موضوع: دو دلی هایی در انتخابم

سلام

من پسری هستم 22 سال سن دارم،مدت 8 ماه هست عاشق دختری شدم که اون هم منو دوست داره وهمدیگه رو برای ازدواج میخایم نه چیز دیگه، اما من با چند مورد از ایشون مشکل دارم که دوس دارم دوستان منو راهنمایی کنند(که آیا بعد ازدواج مشکل ساز میشن یا نه) و اهمیتشون رو بگند:

1- اختلاف سنی ما 1 سال و سه ماهه(از من کوچکتره)، من احساس میکنم این اختلاف سنی کمه و حداقل 4،5 سال باشه،آیا درست فکر میکنم؟؟؟

2- من و خانوادم در مرکز استان زندگی میکنیم(همینجا متولد و بزرگ شدم) ولی خانواده اونا از یکی از شهرستانهای استانمون هستن (ولی سه چهار ساله اومدن تو شهر ما) یعنی در حال حاضر توی یک شهر زندگی میکنیم

3- از لحاظ زبان مادری با هم فرق داریم(ما لهجمون کردی هست و اونا لری) و احساس میکنم اگه بعدا بیاد تو خانواده ما،فامیل و آشناهامون اینا مسخرمون کنن به خاطر لهجش/ واقعا موندم

4- با پوشش ایشان مشکل دارم(ایشان مانتو کوتاه و تنگ میپوشه) ولی من دوس ندارم( من میگم یا چادر یا مانتوی گشاد و بلند) البته قول دادن که تغییر کنن(البته نه با اجبار من به میل خودش)

5- دانشگاه کاردانیش یه شهر دیگه بودن(خوابگاهی بوده) که یه خورده برام قابل هضم نیست

6-نمیدونم چرا ولی من همیشه دوس داشتم همسر آیندم بچه بزرگ خونه باشه و خانوادشون کم جمعیت باشن(مثلا حداکثر دو بچه) ولی ایشان بچه کوچک خونه و خانوادشون هم تقریبا پرجمعیتن(4 بچه)، یه کمی ذهنمو مشغول کرده

درضمن باید بگم من فقط نقاط نامشترک یا چیزایی که باهاشون مشکل دارم رو گفتم،ما تو اکثر موارد خیلی خیلی با هم تفاهم داریم

حالا از دوستای خوبم خواهش میکنم منو راهنمایی کنن
با تشکر

1- من خیلی دوس داشتم همسر آیندم هم رشتم باشه که ایشون هستن
2- از لحاظ اخلاقی واقعا هیچ حای صحبتی ندارن
3- از لحاظ مالی با شرایط من که فعلا خیلی عالی نیست مشکلی ندارن وهمیشه میگه با هم زندگیمون رو میسازیم
4- از لحاظ زیبایی که کاملا بنظرم خوبه
5- از لحاظ ایمان و اعتقاداتمون هم تا 95 درصد شباهت داریم و اون 5 درصد هم شاید به خاطر یه خورده بیشتر مذهبی بودن یا رعایت های بیشتر منه
و چیزای دیگه که بازم در ادامه میگم( بزار یادم بیان!!!)

شما ایشون همینطور که هست باید بخواید
اگه مانتو کوتاه و تنگ میپوشه باید همینطور بخوایش به نظرم ( این مورد ممکنه بعدا برات مشکل ایجاد کنه )
تفاوت سنیتون مشکلی ایجاد نمیکنه
اما به نظرم چند سال دیگه به فکر ازدواج باشید بهتره

کاملا حرف شما درسته و دقیقا من همین کارو دارم میکنم یعنی به احترام اون عشق مقدسی که بین ما هست از خیلی چیزا گذشتم و دارم برای به هم رسیدنمون تلاش میکنم

اما من اگه بخام چند سال آینده به فکر ازدواج باشم به احتمال زیاد از دستش میدم
موندم که چکار کنم
تموم ذهنم مشغوله

- - - Updated - - -

چرا کسی به من کمک نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

1- اختلاف سنی ما 1 سال و سه ماهه(از من کوچکتره)، من احساس میکنم این اختلاف سنی کمه و حداقل 4،5 سال باشه،آیا درست فکر میکنم؟؟؟

اگر در موارد دیگه مشکلی نداشته باشید، عاقلانه نیست که بخاطر اختلاف سنی منصرف بشید.

