نمیدونم اینجا جای این صحبت هست یا نه. ولی خودم خیلی دوست داشتم بدونم نظر بقیه در مورد شرایط بدی که یک آدم میتونه توش گرفتار بشه چیه. لطفا اگه جای این تاپیک مناسب نیست مدیران محترم اونرو جابجا کنند.
به نظر من مردی که تقریبا یکسال از عقدش نمیگذره و هنوز علاقه ای به همسرش نداره بدترین شرایطی رو تجربه میکنه که یک آدم میتونه توی اون شرایط قرار بگیره.
خیلی دوست دارم بدونم کسی هست(چه مرد و چه زن) که شرایط بدتر از این توی ابتدای زندگی متاهلیش داشته باشه. من دلایل زیر رو دارم برای اینکه این شرایط خیلی شرایط بدی میتونه باشه:
- اینکه احساس کنی کسی به ابراز علاقه ات نیاز داره و تو از ابراز علاقه بهش ناتوانی. و داری می بینی که روز به روز داره هویت، اعتماد به نفس و شخصیت خودش رو در کنار تو از دست میده. این خیلی خورد کننده است
- مسئولیت خوشبخت کردن کسی رو برعهده گرفتی و حالا داری بدبختش میکنی. حسی نزدیک به قتل یک آدم بهت دست میده. زندگیش رو ازش گرفتی.
- چه موقعیت های خوبی میتونست توی زندگیش داشته باشه و حالا با اومدن تو خیلی از موقعیت ها و لحظات خوبی که میتونسته کنار دیگری براش شکل بگیره، همه از دست رفته اند. حالا به جایی رسوندیش که ازت دوست داشته شدن رو گدایی میکنه. می بینی که چطور دست و پا میزنه، هزار و یک دلیل برای هر رفتار تو برای خودش می یاره تا فرار کنی از اینکه تو دوستش نداری ... با له شدنش انگار خودت له میشی
- زندگی خودت هم از دست رفته. دیگه هیچ وقت نمیتونی شرایط قبلیت رو داشته باشه. فرصتهایی که برای زندگی داشتی بعد از این کاملا از دست رفته اند. و هیچ بهره ای از این زندگی هم نبردی ضمن اینکه باید به خاطر اینکه نمیتونی دوستش داشته باشی تا آخر عمرت بهش تاوان این دوست نداشتن رو پس بدی(650 سکه)
- همه با چشم بد بهت نگاه میکنند حتی خانواده. کسیکه نمیتونه مسئولیت زندگی رو بپذیره، کسیکه خانواده دوست نیست، خودخواهه، دروغگو و ظالمه، .... وجهه ات بعد از مدتی بین همه کاملا خراب میشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)