به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 00 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1400-2-14
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چرا نمیتونم نظر طرف مقابلم رو جلب کنم

    سلام من پسری هستم که 30 سال رو رد کردم و تو فکر ازدواجم. مشکلی که باهاش مواجه شدم و اخیرا خیلی روی روحیاتم اثر بدی گذاشته اینه که توی این چند سال ابر و باد و مه خورشید و فلک طوری رقم میزنن روزگار رو که وقتی من به یک دختر خانمی که مورد پسندم هست ابراز علاقه نشون میدم ( به قصد ازدواج) متاسفانه ایشون جوابشون منفی هست. در مقابل هم دخترهایی هم بودن که به من ابراز علاقه نشون دادن در حالی که من بهشون حسی نداشتم. شکر خدا از نظر چهره و قد و اندام نرمال هستم. پرفکت نیستم اما در نگاه اطرافیان خوب تلقی میشه.

    لطفا قضاوت بد نکنید اما خوب چهره دخترهایی که به من ابراز علاقه کردن به زیبایی اونایی که خودم بهشون علاقه داشتم نبوده. نمیدونم چرا اینطوری به گره خوردم. زورم میاد با کسی ازدواج کنم یا آشنا بشم که با وجود ابراز علاقه خودش به من، بنده بهش علاقه ای ندارم یا به دلم نمیشینه.

    به عنوان مثال موردی که اخیرا باهاش آشنا شدم به قصد ازدواج و به خاطر مسائل مالی به توافق نرسیدیم، من خیلی متانت و چهره شون رو دوست داشتم و واقعا میخواستم باهاش تشکیل زندگی بدم اما خیلی جا خوردم وقتی دیدم بخاطر مسائل مالی جواب رد داد. بیشترین ضربه رو اونجا خوردم که از طریق موثقی فهمیدم که ایشون راجع به خواستگارهای اخیر خودش صحبت کرده اما در کمال تعجب اصلا از من اسمی به زبون نیاورده یا چیزی نگفته اما به خواستگارهای قبلی که داشته، ابراز علاقه کرده و اسم برده ازشون. ببینید چقدر در نظرش حقیر بودم که حتی به عنوان یه گزینه ازدواج هم در نظر نگرفته منو . خیلی اذیت شدم با فهمیدن این موضوع

    تو انتخابهام لقمه بزرگتر از دهنم برنمیدارم و حتی وضعیت مالی همون دختر خانم و خانواده اش تاپ نبود. در حد ما یا شاید کمی پایین تر بودن. اما خودش دنبال گزینه ای با شرایط مالی خیلی بالا بود. اما ایا همه شرایط ازدواج به مسائل مالی خلاصه میشه؟

    یه جورایی سرخورده شدم وقتی به خواسته خودم نرسیدم. دیگه نمیدونم چیکار کنم واقعا
    ویرایش توسط ramin_20 : سه شنبه 14 اردیبهشت 00 در ساعت 20:10

  2. کاربر روبرو از پست مفید ramin_20 تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    درود

    دو مورد هست که چند تا از اونها رو بصورت سؤال میپرسم و دیگری رو مختصر اشاره میکنم تا پست بعدی.

    سؤالات این هست که؛

    ۱. از چه طریقی با این خانم ها آشنا شدین؟
    ۲. آیا والدین شما و اون طرف های مقابلتون در جریان بودن؟
    ۳. رسما از طریق بزرگترها و خواستگاری اقدام کردین یا ...؟
    ۴. سن اونها چند سال بوده و نسبت بشما در چه شرایطی قرار داشتن؟ از تمامی جهات
    ۵. چقدر در موردشون تحقیق کردین و اون افراد رو آنالیز کردین؟


    اما موردی رو که میخوام توضیح بدم ابراز علاقه هست. هم از طرف شما غلطه و هم از طرف اون خانم یا خانم ها..
    وقتی آنالیز ، تحقیق و قطعیتی در کار نیست ابراز علاقه و احساسی پیش بردن آشنایی سبب خطای شما در شناخت طرف مقابلتون میشه و مانع از تصمیم گیری درست هست.
    همون گام برداشتن برای یک ارتباط سالم عاطفی از راه صحیح خودش که در پست بعدی توضیح میدم و سپس طی کردن مراحل مختلف خودش نشانه ی تمایل به طرف مقابل هست.
    شما تا از کیفیت و کارایی جنسی مطمئن نشین نمیتونین بگین من به این لباس علاقه دارم، به این کفش علاقه دارم، به این مدل گوشی علاقه دارم.

    شاید رنگ اون، طرح اون، مدل اون دلخواه باشه، اما کیفیت و کارایی نداشته باشه ... در غیر اینصورت راضی نمیشین پولی رو بابتش پرداخت کنین . چون رنگش خوبه اما کافی نیست، طرحش خوبه کافی نیست و ...


  4. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), ramin_20 (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,158
    امتیاز
    90,090
    سطح
    100
    Points: 90,090, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام

    یادمه قدیما یه نکته ای که پدربزرگ ها به نوه هاشون می گفتن این بود که، وقتی دختری بهتون سلام میده نرید تو تخیلات و خودتون را تو لباس دامادی نبینین (یه اصطلاح هست )
    برعکسش هم هست برای دختر خانم ها ،،یه خواستگار براتون میاد نرید تو لباس عروسی ،،،
    چرا ؟ :)
    چون تازه مراحل آشنایی اولیه ، مرحله شناخت ، دوران قبل عقد شروع میشه و امکان داره این فلک هزاران بار بچرخه ،، با بررسی معیارها و شناخت بیشتر طرفین .
    امکان داره هر لحظه ورق را برگردونید و متوجه بشید موردی که دارید انتخاب می کنید هماهنگی با شما نداره ،،،
    برای طرف مقابل هم همین طور،،امکان داره یه دختر جلسه 10 متوجه بشه شمای پسر معیارش را ندارید !
    این حقی از هر دوطرف هست که طرفین همو بررسی و در آخر تصمیم بگیرنند ( بدون رودروایسی ) ،،چون سر یه عمر زندگی هست ،،، می خوان یه عمر زندگی کنند.
    امکان داره پاسخ منفی طرفین ، باعث بشه دختر و پسر ها در تله بی ارزشی بیافتند ( خطای شناختی که متاسفانه خودشون برای خودشون درست می کنند به اشتباه )
    نکته اینکه هر دو ارزشمند هستند ،،فقط انتخاب هم نبودن ( امکان داره هر دلیلی داشته باشه این پاسخ منفی ).




