به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33
  1. #21
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    از روزی که تاپیک را باز کردی، می خواستم برات بنویسم به نظرم تصمیم خیلی خوبی نیست،
    اما نمی دونستم چطوری بگم.

    مامان فربد عزیز،
    توی هر سن و شرایطی تقریبا می شه هر کاری را کرد،
    ولی هر کاری توی سن و شرایط خودش لطف بیشتری داره.

    شما الان یک خانم کارمند و همسر و مادر هستید، یک دختر بی خیال و کم مسئولیت نیستید که همه تمرکزتون روی رشته ی مورد علاقتون باشه.
    کاری را می خوای بکنی که شرایطش خیلی هموار نیست، زمانش هم الان نیست، لطف چندانی هم برات نخواهد داشت.
    اینقدر حواشی و دردسرهاش زیاده که یک سوم خوشی و رضایتی که از رشته و تحصیلات خودت داشتی، را نخواهی داشت.
    این رشته و این کار سرجای خودش می تونست خوشحالت کنه.

    تغییر رشته هم یه مثال کوچیکی از طلاقه.
    یه وقت تو دوران نامزدی جدا می شی، بعد هم ازدواج می کنی و تمام (تغییر رشته همون اوایل)
    یه وقت ازدواج می کنی، بچه دار می شی و سالها می گذره و جدا می شی که بری با کسی که بهتر درکت می کنه و همراه بهتری هست ازدواج کنی،
    اگر هم استثنائا بتونی اون فرد بهتر را پیدا کنی، آثار زندگی قبلی و زمانی که صرفش شده و سن و شرایطی که به زندگی دوم رسیدی، اینقدر زیاد هست که هیچوقت لذت و آرامش این را نداره که از اول مسیر را درست رفته بودی.

    انگار بعد از چند سال زندگی و شوهر و بچه (اتمام تحصیلات، کار و ... ) می خوای طلاق بگیری، بشینی منتظر خواستگار خوب (کنکور و قبولی و داروسازی و ... ) !!


    ***************************

    یه نکته این که شما از گذشته ات ناراضی هستی و دائم به فکر تکرار مسیری.
    تاپیکهات با صحبت از طلاق و ازدواج با فرد مناسب شروع شد
    الان هم صحبت از تغییر رشته و برگشت به آرزوهاته.

    یه تغییر اساسی تو این قسمت از تفکراتت لازم داری. نه؟


    راستی استخدام و شروع به کارت را هم تبریک می گم.
    امیدوارم موفق باشی و رضایت شغلی باعث بشه مامان فربد کم کم در مسیر رضایت از خودش و انتخابهاش قرار بگیره.

    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : پنجشنبه 12 تیر 93 در ساعت 14:42

  2. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 13 تیر 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 12 تیر 93), واحد (جمعه 13 تیر 93), مامان فربد (پنجشنبه 12 تیر 93), آرام دل (پنجشنبه 12 تیر 93)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    بهترین راه حل اینه که در رشته های علوم آزمایشگاهی شرکت کنید یا در رشته های ریاضی رشته مهندسی پزشکی رو انتخاب کنید به این دلیل که هم بازار کار بهتری برای این رشته وجود داره هم با مطالب پایه، داخلی (internal medicine) آشنا میشید و 100 البته دیگه خبری از طرح هم نیست ! برای تحصیلات MS یا Phd این دو رشته رو ایتالیا و دانمارک و آلمان و کانادا و امریکا بیشتر قبول میکنه و fund بالایی بهشون اختصاص میده. در مورد کانادا هم اگر مدرک phd بگیرید هم همونجا شما و خانواده رو شهروند خودشون هم میکنند.

    با حرفاتون موافقم اما درمورد این پیشنهادتون میخواستم یک نکته ای و بگم.

    درمورد بورس رشته مهندسی پزشکی، حق با شماست.
    دانشگاهای خوبی هم داره
    اگه هم شخص شرایطشو و داشته باشه که بره عالیه.

    اما تو ایران این رشته زیاد برای خانوم ها کاربرد نداره،بیشتر کارهارو به آقایون میدن.
    بیشتر شرکت های خوب تو تهرانه.
    اصلا به شهری که ایشون زندگی میکنن هم بستگی داره.
    تازه ایشون بخواین این رشته و از اول بخونن خصوصا که ریاضی هم نبودن و براشون خیلی سخت و طاقت فرسا تر از داروسازی میتونه باشه.
    چون این رشته تلفیقی از چندین رشته اس. ،درسته اطلاعات پزشکیشون تا حدودی بالا میره.اما از اون ور قضیه هم بهش باید نگا کرد، درسای مهندسی برق و داره، باید برنامه نویسیشون خوب باشه
    به کارهای پژوهشی و آزمایشگاهی هم باید علاقه مند باشن.

    درمورد کار هم همونطور که گفتم بعضی کارهارو فقط به آقایون میدن خیلییییی بسیار کم به خانوم ها میدن.
    حتما برای موفق شدن خصوصا خانوم ها باید ادامه بدن.
    که به مراتب ارشدش بسیار از کارشناسی ش سختر و پروژه وار تره.

    حالا بستگی بنوع وزارت و دانشگاهش داره اما بازم باید تلاش کرد، خصوصا که پذیرش ارشدش نسبتا کمتر از بقیه رشته هاس، حداقل از رشته های هم طراز ک مشابهش.

    حالا برای کارکردن اگه سرمایه ای داشت و بعلاوه خلاقیت میشه گفت بعله کار کردنش خوبه، اما اکثر کارهای خوب و موفقش باید یک گروه داشته باشن.
    تک نفره پیش بردن سخته.
    حتی برخی بیمارستان ها میگیرن که فقط هر بیمارستان یک یا دو نفر میگیره بازم بستگی بشهرش داره، تازه اونم برخی بیمارستان ها اصلا نمیگیرن.

