومده بودم، چطور دلت اومد و ...
    خیلی حرفش با اعمال قبل از طلاقش تناقض داشت. البته یه جورایی جفتمون دلمون برای هم تنگ شده بود اما غرورمون نمیذاشت بگیم. البته من توی اس ام اس میتونستم بگم اما رو در رو نه! اون حتی توی اس هم نمیگفت.
    خلاصه با یه بچه بازی و بی مهارتی جفتمون رابطه تموم شد! الان من موندم و افکارم که همش دارن اون مسئله رو سبک سنگین میکنن
    زیاد هم گریه نمیکنم، نمیدونم چرا؟ نمیدونم
    فقط دلم براش تنگ شده خیلی زیاد(الان گریه ام گرفت) نمیدونم چرا اینجوری شد. چرا اون کوتاه نیومد؟ چرا من کوتاه نیومدم؟ چرا؟

  16. 3 کاربر از پست مفید negar1987 تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 16 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93)

  17. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    واقعا ناراحت شدم پست آخرت را خوندم.
    بعضی ها مشکلاتشون حاده، جدا می شن باز آدم دلش نمی سوزه.

    نمی خوام امیدوار باشی، چون بعدش سخت تر می شه.
    می ترسم تو این شرایط روحی بدتر اذیتت کنم.
    واقعا راه برگشتی نیست؟

    آخه شما مشکلی نداشتید که ...
    مشاوره رفته بودی برای تصمیم نهایی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  18. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 16 تیر 93), asemaneabi222 (پنجشنبه 12 تیر 93), mohammad6599 (چهارشنبه 25 تیر 93), negar1987 (پنجشنبه 12 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید دیر شد، محدودیت پست داشتم
    مشاوره رفتیم بعد از عید توی فروردین، پرسید چند درصد نظرتون به طلاق هست ومن چون از چندساعت قبل از مشاوره پیش هم بودیم و همش دعوا میکردیم و حس بدی داشتم گفتم 90% به نظرم طلاق بگیریم بهتره.که گفت باید میرفتید دادگاه نه اینجا! ازمون تست mmpi و neo گرفت گفت بذارید ببینم این رابطه سرش به کدوم بالینی هست؟
    تستا رو دید و گفت خیلی راه سختی در پیش دارید و شما جفتتون خصلت رهبری دارید و دو ملک در یک ملک نمیگنجد!
    بعد جدا جدا بهمون خصوصیات اخلاقی مون رو گفت که باید تغییر بدیم. به من گفت انعطاف پذیری و صبرتو باید بالا ببری و کمتر کنترلگر باشی و حرف حرف خودت باشه
    به اون نمیدونم چیا گفت ولی اینو از لابلا حرفاش فهمیدم که گفته بود قاطع نیستی و جاهایی که باید تصمیم قاطعانه بگیری اینکارو نمیکنی، شاید هم بهش گفته بوده که تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار میگیری
    بعدش بهمون گفت کلا کار سختیه و اگه قبل از عقد اومده بودید من این ازدواجو توصیه نمیکردم! ولی اگه بخواید من کارم روان درمانیه و میتونید یکسال روی خودتون کار کنید بعد اگه بهتر نشد رابطه بعدا جدا بشید، که متاسفانه قبول نکرد و گفت بهترین کار همون طلاق توافقیه. اون موقع هرچی من اصرار کردم قبول نکرد و گفت این دیوار کجه و تا ثریا هم کج پیش میره...

  20. 2 کاربر از پست مفید negar1987 تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 16 تیر 93), parsa1400 (جمعه 13 تیر 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ادامه ارتباط پس از نه شنیدن از دختر
    توسط medaso در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 دی 94, 11:04
  2. آیا طلاق پس از 12 سال ؟ به علت بیماری پارانوئید همسر
    توسط asemani در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اسفند 91, 12:36
  3. زندگی پس از طلاق من
    توسط gole kaghazi در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 تیر 91, 05:06
  4. ادامه تماس های یکی از طرفین پس از پایان رابطه
    توسط فارسیت در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 اردیبهشت 91, 02:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.