به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 100
  1. #71
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,439
    امتیاز
    288,087
    سطح
    100
    Points: 288,087, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,614

    تشکرشده 37,113 در 7,018 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    با سلام
    متاسفانه به نظر مي رسد عليرغم توصيه دوستان به خويشتنداري در مورد به اجرا گذاشتن طلاق، باز هم شما و همسرتان اقدام به اين امر كرديد.

    به هر حال نه ادامه زندگي شما بدون مشكل بود. و نه حالا جدايي اتان بدون دردسر.


    حالا كه جدايي را انتخاب كرده ايد. توصيه مي كنم. حتما جلسات مرتبي را با يك مشاور خانواده به صورت حضوري داشته باشيد. تا جراحت روحي كه داريد زودتر التيام پيدا كند. و عوارض افسردگي، استرس و ... كمتر باشد.

    شما نياز به حمايت هاي عاطفي زيادي هم از طريق خانواده داريد. و هم با اشتغالات كاري ، تفريحي و .... بتوانيد تمركز خود را از اين حادثه كم كنيد.

    در تالار هم مقالات و مطالبي در خصوص كنار آمدن با مسئله طلاق داريم كه جستجو كنيد و مطالعه كنيد و از آن مهمتر به كار بگيريد.

    فراموش نكنيد شما هر نگاهي به وضعيت كنوني خود بكنيد، در واقعيت هم همان خواهيد بود.
    توجه كنيد كه نگاه ساده انگارانه به طلاق اينست كه طلاق يعني شكست.
    اما شكست هميشه يعني راه اشتباه و انتخاب اشتباه.

    اگر شما درست طلاق را انتخاب كرده ايد در واقع اين پيروزي هست. (يعني در انتخاب همسرتان اشتباه و شكست بوده است و حالا جدايي پيروزي هست.)اما اگر طلاق را اشتباه انتخاب كرده باشيد و زندگي شما ارزش ادامه داشته است در آن صورت طلاق شكست محسوب مي شود.

    با اين توضيحات توصيه ميكنم با توضيحاتي كه داديد، طلاق را براي خود يك پيروزي بدانيد كه يك اشتباه را جبران كرده ايد. به اين منظور شما امروز اولين روزي هست كه مجددا از نظر زندگي كردن متولد شده ايد.
    ببين چه تصميمي مي خواهي براي ادامه راه بگيري؟
    اگر مرتب به گذشته فكر كني، اين معني غم ، شكست و ... مي دهد. يعني در زندگي گذشته پتانسيل مهمي را جا گذاشته اي كه ذهنت مرتب دنبال مي كند. اما اگر واقعا زندگي شما ارزش نداشته است. ديگر فكرت را رها نكن كه به آن برگردد و حزن را برايت بياورد.

    خلاصه اينكه،‌غمگيني و احساس تنهايي در اين روزها تا اندازه اي طبيعي هست.
    اما اگر خودت هم تلاش نكني و تسليم اين حالتها بشوي، اين فشارها روي شما و زندگي آينده ات تاثير مخربي خواهد گذاشت.


    غمگين مي شوي‌،تنها مي شوي،‌اما تسليم اين احساسات نشو. و براي رفتن به سوي احساس هاي مثبت انرژي خرج كن.

    در واقع طلاق يك آمادگي مي خواهد ، اگر نداري با جلسات مشاوره حضوري سريعا كسب كن.
    من و ساير اعضاء‌تالار همدردي هم در كنارتون هستيم

  2. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 29 آبان 89)

  3. #72
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آذر 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1389-6-30
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,305
    سطح
    29
    Points: 2,305, Level: 29
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 89 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    ممنون سارای عزیز

    زندگی و قسمت من هم این بود

    من دوستش داشتم حاضر بودم هر کاری بکنم به شرط اینکه اون هم من رو بخواد و درکم کنه

    اما متاسفانه اون به قول خودش از روی ترحم با من ازدواج کرده بود

    خدایا حتما صلاحم رو تو می دونی که اینجوری شد

    من که تا آخرین لحظه تلاش کردم

    من دیگه هیچ کاری نمی تونستم بکنم

    اون می خواست از کارم و خانواده ام بگذرم

    اما به چه امید و تضمینی؟

    سارا بانو خیلی دلم گرفته

    سهم من از زندگی این نبود

    تو نهایت دوست داشتن ازش جدا شدم چون زندگیم فردایی نداشت
    باید خودم رو خوار م یکردم تا کنارم بمونه اون من رو نمی خواست دلیل تمام این بدرفتاریهاش هم همین بود که من رو نخواست ، نخواست ، نخواست