    بنظرم بازم نسبت به مهندسی پزشکی، اگه همچنان میخواین درس بخونین داروسازی بخونین که علاقه هم دارین خیلی بهتر باشه.

    البته اگه همچنان پشیمون نشدین.
    من که واقعا نفهمیدم چرا اینقدر اصرار به خوندن داروسازی دارین!
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 12 تیر 93 در ساعت 15:03

  4. 5 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 13 تیر 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 12 تیر 93), واحد (جمعه 13 تیر 93), مامان فربد (پنجشنبه 12 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,305
    سطح
    20
    Points: 1,305, Level: 20
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    223

    تشکرشده 126 در 49 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باعرض سلام خدمت آقایLess Than Nothing ممنون ازشماحال پسرمم خوبه با آرامشی که به درونم بازگشته اون هم شکرخداخیلی آرومترشده

    کمال تشکرراازشمادارم بابت توجهتون به پست بنده درپاسخ به سوالتون
    من مدرک فوق لیسانس ندارم لیسانس دارم اون هم ازرشته ای غیرپزشکی کاش میتونستم دقیقا رشته تحصیلیم واون اداره ای که توش استخدام شدم روبهتون بگم تا بیشتر راهنماییم کنید ولی میترسم باگفتن اینها باتوجه به تایپیکهایی که درمورد زندگی شخصیم ومشکلاتم باهمسرم نوشتم اگه یه آشنا یافامیل به اینجا سربزنه هویت واقعیم فاش شود اما این روبدونید که رشتم جز یکی ازاین رشته هاست :مدیریت بازرگانی مدیریت صنعتی حسابداری بانکداری( ببخشید که نمیتونم دقیق بگم)


    خوشبختانه در اداره ای که استخدام شدم مراحل پيشرفت وترقي واسه کارمندان خيلي زياده البته ناگفته نماندکه همه جا پارتي بيشتراز شايستگي ولياقت سکوي پرتاب به مراحل بالاتره که من ندارم حالا يه انرژي قوي يه انگيزه قوي دارم که ادامه تحصيل بدم ومدارج ترقي روطي کنم اما نميدونم اين انرژي ووقت وحوصلمو صرف کدوم کارکنم تا به بالاترين جايگاه اجتماعي خودم برسم کدوم راه وضع مالي زندگيمو دگرگون خواهدکرد وبه درآمدبالايي ميتونم برسم ارشد وبعدش دکتراي رشته خودم يا عشق اول وآخرم دارو سازي تواين اداره فعلا به عنوان کارآموز 1/5بهم ميدن که خيلي کمه البته همکارها 2مليون ميگيرن وبعدازاسال حقوق زيادميشه کلا نميدونم اين هوش وتوان وانرژيمو خرج کدوم راه کنم اداره ازم تعهد خدمت گرفته ودرصورت استعفا 5مليون ازم ميگيره البته من هم ابدا نميخوام استعفا بدم فقط درکنارکار به فکرتحصيلم نميدونم کدوم به صلاحمه
    نمیدونم چرا میزان رضایتم ازداشته هام به سرعت کاهش پیدامیکنه تادیروز برای این استخدامی کلی نذرونیاز کرده بودم ولی حالا که بهش رسیدم میگم این چه حقوقیه که بهم میدن با 1/5ملیون به کجامیتونم برسم چندسال بایدکارکنم تایه خونه بخرم چشم دنبال درآمدهای 10ملیونی مسوولین فنی داروخانه هاست چشم به دنبال درآمدهای 100ملیونی داروخونه دارهاست اینوهمینجوری نمیگم تحقیق کردم ومیگم یه اعتمادبه نفس قوی ومخربی درونم هست واحساس میکنم به هرچی که بخوام میتونم برسم هوش فوق العاده ای دارم ودلم میخوادازاین هوشم استفاده کنم دست خودم نیست آخه کدوم زن ازسرکارکه برمیگرده دوست داره درس بخونه ولی من باتمام وجودم دوست دارم بعدازنظافت سریع خونه کمترین وقتی که پیدامیکنم درس بخونم دوست دارم با تحصیلات عالی به درآمد بالایی برسم ولی واقعا نمیدونم چه راهی چه رشته ای رشته خودم یادارو یا رشته ای که شما میگید حالا من نمیدونم دلیل شما برای رشته علوم آزمایشگاهی چیه

    من اعتقادارم ما فقط یکباربه دنیا میاییم پس باید این یکباررو به بهترین نحو به پایان برسونیم من دلم میخوادتاجایی که بتونم جایگاه اجتماعی خودموبالا بکشم اعتقادارم تواین مملکت یه شهروند درجه یک بودن خیلی بهتراز یه شهروند معمولی بودنه
    البته مهم اون احساس آرامش است شاید یه مادرخانه دار میزان رضایتش ازخودش وجایگاهش خیلی بیشترازمن باشه ولی من واقعا سیرناپذیرم به کسب علم علاقه دارم امااون علمی که منو ازلحاظ مالی واجتماعی ارتقا بده دروغ چرا بدمم نمیاد تومجالس بگن خانم دکتر خانم دکتر من اگه الان واسه پسرم حالا یکم از انرژیم کم بزارم عوضش فردا نتیجه تلاشهامو دودستی میزارم کف دستش به جای اینکه فرداکه بزرگ شد برم درخونه این فامیل واون فامیل که توروخدا دخترتونو بدید به پسرمن اوناهم دهن کجی کنن که چی دارین وچی ندارین بگن که کاش خانم دکتر دخترمنو بگیره برای پسرش توروخدا بهم نخندید من هرآنچه که دردرونم بود رو ریختم رودایره کلا برای ااینده پسرم دلم میخواد خودموبه آب وآتیش بزنم دقت کردید الان رشته های پزشکی توایران موروثی شده طرفرتبه برترکنکوره اولین چیزی که میگه پدرم پزشک متخصصه مادرم فوق تخصص داره خوب معلومه فرزندان پزشکان به رشته های پزشکی میرسن البته استثناهم داریم ولی اکثرا همینطوریه که من گفتم ولی جداازهمه اینها خوب دلم میخواد اطلاعات پزشکیم بالا بره نه به طریقی که شما گفتید ازطریق مطالعه به صورت کاملا حرفه ای
    ضمنا صحبتهاتون کاملا کاملا متینه بازهم ممنون
    ببخشید طولانی شد

