به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 16 اردیبهشت 01 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1390-2-19
    نوشته ها
    238
    امتیاز
    13,943
    سطح
    76
    Points: 13,943, Level: 76
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    383

    تشکرشده 386 در 151 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Arrow خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    سلام
    دوستان تالار تا حدودی با من و مشکلات من آشنا هستند
    تاپیک های قبلی من

    تلاش نامزدم برای حفظ زندگیش

    تلاشم برای حفظ زندگیم با نامزدم

    درخواست مهریه و طلاق

    دوران نامزدی و وظایف آقایان

    مشکل با نامزدم


    بعد از آخرین باری که من با خانمم رفتیم بیرون حدودا 45 روز میگذره و اون شب ما بعد از یک هفته قهر بودن رفتیم یه رستوران که توی راه با من دعواش شد شام نخورده از رستوران اومد بیرون و در اخر هم یک سیلی محکمی به من زد و ما قهر کردیم 45 روزی میگذره و من تماسی باخانمم گرفتم و با هم صحبت کردیم خیلی ناراحت بود و من هم ناراحت تر
    بهش گفتم بیا یه تصمیم جدی بگیریم اما اجازه صحبت به من نداد و شروع به فحاشی کرد من هم دیدم این جوری امکان ادامه صحبت نیست ازش خواستم قضیه رو با بزرگتر ها مطرح کنیم چون خودمون نمیتونم این مسئله رو حل کنیم قبول کرد و اومد اما جلوی خانواده ها یه حرف هایی زد که من داشتم از خجالت میمردم از خصوصی ترین چیزها و حرفایی که بینمون زده شده بود میگفت خلاصه اینکه خانواده ها تصمیم گرفتن که ما یه مدتی فکر کنیم تا اینکه ببینمیم به درد هم میخوریم یا نه
    از این صحبت 4 روز گذشت تا اینکه من فهمیدم خانمم دیشب به مقدار زیادی قرص خواب آور رو مصرف کرده و خانوادش متوجه میشن و به بیمارستان منتقلش میکنند زنگ زدن به من خبر دادن با اینکه خیلی ناراحت بودم اما داشتم میمردم رسیدم اونجا دیدم همه از من ناراحتن و من رو مقصر میدونن بخاطر شرایط چیزی نگفتم فقط داشتم دعا میکردم تا صبح تو بیمارستان بودیم برادر بزرگتر خانمم گفت اگر یه مو از سر خواهرم کم بشه زندت نمیزاریم تو باعث این ناراحتیش هستی که یه افسر از پزشکی قانونی اومد من رو برد یه سری سوال پرسید و من فهمیدم که خانمم 2 بار قبل هم تجربه خودکشی رو داشته و به من چیزی نگفتند
    که خدا رو شکر نزدیک ظهر بهوش اومد ولی حالش خوب نیست و همون جا نگه داشتن یکی دو روز دیگه مرخصش میکنن
    فعلا خانمم نمیخواد من رو ببینه البته زیاد هم حواسش به اطراف نیست
    من دیگه باورم شد که خانمم یک بیمار روحی و روانی که مشکلش هم خیلی جدیه
    حالا خیلی تصمیم گیری برام سخته
    خیلی دلم برای خانمم میسوزه
    میترسم این دلسوزی من مانع از تصمیم گیری منطقی بشه
    نمیدونم چی کار کنم
    وقتی پدر خانمم به من میگه تو چی میخواهی از زندگیت خوشبختی از نظرت چیه
    بهت یه آپارتمان میدم که بری اونجا زندگی کنی و خونه خودت رو بده اجاره و همین طور یه ماشین برای عیدی من خریده که تا الان یه بار هم سوارش نشدم و بهش دست هم نزدم گفتش که بیا ماشینت رو هم بردار برو و بهترین جهیزیه رو براتون تهیه میکنم برو با خانمت زندگیتون رو شروع کنید هر چیزی هم که کم داشتید خودم بهتوتن میدم دیگه چی میخواهید چه چیز دیگه ای می خواهی که باید بهتون بدم
    من هم گفتم که من خودم خونه دارم ماشین هم که داریم و هیچ چشم داشتی نسبت به مال و اموال شما ندارم من فقط بخاطر دخترتون اومدم جلو و خودش رو میخواهم اما نه با ایم مشکلاتش
    وقتی که دوست صمیمی خودم به من میگه برو همه این چیزهایی رو که میده بگیر و با دخترشون زندگی کن اما برای خودت برو دوست دختر بگیر و حالش رو ببر و خانمت هم توی خونه از زندگی که با تو داره راضیه و تو هم برای عشق حال خودت بیرون با دوست دخترت هستی هردو راضی
    من واقعا متاسفم
    این چه زندگیی میشه
    الان می خواهم تصمیم گیری کنم
    یکمی نیاز به مهارت جرات در تصمیم گیری دارم
    بد جوری بهم ریختم