    این واقعیت زندگی منه

    عشق و ازش گدایی کردم و به اینجا رسیدم

    از مدیر همدردی ممنونم

    امیدوارم بتونم این مرحله رو سریع پشت سر بزارم و موفق باشم

  4. 4 کاربر از پست مفید negaar تشکرکرده اند .

    negaar (شنبه 29 آبان 89)

  5. #73
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    85
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    نگارجان حالاکه دیگه تموم شد این بهت میگم.
    ناراحت نباش.
    اگه بتونی خودت نگه داری و به گذشته فکر نکنی و سرحال باشی مطمئن باش به خصوص چون کارمندی یه جای خیییییییییییییلی خوب ازدواج میکنی.
    من واقعا این دیدم بین آشناهام که دارم میگم.
    تازه خانوادتم که پشتیبانت هستن و به خاطر این بایدخدات هزار بار شکر کنی اگه اونا پشتیبانت نبودند چی کار میخواستی بکنی؟
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  6. 5 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (یکشنبه 30 آبان 89)

  7. #74
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1389-3-04
    نوشته ها
    154
    امتیاز
    2,922
    سطح
    33
    Points: 2,922, Level: 33
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    216

    تشکرشده 222 در 93 پست

    Rep Power
    30
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    هرکاری که دوست داری و بهت آرامش می ده را انجام بده می تونی به یک مسافرت بری به کلاس های ورزشی برو وقت خودتو پر کن هروقت که می خوای به گذشته ها فکر کنی یه جوری مسیر فکری خودتو عوض کن و سعی کن که به چیز دیگه ای فکر کن. اگر به خوای بیافتی توی دام افسردگی دیگه خارج شدن از ان خیلی سخت می شه پس به خودت کمک کن مطمئن باش که موفق می شوی

  8. 4 کاربر از پست مفید ستاره1388 تشکرکرده اند .

    ستاره1388 (یکشنبه 30 آبان 89)

  9. #75
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 15:47]
    تاریخ عضویت
    1389-5-12
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    2,123
    سطح
    27
    Points: 2,123, Level: 27
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    112

    تشکرشده 115 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    نگار جان.
    منتظم كه دوباره بنويسي. اين بار اما از خودت و اين كه داري چه كارهايي انجام ميدي و چه آرزوهايي براي آينده داري

  10. 3 کاربر از پست مفید aftabgardon تشکرکرده اند .

    aftabgardon (یکشنبه 30 آبان 89)

  11. #76
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    142
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    نگار عزیزم؛ نمی تونم بهت بگم متاسفم؛ چون به قول مدیر همدردی عزیز شاید این یک پیروزی باشه برای ادامه ی راه.
    و من فکر می کنم ماندن در گذشته و فکر کردن به این موضوع که اون من رو نمی خواست چیزی جز غم و اندوه برای تو نخواهد داشت و شرایط رو تغییر نخواهد داد. مطمئن باش همیشه طلاق ها بهخاطر دوست نداشتن به وجود نمیاد بعضی موقع ها ما انسانها چون نمی تونیم در اون زندگی به انتظاراتمون برسیم حتی دوست داشتن رو فدای انتظارات و خواسته هامون می کنیم! پس به هیچ وجه به این موضوع فکر نکن که من رو نمی خواست مطممئنا ایشون هم در یه بازه ی زمانی شما رو دوست داشت و اما مهم الان و لحظه حال و زندگی آینده ی شماست...
    من می دونم که خیلی خیلی سخته که فراموش کنیم و به این فکر کنیم که چقدر زود همه چیز تموم شد؛ باورم نمیشه؛ اما دوست دارم خودت با تواناییهات بشی همون نگار چند سال پیش و یه سری هدفهای کوتاه برای خودت تعریف کنی و سعی کنی به اونها برسی!
    نگار عزیزم به این فکر کن که خداوند! در هر لحظه از زندگی کنار ما خواهد بود.