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام مامان فربد عزیز

    1) اول ببین به نظر خودت واقعا توانایی قبولی در رشته دارو را داری یا نه.
    و ببین می تونی سراسری تهران قبول بشی؟ و یا می تونی شهریه ازاد را بدی؟ و یا شهرستان می تونی بری؟

    2) ایا حال و حوصله 6 سال درس خوندن داری؟ با درس ها و کتاباشون اشنایی داری؟ تا حالا نگاهی به کتابای بچه های دارو کردی؟ پایه شیمی خوبی داری؟ کتابای تخصصی شیمی را دیدی؟
    حافظه خوبی داری؟ یک دنیا دارو و کلی اطلاعات دیگر را باید به خاطر بسپاری....

    3) درباره درامد.... بعد از 6 سال درس باید 2 سال طرح را بگذرونی..... برای گرفتن مجوز داروخانه در تهران باید امتیاز زیادی داشته باشی و برای کسب این امتیاز اگه بخوای تهران کار کنی خیلی طول می کشه تا امتیاز لازم را کسب کنی مگر اینکه مدتی بری شهرستان تا امتیاز بیشتری بگیری..... دقیق با جزئیات اش اشنایی ندارم..... ولی تا گرفتن مجوز داروخانه در تهران و درامدهای بالا فاصله زیادی هست......به نظرم بیشتر تحقیق کن......

    4) توان همزمان درس خوندن و بچه داری و شوهر داری را داری؟ و همچنین کار کردن را؟
    ایا زمان دانشجویی قصد کار کردن را داری؟ اگر بله ایا انرژی همه این کارها را با هم داری؟
    اگر قصد کار در دوران دانشجویی را نداری توان مقابله با مشکلات مالی را داری؟
    خرج های زندگی+ بچه+ تحصیل و....... شوخی نیست....

    5) به نظر خودت اگر در کار و رشته تحصیلی خودت بمانی و نهایت تلاشت را بکنی... 8 سال دیگر در چه جایگاهی هستی؟ 20 سال دیگر چه طور؟
    در رشته خودت هم می توانی خانم دکتر و استاد دانشگاه شوی......
    مدیر و حسابدار با درامد های بسیار بالا هم داریم.......

    ببین مامان فربد من نه میگم دارو نخون و نه میگم بخون.....
    به نظر من اول تمام جوانب را بسنج و اگاهانه و با برنامه و واقع بینانه قدم بردار......
    عزیزم نمی خوام بهت بگم اهداف بزرگ در سر نداشته باش....
    ولی می خوام بهت بگم که زندگی غیر قابل پیش بینی.... بعضی وقتها ما انقدر غرق در دنیاییم که خیلی چیزهای دیگری را که داریم را نادیده می گیریم......
    به نظر من یک بچه مهمتر از یک مادر دکتر بیشتر نیاز به یک مادر ارام و مهربان و فرهیخته دارد.....
    اگه صبح تا شب در دانشگاه و سر کار و سر درس باشی..... کی می خوای با بچه باشی....
    بچه ای را می شناسم که مادرشون دانشجو دکتری و استاد دانشگاه و.........
    مادر از صبح تا شب بیرون کار میکند که بهترینها را برای فرزندش مهیا کنه و اخر هم فرزندش می گه من از مامانم هیچی نمی خوام جز اخلاق خوب!!! می خوام خسته و عصبانی نباشه! و پیشم باشه.........
    به نظر من تحصیل و شاغل بودن مادر خیلی خوبه ولی تا زمانیکه مادر را از بچه خیلی دور نکنه....

    ببین ایا در رشته خودت می تونی به چیزایی که می خوای برسی یا نه.....
    و بببین می تونی همزمان هم به درس و هم به خانواده برسی.......

    و مامان فربد می خوام یک چیزی هم دوستانه بهت بگم......
    به نظرم جاه طلبی تا قدری خوبی ولی خیلی نه..... بعضی وقتها باعث میشه نه تنها پیشرفت نکنیم بلکه زمین بخوریم و داشته ها و فرصت های خوبمون را نادیده بگیریم.

    از انرژیم کم بزارم عوضش فردا نتیجه تلاشهامو دودستی میزارم کف دستش به جای اینکه فرداکه بزرگ شد برم درخونه این فامیل واون فامیل که توروخدا دخترتونو بدید به پسرمن اوناهم دهن کجی کنن که چی دارین وچی ندارین بگن که کاش خانم دکتر دخترمنو بگیره برای پسرش توروخدا بهم نخندید
    ببین نمی خندم و از اینکه صادق بودی تحسینت می کنم. ولی به این بخش از صحبت هات نقد دارم.... اولا که امروزه بچه ها خودشون همسرشون را بیشتر انتخاب می کنند. مگه شما خودت اینکار را نکردی؟ مگه به خاطر دکتر بودن یا نبودن خانواده شوهرت با شوهرت ازدواج کردی؟
    و ادم که دختر را گدایی نمی کنه..... دختری که صرفا به خاطر مقام و پول خانواده می خواد ازدواج کنه بهتر که ازدواج نکنه.......
    ببین به نظر من درامد و پول داشتن خیلی خوبه...... و برای پیشرفت حتی لازمه.....
    ولی به نظر من از پول و مدرک تحصیلی نباید برای کسب احترام استفاده کرد......
    کسیکه برای پول به ادم احترام میذاره معلومه وقتی بی پول بشی چگونه رفتار میکنه.....

