لطفا روانشناس مجرب بهم معرفی کنید.

سلام. میتونم خواهش کنم یه روانپزشک مجرب به من معرفی کنین. احساس میکنم به لحاظ روحی خیلی داغون تر از این حرفام.
البته من توی حاملگیم هم رفتم پیش روانپزشک گفت افسردگی داری قرص هم داد از گروه بی(safe)
اما من درست و حسابی مصرف نکردم چون حامله بودم.
الان به شدت بیقرارم. مدام میزنم زیر گریه. به شدت بی انگیزه ام،؛مدام غرق افکارم هستم، توی افکارم هیچ ،هیچ ،هیچ نقطه روشنی نمبینم توی اینده همش سیاهه، حوصله بچمو نمدارم. افکار خودکشی به ذهنم میرسه مدام ولی دلم برای بچه ام میسوزه.از حالتای خودم میترسم. امروز تقریبلا 3 یساعت پشت سر هم گریه میکرد احساس میکردم دارم روانی میشم. سرش فریاد یا بعبارت صحیح تر نعره کشیدم آخر. افکار وحشتناکی به ذهنم میرسه. که اول اونو بکشم بعدم خودمو.
از صبح تا شب تو خونه تنهام.
این حالتای ناخشنودی از زندگی،بی انگیزگی ریشه داره در من . توی دوران عقد هم دکتر برام دارو نوشت نخوردم.
سالهای اول ازدواج هم چند تا راه مختلف خود کشی رو انمتحان کردم(مرگ موش،قرص ارامبخش،تیغ کشیدن به دستم و زخمی کردن خودم.) ولی به شدت ترسو هستم جرئت خودکشی ندارم یا از ابروی خانواه ام ترسیدم ولی الان توی این اوضاع میترسم از این حالتای خودم که توی یه لحظه جنون بهم دست بده سر خودم و بچه ام بلا بیارم.احساس میکنم به کمک فوری نیاز دارم الان.
لطفا یه روانپزشک مجرب بهم معرفی کنید.(عنوان تاپیک رو اشتباه نوشتم روانشناس)
ممنون

سلام مجدد
هیچ کس از دوستان هیچ اطلاعاتی در این زمینه نداره که بتونه کمک کنه به من؟

سلام.چرا خودکشی؟چرا تا یکی از زندگیش خسته میشه به خودکشی فکر میکنه؟چرا اون طفل معصوم؟شماچرا داروهاتون رو مصرف نکردید؟بهترین روانپزشک هم برید و طبق دستورش عمل نکنید فایده ندارهمیدونم خسته ای ولی عزیزم فکر میکنی با خودکشی مشکلت حل میشه؟از اون دنیات نمیترسی؟دلت واسه بچه ات، پدر و مادرت نمیسوزه؟خدارو از یادت بردی؟میدونم این حرفای من دردی رو دوا نمیکنه،بخدا تا دیدم راجع به بچت اون فکر به سراغت اومد دلم گرفت فرخ رو عزیزم تو که قصدت خودکشیه تو که از خدا ناامید شدی بنده خدا چکاری از دستش بر میاد خانومم؟روانپزشک خوب تو سایت سرچ کن مخصوصا سایت نی نی سایت
امیدوارم هر چه زودتر حالتون خوب بشه:72:
زیاد ذکر بگو
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زن آشفته

سلام.چرا خودکشی؟چرا تا یکی از زندگیش خسته میشه به خودکشی فکر میکنه؟چرا اون طفل معصوم؟شماچرا داروهاتون رو مصرف نکردید؟بهترین روانپزشک هم برید و طبق دستورش عمل نکنید فایده ندارهمیدونم خسته ای ولی عزیزم فکر میکنی با خودکشی مشکلت حل میشه؟از اون دنیات نمیترسی؟دلت واسه بچه ات، پدر و مادرت نمیسوزه؟خدارو از یادت بردی؟میدونم این حرفای من دردی رو دوا نمیکنه،بخدا تا دیدم راجع به بچت اون فکر به سراغت اومد دلم گرفت فرخ رو عزیزم تو که قصدت خودکشیه تو که از خدا ناامید شدی بنده خدا چکاری از دستش بر میاد خانومم؟روانپزشک خوب تو سایت سرچ کن مخصوصا سایت نی نی سایت
امیدوارم هر چه زودتر حالتون خوب بشه:72:
زیاد ذکر بگو
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم:72:

---

سلام، دلیل مصرف نکردن: دفعه اول دوستی و دلسوزی خاله خرسه اطرافیان که نخور عادت میکنی و بیخودی می افتی روی خواب و از یان حرفها. که اشتباه کردم.
رفعه دوم حامله بودنم و ترسیدم که تاثیر منفی بگذاره روی جنین
همین الن هم مشکل اصلیم اینه که میترسم خودسرانه مصرف همون داروها رو ادامه بدم چون بچه ام شیر میخوره برشا ضرر داشته باشه.

