موضوع: عشق به همجنس

سلام. من عاشق دوست همجنسم شدم اما فقط از لحاظ عاطفی نه جنسی !

اون متاهله و هیچوقت اجازش نمیدن به هر دلیلی باهم باشیم. حالا به نظرتون این موضوع را با دوستم

مطرح کنم یا نه؟ چون واقعا دارم از افسردگی داغون میشم اگه نه پس چیکار کنم

سلام عزیزم
چند سالته ؟
چی تو وجودش دیدی که بهش علاقه مند شدی ؟ رفتار خاص ، حرف زدن خاص ، چهره خاص ، .... ، ....

دوست خوبم این که ما دوستای همجنس خودمونو گاهی زیاد دوست داشته باشیم که طبیعیه

چرا فکر میکنی حست غیر طبیعیه .. بیشتر توضیح بدین لطفا !!

اوایل رفتارهاشو حرفاش باهام خیلی خواهرانه و صمیمانه بود باهام حس همدردی میکرد حتی با پیامک اما الان اصلا پیامک هم نمیده و من دپرس تر از قبل شدم اصلا نیست .خب وقتی کنارم باشه حتی اگه حرف نزنه بهم آرامش میده و با حرف زدن باهاش حس خیلی خوبی دارم.تقریبا میتونم بگم روحیاتشم خیلی بهم نزدیکه و در کل خیلی بهش احساس وابستگی و دلبستگی میکنم .24 سالمه و دوستم یکسال کوچکتره.من ناراحتم چون اصلا نمیتونم ببینمش یا حسمو بهش منتقل کنم و تو تنهایی خودم زیاد بهش فکر میکنمو گریه میکنم الانم امتحان دارمو از افسردگی نمیتونم درس بخونم

bahar67

دوست عزیز ببخشید جسارت میکنم...ولی تو چندتا پست از *افسردگی* استفاده کردید.....ولی ب گفته های شما نمیشه گفت افسردگی!!..کسی افسرده ست ک ب آخر خط رسیده یعنی راهی نداره چاره نداره افسرده میشه....البته افسردگی هم خیلی بزرگتر از حرفای منــــه ........عنوان تاپیک رو هم زدید عشق ب همجنس! عشق ب هم جنس هم تعریف ش اصن این نی! اینم خیلی بزرگه حیف ک توضیح بدم بن میشم;)من 2کارتم یه کارت دیگه بگیرم بازی بعد محرومم ب تیم ملی لطمه میخوره

خوشبختانه این قابل حله ولی شما نیاز به کمک حرفه ای دارید. به یک روانشناس مراجعه کنید.

آقا ما هم بارها ب روانشناس مراجعه کردیم فرستاد پیش روانپزشک..یکی قرص داد یکی.....یکی فرستاد هیپنوتراپی جلسه ای 200 هزار تومن از ما گرفت آخر هم هیچ!!!!..همچنان خواب دوست پسر میبینیم.....

- - - Updated - - -

تا وقتی ب همجسنگرا در ایران ب چشم بیمار و منحرف دیده میشه من باید هفته ای 200 هزار تومن پول بریزم ب شکم هیپنوتراپ!!!....!!!..خسته شدم باووو .گیر داد باید 3جلسه بیای! آخرش هم هیچ! چجوری 600 تومن رو زنده کنم؟..

راستش تمایل جنسی که شاید نشه گفت اما از نظر اینکه بهم حتی محبتشو از نظر بوسیدن و درآغوش گرفتن نشون بده مهمه و همیشه یه همچین کمبوداییم توم احساس میکنم عین بچه ها که یه همچین عطشی از طرف مادراشون دارن با این تفاوت که من خودم اصلا نمیتونم ابراز کنم حتی با حرف زدن و کلامی به خاطر همین کلا رابطم با این دوستمم سرده خودش بهم گفت برا همین ازم اصلا خسته شده ازبرخوردای سردم اما اینکه گفتید برم پیش روانشناس از روانشناس تا روانکاو و روانپزشک همه را زیر پا گذاشتم کلا تموم جوونیم این جور جاها گذشت تا حالا ،دیگه خسته شدم فقط روانکاوم که از بس رفتم پیشش حدودا ا سال تا حدودی این چیزاو کلا رفتار و کمبودو خاسته هامو متوجه شد، میگم، تا حدودی، اما راهکار بلد نبود بهم بده دیگه خسته شدم .

سلام
رابطه تون تو دوران بچگی با مادرتون یا خواهر تون خوب بوده؟
این حس به خاطر آزرده شدن کودک درون ممکنه ایجاد بشه و من فکر میکنم اگر خودتون بتونید از پس کودک درونتون بربیاید و نیازهاشو برطرف کنید استرستون و میلتون به دریافت محبت وتوجه مادرانه از هم جنس کم میشه
این لینک ها رو بخون:

http://www.hamdardi.net/thread-9580.html

http://www.hamdardi.net/thread-16083.html

http://www.hamdardi.net/thread-7964.html

موفق باشی

خانمی این روانشناسی که رفتی در مورد مشکلت چیا بهت گفت ؟
نسبت به این دوستت فقط این احساس رو داری یا نسبت به بقیه هم اینطوری ؟
چند وقته با این دوستت رابطه داری ؟