    یه چیزهایی خیلی مهمه :

    -اول باید مسیر ازدواج صحیح باشه ( از طریق خانواده - رسمی )

    -احساسات مدیریت بشه قبل از عقد ، سریع نریم تو لباس دامادی و لباس عروسی ،،،
    خیلی از دختر و پسرها قبل از عقد میرن سراغ احساسات و رابطه عاطفی.... و بعد عقد تازه به یاد میارن که باید سراغ شناخت هم میرفتن .. پس این موارد را در نظر داشته باشید .
    اگه احساسات مدیریت نشه شناخت به خطامیره .


    -با مشاور و با مطالعه ، روند شناخت انجام بشه

    -یادتون باشه اگه تلاشی صورت می گیره و کار انجام نمیشه بگیم حتما خیری بوده .



    در مسیر ازدواج ، هم پسر باید دقت کنه و هم دختر و هم خانواده ها ،،، هر جا که مسیر داره اشتباه میره باید تذکر بدن - مسیر را درست کنند و یا مسیر اشتباه را قطع کنند .
    این تاپیک ها را کامل بخونید .




    انرژی احساسی صلح آمیز

    کنترل نفس (کنترل احساسات یا کنترل خویشتن)

    سطوح ارتباط دختر و پسر

    ‏اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید‏

    15 خطر در کمین ازدواج

    مدیریت روابط در دوران خواستگاری و قبل ازدواج

    چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟

    10 اشتباه دوران خواستگاری یا شناخت

    گام های آشنایی: (آماده سازی ذهنی برای ازدواج)

    استفاده از نظریه اسناد در انتخاب همسر

    انتخاب همسر در زیر نور قرآن از زبان مثنوی

    شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان

    ازدواج و آنتخاب همسر

    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم

    عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟

    معنا در رنج

    تله های شخصیتی

    خطاهای شناختی و مشکلات ما






    موفق باشین .
    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 14 اردیبهشت 00 در ساعت 22:08 دلیل: تصحیح تایپی

  6. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), ramin_20 (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), zzzz (سه شنبه 21 اردیبهشت 00)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 00 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1400-2-14
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    درود

    دو مورد هست که چند تا از اونها رو بصورت سؤال میپرسم و دیگری رو مختصر اشاره میکنم تا پست بعدی.

    سؤالات این هست که؛

    ۱. از چه طریقی با این خانم ها آشنا شدین؟
    ۲. آیا والدین شما و اون طرف های مقابلتون در جریان بودن؟
    ۳. رسما از طریق بزرگترها و خواستگاری اقدام کردین یا ...؟
    ۴. سن اونها چند سال بوده و نسبت بشما در چه شرایطی قرار داشتن؟ از تمامی جهات
    ۵. چقدر در موردشون تحقیق کردین و اون افراد رو آنالیز کردین؟


    اما موردی رو که میخوام توضیح بدم ابراز علاقه هست. هم از طرف شما غلطه و هم از طرف اون خانم یا خانم ها..
    وقتی آنالیز ، تحقیق و قطعیتی در کار نیست ابراز علاقه و احساسی پیش بردن آشنایی سبب خطای شما در شناخت طرف مقابلتون میشه و مانع از تصمیم گیری درست هست.
    همون گام برداشتن برای یک ارتباط سالم عاطفی از راه صحیح خودش که در پست بعدی توضیح میدم و سپس طی کردن مراحل مختلف خودش نشانه ی تمایل به طرف مقابل هست.
    شما تا از کیفیت و کارایی جنسی مطمئن نشین نمیتونین بگین من به این لباس علاقه دارم، به این کفش علاقه دارم، به این مدل گوشی علاقه دارم.

    شاید رنگ اون، طرح اون، مدل اون دلخواه باشه، اما کیفیت و کارایی نداشته باشه ... در غیر اینصورت راضی نمیشین پولی رو بابتش پرداخت کنین . چون رنگش خوبه اما کافی نیست، طرحش خوبه کافی نیست و ...

    سلام
    1. هم رشته ای هستیم و تو یه صنف کار میکنیم. بعد از یک مدت رفت و آمد تو یکی از سازمان ها آشنایی ایجاد شد.
    2.خانواده من در جریان بودن . خانواده ایشون هم به گفته خودشون در جریان بودن و از قول اونها هم حرفهایی میزد اما نمیدونم واقعا در جریان بوده اند یا فقط نظر خودش بوده. چون اول کار بود و خودمون صحبت کردیم با هم
    3.کار به خواستگاری رسمی یا تلفنی نرسید. اما یکی دو نفر مسن و آشنا به عنوان واسطه بودند

    4. سنشون 5 سال از من کوچکتر بود. حوالی 25 26. خوب از نظر ظاهری و زیبایی دختر آراسته و زیبایی بودند . از نظر ادب و متانت هم علاوه بر من بقیه هم تایید میکردند. البته این ها رفتارهای ظاهری بودند و هیچ کس از شخصیت درونی بقیه اطلاعی نداره. از نظر مالی شخص خودش پایین تر از من بود و درآمد چندانی نداره نسب به من. از نظر پتانسیل شغلی و تجربه شغلی یا تحصیلی هم اگه تعریف از خود نباشه از من پایین تر بود. درسته من چند سالی قبل از ایشون مشغول به فعالیت صنفی شدم اما با این حال پیشرفت خوبی داشتم. پدر مادرش هم آدم های معمولی با درآمد عادی بودند. در کل نکته خیلی بارز در مورد ایشون که اطرافیان هم تایید میکردن ظاهر زیبا و ادب و متانتشون بود. هر چند این ها برای من کافی نبود وگرنه همون مسائل مالی رو با وعده وعید قبول میکردم و شاید ازدواج میکردیم اما در دوران آشنایی با ابعاد دیگری از شخصیت ایشون آشنا شدم که جا خوردم.

    5. تحقیق از کسایی انجام دادم که تو همون سازمان یا محل کار باهاشون بیشتر در ارتباط بودند. تقریبا همه تایید میکردن و اتفاقا با شناختی که از خود من هم داشتن میگفتن که خیلی به هم میایین. اما بالاخره نشد که بشه . آنالیز که گفتن باید تو مرحله آشنایی اتفاق می افتاد که اونم اصلا کار به اونجاها نکشید دیگه

    البته فکر کنم شاید من کلمه دیگه ای رو به جای ابراز علاقه باید استفاده می کردم. منظور من از ابراز علاقه اون حس به دل نشستن و باب میل بودن اولیه است وگرنه همه میدونیم که ظاهر و قیافه کافی نیست و باید شناخت کاملی انجام بشه. مشکل من همون گام اول یعنی به دل نشستن هست که خود میدونم چه توانایی هایی دارم اما تو اون گام اول نمیتونم نظر طرف مقابل رو جلب کنم تا جذب بشه و تو مراحل بعدی به شخصیت درونی و توانایی های من پی ببره. انگار یه خونه خوب و زیبایی داریم اما نمیدونیم درب اون خونه رو چجوری بسازیم که در نظر کسی که میخواهد وارد اون خونه بشه و اون رو بخره جلب نظر کنه.