    [size=medium]خدایا تو این شبهای قدر به همه بندهات کمک کن
    خدایا تو این شبهای قدر یه نگاهی به دلهای شکسته که مشکلات زیادی دارن بنداز
    خدایا تو این شبهای قدر گره از مشکلات ما باز کن

    [/size]

  2. 4 کاربر از پست مفید mta تشکرکرده اند .

    mta (یکشنبه 30 مرداد 90)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 دی 90 [ 15:59]
    تاریخ عضویت
    1389-10-04
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,539
    سطح
    30
    Points: 2,539, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    152

    تشکرشده 150 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    سلام
    1برادرعزیزم خانمی که یه کشیده به درگوشت خوابونده بدردت نمیخوره
    2 .پانصدهزاربارفحشهای رکیک ازش شنیدی
    3ازلحاظ جنسیت ارضات نکرده
    4خانم شما فرمانداره نه فرمانبراگرجای این دوعوض بشه خودت مابقیشو میدونی چی میشه
    5ازلحاظ مادی هم کفونیستی صد درصدخودشوسرترازشما میبینه هم خودش هم خونوادش فرداهم به خودشون جرات میدن بهت توهین کنند
    6 خانم شما به احتمال قوی قبلا شکست عشقی داشته
    7 خانم شما شما رودوس نداره نه اینکه عیب ازشما باشه قصدجسارت نباشه بیماره افسردگیش عمیق ازاین حرفاست نمونشو به چشم خودم دیدم
    8 بنظرم بهترین راه اینه که ازش جداشی چون تو یه پسرپاکی هستی دل صافه یه خورده بهت سخت میگذره بعدازجداشدنت ولی عادت میکنی
    9 دفعه بعدانشاالله بایه دختری ازدواج کن که ازهمه لحاظ سالم باشه وخوب تحقیق بکن سعی هم کفو باهم باشین
    ویه مطلبی هم عرض کنم اینم بدون خداوند بهترین دخترو برات نصیب میکنه اونموقع میفهی زندگی چه لذتی داره

  4. 3 کاربر از پست مفید خودساخته تشکرکرده اند .

    خودساخته (شنبه 29 مرداد 90)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    دوست عزیز
    من نمی دونم شما برای چی اینقدر دست دست می کنید
    خود دختر که کلی مشکل روحی روانی داره از ناسزا گرفته تا سیلی و....... بی نصیب نبودی
    خانواده اشم با وجود اینکه می دونند مشکل تا حد زیادی از رفتارهای دخترشون هست و 2 بار قبلا خود کشی کرده باز شما رو مقصر می دونند.
    تا کی می خوای این رابطه رو ادامه بدی می خوای یک دوران کوتاه ماه عسل با این خانم داشته باشی و بعد این وسط یک بچه رو هم آیندشو خراب کنی خودت کافی نیست اینقدر داری زجر می کشی .............................
    دوست عزیز این خانم کمکی به بهبود خودش نمی کنه فقط بیشتر و بیشتر خودش و مشکلاتش شما رو درگیر می کنند.
    گاهی یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان هست.................