    عزیزم درس بخون برای کسب علم و خدمت به هم نوع و کسب درامد و پیشرفت ولی نه برای شهروند درجه یک شدن.....
    همه شهروندان یک شهر انسان هستند و درجه یک و دو نداره.....
    انسانیت مهمتر از هر چیز دیگری است.
    و پول در بیار برای اینکه در ارامش و رفاه زندگی کنی نه برای چیز دیگه............

    و این را بدان که همیشه جوان و پر انرژی و سالم نیستیم.....
    جوانی و سلامتی را دست کم نگیر و ازش لذت ببر و مواظب باش که با کارهای مختلف و مشغله های زیاد راحت از دستش ندی..........
    زندگی خیلی زود می گذره و وقتی به خیلی از ارزوهامون می رسیم خیلی از داشته هامون مثل جوانی و..... را از دست میدیم.
    راهی را برو که تو را از شوهرت و بچه ات و ارامش ات جدا نکنه.........


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg

    ویرایش توسط salehe92 : جمعه 13 تیر 93 در ساعت 00:19

  7. 9 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    Less Than Nothing (جمعه 13 تیر 93), m.reza91 (جمعه 13 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 13 تیر 93), فرشته مهربان (شنبه 14 تیر 93), واحد (جمعه 13 تیر 93), مامان فربد (جمعه 13 تیر 93), مصباح الهدی (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), شیدا. (شنبه 14 تیر 93)

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    محل سکونت
    البرز کرج
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    833
    سطح
    15
    Points: 833, Level: 15
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 184 در 65 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    21
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان فربد نمایش پست ها
    رشتم جز یکی ازاین رشته هاست :مدیریت بازرگانی مدیریت صنعتی حسابداری بانکداری( ببخشید که نمیتونم دقیق بگم)

    ببخشید تصور بنده این بود که شما فوق دارید، حرف هامو کوتاه میکنم
    رشته های مدیریت بازرگانی و مدیریت صنعتی جای پیشرفت داره البته چیزی که من میگم برای فوق اقدام کنید میتونید در آینده پای خودتون رو مستحکم تر کنید و موقعیت های بهتری داشته باشید، مدیریت IT با توجه به نیاز های جامعه و کشور های خارجی بهترین گزینه برای ادامه تحصیل هستش البته دفترچه ارشد رو نگاه نکردم که ببینم حسابداری و بانکداری هم میتونند برای مدیریت IT اقدام کنند یا خیر ولی مواد درسی اونها تقریبا یکی هستش.
    به این دلیل رشته مدیریت IT مهم شده چون شرکت ها میخوان اتوماسیون های خودشون رو بهینه کنند و بر روی تک تک کارمند هاشون نظارت کنند، بارز ترین نرم افزاری که به این امر کمک میکنه sharepoint هستش برنامه های دیگه ای هم هستند که از بحث خارج میشه.

    این شغل شما حکم آب باریکه رو داره پس از دستش نده، 1.5 هم اگر ساعت کاریش بیشتر از 9 ساعت در روز نباشه پول کمی نیست با توجه به مدرک و سابقه حقوق نرماله.

    صحبت های صالحه 92 وارد هستش ولی اگر شوهرتون همکاری میکنه که دمش گرم 98 درصد مشکلتون حله، 1 درصد دیگه خودتونید و 1 درصد هم برای ظرفیت دانشگاه هستش که برای جنس شما اخیرا کمش کردند. (من طرف کسی نیستم خبر از ظرفیت الان ندارم ولی دستور رهبری بوده)

    بذار راحتت کنم،شما علاقه به دارو سازی دارید حالا حرف های من موج منفی فرستاده غلط کردم خب، با تمام این احادیثی که براتون گفتیم چون واقعا میخواید من بهتون میگم کنکور رو حتما شرکت کنید. من بهتون میگم 1 بار واسه همیشه روش کار کن.

    شما از الان تا بهمن ماه درس ها رو جمع کنید و از بهمن تا آخر اسفند هم جمع بندی کنید، اون 3 ماه آخر کنکور ظرفیت مطالعه تون رو به حداکثر برسونید برای مرور و جمع بندی مجدد به این دلیل میگم که دقیقا باید مثل کسی که داره مسابقه دو میده تمام انرژی شو اول هدر نده - تمام عزمتون رو جمع کنید واسه کنکور و پشتیبانی خانواده خودتون رو شوهرتون رو حتما در این مورد داشته باشید.


    این صحبت من خارج از بحثه:
    در مورد موروثی شدن پزشکی، بستگی به فرد داره ولی اشتباهه که فرزند کار پدر و مادر رو حتما باید ادامه بده، مردم 100 درصد پشت سر اون بچه حرف میزنند که چرا این دکتر نشد و... این بر میگرده به بیکاری ملت که تفریح شونه (بدبختی بزرگمون هم بعد از عامل اول هست) و اون بچه هم به خاطر اینکه حرف نشنوه شیرجه میره توی این رشته و بدبختیش شروع میشه به زور جلو رو خانواده و فامیل لبخند میزنه و سرش رو بالا میگیره ولی وقتی توی بحث ها شرکت نمیکنه و یا یکی از فامیل مشکلی براش پیش میاد میرند ازش سوال میکنند نمیتونه درمان بکنه و علت رو نمیدونه و حواله میکنه به اینکه کار تخصصی و غیره است و از واقعیت که بی سواده فرار میکنه ! رشته پزشکی استعداد میخواد با reference و case study خوندن مشکل حل نمیشه. من خودم سواد ندارم و ادعا این رو ندارم، زمانی میتونم بگم سواد دارم که بیماری client ام رو به زبون خودش بهش بفهمونم اون موقع میگم بله من سواد دارم. به خدا قسم ندارم ولی نمیدونم این آدم ها چی تو خودشون میبینند که توهم میزنند رو میرند clinical کار میکنند !
    الان توی تهران پزشکانی هستند که بورد فوق تخصص جراحی دارند و مطب دارند ولی توی ابتدایی ترین مسائل اتاق جراحی و استفاده از لوازم مشکل جدی دارند، گشنه بودن بعضی هاشون رو به عینه دیدم که مریض رو میخورند، این لاشخور ها دانشجو هم تربیت میکنند و برای اینکه این دانشجو بازارشون رو نگیره علمشون رو انتقال نمیدند هیچ، چرت و پرت هم تدریس میکنند که اصلا به درد دانشجو نمیخوره. (بلا نسبت بعضی ها)