  8. کاربر روبرو از پست مفید ramin_20 تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 00 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1400-2-14
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها

    با سلام

    یادمه قدیما یه نکته ای که پدربزرگ ها به نوه هاشون می گفتن این بود که، وقتی دختری بهتون سلام میده نرید تو تخیلات و خودتون را تو لباس دامادی نبینین (یه اصطلاح هست )
    برعکسش هم هست برای دختر خانم ها ،،یه خواستگار براتون میاد نرید تو لباس عروسی ،،،
    چرا ؟ :)
    چون تازه مراحل آشنایی اولیه ، مرحله شناخت ، دوران قبل عقد شروع میشه و امکان داره این فلک هزاران بار بچرخه ،، با بررسی معیارها و شناخت بیشتر طرفین .
    امکان داره هر لحظه ورق را برگردونید و متوجه بشید موردی که دارید انتخاب می کنید هماهنگی با شما نداره ،،،
    برای طرف مقابل هم همین طور،،امکان داره یه دختر جلسه 10 متوجه بشه شمای پسر معیارش را ندارید !
    این حقی از هر دوطرف هست که طرفین همو بررسی و در آخر تصمیم بگیرنند ( بدون رودروایسی ) ،،چون سر یه عمر زندگی هست ،،، می خوان یه عمر زندگی کنند.
    امکان داره پاسخ منفی طرفین ، باعث بشه دختر و پسر ها در تله بی ارزشی بیافتند ( خطای شناختی که متاسفانه خودشون برای خودشون درست می کنند به اشتباه )
    نکته اینکه هر دو ارزشمند هستند ،،فقط انتخاب هم نبودن ( امکان داره هر دلیلی داشته باشه این پاسخ منفی ).




    یه چیزهایی خیلی مهمه :

    -اول باید مسیر ازدواج صحیح باشه ( از طریق خانواده - رسمی )

    -احساسات مدیریت بشه قبل از عقد ، سریع نریم تو لباس دامادی و لباس عروسی ،،،
    خیلی از دختر و پسرها قبل از عقد میرن سراغ احساسات و رابطه عاطفی.... و بعد عقد تازه به یاد میارن که باید سراغ شناخت هم میرفتن .. پس این موارد را در نظر داشته باشید .
    اگه احساسات مدیریت نشه شناخت به خطامیره .


    -با مشاور و با مطالعه ، روند شناخت انجام بشه

    -یادتون باشه اگه تلاشی صورت می گیره و کار انجام نمیشه بگیم حتما خیری بوده .



    در مسیر ازدواج ، هم پسر باید دقت کنه و هم دختر و هم خانواده ها ،،، هر جا که مسیر داره اشتباه میره باید تذکر بدن - مسیر را درست کنند و یا مسیر اشتباه را قطع کنند .
    این تاپیک ها را کامل بخونید .




    انرژی احساسی صلح آمیز

    کنترل نفس (کنترل احساسات یا کنترل خویشتن)

    سطوح ارتباط دختر و پسر

    ‏اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید‏

    15 خطر در کمین ازدواج

    مدیریت روابط در دوران خواستگاری و قبل ازدواج

    چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟

    10 اشتباه دوران خواستگاری یا شناخت

    گام های آشنایی: (آماده سازی ذهنی برای ازدواج)

    استفاده از نظریه اسناد در انتخاب همسر

    انتخاب همسر در زیر نور قرآن از زبان مثنوی

    شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان

    ازدواج و آنتخاب همسر

    چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم

    عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟

    معنا در رنج

    تله های شخصیتی

    خطاهای شناختی و مشکلات ما


    موفق باشین .
    سلام
    حرفتون درست اما من تو این سن دیگه یه نوجوان نیستم که با ظاهر طرف اغوا بشم. حرف من اینه که چه ایرادی تو رفتار یا ظاهرم دارم که حتی دختر خانمی که خیلی هم سطح هستیم رو هم نمیتونم نظر اولیه اش رو جلب کنم تا بعدا صحبت کنیم در مورد بقیه مسائل اساسی. ظاهر تنها معیار من نیست اما طبیعتا اولین قدم هست در آشنایی طرفین که یعنی به دل بشینه ظاهر

    گزینه هایی هم بوده که از طرف خانواده معرفی شده یا خودشون به صورت غیر مستقیم تمایل نشون دادن برای آشنایی ازدواج اما نمیدونم چجوری بگم. با اینکه دختر مهربون و خوبی بوده اما نمیدونم چرا مثلا به ظاهر خودش زیاد اهمیت نمیداده و لباس های شیک و جوون پسند نمیپوشید.

  10. کاربر روبرو از پست مفید ramin_20 تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  11. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,158
    امتیاز
    90,090
    سطح
    100
    Points: 90,090, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ramin_20 نمایش پست ها

    حرف من اینه که چه ایرادی تو رفتار یا ظاهرم دارم که حتی دختر خانمی که خیلی هم سطح هستیم رو هم نمیتونم نظر اولیه اش رو جلب کنم تا بعدا صحبت کنیم در مورد بقیه مسائل اساسی. ظاهر تنها معیار من نیست اما طبیعتا اولین قدم هست در آشنایی طرفین که یعنی به دل بشینه ظاهر

    گزینه هایی هم بوده که از طرف خانواده معرفی شده یا خودشون به صورت غیر مستقیم تمایل نشون دادن برای آشنایی ازدواج اما نمیدونم چجوری بگم. با اینکه دختر مهربون و خوبی بوده اما نمیدونم چرا مثلا به ظاهر خودش زیاد اهمیت نمیداده و لباس های شیک و جوون پسند نمیپوشید.

    ...................................