  6. 2 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (دوشنبه 07 شهریور 90)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 مهر 91 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1390-5-24
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,243
    سطح
    19
    Points: 1,243, Level: 19
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 80 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    سلام

    خب شما مدت هاست که می دانید خانمتان بیمار هستند.پر واضح است که تا هنگامی که درمان علمی و پزشکی را پیش رو نگیرید کاری از پیش نمی رود و وضع به همین منوال باقی می ماند.چرا همراه خانمتان به یک روانشناس و سپس روانپزشک مراجعه نمی کنید؟

    بعد از مراجعه با پزشک صحبت کنید و ببینید که آیا این مشکل خانمتان حل شدنی است و اگر بله ، چه مقدار به وقت و هزینه نیاز دارد.سپس برای آینده تصمیم گیری نمایید



    موفق باشید



  8. 4 کاربر از پست مفید آریـا تشکرکرده اند .

    آریـا (پنجشنبه 27 مرداد 90)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    منم فکر میکنم تا در مورد درمان و تشخیص مشکل روانی همسرتون مطمئن نشدید صبر کنید. البته حرص نخورید. هر چه زودتر ایشون در مان بشن یا بیماریشون مشخص بشه شما و ایشون زودتر می تونید در مورد ادامه زندگیتون عاقلانه تصمیم بگیرید. تو این وضعیت خراب هر تصمیمی بگیرید به نفع ایندتون نخواهد بود.
    اگر می توانید از پدر همسرتون بخواهید تا هماهنگیهای لازم رو برای رفتن پیش مشاور و روانشناس انجام بدن. البته بیان کنید که به منظور جلوگیری از مشکلات اینده اینکارو می کنید.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  10. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 27 مرداد 90)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 16 اردیبهشت 01 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1390-2-19
    نوشته ها
    238
    امتیاز
    13,943
    سطح
    76
    Points: 13,943, Level: 76
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    383

    تشکرشده 386 در 151 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    سلام دوستان
    من میدونم که خانمم مشکل روحی و روانی داره خانوادش هم به خوبی میدونند
    برای چی باید به من که تازه چند ماه که اومدم تو خانوادشون هم ماشین بدن هم خونه بدن هم جهیزیه خوب بدن
    همه میدونن که مشکل روانی داره اما خانمم قبول نمیکنه که بریم پیش مشاور البته کار خانمم از این حرفها گذشته و باید بریم پیش روانشناس و یه دوره باید بستری بشن تا درمان صورت بگیره
    اما خانمم قبول نمیکنه مشکل خودشه که قبول نمیکنه
    البته تو بیمارستان گقتن که بعد از بهبودی ایشون بایستی چند جلسه دکتر روانپزشک پزشکی قانونی خانمم رو ویزیت کنند و من هم باید باشم البته به طور کامل از روال کار خبر ندارم ولی برای همه کسایی که خودکشی میکنند این شرایط یکسانه
    ولی به هر حال همه میدونند که مشکل داره اما تا خودش نخواد نمیشه در ضمن من نگران هزینه و وقتی که برای درمان خانمم باید بزارم نیستم
    اما واقعا تو این شرایط درسته که من خانمم رو طلاق بدم فکر کنم با این کارم ضربه سختی بخوره
    شاید تو این شرایط به من نیاز بیشتری داشته باشه
    از یه چیز تو زندگیم خیلی میترسم و اون اینه که خانمم از ته دل آه بکشه و من رو نفرین کنه
    به همین دلیل دارم قضیه طلاق رو عقب میندازم
    الان خانواده خودم با طلاق موافق هستن
    اما صبر میکنم صبر خیلی خوبه شاید تو این شبها یه اتفاقی افتاد و شرایط تغییر کرد
    نمیدونم چی کار باید کنم
    خدایی از نظر روحی خیلی حالم خرابه
    من با این همه توهین و بی احترامی خانمم هیچ وقت بهش توهین نکردم و همیشه احترامش رو نگه داشتم
    نمیدونم چرا این کار رو کرد
    حالا میفهمم که تحت فشار روحی بوده و کار غیر منطقی کرده
    خیلی ناراحتم یکمی عذاب وجدان دارم
    تا الان بیمارستان بودم ولی نزاشت ببینمش خواهرش پیشش مونده
    نمیدونم اونها که دخترشون رو میشناسن چرا با من این رفتار توهین امیز رو انجام میدن
    خدایا فقط از خودت کمک میخواهم