    امیدوارم پسرتون بعد ها دیدش به زندگی مثل من نشه و ازتون نپرسه واسه چی توی این دنیای پر از درد و رنج به دنیا اوردینش، هر چند هم الان پول و موقعیت دارم باز درد میکشم، از بس زمین خوردم. فکر نکن که مادر و پدرم نبودند که بهم کمک کنند برعکس، کمک کردند. عقیده من اینه که وظیفه اشون هم هست که بهم کمک کنند و هیچ وقت بهم نگفتند واسه پول توی جیبیت برو کار کن میتونستم بشینم کنار از مدرک ام نون بخورم ولی با این وضعیت نون خوردن ازش حلال نیست.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط مامان فربد نمایش پست ها
    رشتم جز یکی ازاین رشته هاست :مدیریت بازرگانی مدیریت صنعتی حسابداری بانکداری( ببخشید که نمیتونم دقیق بگم)

    ببخشید تصور بنده این بود که شما فوق دارید، حرف هامو کوتاه میکنم
    رشته های مدیریت بازرگانی و مدیریت صنعتی جای پیشرفت داره البته چیزی که من میگم برای فوق اقدام کنید میتونید در آینده پای خودتون رو مستحکم تر کنید و موقعیت های بهتری داشته باشید، مدیریت IT با توجه به نیاز های جامعه و کشور های خارجی بهترین گزینه برای ادامه تحصیل هستش البته دفترچه ارشد رو نگاه نکردم که ببینم حسابداری و بانکداری هم میتونند برای مدیریت IT اقدام کنند یا خیر ولی مواد درسی اونها تقریبا یکی هستش.
    به این دلیل رشته مدیریت IT مهم شده چون شرکت ها میخوان اتوماسیون های خودشون رو بهینه کنند و بر روی تک تک کارمند هاشون نظارت کنند، بارز ترین نرم افزاری که به این امر کمک میکنه sharepoint هستش برنامه های دیگه ای هم هستند که از بحث خارج میشه.

    این شغل شما حکم آب باریکه رو داره پس از دستش نده، 1.5 هم اگر ساعت کاریش بیشتر از 9 ساعت در روز نباشه پول کمی نیست با توجه به مدرک و سابقه حقوق نرماله.

    صحبت های صالحه 92 وارد هستش ولی اگر شوهرتون همکاری میکنه که دمش گرم 98 درصد مشکلتون حله، 1 درصد دیگه خودتونید و 1 درصد هم برای ظرفیت دانشگاه هستش که برای جنس شما اخیرا کمش کردند. (من طرف کسی نیستم خبر از ظرفیت الان ندارم ولی دستور رهبری بوده)

    بذار راحتت کنم،شما علاقه به دارو سازی دارید حالا حرف های من موج منفی فرستاده غلط کردم خب، با تمام این احادیثی که براتون گفتیم چون واقعا میخواید من بهتون میگم کنکور رو حتما شرکت کنید. من بهتون میگم 1 بار واسه همیشه روش کار کن.

    شما از الان تا بهمن ماه درس ها رو جمع کنید و از بهمن تا آخر اسفند هم جمع بندی کنید، اون 3 ماه آخر کنکور ظرفیت مطالعه تون رو به حداکثر برسونید برای مرور و جمع بندی مجدد به این دلیل میگم که دقیقا باید مثل کسی که داره مسابقه دو میده تمام انرژی شو اول هدر نده - تمام عزمتون رو جمع کنید واسه کنکور و پشتیبانی خانواده خودتون رو شوهرتون رو حتما در این مورد داشته باشید.


    این صحبت من خارج از بحثه:
    در مورد موروثی شدن پزشکی، بستگی به فرد داره ولی اشتباهه که فرزند کار پدر و مادر رو حتما باید ادامه بده، مردم 100 درصد پشت سر اون بچه حرف میزنند که چرا این دکتر نشد و... این بر میگرده به بیکاری ملت که تفریح شونه (بدبختی بزرگمون هم بعد از عامل اول هست) و اون بچه هم به خاطر اینکه حرف نشنوه شیرجه میره توی این رشته و بدبختیش شروع میشه به زور جلو رو خانواده و فامیل لبخند میزنه و سرش رو بالا میگیره ولی وقتی توی بحث ها شرکت نمیکنه و یا یکی از فامیل مشکلی براش پیش میاد میرند ازش سوال میکنند نمیتونه درمان بکنه و علت رو نمیدونه و حواله میکنه به اینکه کار تخصصی و غیره است و از واقعیت که بی سواده فرار میکنه ! رشته پزشکی استعداد میخواد با reference و case study خوندن مشکل حل نمیشه. من خودم سواد ندارم و ادعا این رو ندارم، زمانی میتونم بگم سواد دارم که بیماری client ام رو به زبون خودش بهش بفهمونم اون موقع میگم بله من سواد دارم. به خدا قسم ندارم ولی نمیدونم این آدم ها چی تو خودشون میبینند که توهم میزنند رو میرند clinical کار میکنند !
    الان توی تهران پزشکانی هستند که بورد فوق تخصص جراحی دارند و مطب دارند ولی توی ابتدایی ترین مسائل اتاق جراحی و استفاده از لوازم مشکل جدی دارند، گشنه بودن بعضی هاشون رو به عینه دیدم که مریض رو میخورند، این لاشخور ها دانشجو هم تربیت میکنند و برای اینکه این دانشجو بازارشون رو نگیره علمشون رو انتقال نمیدند هیچ، چرت و پرت هم تدریس میکنند که اصلا به درد دانشجو نمیخوره. (بلا نسبت بعضی ها)