    **اول از پاراگراف دومتون شروع میکنم چون مهم تره :)
    پاراگراف دوممتون نشون میده موردهایی بودن که شما را بپسندن در مرحله اولیه ،،ولی خب بنابر دلایلی شما اونها را نپسندیدید
    پاراگراف اول شما میگه ،،، بوده موردی که شما طرف را پسندیدید ولی طرف مقابل نپسندیده ،،،،این که میگید هم سطح بودید ، این از نگاه شما هست ،،شما تو فکر و معیارهای طرف مقابل نیستید .
    در پست اول خدمتتون گفتم مواظب باشید تو تله بی ارزشی نیافتید و الکی برای خودتون ایراد درست نکنید .
    خب نباید نا امید بشید ،،، خواستگاری بیشتری برید .
    مسیری که خانواده یا آشنایان بهتون معرفی می کنند خیلی مهم و عملیاتی تر هست .
    باز به خانواده ، اقوام و همکارها و... بسپارید،،،
    و یا اگه موردی را پسندیدید به خانواده رجوع کنید و رسمی تر پیگیری کنید .
    اینقدر برو تا یارت را پیدا کنی :)
    من یکی از دوستانم 8 سال خواستگاری رفت تا یارش را پیدا کرد ( بیشتر هم جواب منفی می گرفت ) .




    **مطلب بعد اینکه اگه ما خودمون و رفتارمون را بازبینی کنیم هم بد نیست ،،، اونهم از طرف اطرافیان ، خواهر ، مادر یا محارم دیگه ، یا حتی مطالعه .
    شاید نکته ای هست که باید بیشتر دقت کنیم ( کلی میگم )
    نوع خواستگاری کردن هم مهمه و باید چارچوبش رعایت بشه ،،بعضی از پسرها اینقدر بد خواستگاری می کنند که طرف فرار می کنه ( دور از جونتون - کلی میگم )
    این بازبینی میتونه یه جا خطر هم داشته باشه !
    خطر موقعی هست که این بازبینی زیاد و وسواسی بشه و تمام تمرکز ما بشه روی اینکه :
    یعنی من اینقدر ایراد دارم !؟
    و...




    ** شاید بعضی از دخترها خواستگارشون را به جلسه سوم نرسیده رد کنند .....
    امکان داره یه پسری هم به جلسه دوم نرسیده به طرف پاسخ منفی بده .
    خودمونی بگم،،، یه خورده باید سوسول نباشیم ( مثل اون بنده خدایی که 8 سال خواستگاری رفت ) ( کلی میگم این مطالب را ) .
    تو این دنیا به این بزرگی قراره یه نفر یار شما بشه ،،،،و شما یار اون ،،،،شما باید اون یار را دوست داشته باشید ! ،،،،
    اون یاری که اسمش تو آینده ، تو شناسنامه تون میره به نام همسر ،،، نه افرادی که خواستگاریشون میریید ،،،
    برا دختر خانم ها هم همین طور - اونها هم باید اون فردی که نامش تو شناسنامشون میره و تمام راه و سختی مسیر را طی کرده ، دوست داشته باشن در مقام همسر ،،نه خواستگارهاشون را .

    پس اگه نتیجه ای نگرفتید ،،باید به خودتون بگید هنوز یارم را پیدا نکردم و به تلاشم ادامه میدم .





    ** بله ، دل نشینی هم مسئله مهمی هست ( هم برای دخترها و هم برای پسرها )
    یه جورایی دلنشینی شخصی هست به نظرم - شاید یه فرد برا فرد دیگر دلنشین باشه ولی برای فرد دیگر خیر .
    فقط مواظب درجه این دل نشینی باشید ،،،
    کمال گرایی یا یه تیپ خاص نشه یه موقع .
    طرف می گفت باید همسرم شبیه سوسانو باشه مگرنه قبول نمی کنم :)
    یه نکته هم داشته باشید ،،،شاید یه دختری را در خواستگاری ببینید و دل نشینی شما 40 درصد باشه ،،ولی بعدها با گذشت 5 جلسه شاید متوجه شدید می تونه این دل نشینی بیشتر بشه .
    مخصوصا اگه دلنشینی در حوزه رفتاری شخص باشه .
    منظورم اینکه در جلسات خواستگاری این دلنشینی بررسی بشه نه بعدها بعد عقد و تو زندگی مشترک .
    در کل مهمه دلنشینی و باید دقت کنید . ( دلنشینی ظاهر - دل نشینی رفتار - دلنشینی عقاید - دلنشینی حجاب آرایش و ....)
    رودروایسی هم ممنوع .
    طرف مقابل هم همین آنالیز را نسبت به آقای خواستگار داره !
    نشیم مثل اون فردی که هر جا خواستگاری میرفت ، طرف مقابلش به دلش نمی نشست و قبول نمی کرد ،،از قضا این روزگار می چرخه و میره خواستگاری ، حالا طرق مقابل هست که اون را قبول نمیکنه .
    برعکسش هم برای دخترها هست .
    پس اگه جواب منفی شنیدید زمین به آسمان نرسیده ،،فقط انتخاب اون شخص نبوده اید.
    یه صحبت هایی دکتر فرهنگ انجام داده :
    به دل نشستن-ازدواج موفق4-دکتر شاهین فرهنگ - آپارات




    پس :

    - مسیر ازدواج را دقت کنیم ( در پست اولم بیان شد + تاپیک های مطالعاتی )
    -مدیریت احساسات خیلی مهمه د ر مسیر ازدواج ( تا عقدی صورت نگرفته دل نبندید )
    - در خواستگاری رفتن نا امید نشید - اینقدر باید برید تا یارتان را پیدا کنید.
    - مراقب باشیم تو تله بی ارزشی نیافتیم ،بخونید کامل این تاپیک را تله های شخصیتی
    - مطالعه و کمک از مشاور + بازبینی خودمون
    - دید مثبت داشته باشید به اتفاق ها ،،،به خودتون بگید از هر خواستگاری چه چیزی آموخته ام .
    -اون چیزی که روزی شما باشه نصیبتان میشه . ( شاید فکرش هم نکنید چجوری ، ولی باور و ایمان داشته باشید )
    -توکلمون به خدا باشه ،،،
    -ان شاالله در مسیر ، یارتون را پیدا می کنید .





    .........................

    پی نوشت :
    دکتر فرهنگ یه مطلب آموزشی داره به نام ازدواج موفق
    می تونیدتهیه و مطالعه فرمایید .