افکارم دست خودم نیست بعضی وقتها که ساعتهخای متمادی بچه ام ناارومه و بقیه فشارهای زندیگی این افکار میاد سراغم.
ای کاش یکی درک میکرد که من نیومدم که محاکمه بشم.خودم مفهمم که این وضعیت نرمال نیست.برا همینه که عنوان زدم روانپزشک مجرب معرفی کنید. اون دو تا روانپزشک دیگه هم کلا فله ای و کیلویی قرص اعصاب مینوشتن بدون اینکه گوش کنن ببینن دارم چی میگم. بعد هم یه نسخه بالا و بلند میزدن زیر بغل ادم و سمت در راهنمایی میکردن که یعنی پاشو برو. این بیشتر منو عصبی میکنه.
اگه سرچ نکردم توی سایتایی مثل نینی سایت بخاطر این بود که یکی معرفی کرده باشه و مطمئن باشن از کارش.

فرخ رو جان،

اگر نمی خوای دارو مصرف کنی و شرایطت حاد نیست،
برو روانشناس. سعی کن فعلا با تمرینهای عملی و تلاش شخصی ات به آرامش برسی.
شاید تونستی.

این پست فرشته مهربان را هم ببین.

من نظرم این هست که به بدهی ها و مشکلات اقتصادی شوهرت اصلا فکر نکن.
تمرکز کن روی آرامش خودت.
وقتی شما آروم باشی، هم به بچه آرامش می دی و هم به همسرت. این بهترین کمکی هست که می تونی به ایشون بکنی.
با غصه خوردن شما و مریض شدنتون فقط یه مشکل به مشکلات قبلی اضافه می شه! اونم یه مشکل بزرگ. چون بیمار شدن مادر و مدیر خانواده برای خانواده خیلی سنگینه.

خودت عملا کاری برای بهتر شدن وضعیت روحیت می کنی؟
قدم زدن؟
شنا؟
موسیقی؟
پازل؟
کیک و شیرینی ودسر درست کردن؟
کارهای دستی و هنری؟
یوگا؟

من تاپیکهای مربوط به مشکل "بهار زندگی" را دقیق نخوندم.
ولی فکر می کنم بتونی از توش نکاتی برای کمک به خودت پیدا کنی.

ببخشید که در مورد سوال اصلیت چیزی ننوشتم.
روانپزشک نمی شناسم.

سلام خانم فرخ رو

به نظرم اول به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید. ایشان در صورت لزوم شما را به روانپزشک ارجاع می دهند.

و مامان فربد یک روانپزشک بهتون معرفی کردند ولی اشتباهی در تاپیک خودشون نوشتند.
http://www.hamdardi.net/thread33817-3.html#post338082

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مامان فربد

سلام خانم فرخ رو من یه روانپزشک خوب میشناسم دکترمحمدجوادالوندی تهرانپارس فلکه سوم مدرکشو از لندن گرفته

---

و نوپو هم قبلا به کاربر دیگری یک روانپزشک معرفی کرده بودند.
http://www.hamdardi.net/thread-34066.html#post337585

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

یک روانپزشک خوب سراغ دارم . دکتر علیرضا ظهیرالدین مطبش خیابان سمیه تهران است. وقت هم نمی خواهد بگیرید. بین مریض می روید.

---

دوست عزیز خب خودکشی کن
می دونی چطوری خودکشی کنی بزار بهت بگم خودکشی ذهنی بکن. قطعا می فهمم می گی زندگیت پوچ شده و ملال انگیز منظورت چیه. تو ذهنت رو بکش
بعد بگیر بخواب بیدار شدی ادم جدیدی هستی. این بار با ذهن جدید جای اتلاف وقت بیا هنر اشپزی وخیاطی و ورزش یاد بگیر اگر دیدی بازم نمی تونی هفته چند روز برو خیریه امام علی اگه تهرانی یا هر خیریه دیگه کار رایگان انجام بده بچه رو بسپار به خاله یا عمش برو خیریه کار رایگان انجام بده مسئولیت پذیر باش برای جامعه برای کودکان کار برا زنان بی خانمان. شما دلیل اینکه این حس رو داری بیشتر بخاطر نداشتن تفریح هست همزمان هم برای درمان اقدام کن بهترین جای ممکن برو نه هرجایی که 3 تاقرص میدن و خلاصت می کنن.
اینکار ها رو انجام بده رابطه خودت با جهانت رو از پوچی خارج کن اونوقت ببین بازم خودتو می خوای بکشی یا که نه تازه عاشق زندگیتی