    امیدوارم پسرتون بعد ها دیدش به زندگی مثل من نشه و ازتون نپرسه واسه چی توی این دنیای پر از درد و رنج به دنیا اوردینش، هر چند هم الان پول و موقعیت دارم باز درد میکشم، از بس زمین خوردم. فکر نکن که مادر و پدرم نبودند که بهم کمک کنند برعکس، کمک کردند. عقیده من اینه که وظیفه اشون هم هست که بهم کمک کنند و هیچ وقت بهم نگفتند واسه پول توی جیبیت برو کار کن میتونستم بشینم کنار از مدرک ام نون بخورم ولی با این وضعیت نون خوردن ازش حلال نیست.

  9. 5 کاربر از پست مفید Less Than Nothing تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 13 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 13 تیر 93), واحد (جمعه 13 تیر 93), مامان فربد (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93)

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    مامان فربد عزیز شاغل شدنتون رو بهتون تبریک میگم . شغلی که شما به دست اوردید ارزوی خیلیاست ولی شما متاسفانه داشته های خودتونو نمیبینید . مسئولیت اصلی خودتون رو فراموش کردید و خیلی ارمانی فکر میکنید . صد البته همه دوست دارند اونا رو خانم دکتر یا اقای دکتر صدا کنند . ! ولی بچه ای رو توی یکی از این مهد های گرون قیمت دیدم که مادرش به اصطلاح خانم دکتره . بچه بیچاره از صبح تا شب اونجا ولوئه و همش بهانه میگیره و گریه میکنه فقط شبها میبرنش خونه . این مادر محترم در نظر خودش خیلی داره به این بچه میرسه ودر بهترین مهد شهر گذاشتتش و به خاطر اینده این بچه داره خودش رو میکشه ! عزیزم اغوش گرم یه مادر به اندازه دنیا می ارزه . اینده بچه رو تربیت خوب تامین میکنه نه دکتر بودن پدر و مادرش . اینده بچه رو عشقی که بین پدر و مادرش میبینه تامین میکنه . فامیلی داریم که هر دو زن و شوهر دکتر متخصصند . ولی زندگیشون به اخر رسیده ودر حال متارکه اند . دوتا بچه افسرده دارند که تمام عمرشون یا توی مهد بودند یا میان جنگ و دعوای پدر مادر . به نظرم اصلا بچه های خوشبختی نیستند . کاش پدر مادر عادی و عاشق داشتند . منظورم این نیست که همه دکترا اینجورین ولی واقعیت اینه با یه دست دوتا هندونه رو نمیشه برداشت . اگه کسی مثل مادر یا یه فرد دلسوز کنار یه خانم دکتر نباشه واقعا مادر خوبی نمیتونه باشه .

    - - - Updated - - -

    مامان فربد عزیز شاغل شدنتون رو بهتون تبریک میگم . شغلی که شما به دست اوردید ارزوی خیلیاست ولی شما متاسفانه داشته های خودتونو نمیبینید . مسئولیت اصلی خودتون رو فراموش کردید و خیلی ارمانی فکر میکنید . صد البته همه دوست دارند اونا رو خانم دکتر یا اقای دکتر صدا کنند . ! ولی بچه ای رو توی یکی از این مهد های گرون قیمت دیدم که مادرش به اصطلاح خانم دکتره . بچه بیچاره از صبح تا شب اونجا ولوئه و همش بهانه میگیره و گریه میکنه فقط شبها میبرنش خونه . این مادر محترم در نظر خودش خیلی داره به این بچه میرسه ودر بهترین مهد شهر گذاشتتش و به خاطر اینده این بچه داره خودش رو میکشه ! عزیزم اغوش گرم یه مادر به اندازه دنیا می ارزه . اینده بچه رو تربیت خوب تامین میکنه نه دکتر بودن پدر و مادرش . اینده بچه رو عشقی که بین پدر و مادرش میبینه تامین میکنه . فامیلی داریم که هر دو زن و شوهر دکتر متخصصند . ولی زندگیشون به اخر رسیده ودر حال متارکه اند . دوتا بچه افسرده دارند که تمام عمرشون یا توی مهد بودند یا میان جنگ و دعوای پدر مادر . به نظرم اصلا بچه های خوشبختی نیستند . کاش پدر مادر عادی و عاشق داشتند . منظورم این نیست که همه دکترا اینجورین ولی واقعیت اینه با یه دست دوتا هندونه رو نمیشه برداشت . اگه کسی مثل مادر یا یه فرد دلسوز کنار یه خانم دکتر نباشه واقعا مادر خوبی نمیتونه باشه .