    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 15 اردیبهشت 00 در ساعت 05:41 دلیل: پی نوشت

  12. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), ramin_20 (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), zzzz (سه شنبه 21 اردیبهشت 00)

  13. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    متشکرم از توضیح شما

    در نظر داشته باشین هر چه ما معیارهای درست تری برای انتخاب همسر داشته باشیم و روی معیارهای اصلی تکیه بیشتری کنیم (۱) ، در مورد خودمون ( خودآگاهی ) و یکسری مسائل دیگر به درک بیشتری رسیده باشیم و از روش های صحیح پیش بریم ( با کمک مشاوره )، اینها در مراحل اولیه حالت غربال عمل میکنن و احتمال اینکه چند بار یک اتفاق ناخوشایند برامون تکرار بشه پایین میاد.

    خیلی ها میپرسن چکار کنم در شروع یک ارتباط آشنایی جذاب بنظر بیام؟

    در واقع اگر مسیر ازدواج رو طبق جملات بالا درست پیش بگیریم افرادی که جذب میکنیم یا جذبشون میشیم که با اونا وارد آشنایی ازدواج بشیم، میتونیم احتمال بیشتری بدیم که با یکیشون به توافق برسیم و برامون مناسب باشن.

    تو این مسیر هم قرار نیست اگر با کسی وارد آشنایی شدیم حتما بتوافق برسیم. دلایل گسترده ای برای رد شدن پیشنهاد ازدواج یا بهم خوردن خواستگاری وجود داره ( از شرایط های فردی تا خانوادگی تا مشکلات گسترده تر مثل مسائل اقتصادی و ... ) . مهم این هست که دلایل رو منطقی بررسی کنیم و سهم خودمون رو از این اتفاق شناسایی کرده و اگر موردی هست رفعش کنیم. اما چیزی که مهمه اینه همچنان خودمون رو دوست بداریم.

    یعنی چه؟!

    _ من انسانم و لازمه زخم های خودم رو، اشتباهاتم رو، ضعف هام ، شکست هام رو تا موفقیت ها ، توانایی ها و ... رو همه با هم ببینم و بپذیرمشون. سعی کنم مراقب خودم باشم،‌‌ در طوفان مشکلات و سختی ها به خودم متعهد و وفادار بمانم و خودمو رها نکنم. اجازه ندم دیگران دزد ارزشمندیم بشن. آسیب هایی که میبینم، خطاهایی که انجام دادم به تمام شخصیت خودم تعمیم ندم . قبول کنم اینکه من ذاتا ارزشمند هستم ، حالا میخواد چیزی رو بدست بیارم یا نه. اگر چیزی رو بدست آوردم اون فقط حالم رو بهتر میکنه، توانمندترم می‌کنه اما بودنم، حضورم در دنیایی که زندگی میکنم دوست داشتنی و ارزشمنده. در پایان همه خودم رو آنچنان که هستم ببینم و دوست بدارم . هویت احساسی خودم رو پیدا کنم، اجازه ندم نگاهم به خودم ساختگی و جعلی باشه.


    (۱)
    معیارهای اصلی مثل اخلاق نیک _ معیار فرعی مثل تناسب در زیبایی

    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 15 اردیبهشت 00 در ساعت 11:19

  14. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), ramin_20 (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام وقتتون بخیر ؛

    بعد مدت ها امروز اومدم تالار و با تاپیک شما روبرو شدم

    اول اینکه دوستان شما را خیلی خوب راهنمایی کردن و حتما بهش فکر کنید ...اما اون مطلبی که من از صحبت های شما برداشت کردم بالاخص در پست آخرتون که گفتین : « حرف من اینه که چه ایرادی تو رفتار یا ظاهرم دارم که حتی دختر خانمی که خیلی هم سطح هستیم رو هم نمیتونم نظر اولیه اش رو جلب کنم تا بعدا صحبت کنیم در مورد بقیه مسائل اساسی »

    ببینید اونطور که میگین ظاهر شما خوبه و اطرافیان هم این موضوع رو نزد شما پر رنگ تر کردن ...همونطور هم که گفتین دختر خانم هایی بودن که بهتون ابراز علاقه میکردن و مورد پسند شما نبودن ...خود همین مسئله باعث میشه حتی اگر خودتون هم متوجهش نباشین به این موضوع برسین که من عالیم و قطعا مورد پسند دختر های دیگر هم خواهم بود .

    اون متنتون رو که بلد کردم یه جورایی به من خواننده داره میفهمونه که من که اینقدر خوبم و دخترهایی منو دوست داشتن و من مورد پسندم نبوده، چطور حالا یکی پیدا شده که سطحش از من پایینتر باشه و منو نپسنده ؟
    من اینطور فکر میکنم که شما علاقه ای به این خانم ندارید

    چیزی که فکر شمارو مشغول کرده این هست که بین این همه دختر که ممکنه تا الآن دیده باشین و خواهان شما بودن ایشون اولین نفریه که شما رو نخواسته ...

    این موارد بسیاره بین جوونا ... الزاما کسیکه بقیه بپسندن رو ممکنه شما نپسندی و ممکنه بقیه شمارو بپسندن ولی یه نفر حالا برای زندگی مشترک شمارا انتخاب نکنه .

    یه کم به درونتون رجوع کنید و به احساساتتون فکر کنید ...

    این خانم هم موردی هستن مثل بقیه منتها چون انگار دفعه اولی هست که پاسخ منفی شنیدید با توجه به تصوری که از خودتون دارید برای همین دچار این مشغله فکری شدین .