  12. 6 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 30 آبان 89)

  13. #77
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آذر 89 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1389-4-16
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    2,046
    سطح
    27
    Points: 2,046, Level: 27
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 69 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    نگار عزیزم
    خواهر خوبم
    منهم زمانی شرایط شما رو داشتم اما با وجود یک دختر بچه 5/2 ساله که مرتب از درد جدائی جیغ و فریاد می کشید کاملا درکت می کنم و می فهمم چی می گی و چی میکشی منهم زمانی عاشق شوهر سابقم بودم و اصلا 13 سال زندگی را به عشق همسرم سپری کردم و اصلا به طلاق فکر نمی کردم اما برای منهم اتفاق افتاد اما ناراضی نیستم و چه بسا خوشحالم باوجودیکه بسیار سخت بود و بسیار سخت تر این بود که دخترم اشفته شده بود اما خداوند کمکم کرد من حتی مدت یکسال بدون حامی در شهری غریب زندگی کردم اما همه این سختیها مرا به این جمله زیبا رساند :
    هروقت خداوند تو را به پرتگاه رسوند بهش اعتماد کن با تو رو از پشت می گیره و یا پرواز کردن رو بهت یاد میده
    خداوند کمکم کرد هم به من و هم به دخترم و پرواز بر روی اسمان ابی و نیلگون ارامش - اعتماد به نفس را به من یاد داد
    سعی کردم زندگی خوبی برای خودم و دخترم بسازم تا حدودی هم موفق بودم
    امیدوارم این دوره زمانی برای تو کوتاهتر از دوره ای باشد که من گذراندم
    به خودت فکر کن به توانائیهات به اینکه حتما حکمتی در کار بوده و این طلاق راهی برای زندگی بهتر تو باشه حتما هم همینطور هست
    به خداوند توکل کن اون همراهت هست و همیشه به فکرت
    آرزو می کنم که این روزهای تلخ خیلی زود جاش رو به روزهای خوب بده و تو بیائی و از قشنگیهای زندگی بنویسی و بگی این اتفاق تنها یک تجربه بود برات نه چیز دیگه
    به امیدروزهای زیبا برایت

  14. 7 کاربر از پست مفید رهایي تشکرکرده اند .

    رهایي (شنبه 29 آبان 89)

  15. #78
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1387-10-24
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    13,263
    سطح
    75
    Points: 13,263, Level: 75
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 387
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    285

    تشکرشده 346 در 110 پست

    Rep Power
    31
    Array

  16. 4 کاربر از پست مفید ساقی تشکرکرده اند .

    ساقی (یکشنبه 30 آبان 89)

  17. #79
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آذر 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1389-6-30
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,305
    سطح
    29
    Points: 2,305, Level: 29
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 89 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    ممنون از همه دوستای خوبم

    نمی دونید چه قدر خوشحال شدم وقتی اومدم دیدم این همه برام نوشتید

    ممنونم

    و حتما می یام و از خودم و موفقیتهام می گم

  18. 5 کاربر از پست مفید negaar تشکرکرده اند .

    negaar (یکشنبه 30 آبان 89)

  19. #80
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: مشکلات روحی همسر من

    سلام نگار عزیز
    منم مثل دل عزیز نه می تونم بگم متاسفم و نه می تونم بگم خوشحالم. فقط از خدا می خوام که بهترینا رو برات بخواد و در زندگیت موفق باشی.
    چند بار این جملم و نوشتم و پاک کردم نمی دونم گفتنش الان درسته یا نه اما اگرم نگم نمی تونم ,می گم شاید به درد زندگی ایندت بخوره.
    خوبه پدر و مادری داری که این همه پشتوانت هستن. اما به نظرم نظرات شما پیرو نظرات انها هست. من نمیگم شما باید به خاطر همسر سابقت از خانوادت می گذشتی اما حرف پدرت خیلی روی شما تاثیر داره. بهتره راه درست و خودت پیدا کنی و فقط از پدر نظری بگیری. البته این حرف مال اون موقع بود.
    الانم توکل به خدا کن کسانی هستن که شرایطی بد تر از شما دارن و دارن می سازن. بازم خدا رو شکر که کار می کنی و پدر و مادرت دوستت دارن و در زندگی با انها اذیت نمی شی.
    منتظر خبرای خوب ازت هستم

  20. 4 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (یکشنبه 30 آبان 89)


 
صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.