وسواس من به قد و ظاهر همسرم(واقعا این چه مشکلیه ..داغونم کرده)
با سلام خدمت دوستان عزیز..بنده 31 ساله چن ماه پیش عقد کردم و خانمم 30 ساله هستند..از روز عقد که اندام و قد ایشونو دیدم به هیچ وجه به دلم ننشست..و چون قدشون کوتاه بود و چون روز خواستگاری پاشنه بلند پوشیده بودن من متوجه نشدم..شب عقد تو اتاق من اصلا تمایلی نسبت بهشون نداشتم و میخواستم زودتر برگردم خونه..برگشتنی تو خونه من شب تو خواب استرس و اضطراب وحشتناکی گرفتم و قلبم داشت وایمیستاد از این انتخابم..این منوال چن هفته طول کشید و من افسردگی گرفتم ..چون اصلا خانمم برام جذابیت نداشت..طرز لباس پوشیدنش..خونونادش و همه همه برام قابل قبول نبود..رفتم پیش مشاور و اونم گفت مشکل از توئه و خیلی همه چیزو رویایی گرفتی و با ذره بین همه چیزو نگا میکنی..و اینم بگم نامزدم واقعا دختر خوبیه و انسان تمامه و هر چیزی رو اعم از اخلاق و ایمان و مهربانی و حرف گوش کنی مد نظرم بود دارن .. ولی نمیدونم چرا بعد عقدمون این چیزا به چشمم نمیاد و دو تا مشکل اصلی که من دارم اینه که هر چی براش میخرم یا هر کاری واسش میکنم کلا هر چیزی که بینمون اتفاق میفته با خودم میگم اگه اونی که واقعا باب میلم الان اینجا بود صد برابر بیشتر برام خوشایند بود یا خوش میگذشت.. و دومین مشکل بزرگ من اینه که هر دختری رو میبینم که کمی قیافش خوشگله اتوماتیک وار از خانمم سرد میشم و به دنبالش اضظراب و دلهره میاد سراغم..ببخشید خیلی طولانی شد ولی قسمت دوشو هم بنویسم که اون چیزایی که برام جذاب نبودن از طرف خانمم الان برام کمرنگ شدن..دوست نداشتم خونشون برم ولی الان میرم..ده جلسه رفتم پیش مشاور و مشاور گفت خوب میشی عادیه..یک جلسه رفتم روانپزشک و برام قرص ضد اضطراب و استرس داد و کمی بهتر شدم ..نمیدونم رفته رفته خوب خواهم شد یا همینطوری خواهم موند چون اون علاقه شدید هنوز نسبت به نامزدم ایجاد نشده..گاهی وقتا میگم ازش جدا شم و چون نامزدیم فعلا اتفاقی نیفتاده بره دنبال زندگیش ..منم اپارتمان و ماشینمو میدم بهش فقط منو حلال کنه..ولی بعدش که به نبودنش فک میکنم میبینم بعد جدا شدن دلم براش خیلی تنگ خواهد شد از این طرفم تا یه دختر زیبا و خوش اندام میبینم ازش سرد میشم و خودمو ملامت میکنم که چرا خوب اولش براندازش نکردم..نمیدونم واقعا خسته شدم..در حد پرستش دوسم داره و خدا انگار برام تنظیمش کرده چون شدیدا با هم تفاهم داریم ولی چشم و فکر من همش دنباله اون چیزایی که نوشتم.خودمم میدونم که میتونستم گزینه بهترتری پیدا کنم ولی چون ایمان و اخلاق و واجبات برام خیلی مهم بود ایشونو انتخاب کردم اما الان زوم کردم رو تیپ و اندام ..دوستام میگن تو تنوع طلبی و یا چون مغازه لوازم ارایشی داری و با دخترا سر و کار داری اینجوری شدی.الله اعلم ولی خودم نمیدونم چه مرگمه ..ببخشین واقعا طولانی شد