    اگر صحبتی هست بگین .
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  16. 2 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    ramin_20 (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00), سحر بهاری (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 00 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1400-2-14
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    ...................................**اول از پاراگراف دومتون شروع میکنم چون مهم تره :)پاراگراف دوممتون نشون میده موردهایی بودن که شما را بپسندن در مرحله اولیه ،،ولی خب بنابر دلایلی شما اونها را نپسندیدیدپاراگراف اول شما میگه ،،، بوده موردی که شما طرف را پسندیدید ولی طرف مقابل نپسندیده ،،،،این که میگید هم سطح بودید ، این از نگاه شما هست ،،شما تو فکر و معیارهای طرف مقابل نیستید . در پست اول خدمتتون گفتم مواظب باشید تو تله بی ارزشی نیافتید و الکی برای خودتون ایراد درست نکنید .خب نباید نا امید بشید ،،، خواستگاری بیشتری برید .مسیری که خانواده یا آشنایان بهتون معرفی می کنند خیلی مهم و عملیاتی تر هست . باز به خانواده ، اقوام و همکارها و... بسپارید،،، و یا اگه موردی را پسندیدید به خانواده رجوع کنید و رسمی تر پیگیری کنید . اینقدر برو تا یارت را پیدا کنی :)من یکی از دوستانم 8 سال خواستگاری رفت تا یارش را پیدا کرد ( بیشتر هم جواب منفی می گرفت ) .**مطلب بعد اینکه اگه ما خودمون و رفتارمون را بازبینی کنیم هم بد نیست ،،، اونهم از طرف اطرافیان ، خواهر ، مادر یا محارم دیگه ، یا حتی مطالعه .شاید نکته ای هست که باید بیشتر دقت کنیم ( کلی میگم ) نوع خواستگاری کردن هم مهمه و باید چارچوبش رعایت بشه ،،بعضی از پسرها اینقدر بد خواستگاری می کنند که طرف فرار می کنه ( دور از جونتون - کلی میگم )این بازبینی میتونه یه جا خطر هم داشته باشه !خطر موقعی هست که این بازبینی زیاد و وسواسی بشه و تمام تمرکز ما بشه روی اینکه :یعنی من اینقدر ایراد دارم !؟و...** شاید بعضی از دخترها خواستگارشون را به جلسه سوم نرسیده رد کنند .....امکان داره یه پسری هم به جلسه دوم نرسیده به طرف پاسخ منفی بده .خودمونی بگم،،، یه خورده باید سوسول نباشیم ( مثل اون بنده خدایی که 8 سال خواستگاری رفت ) ( کلی میگم این مطالب را ) .تو این دنیا به این بزرگی قراره یه نفر یار شما بشه ،،،،و شما یار اون ،،،،شما باید اون یار را دوست داشته باشید ! ،،،، اون یاری که اسمش تو آینده ، تو شناسنامه تون میره به نام همسر ،،، نه افرادی که خواستگاریشون میریید ،،،برا دختر خانم ها هم همین طور - اونها هم باید اون فردی که نامش تو شناسنامشون میره و تمام راه و سختی مسیر را طی کرده ، دوست داشته باشن در مقام همسر ،،نه خواستگارهاشون را .پس اگه نتیجه ای نگرفتید ،،باید به خودتون بگید هنوز یارم را پیدا نکردم و به تلاشم ادامه میدم .** بله ، دل نشینی هم مسئله مهمی هست ( هم برای دخترها و هم برای پسرها )یه جورایی دلنشینی شخصی هست به نظرم - شاید یه فرد برا فرد دیگر دلنشین باشه ولی برای فرد دیگر خیر .فقط مواظب درجه این دل نشینی باشید ،،، کمال گرایی یا یه تیپ خاص نشه یه موقع . طرف می گفت باید همسرم شبیه سوسانو باشه مگرنه قبول نمی کنم :) یه نکته هم داشته باشید ،،،شاید یه دختری را در خواستگاری ببینید و دل نشینی شما 40 درصد باشه ،،ولی بعدها با گذشت 5 جلسه شاید متوجه شدید می تونه این دل نشینی بیشتر بشه .مخصوصا اگه دلنشینی در حوزه رفتاری شخص باشه .منظورم اینکه در جلسات خواستگاری این دلنشینی بررسی بشه نه بعدها بعد عقد و تو زندگی مشترک . در کل مهمه دلنشینی و باید دقت کنید . ( دلنشینی ظاهر - دل نشینی رفتار - دلنشینی عقاید - دلنشینی حجاب آرایش و ....)رودروایسی هم ممنوع .طرف مقابل هم همین آنالیز را نسبت به آقای خواستگار داره !نشیم مثل اون فردی که هر جا خواستگاری میرفت ، طرف مقابلش به دلش نمی نشست و قبول نمی کرد ،،از قضا این روزگار می چرخه و میره خواستگاری ، حالا طرق مقابل هست که اون را قبول نمیکنه .برعکسش هم برای دخترها هست .پس اگه جواب منفی شنیدید زمین به آسمان نرسیده ،،فقط انتخاب اون شخص نبوده اید.یه صحبت هایی دکتر فرهنگ انجام داده :به دل نشستن-ازدواج موفق4-دکتر شاهین فرهنگ - آپاراتپس :- مسیر ازدواج را دقت کنیم ( در پست اولم بیان شد + تاپیک های مطالعاتی )-مدیریت احساسات خیلی مهمه د ر مسیر ازدواج ( تا عقدی صورت نگرفته دل نبندید )- در خواستگاری رفتن نا امید نشید - اینقدر باید برید تا یارتان را پیدا کنید.- مراقب باشیم تو تله بی ارزشی نیافتیم ،بخونید کامل این تاپیک را تله های شخصیتی- مطالعه و کمک از مشاور + بازبینی خودمون - دید مثبت داشته باشید به اتفاق ها ،،،به خودتون بگید از هر خواستگاری چه چیزی آموخته ام .-اون چیزی که روزی شما باشه نصیبتان میشه . ( شاید فکرش هم نکنید چجوری ، ولی باور و ایمان داشته باشید )-توکلمون به خدا باشه ،،،-ان شاالله در مسیر ، یارتون را پیدا می کنید . .........................پی نوشت :دکتر فرهنگ یه مطلب آموزشی داره به نام ازدواج موفق می تونیدتهیه و مطالعه فرمایید .
    نوشته هاتون خیلی پربار و جامع و واقعا مفید بود. این که اینقدر متاثر شدم از تفاهم نرسیدنمون، شاید دلیلش این باشه که به نوعی اولین آشنایی برای ازدواج در فرمت رسمی بود ( یعنی چند نفر دیگه و بقیه اعضای خانواده در جریان بودن) . احتمالا اگه خودم به تنهایی کار رو استارت میزدم و این اتفاق می افتاد چون فقط خودم مطلع بودم اینقدر حالم بد نمیشد .
    مخصوصا اینکه همونطوری که گفتم قبلا هم تعامل داشتیم در محیط عمومی و من برداشتم این بود که ایشون از ظاهر و اخلاق رفتار من خوششون اومده و درصد خیلی بالایی جواب مثبت میدن. اما وقتی دیدم هنوز هیچی نشده یه راست رفتن سراغ مسائل مالی خیلی جا خوردم و یه جورایی از این مادیگرا بودن خودشم بدم اومد و انگار اون شخصیت خوبی که قبلا ازش سراغ داشتم یه دفعه فرو ریخت تو درونم. انگار یجورایی غرورم خدشه دار شده و پیش بقیه ضایع شدم. شاید به قول شما خودمو خیلی زود تو لباس دامادی دیدم. اون قضیه دوستتون رو که خوندم فهمیدم که هنوز اول راهم و خیلی کار دارم : )
    هر چند شاید من و خانواده ام به اندازه اون صبور نباشم و زودتر یکی رو پیدا کنم

