موضوع: همسرم در دوران عقد هر 2ماه یکبار من رو به طلاق تهدید میکنه-کمکم کنید اینبار رفتارش فرق میکنه

سلام... من 25 و همسرم 36 سالشه... 8ماهه عقد کردیم
ایشون در ماه اول نامزدی یکبار تهدید کرد که جدا بشیم ولی بعدازظهر با خواهش های من خودش کوتاه اومد و اومد دنبالم و همه چیز تموم شد
بعد از گذشت 4 ماه از اون ماجرا من از کارم بیرون اومدم و بعد از اون ایشون به بهانه های مختلف مثلا عنوان میکرد تو ولخرجی-خانوادت دخالت میکنن و... ازپرداخت ماهیانه به من طفره میرفت و هر یک ماه یکبار هم با بهانه های الکی من رو تهدید به طلاق میکرد اوایل من التماس میکردم که جدا نشیم و ایشون با فرستادن اس ام اس های مختلف و زنگ زدنهای مکرر بالاخره قائله رو ختم میکرد اما دقیقا دو روز پیش بر اثر لجبازی من و خسیس بازی ایشون ما با هم درگیر شدیم و ایشون یه سیلی به صورتم زدن و وسائل منو پشت در منزلمون گذاشتند و منو به زور از ماشین پیدا کردن و 2 روز با من تماس نگرفتن
تا اینکه من چون از اکانت اینترنت ایشون به صورت مشترک استفاده میکنم دیشب بهم اس دادن که از اینترنت بیا بیرون من کار دارم و بعد دوباره تماس گرفتن وهمینو تکرار کردن و گوشی رو قطع کردن بنده بازم مثل همیشه پیش قدم اشتی شدم و اس دادم که من هم مقصر بودم ولی شما بهتر بود حداقل بابت اشتباهی که کردی ازم دلجویی میکردی که متاسفانه ایشون دوباره مثل دفعه های قبل و با همون الفاظ من رو تهدید به طلاق کردن ولی فرقش در اینه که اینبار دیگه اصلا بهم زنگ نمیزنه یا تهدیدش و ادامه نمیده!!!! شاید بخاطر اینه که من التماس نکردم مثل دفعه های قبل
وی ادم بدبینیه وبه همه شک داره...میگه منو خانوادم گولش زدیم.... درحالی که من دختری بودم که هم زیبا بودم و هم موقعیت اجتماعی خوبی داشتم و نیازی به گول زدن کسی نداشتم
نحوه اشنایی ما برحسب اتفاق بود... من بعنوان مسافر کش سوار ماشین ایشون شدم و ایشون شماره دادن و من بعد از 13 روز تماس گرفتم و گول ظاهر مذهبی و مودبشون رو خوردم بعد از یک ماه و نیم عقد کردی،هیچکس در تحقیقات ازش بد نگفت چون خانواده ساکتی هستند
کمکم کنید دارم دیووونه میشم... نکنه اینبار واقعا برای طلاق اقدام کنه؟؟؟؟

سلام عزیزم
من عضو عادی اینجا هستم مثل خودت. کارشناس نیستم.
این آقا که رفتارشان از همین اول خیلی بد است. چه ایرادی دارد از ایشان جدا بشوید؟

- - - Updated - - -

سلام عزیزم
من عضو عادی اینجا هستم مثل خودت. کارشناس نیستم.
این آقا که رفتارشان از همین اول خیلی بد است. چه ایرادی دارد از ایشان جدا بشوید؟

سلام عزیزم
به نظرم باهاش حرف بزنید به صورت جدی و منطقی، ببینید آیا اصلا بهتون علاقه مند هستند؟ آخه حرف طلاق تو این مدت کم خیلی بعیده و اینکه رابطه ات با خانواده همسرت چطوره؟
شاید دونسته شما می ترسی از طلاق و می خواد اینجوری حرف حرف خودش باشه.
شما نباید وقتی ایشون مقصر هستند تا این حد کوتاه بیاین.
اینم بگم کسی که تو دوران عقد سیلی میزنه به نظرتون بعد عروسی چه اخلاقی می تونه داشته باشه؟
تاپیک های دیگه دوستان رو بخون که همیشه کوتاه اومدن و چه مشکلاتی پیدا کردن، نمی گم لجبازی کن و یا غیره بلکه منظورم اینکه با التماس و ... خودتو کوچیک و خرد نکن .
یه مدت بهش نه زنگ بزن و نه اس بده ببین اگه اقدام کرد که هیچ و اگه سراغ ت نیومد باهاش صحبت جدی و با حالت غمگینی اشته باش و ازش بپرس ببین دوستت داره؟ علت کارهاشو بپرس . هر چی سوال مبهم داری ازش بپرس تا تکلیفت روشن بشه .

با کوتاه اومدنت چیزی درست نمیشه بلکه بدتر میشه.و عادت میکنه به همیشه خورد شدنت

روزهای خوب زندگی خودت رو از دست نده. مهریه ات رو بزار اجرا. هنوز فرصت زیاد داری. ان شاء الله در زندگی بعدیت موفق باشی.