ممنونم از صالحه عزیز و شیدای عزیز و اقای هنر
گاهی همین جواب دادن دوستان یه همدردی بزرگه با یه ادم که از این بابت بینهایت سپاسگزارم.
کار برای بهتر شدنم خیلی کارها به ذهنم رسیده ولی بچه ام 5 ماهشه.هیچ احدی رو هم تهران ندارم که 1 ساعت بچه مو بذارم پیشش برم باشگاه یا شنا. فقط تنها راه عملی که به ذهنم رسیده اینه که بذارمش تو کالسکه عصرا ببرمش بیرون.
دوم تنهایی خلی ازارم میده.تنهایی فیزیکی و روحیم خیلی بزرگه و خیلی زیاد.کلا تا شعاع 50 فرسخی من هیچ زن یا دختری نیست(خواهر، دختر خاله، دختر دایی و ... یعنی کلا ندارم)
به هر کدوم از دوستان که زنگ میزنم که حداقل تلفنی از تنهایی دربیام هر کدوم مشغول شوهرداری و مهمونی دادن و .... غیره هستن عذرخواهی میکنن که بعدا زنگ میزنن بعد هم که زنگ نمیزنن من هم چند بار میتونم یه طرفه زنگ بزنم اونا یادشون بره یا میس کالمو ببینن و زنگ نزنن. ببخشید ولی ادم بهش برمیخوره.
شوهرمم که انقد غرق بدهکاریهاشه که صبح قبل از ااینکه من از خواب بلند شم میره بیرون قبل از ماه رمضون حدودای ساعت 10-11 میومد خونه حالام که ماه رمضونه ساعت 8-9 میاد.

خیلی تنهام.مدام ایده به ذهنم میرسه که خودم و خانم کوچولو بریم بیرون ولی ماشالله انقد هوا افتضاح گرمه میترسم گرمازده بشه.مجبورم بشینم تو خونه. اونایی هم که بچه شیرخواره دارن میدونن دیگه مدام یا خیس کرده یا شیر میخواد یا لباسش بالید عوض بشه و ...و ....

پست فرشته مهربون رو خوندم حتما حتما اون ایده دمنوشای گیاهی و عرق بادرنجبویه رو و .... عملی مینم از همین امروز.

با روانپزشکایی هم که گفتین تماس میگیرم ببینم کدوم وقت دارن برم پیششون.
هر ایده ای به ذهنتون میرسه بگید برای ادمی با شرایط من که خیلی احساس پژمردگی و افسردگی میکنه.
ممنون

یه چیز دیگه هم اینکه تقریلا روزی 2-3 ساعت رو به خوندن مقاله های منتخب و پستهای جدید سایت میگذرونم هم راهنماییم میکنه و هم کمک میکنه کمتر فکر کنم.

ممکنه افسردگی خفیف زایمان داشته باشید. اگر بری پیش روانشناس برای تشخیص و درمان خیلی خوبه

در مورد فرزندت، نظر من این هست که دو سه ماه دیگه هم صبر کنی تا هم هوا بهتر بشه و هم خانم کوچولو یه کم بزرگتر بشه.
بعد می تونی مدت کوتاه بذاریش مهد و به کارهای شخصیت برسی.
مثلا یک روز درمیون دو - سه ساعت صبح بذارش مهد و برو ورزش کن، خرید کن، قدم بزن.

هم مهدهای خصوصی و هم دولتی و هم امکاناتی که شهرداری توی هر منطقه و ناحیه گذاشته، از این قبیل برنامه ها دارند.

*****************

خوش به حالت که نی نی 5 ماهه داری.
می دونم زحمتش زیاده، اما خیلی هم شیرینه.
می تونی کلی باهاش بازی کنی. یه اسباب بازی واقعی :311:

براش کتاب بخون.
شعر بخون.
توی سایتها و کتابها ببین هر ماه چه تغییراتی می کنه و چه چیزایی یاد می گیره و چه تواناییهایی داره ... چطور میتونی این تواناییها را تقویتش کنی ....
اووووووووو مادری یه شغل تمام وقته. اصلا دیگه وقت نداری به چیز دیگه فکر کنی.

مخصوصا که کوچولوی شما سرعت رشد و تغییراتش توی این سن زیاده و دائم باید منتظر یه پیشرفت و کار جدیدش باشی و بدویی تا باهاش هماهنگ باشی.


*********************

در مورد دوستات هم،
عضو گروههای خانوادگی و سالم شو (وایبر خانوادگی یا دوستای خوب، فیس بوک و ... ) و از این طریق در ارتباط باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

خوش به حالت که نی نی 5 ماهه داری.
می دونم زحمتش زیاده، اما خیلی هم شیرینه.
می تونی کلی باهاش بازی کنی. یه اسباب بازی واقعی :311:

---

این اسباب بازی رو خوب گفتی!!!!:58:
البته من باهاش زیاد بازی میکنم اونم از ته حلقش میخنده برام.
مرسی از ایده هات شیدا جان

تنهایی و احساس تنهایی خیلی درد بزرگیه.