    جالبه که جواب دختر خانم هم منفی نبود و فقط اختلاف سر مسائل مالی و امکان مالی بنده بود ( خونه و کار و ...) و اگه من میتونستم در عرض یه مدت مشخصی مثلا خونه رو اوکی کنم اونا خیلی هم مشتاق بودن که کار ادامه پیدا کنه نمیدونم شاید من زیادی عجله کردم و لحن صحبتم باهاشون خیلی جدی و رسمی بوده. من قبلا رابطه دوستی داشتم و تو شروع رابطه دوستی مکالمه ها جدی نیس و صمیمی تره . اما شاید این بار هم بخاطر اینکه بحث ازدواج بود هم بخاطر اینکه بقیه هم مطلع بودن و منتظر نتیجه، مثل مذاکرات 5+1 جلو رفتم و جدی تر صحبت میکردم. نمیدونم کار درستی کردم یا نه.
    شاید دختر خانم عقیده داشت که من باید بیشتر سماجت به خرج بدم و سعی کنم متقاعدشون کنم که از خر شیطون بیان پایین. یا میخواستن با این خواسته ها میزان جدی بودن من رو بسنجن تو ازدواج که ایا ثابت قدم هستم یا نه. حتی بعد از گذشت یه مدتی از اون قضیه، هنوزم شک میکنم که نکنه ذهنیتش اینطوری باشه و من باید بیشتر سماجت میکردم. من بعد از چند جلسه صحبت کردن خیلی صفر و یک برخورد کردم و وقتی دیدیم به نتیجه نمیرسیم گفتم که صلاح نیست زیاد کش بدیم و بهتره که هر کی بره پی سرنوشت خودش و ایشون هم قبول کردن.البته واقعا شرایطشون هم سخت بود و در بازه زمانی کوتاه من نمیتونستم از پسش بر بیام

    با گفتن جملات بالا خواستم به اون قسمت که گفتین بعضی پسرا بد خواستگار میکنن اشاره کنم که نکنه منم مشمول این حالت شدم؟هر چند وقتی قضیه رو به نزدیکانم تعریف کردن ، اونا هم تایید کردن که خوب پیش رفتم و تصمیم خوبی گرفتم. نمیدونم بخاطر دل من اینطوری گفتن یا واقعا درستش این بوده

    من میدونم که هنوز اول راهم و خودم مصمم هستم که برای رسیدن به یه شخص مناسب و به قول شما یار خودم وقت بذارم و تلاش کنم اما خیلی میترسم عمر بگذره و انتخابم محدود بشه در بین دوستان و اطرافیان میشنوم که کسانی هستن که یه لیست دارن که با مادرشون هفته ای یبار میرن خواستگاری اما خانواده من شدیدا مخالف این هستن و کلا اراده و تمایلی هم ندارن برای این مدل گشتن و سنجیدن. نزدیک ترین گزینه ای رو که در بین اطرافیان و آشنایان می بینن به همون بسنده میکنن. یه جورایی اون کار رو کسر شان میدونن.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    متشکرم از توضیح شما

    در نظر داشته باشین هر چه ما معیارهای درست تری برای انتخاب همسر داشته باشیم و روی معیارهای اصلی تکیه بیشتری کنیم (۱) ، در مورد خودمون ( خودآگاهی ) و یکسری مسائل دیگر به درک بیشتری رسیده باشیم و از روش های صحیح پیش بریم ( با کمک مشاوره )، اینها در مراحل اولیه حالت غربال عمل میکنن و احتمال اینکه چند بار یک اتفاق ناخوشایند برامون تکرار بشه پایین میاد.

    خیلی ها میپرسن چکار کنم در شروع یک ارتباط آشنایی جذاب بنظر بیام؟

    در واقع اگر مسیر ازدواج رو طبق جملات بالا درست پیش بگیریم افرادی که جذب میکنیم یا جذبشون میشیم که با اونا وارد آشنایی ازدواج بشیم، میتونیم احتمال بیشتری بدیم که با یکیشون به توافق برسیم و برامون مناسب باشن.

    تو این مسیر هم قرار نیست اگر با کسی وارد آشنایی شدیم حتما بتوافق برسیم. دلایل گسترده ای برای رد شدن پیشنهاد ازدواج یا بهم خوردن خواستگاری وجود داره ( از شرایط های فردی تا خانوادگی تا مشکلات گسترده تر مثل مسائل اقتصادی و ... ) . مهم این هست که دلایل رو منطقی بررسی کنیم و سهم خودمون رو از این اتفاق شناسایی کرده و اگر موردی هست رفعش کنیم. اما چیزی که مهمه اینه همچنان خودمون رو دوست بداریم.

    یعنی چه؟!

    _ من انسانم و لازمه زخم های خودم رو، اشتباهاتم رو، ضعف هام ، شکست هام رو تا موفقیت ها ، توانایی ها و ... رو همه با هم ببینم و بپذیرمشون. سعی کنم مراقب خودم باشم،‌‌ در طوفان مشکلات و سختی ها به خودم متعهد و وفادار بمانم و خودمو رها نکنم. اجازه ندم دیگران دزد ارزشمندیم بشن. آسیب هایی که میبینم، خطاهایی که انجام دادم به تمام شخصیت خودم تعمیم ندم . قبول کنم اینکه من ذاتا ارزشمند هستم ، حالا میخواد چیزی رو بدست بیارم یا نه. اگر چیزی رو بدست آوردم اون فقط حالم رو بهتر میکنه، توانمندترم می‌کنه اما بودنم، حضورم در دنیایی که زندگی میکنم دوست داشتنی و ارزشمنده. در پایان همه خودم رو آنچنان که هستم ببینم و دوست بدارم . هویت احساسی خودم رو پیدا کنم، اجازه ندم نگاهم به خودم ساختگی و جعلی باشه.