سلام.
خواهش می کنم اول مقالات مربوط به رفتار منفعلانه و جراتمندانه رو بخونید.
مثلا http://www.hamdardi.net/thread-18343.html

بعد... اگه اینبار واقعا برای طلاق اقدام کنه چی میشه؟ عواقبش رو دقیقا بگین. بدتر از زندگی در کنار مردیه که به همین راحتی عزت نفس شما رو نادیده می گیره و شخصیتتون رو خرد می کنه؟

یادتون باشه بدترین کاری که یه زن می تونه با خودش بکنه اینه که ارزش خودشو ندونه.

عزیزم این حرفا رو نزن خواهشأ
شما رو از ماشین انداخته بیرون کتکت زده بعدم گذاشتتت پشت در خونه ی بابات دیگه توهین از این بدتر ؟ اونم توی دوران عقدو اونم وقتی‌ خودش تورو پسندیده .اونم وقتی‌ شما خوشگلی‌ و خدارو شکر موقعیت اجتماعی خوبی داری خساست اش هم که یکی‌ از ویژگی‌ هائی هست که باید اعصاب فولادین داشته باشی‌ تا بتونی‌ باهاش کنار بیای‌!بعدشم مگه قراره چه اتفاق خاصی‌ بیفته که می‌ترسی‌ باهات قهر کنه یا طلاقت بده؟مگه طلاق دادن به این راحتیه؟ یکم براش ناز کن خودتو بگیر تا بفهمه این زن که همیشه باید در جایگاه ناز باشه اینم بدون با طلاق گرفتن دنیا به آخر نمیرسه فقط از دست یه زندگی‌ نا موفق راحت میشی‌.

نوشته اصلی توسط ukai

سلام... من 25 و همسرم 36 سالشه... 8ماهه عقد کردیم
ایشون در ماه اول نامزدی یکبار تهدید کرد که جدا بشیم ولی بعدازظهر با خواهش های من خودش کوتاه اومد و اومد دنبالم و همه چیز تموم شد
بعد از گذشت 4 ماه از اون ماجرا من از کارم بیرون اومدم و بعد از اون ایشون به بهانه های مختلف مثلا عنوان میکرد تو ولخرجی-خانوادت دخالت میکنن و... ازپرداخت ماهیانه به من طفره میرفت و هر یک ماه یکبار هم با بهانه های الکی من رو تهدید به طلاق میکرد اوایل من التماس میکردم که جدا نشیم و ایشون با فرستادن اس ام اس های مختلف و زنگ زدنهای مکرر بالاخره قائله رو ختم میکرد اما دقیقا دو روز پیش بر اثر لجبازی من و خسیس بازی ایشون ما با هم درگیر شدیم و ایشون یه سیلی به صورتم زدن و وسائل منو پشت در منزلمون گذاشتند و منو به زور از ماشین پیدا کردن و 2 روز با من تماس نگرفتن
تا اینکه من چون از اکانت اینترنت ایشون به صورت مشترک استفاده میکنم دیشب بهم اس دادن که از اینترنت بیا بیرون من کار دارم و بعد دوباره تماس گرفتن وهمینو تکرار کردن و گوشی رو قطع کردن بنده بازم مثل همیشه پیش قدم اشتی شدم و اس دادم که من هم مقصر بودم ولی شما بهتر بود حداقل بابت اشتباهی که کردی ازم دلجویی میکردی که متاسفانه ایشون دوباره مثل دفعه های قبل و با همون الفاظ من رو تهدید به طلاق کردن ولی فرقش در اینه که اینبار دیگه اصلا بهم زنگ نمیزنه یا تهدیدش و ادامه نمیده!!!! شاید بخاطر اینه که من التماس نکردم مثل دفعه های قبل
وی ادم بدبینیه وبه همه شک داره...میگه منو خانوادم گولش زدیم.... درحالی که من دختری بودم که هم زیبا بودم و هم موقعیت اجتماعی خوبی داشتم و نیازی به گول زدن کسی نداشتم
نحوه اشنایی ما برحسب اتفاق بود... من بعنوان مسافر کش سوار ماشین ایشون شدم و ایشون شماره دادن و من بعد از 13 روز تماس گرفتم و گول ظاهر مذهبی و مودبشون رو خوردم بعد از یک ماه و نیم عقد کردی،هیچکس در تحقیقات ازش بد نگفت چون خانواده ساکتی هستند
کمکم کنید دارم دیووونه میشم... نکنه اینبار واقعا برای طلاق اقدام کنه؟؟؟؟

مشکلات ازدواج شما به نظر من :

11 سال اختلاف سنی!

مدت کوتاه شناخت (1.5 ماه) نداشتن دوران نامزدی و بلافاصله عقد کردن!

با اینکه خساست ایشان را دیدی استقلال مالی‌ات را حفظ نکردی و از کارت آمدی بیرون!

