با سلام و احترام
سئوال بعضی دختران و پسران جوان از همدردی :
آیا ندونسته روابط عاشقانه رو تخریب نمیکنین ؟؟؟
ما کاملا دونسته و قصدا و عمدا روابط عاشقانه رو تخریب می کنیم
البته روابط عاشقانه ای که متداول هست و خصوصیات ذیل را دارد:
1- احساسات برانگیخته دختر و پسر نسبت به هم به صورت مخفی کاری
2 - احساسات برانگیخته دختر و پسر بدون پشتوانه خانوادگی و تعهد افراد به آن
3- احساسات برانگیخته در غیاب شناخت سایر فرایندها و معیارهای لازم برای ازدواج
4 - احساسات برانگیخته بدون هدف گذاری رابطه که ادامه پیدا می کند شاید یه چیزی یه روز ازش در بیاید!
5 - احساسات برانگیخته که مدت محدود، مشخص و تعیین شده ای ندارد. و جای شناخت را می گیرد.
6 - احساسات برانگیخته که خانواده های دو طرف مخالف هستند. و در نهایت به درگیری و مشکلات با خانواده ها می انجامد.
7 - احساساتی برانگیخته که مانع روند طبیعی پیشرفت تحصیلی، شغل، ارتباطات، تفریحات شده و صرفا فرد را به سوی خود می کشاند و به صورت تومور وار این چنین روابط عاشقانه یک فرد را فلج و بی خاصیت می سازد.
8 - احساسات برانگیخته ای که به صورت موجی بین دختر و پسر بالا و پایین می شود و مانند یک بیمار دوقطبی، در فواصلی خلق بالا می رود و شاد می شود، و در لحظاتی هم خلق پایین می آید و توان فرد را می گیرد.
9 - احساسات برانگیخته ای که همه معیارهای ازدواج را ذبح می کند. و تنهایی جای همه را می گیرد. بسان کسی که چشمان قشنگی دارد. اما دیگر بینی ، لب، صورت، پیشانی و گوش یا ندارید یا ریز هستند. در حالیکه باید هر چیزی وزن خودش را داشته باشد.
10 - احساسات برانگیخته ای که وقتی راهش سد می شود. به افسردگی، فشارهای آسیب زای روانی، خودکشی، درگیری، اخراج از کار، ترک تحصیل ، به انزوا رفتن و .... را به فرد تحمیل می کند.
11 - احساسات برانگیخته ای که اگر با اصرار و فشار که فرد دارد خانواده ها کوتاه بیایند و ازدواح کنند، بعد از ازدواج منشاء بدبینی، پشیمانی، و درگیری هایی می شود که به خاطر عدم شناخت کافی پیش آمده است.
12 - احساسات برانگیخته ای که موجب می شود به خاطر طول کشیدن دوستی ها پیش بیاید و این توهم را ایجاد کند که دختر و پسر همدیگر را کاملا می شناسند. در حالیکه چنین احساساتی اساسا شناخت را به زیر صفر می رساند.
13 - احساسات برانگیخته ای که کنترلش کم کم از دست طرفین می رود و از صحبت های عاطفی، به شوخی های عاطفی، لمس و گفتگوهای جنسی و کم کم به رفتار جنسی کشیده می شود.
14 - احساسات برانگیخته ای که آن چنان سرعت می گیرد که اگر یکی از طرفین متوجه آسیب آن شد، قدرت ترک و قطع و فراموشی را از دست می دهد. و درمانده می شود.
15 - احساسات برانگیخته ای که ساعت ها با چت، پیامک، ایمیل، فسبوک، تلفن، گشت و گذار، وقت دختران و پسران را می کشد. و در عوض به آنها توهم یک زندگی به جای یک زندگی می دهد.
16 - احساسات برانگیخته ای که لذتهای آنی را برای مدتی به طرفین می دهد، لیکن در زندگی دراز مدت آنها نقش رنج دهنده ای را بازی می کند.
17 - احساسات برانگیخته ای که اسم عشق یدک می کشد. اما قبله آن حس لذت درونی فرد هست. و هر وقت این احساس کم می شود. فرد مفعول عوض می شود. یا کس دیگری کنار آن می نشیند.
18 - احساسات برانگیخته ای صفات دروغ و مخفی کاری را در پسر و دختر عادی و ارزشمند جلوه می دهد. و برای رسیدن به این هیجان حتی مادر وپدر و خانواده را به راحتی می فریبند.
19 - احساسات برانگیخته ای که با قدرت خود حتی یک خانم تحصیل کرده، استاد دانشگاه، با موقعیت اجتماعی را هم به خطا می اندازد و او را ناتوان در هدایت مسیر زندگی و ازدواجش می کند.
20 - احساسات برانگیخته ای که توقعات و انتظارات انتزاعی دختر و پسر را (اگر به ازدواج ختم شود)، به زندگی مشترک می برد و چون آنجا قابل انجام نیست. با یاس و سرخوردگی آنها را روبرو می کند.
21 - احساسات برانگیختگی که دختر و پسر در قفل می کند و آنها را مقاوم نسبت به مشاوره و تجربه دیگران می کند. و آنها در برابر هر چیزی گارد گرفته ومقابله می کنند.
22 - و اگر فرصت باقی بود به ازای هر کدام از این احساسات برانگیخته ای که بین دختر و پسری جریان داشت می شد مشکلش در بندی آورد....
به نظرم من کسانی که در بند چنین احساسات برانگیخته ای قرار می گیرند و ازدواج هم می کنند و زندگی مناسبی هم دارند مانند کسانی هستند که با چشم بسته از عرض یک اتوبان و آزاد راه عبور کرده و سلامت به آن طرف رسیده اند. البته امکان ضعیفش هست. لیکن هر کس چنین ریسکی می کند باید عواقبش را بپذیرد. (چشم بسته در اینجا همان احساسات برانگیخته یا روابط عاشقانه ای هست که ما تخریبش می کنیم عمداً)
=============
لینک مرتبط:
چرا در دوستی دختر و پسر وابسته می شویم
علاقه مندی ها (Bookmarks)