زمزمه صدایت هنوز در گوشم هست،
نجوای شیرین آسمانی ات را می شنوم که می گویی:
اگر امر ونهی های او را که مهربانه و حکیمانه از طریق وحی و عقل تو را به آن می خواند، جدی بگیری. و توجیهات نفست را سدی در برابر کلام حق نکنی. و تنت را به زلال وحی بسپاری. او نیز همواره دستت را در دست خود می گیرد.او هم آنجا که کم می آوری تو را به آغوش می کشد. وقتی که آرامت می شود و ندای تطمئن القلوب را درک می کنی، دیگر مکان و زمانی خارج از او و آرامش او نمی یابی که ناآرام گردی.
طنین صدایت مرا هر لحظه از خواب شیرین و وسوسه انگیز می رهاند تا در این حرکتی که دارم سقوط نکنم.
یک لحظه غفلت در زمانی که باید انسانیتم را پاس بدارم، مرا یاد آور یوم الحسرت هست.
جوادم، جواد وجودم ،
ای خالص ترین بخش انسانیت، ای نماد خلیفه اللهی ، پیوسته در گوشم بخوان. نگذار که کثرت و تعدد نعمات مرا از درک یکسانی زندگی و هدفش باز دارد.
باز هم به گوشم بگو که بهشت بهانه مادرانه ای هست که برای جلب کودک گریزپایی هست تا به آغوش مهربان مادربرگردد.او که از مادرمهربانتر هست.
و جهنم نتیجه ذاتی فروگذاشتن امر و نهی مادری هست که بر سر طفل خود بانگ می زند که مواظب ماشین باش. این مادر نیست که فرزندش را به زیر ماشین می کشاند. مادر فریاد هشدار می دهد و نتیجه ذاتی نافرمانی مادر تصادف و سقوط هست.
و جهنم نهی خداوندی هست که بشر را آفریده است. نه سخت دلی خداوند.
دوستی در این تالار گفته بود که همین دنیا بهشت هست. همین دنیا جهنم هست. و چه نیکو گفته بود.
تو هم همیشه برای می گفتی ، یادت هست جوادم؟
اما تو چیز دیگری هم اضافه می کردی. و می گفتی همه این را درک نمی کنند. چون بی هوش از داروی کثرت طبیعت هستند. می سوزند و نمی فهمند، و یا در بهشتند و نمی فهمند. وقتی می میرند به هوش می آیند. وقتی که داروی بیهوشی طبیعت از وجودشان خارج می شود و جسم بی حس کننده را فرو می گذارند.
درهمین جهان بهشت و جهنم را تجسم می بخشند، لیکن مست مستند.
و البته بهشت یعنی با او بودن، وتن دادن به عملوالصالحات و تواصو بالحق . یعنی پرهیز از هر چه او نهی کرده.
جواد یادت هست می گفتی: کسی نمی تواند بگوید که عاشق کسی هست ، اما به بهانه های مختلف فقط حرف بزند و خواسته های معشوق را نادیده بگیرد. می گفتی عاشق خدا بودن، در عمل کردن به فرمایشات حضرت حق هست. و این بهشت درونی ما می شود.
جوادم. باز هم بخوان،
بازهم حائل میان خودم و نفسم شو.
بازهم بهم بگو که کاهلی و لذت طلبی را بهانه فروگذاری اوامر حق نکنم. و در عمل خلاف شرع نروم و فقط در کلام خدا خدا نکنم.
از خدا بخواه که این حرفهایی که ازت نقل می کنم کمک کند که به کارگیرم.
و همه این حرفها تذکری باشد. که خود را پیوسته محاسبه کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)