  11. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    salehe92 (جمعه 13 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 13 تیر 93), مامان فربد (جمعه 13 تیر 93), آرام دل (جمعه 13 تیر 93), صبا_2009 (جمعه 13 تیر 93)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,305
    سطح
    20
    Points: 1,305, Level: 20
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    223

    تشکرشده 126 در 49 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیداخانم نازنین بابا شماخودت گلی احتیاج به گل نبود ممنون بابت تبریکتون ودسته گل زیباتون خیلی خوشحالم کردید برام جالبه که تودنیای مجازی مخصوصا کاربران این سایت از سرکاررفتنم شادن ولی تودنیای واقعی نزدیکترین فامیلها ودوست وآشناها از استخدام شدنم کلی ناراحتن انگار آدمهای واقعی فقط دوست دارن همه خوشبختیها مال خودشون باشه انگارکوربودن که تواین 4سال زندگی مشترک به اندازه 8سال پیرشدم وانگار دوست دارن همه بدبختیها فقط مال یکی شه تا سوژه ای پیداکنن برای پشت سرش غیبت کردن دنیای واقعی خیلی خشنه
    آره صالحه خانم گل شایدمن به قول شما جاه طلب باشم وشاید نباید اینطوری آدمها روتقسیم کرد به درجه ا1و2 ولی به خداقسم حرفهایی تودلمه که فقط خدای نکرده بایدازبالا به پایین بیافتی تابدونی من چی میگم وقتی که آدمها یه کفش 10سانتی میپوشن ومیرن بالای یه صندلی بلند وازاون بالا بهت نگاه میکنن من تواین 4سال خیلی دردهارو تنهایی تحمل کردم وازدواجم باهمسرم مثل این میموند که از عرش اومدم به فرش خدابه من همه چی داده بود زیبایی وازاون مهمتر یه هوش ناب وسرشار ولی عوضش بهم عقل نداد تا ازنعمتهاش بهره ای ببرم وجایگاهم دربرابر استعدادهایم لنگ میزد
    واحدعزیز ممنون ازتبریکتون
    یادمه چندسال پیش پیش یه آقای مشاوررفتم وباصدای بلند گریه کردم بهش گفتم حالم خیلی خرابه گفتم مغزم داره میترکه ازبس تیزه ازبس باهوشم دارم دیوونه میشم دلم میخوادمثل انیشتین شب وروز به کسب علم بپردازم بعد اون ازم چندجورتست هوش گرفت تستهای کاملا پیشرفته میدونید بعدازتست کردن چی بهم گفت گفت تعظیم میکنم دربرابرت فتبارک الله وهو احسن الخالقین وبعدازاون کلی باهم دوست شدیم حالا باید اونوپیداکنم شده کره مریخ هم رفته باشه باید پیداش کنم

    ازهمه عزیزانی که به اینجا سرمیزنن ممنون دست همتونو میبوسم

  13. 2 کاربر از پست مفید مامان فربد تشکرکرده اند .

    آرام دل (جمعه 13 تیر 93), شیدا. (شنبه 14 تیر 93)

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام مامان فربد جان

    ودوست وآشناها از استخدام شدنم کلی ناراحتن
    عزیزم از کجا میدونی ناراحتن و دلیل ناراحتی اطرافیانت حسودی به شما؟ شاید نگران این هستند که از این به بعد چه کسی به فرزندتون رسیدگی می کند و مسائل این چنینی.....
    حتی اگه 1٪ هم اینطور باشه..... اصلا اهمیت ندارد.... شما زندگی تو بکن و اجازه نده این حرفا مدام ناراحت کند....

    چرا عزیزم میدونم منظورت چیه..... چون دیدم.....
    ولی به نظرم اگه عرش یعنی چشم و هم چشمی و فخر فروشی به همدیگه پس بهتر ادم راحت و اسوده روی فرش زندگی کنه!
    میدونم تنهایی و معاشرت نکردن و صحبت های دیگران که زندگی شو را خراب کرد و هزار و یک جمله دیگه یعنی چه....
    عزیزم بهتر به جای فکر کردن به این حرفا به زندگیت برسی....
    و ببینی از چی ناراحت هستی و ان موارد را حل کنی.....
    مثلا از تنهایی ناراحتی.... خب عزیزم در درجه اول خدا و شوهرت و بچه ات را داری و همینطور پدر و مادرت را..... پدر و مادر ادم هر چه قدر هم که از دست بچه هاشون ناراحت باشند باز هم با تک تک سلول هاشون عاشق بچه هاشون هستند.... البته میدونم که دوست نداری از ناراحتی هات با مادر و پدرت صحبت کنی.... ولی می تونی شادی هاتو باهاشون تقسیم کنی و اوقات فراغتت را باهاشون سپری کنی.... عزیزم وقتی هم بری سر کار دیگه انقدر مشغله کاری داری که دیگه وقتی برات باقی نمی مونه.....