به جای اینکه علت اصلی تهدید به طلاقش را بفهمی و پیش مشاور بروی و در صورت صلاحدید مشاور، خانواده ات را مطلع کنی رفتی التماسش را کردی!

اگر قبل از عروسی بخواهد جدا شوید که بهتر از این است که با هر دعوا تهدید به طلاقت کند و وسایلت را پشت در بگذارد! اصلاً زندگی تهدیدامیز چه ارزشی دارد!

خودت در اولین فرصت برو پیش یک مشاور باتجربه و باسابقه ازدواج و از او راهنمایی بگیر!

نگران بودنت هیچ مشکلی را حل نمیکند از متخصص برای حل مشکلتان کمک بگیر!

سلام.

ایشون از اول همین رفتارها رو داشتن یا نه؟

بی دلیل تهدید به جدایی میکنه یا اینکه از رفتار یا رفتارهای خاصی از شما ناراحته؟

حتما از یک مشاور کمک بگیرید.

با تشکر از همه دوستان که با من همدردی میکنن


چند مساله:
1.من خساست ایشون و بعد از خروج از کارم متوجه شدم
2. من دیگه دوشیزه نیستم و مشکلاتم بعد از این قضیه بیشتر شد وعلت اصلی کوتاه اومدنم اینه
3.پیش مشاور رفتم و میگه با اینکه این شرایط رو داری بهتره قبل از عروسی جدا بشی


حالا متوجه شدید چرا کوتاه میام

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط Pooh

سلام. ایشون از اول همین رفتارها رو داشتن یا نه؟ بی دلیل تهدید به جدایی میکنه یا اینکه از رفتار یا رفتارهای خاصی از شما ناراحته؟ حتما از یک مشاور کمک بگیرید.

سلام
ایشون اوایل اسم طلاق رو یکبار اورد ولی این دوبار طی همین دو ماه اخر اتفاق افتاده
از من ایرادی نمیگیره فقط خیلی مردسالاره و کوچکترین مخالفت یا لجبازی من منجر به این شرایط میشه

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط Pooh

سلام. ایشون از اول همین رفتارها رو داشتن یا نه؟ بی دلیل تهدید به جدایی میکنه یا اینکه از رفتار یا رفتارهای خاصی از شما ناراحته؟ حتما از یک مشاور کمک بگیرید.

سلام
ایشون اوایل اسم طلاق رو یکبار اورد ولی این دوبار طی همین دو ماه اخر اتفاق افتاده
از من ایرادی نمیگیره فقط خیلی مردسالاره و کوچکترین مخالفت یا لجبازی من منجر به این شرایط میشه

- - - Updated - - -

کسی نیست کمکم کنه؟؟؟؟!!!! خواهش میکنم هم فکری کنید


ما 4شنبه نذر داریم و من طبق قرار قبلی میخاستم برم دنبال مادرشوهرم و اونو بیارم خونمون...آیا سرزده برم و ایشون و بیارم؟
اگه شوهرم تا جمعه بهم زنگ نزد... آیا من شنبه برای گفتگو سرزده برم خونه شون؟
بنظرم بهتره برم و بگم:همسرم تصمیم تونو گرفتید؟من به زندگیمون علاقه دارم و دوس ندارم خراب بشه ولی دوستم ندارم شما رو مجبور به کاری بکنم که دوس نداری ونمیخام علاقه یکطرفه باشه،اونموقع متوجه میشم که حرفهاش بلوف بوده یا واقعا اقدام کرده

- - - Updated - - -

سلام مهستی جان
ممنون از همفکریت

همونطور که یکبارم گفتم من دیگه دوشیزه نیستم و همین باعث میشه همیشه من پیش قدم بشم
خانوادم اعتقاد دارند بهتره بری سر زندگیت بعدا طلاق بگیری
میخام طلاق بگیرم ولی نه الان میخام بعد عروسیم باشه
حالا چیکار کنم؟بنظرت سکوت کنم تا شنبه اگر پیشقدم نشد شنبه حضوری باهاش صحبت کنم راجع به تصمیمش؟یا همچنان ساکت بمونم؟

من حرفی ندارم

ولی خیلی نامردیه بعد رابطه جنسی با یه دختر اینطوری رفتار بشه

نمیدونم چرا بعضی از ما مردا اینطورین

اگر رو قلب و احساسات یه نفر دست گذاشتی باید یه تعهدی داشته باشی

دیگه هم احساس و هم جسم باشه که دیگه هیچی

بابا یه کمی انسانیت

نمی دونم اون دنیا جواب خدا رو با این حق الناس ها چی میدیم

با این اتفاق این میشه اهرم فشار و شما همیشه باید ضعیف نگه داشته بشین

من فقط آرزو میکنم کمی تمام مردایی که به اوج رابطه با طرف مقابلشون میرسن کمی معرفت به خرج بدن

راشتی مهریه شما قابل توجه هست که اینم برگ برنده ای برای شما باشه ؟