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آذر 92 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    3,049
    سطح
    33
    Points: 3,049, Level: 33
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    955

    تشکرشده 950 در 237 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    سلام
    به نظر من ایراد از خود شماست نه ازخانم تون
    شما چه اصراری به ادامه این زندگی زجر آور دارین
    شما چه اصراری دارین که با کسی که قبولتون نداره زندگی مشترک رو ادامه بدین
    شما چه اصراری به ادامه این زندگی که سراسر توهین واعصاب خوردی هست دارین
    رفتارهای همسر شما نشون می ده که هیچ علاقه ای به شما نداره
    خودکشی ایشون هم به خاطر مشکل روانی هست که داره
    صحبتهای من بر پایه نظرات شخصی ام می باشد و در زمینه مشاوره تخصصی ندارم






    [size=medium]
    مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
    اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست

    [/size]

  13. کاربر روبرو از پست مفید tasnime_elahi تشکرکرده است .

    tasnime_elahi (پنجشنبه 27 مرداد 90)

  14. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    جناب mta خوب دقت کن

    " شما قبل از اینکه مسئول همسرت باشی ، مسئول خودت هستی "

    " قبل از اینکه بتونی به همسرت کمک کنی ، باید بتونی به خودت کمک کنی "

    " تو باید اول خودت خوشبختی رو حس کنی و خوشبخت باشی ، تا بعد بتونی برای خوشبختی همسرت تلاش کنی "


  15. 4 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (پنجشنبه 27 مرداد 90)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    ازدواجی که از سر دلسوزی ادامه پیدا کنه صحیح نیست.

    خانواده همسرتون به نوعی کلاه بردار هستند و از شما سوء استفاده کردند . دقت کنید که با چه خانواده ای در ارتباط هستید .

    فکر میکنم از نظر قانونی این ازدواج باطل باشه .

  17. 3 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (دوشنبه 07 شهریور 90)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 بهمن 91 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    1,470
    سطح
    21
    Points: 1,470, Level: 21
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 270 در 103 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: خودکشی خانمم و تردید من برای زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mta

    از یه چیز تو زندگیم خیلی میترسم و اون اینه که خانمم از ته دل آه بکشه و من رو نفرین کنه
    به همین دلیل دارم قضیه طلاق رو عقب میندازم

    من يه چيز ميگم اونم اين كه با اين چيزايي كه شما تعريف كرديد برا ما اگه قراره كسي اه بكشه شماييد نه خانمتون
    مگه هر كي هر چند صاحب حق نباشه نفرين كنه نفرينش گيرا ميشه كه شما ميترسين كه خانمتون نفرينتون كنه
    اين كه شما بازم با اين شرايط ميخواين صبر كنين قابل تحسينه(هر چند من در مقامي نيستم كه بگم براتون خوبه يا بد) ولي ربطش نديد به ترس از نفرين و اين چيزا

    ميبخشيد اقاي mta خيلي معذرت ميخوام ولي من چند وقته وقتي تاپيك هاي شما را ميخونم احساس ميكنم شما از يه چيزي ميترسيد كه اين همه صبر ميكنين شايد اين همون ترس از اه و نفرين باشه كه خودتون گفتين
    ولي جسارتا اين به خاطر ترس از پرداخت مهريه نيست؟ من نميدونم مهريه خانم شما چقدره ولي نميدونم چرا به ذهنم رسيد كه ممكنه شما به خاطر مهريه سنگين از مطرح كردن طلاق ميترسين
    بازم اگه جسارت كردم واقعا معذرت ميخوام

  19. 4 کاربر از پست مفید mohsenn تشکرکرده اند .

    mohsenn (پنجشنبه 27 مرداد 90)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.