    (۱)
    معیارهای اصلی مثل اخلاق نیک _ معیار فرعی مثل تناسب در زیبایی

    ممنونم. خودم هم تصور میکنم که تا حدی شاید زیاد مته رو خشخاش میگذارم و کمالگرایی به خرج میدم. باید بیشتر واقع بین باشم و رویاپردازی نکنم.
    ویرایش توسط ramin_20 : چهارشنبه 15 اردیبهشت 00 در ساعت 21:54

  18. کاربر روبرو از پست مفید ramin_20 تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 16 اردیبهشت 00)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 00 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1400-2-14
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها
    سلام وقتتون بخیر ؛

    بعد مدت ها امروز اومدم تالار و با تاپیک شما روبرو شدم

    اول اینکه دوستان شما را خیلی خوب راهنمایی کردن و حتما بهش فکر کنید ...اما اون مطلبی که من از صحبت های شما برداشت کردم بالاخص در پست آخرتون که گفتین : « حرف من اینه که چه ایرادی تو رفتار یا ظاهرم دارم که حتی دختر خانمی که خیلی هم سطح هستیم رو هم نمیتونم نظر اولیه اش رو جلب کنم تا بعدا صحبت کنیم در مورد بقیه مسائل اساسی »

    ببینید اونطور که میگین ظاهر شما خوبه و اطرافیان هم این موضوع رو نزد شما پر رنگ تر کردن ...همونطور هم که گفتین دختر خانم هایی بودن که بهتون ابراز علاقه میکردن و مورد پسند شما نبودن ...خود همین مسئله باعث میشه حتی اگر خودتون هم متوجهش نباشین به این موضوع برسین که من عالیم و قطعا مورد پسند دختر های دیگر هم خواهم بود .

    اون متنتون رو که بلد کردم یه جورایی به من خواننده داره میفهمونه که من که اینقدر خوبم و دخترهایی منو دوست داشتن و من مورد پسندم نبوده، چطور حالا یکی پیدا شده که سطحش از من پایینتر باشه و منو نپسنده ؟
    من اینطور فکر میکنم که شما علاقه ای به این خانم ندارید

    چیزی که فکر شمارو مشغول کرده این هست که بین این همه دختر که ممکنه تا الآن دیده باشین و خواهان شما بودن ایشون اولین نفریه که شما رو نخواسته ...

    این موارد بسیاره بین جوونا ... الزاما کسیکه بقیه بپسندن رو ممکنه شما نپسندی و ممکنه بقیه شمارو بپسندن ولی یه نفر حالا برای زندگی مشترک شمارا انتخاب نکنه .

    یه کم به درونتون رجوع کنید و به احساساتتون فکر کنید ...

    این خانم هم موردی هستن مثل بقیه منتها چون انگار دفعه اولی هست که پاسخ منفی شنیدید با توجه به تصوری که از خودتون دارید برای همین دچار این مشغله فکری شدین .

    اگر صحبتی هست بگین .
    یعنی فکر نمیکنم تو عمرم کسی به خوبی شما تونسته باشه دل من رو بخونه : )

    مخصوصا با اینجاش موافقم:
    اون متنتون رو که بلد کردم یه جورایی به من خواننده داره میفهمونه که من که اینقدر خوبم و دخترهایی منو دوست داشتن و من مورد پسندم نبوده، چطور حالا یکی پیدا شده که سطحش از من پایینتر باشه و منو نپسنده ؟

    راستش همانطور که تو جواب پست آقای باغبان هم گفتم ما قبلا تو محیط صنفی و سازمان تعامل روزانه داشتیم با هم و سیگنال های مثبتی هم ازشون گرفته بودم . حتی اول کار واقعا با عشق و علاقه ازدواج اومدم وسط و واقعا علاقه داشتم با ایشون به توافق برسیم و زندگی مشترک داشته باشیم . مخصوصا با برآورد اولیه که از وضعیت مالی و شخصیت ایشون داشتم دست نیافتنی نبود این موضوع.

    از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون حتی وقتی ایشون همون اول کار قبول کرد که آشنا بشیم با هم یه قلقک ناچیز تو درونم بوجود اومد که پسر نکنه یه گزینه بهتر از این هم باشه؟!
    مخصوصا اینکه اولین خواستگاری در فرمت رسمی بود این بیشتر نمود میکرد. باز اگه تجربه چندین باره خواستگاری بود این تصویر به سراغم نمیومد.
    ولی واقعا در حد شاید چند لحظه بود این تصور و همچنان روی عزم خودم راسخ بودم که ازدواج کنم با ایشون.

    بعدا که به خاطر مسائل مالی به توافق نرسیدیم انگار زورم اومد و بهم برخورد که چرا همچین کسی ازدواج با من رو فدای مسائل مالی کرده و اینقدر مادی گرا شده. البته الان میفهمم که زیادی شاید خودمو دست بالا گرفتم یا تفکر ایده آل راجع به ایشون داشتم. اصلا شاید ذات ازدواج همینه و باید مثل یک معامله حواست 6 دانگ جمع باشه تا سرت کلاه نره.

    گفتن این حرف شاید بچگانه باشه اما حتی یه لحظاتی به این فکر فرو میرم که نکنه آه دختر هایی که بهم ابراز علاقه نشون دادن برای ازدواج و من سفت و سخت نه گفتم، دامن من رو گرفته و اینطوری ضایع شدم. مواقعی پیش میومد که بعد از قطع ارتباط دوستی، طرف مقابل بازم ابراز علاقه نشون میداد بهم همچنان یا حتی تو دانشگاه یا فامیل دختری پیدا میشد که به طریقی سیگنال میفرستاد اما کم محلی می کردم. شاید چوب همینا رو میخورم الان.

    من هنوزم که هنوزه نمیتونم اسمشو بذارم جواب منفی، دلیلی به توافق نرسیدنمون مسائل مالی بود. شاید اگه همون اول جواب منفی میداد خیلی بیشتر از این آچمز میشدم و حالم گرفته میشد. باز خوبه اینطوری تموم شده : )

    به قول شما شاید چون اولین تجربه رسمی خواستگاریم بود اینطوری خودخوری میکنم. باید خیلی آبدیده باشم فکر کنم تو این مسیر

    این روزا بیشتر از این بابت اذیت میشم که بعضی وقت ها تو خیابون و سازمان چشم تو چشم میشیم و داغ دلم تازه میشه. شاید اگه یه شخص غریبه بود و معرفی میشد برای آشنایی پرونده اش زودتر بسته میشد چون پیش زمینه ذهنی نداشتم راجع بهش.
    شاید من بخاطر ارتباط ها و اتفاقات قبلی بد عادت شدم و تصور میکردم ایشون هم باید بعد از به توافق نرسیدن پیگیر بشن و از موضع خودشون عقب بشینن.

    فکر کنم یه جورایی قضیه و حیثیتی کرده ام واسه خودم که انگار از یه رقیب شکست خوردم. شاید به قول شما بیشتر از رسیدن به خود شخص ، برای من مهم تر این بوده که تو مذاکرات ازدواج شکستش بدم و از موضع خواسته های مالی خودش عقب بکشه تا من برنده بشم

  20. کاربر روبرو از پست مفید ramin_20 تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 15 اردیبهشت 00)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.