    عزیزم خدا هم هوش داده و هم عقل.... ما استفاده نمی کنیم.....
    عزیزم زیبایی و جوانی که اولا پایدار نیست..... دوما ناراحتی ات از چیه؟ هنوز فکر می کنی که با ازدواجی که کردی شانس های بهتری داشتی و زود تصمیم گرفتی و احساس برتری نسبت به همسرت داری؟ اگه بله بگرد دنبال نقاط قوت همسرت که قبلا همه دوستان در تاپیک قبلی گفتند.
    و از نعمت هایی که خدا بهت داده درست استفاده کن.... ولی این را بدان که زیبا بودن و نبودن ادم را خوشبخت نمی کنه و همینطور پول داشتن و نداشتن......
    ببین من دقیقا زوجی را می شناسم عین شما......
    خانواده خانم از لحاظ اقتصادی خیلی برتر از خانواده داماد بودند و ان خانم هم بسیار زیبا بودند..... البته داماد بسیار سخت کوش و البته جاه طلب!......
    ان خانم هم کلی خواستگار پولدار و بسیار خوب داشتند و می تونم واقعا بهت بگم که نصف فامیل حداقل یک بار از خانم خواستگاری کرده بودند...... خلاصه ان خانم عاشق همان اقا شده بودند و از همه چیز گذشتند و خلاصه با ان اقا ازدواج کردند....
    تا اینجا زندگی شما تا حدودی شبیه این زوج.....
    ولی باید بهت بگم که انها هیچ وقت خوشبخت نبودند و نیستند!.....
    زندگی با تلاش و کوشش ان اقا و کمک های مالی خانم اغاز شد......
    و تلاش و کوشش شان به نتیجه هم رسید..... ولی سالها بعد ان اقا دچار مشکل مالی شدند و سرمایه شان را از دست دادند...... و به قول شما از عرش به فرش رسیدند.......
    ولی نه ان زمانی که روی عرش بودند خوشبخت بودند و نه ان زمانی که سقوط کردند....
    ان موقع که ان بالا بودند همیشه اقا کار داشتند و بیشتر اوقات با دوستان شان بیرون و یا مسافرت....
    و حتی ان اقا به خانم خیانت هم کردند!......
    ولی کسیکه تا اخر کنار ان اقا ماند حتی زمانیکه زندگی کاملا نابود شد همان خانم بود.....
    اینها را برای این گفتم تا بهت بگم که الزاما پول داشتن و نداشتن ادم خوشبخت نمی کنه.....
    ادما اگه زندگی کردن را بلد باشند همیشه و در همه جا می تونند خوشحال باشند....
    عزیزم شوهر به این خوبی داری.... پسر به این گلی..... و خودت هم که این همه نقاط مثبت.....
    پس دیگه چرا ناراحتی؟ از حرفای دیگران که بگذریم و همینطور از مقایسه با دیگران دیگه چه موضوعی برای ناراحتی ات باقی می مونه؟.....
    حرفای بقیه را فراموش کن و از زندگیت لذت ببر....

    فتبارک الله وهو احسن الخالقین وبعدازاون کلی باهم دوست شدیم حالا باید اونوپیداکنم شده کره مریخ هم رفته باشه باید پیداش کنم
    و این جمله ات کنجکاوم کرد! یعنی چی که کلی با هم دوست شدیم؟!
    این کار اصلا حرفه ای نیست. و به نظرم اگه به یک مشاور دیگه مراجعه کنی خیلی بهتر و منطقی تر.

    و یک بار یک جمله ای درباره هوش از ناپلون هیل خوندم که خیلی خوشم امد

    Action is the real measure of intelligence
    Napoleon Hill
    و این دو جمله هم جالب



    The difference between stupidity and genius is that genius has its limits

    Albert Einstein
    .

    Intelligence is the ability to adapt to change.

    Stephen Hawking

    اگه دوست داشتی می تونی جمله های دیگه را هم از اینجا بخونی. راستی یادم رفته بود استخدام شدنت را تبریک بگم. تبریک می گم عزیزم و امیدورام هر جا که هستی موفق و شاد باشی. و همینطور که واحد و دیگر دوستان گفتند به داشته هات توجه نمی کنی. عزیزم خوبه در دوره کاراموزی بهت حقوق هم می دهند..... بذار خودمو مثال بزنم..... منم می خوام برم سر کار و اول قصد دارم برم کاراموزی ولی برای کاراموزی تازه پول که بهم نمی دهند هیچ باید خودم پول هم بدم!
    ببین حالا می تونی به شرایط خودت بیشتر امیدوار بشی.
    این گل هم تقدیم به شما

    موفق و شاد و سلامت باشی


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  15. 2 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    مامان فربد (جمعه 13 تیر 93), شیدا. (شنبه 14 تیر 93)

  16. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,305
    سطح
    20
    Points: 1,305, Level: 20
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    223

    تشکرشده 126 در 49 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام صالحه خانم عزیز ممنون بابت تبریکتون امیدوارم شماهم درهمه مراحل زندگی وکارتون موفق باشید

    عزیزم فاصله سنی من واون آقای مشاور از 20سال هم بیشتره من اون موقع که رفتم پیشش 18 سالم بود ومجرد بودم واون آقای مشاور هم که اون موقع داشتن دکتراشونومیخوندن 40ساله بودن البته فکرکنما وایشون کاملا محترم ومقید ومذهبی بودن منظورم ازدوست شدیم این بودکه به من بیشتر ازیه مراجعه کننده معمولی وقت میذاشت وبرام ارزش واحترام زیادی قائل بود تازه من ماجرای دوستیم باهمسرموهم براش تعریف میکردم وایشون هم منوراهنمایی میکردن تازه ایشون دوست برادرم بودن وکاملا مورداطمینان
    ضمنا من تهران زندگی نمیکنم اینوازبابت داروسازی گفتم
    منظورمن ازاینکه کلی ناراحت شدن ازاستخدامم پدرمادروبرادرخواهرامو نمیگم منظورمن دخترعمه ها دخترخاله ها دخترداییها هستش که کاملا ازرفتارشون میشدفهمید چه حسی دارند
    بازم ممنون ازلطفت نسبت به من

  17. کاربر روبرو از پست مفید مامان فربد تشکرکرده است .

    salehe92 (شنبه 14 تیر 93)

  18. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,305
    سطح
    20
    Points: 1,305, Level: 20
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    223

    تشکرشده 126 در 49 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم فرخ رو من یه روانپزشک خوب میشناسم دکترمحمدجوادالوندی تهرانپارس فلکه سوم مدرکشو از لندن گرفته

  19. 2 کاربر از پست مفید مامان فربد تشکرکرده اند .

    salehe92 (شنبه 14 تیر 93), فرخ رو (شنبه 14 تیر 93)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه ی مسموم مجازی با نامزدم
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 مرداد 94, 21:42
  2. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 فروردین 90, 13:14
  3. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 فروردین 90, 18:16
  4. دوست مجازی ! احساس مجازی !
    توسط lord.hamed در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 87, 16:54
  5. عشق یک طرفه و بازی با احساساتم
    توسط hasty در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 بهمن 86, 12:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.