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

2- من و خانوادم در مرکز استان زندگی میکنیم(همینجا متولد و بزرگ شدم) ولی خانواده اونا از یکی از شهرستانهای استانمون هستن (ولی سه چهار ساله اومدن تو شهر ما) یعنی در حال حاضر توی یک شهر زندگی میکنیم

به نظر شما این موضوع می تونه مشکلی ایجاد کنه؟ چه مشکلی؟

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

3- از لحاظ زبان مادری با هم فرق داریم(ما لهجمون کردی هست و اونا لری) و احساس میکنم اگه بعدا بیاد تو خانواده ما،فامیل و آشناهامون اینا مسخرمون کنن به خاطر لهجش/ واقعا موندم

بستگی به برخورد و برداشت خود شما داره. مردم همیشه حرف برای گفتن دارند.

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

4- با پوشش ایشان مشکل دارم(ایشان مانتو کوتاه و تنگ میپوشه) ولی من دوس ندارم( من میگم یا چادر یا مانتوی گشاد و بلند) البته قول دادن که تغییر کنن(البته نه با اجبار من به میل خودش)

این قسمت مهم است و باید بیشتر در موردش فکر کنی.
نه فقط مساله پوشش بلکه مساله اعتقادات و فرهنگی که منجر به این پوشش می شه.
شاید در مسایل ریشه ای تری با هم اختلاف دارید.

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

5- دانشگاه کاردانیش یه شهر دیگه بودن(خوابگاهی بوده) که یه خورده برام قابل هضم نیست

؟!؟!؟!؟!؟

نوشته اصلی توسط ehsanm2010

6-نمیدونم چرا ولی من همیشه دوس داشتم همسر آیندم بچه بزرگ خونه باشه و خانوادشون کم جمعیت باشن(مثلا حداکثر دو بچه) ولی ایشان بچه کوچک خونه و خانوادشون هم تقریبا پرجمعیتن(4 بچه)، یه کمی ذهنمو مشغول کرده

خیلی هم پرجمعیت نیستند و فکر نمی کنم مشکل زا باشه. خانواده شما چند نفره است؟


نکته ای که به نظرم رسید این است که اولا سن شما برای ازدواج کم است.
در ثانی ملاکها و معیارهاتون را دقیق نوشتید؟ همه را بررسی کردید؟ مشکلتون فقط همین 5 مورد است؟

به این تاپیک برید و پست شماره 12 را بخونید.

اززش بپرسید میتونه با خواسته ی شما که مانتویی بلندتر و گشاد تره برسه یانه
و شما فکر اینکه بخواید چادر سرش کنید رو بذارید کنار چون چادر سر کردن اول باید به دل خود خانم باشه اگر الان از احساسی که به شما داره قبول کنه بعد ها دلش رو میزنه
اما اگر خودش از پوشیدن چادر لذت ببره هیچ وقت دلسرد و دل زده نمیشه

اول شک و تردیدتون رو برطرف کنید بعد شیفته و عاشق بشید.
اگه در مورد پوشش ایشون مشکل دارید و ایشون هم میگن بعد ازدواج حل میشه.
چرا از همین امروز تغییراتی در پوششون ایجاد نمیکنه؟
اگه واقعا شما رو دوست داره باید بخاطرتون اینکار رو بکته

نوشته اصلی توسط شیدا.

به نظر شما این موضوع می تونه مشکلی ایجاد کنه؟ چه مشکلی؟

واقعا ممنونم از شما خیلی بهم کمک کردید

من فکر میکنم که از لحاظ همون بحث هماهنگ بودن و کفویت در فرهنگ خانواده ها شاید مشکل ساز بشه،شما هم همینطور فکر میکنید؟؟

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط شیدا.

؟!؟!؟!؟!؟

میشه بیشتر راهنماییم کنید؟؟؟
درسته شاید اشتباه باشه ولی واقعا بعضی وقتا به این جور چیزا فکر میکنم

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط (محرک)

چرا از همین امروز تغییراتی در پوششون ایجاد نمیکنه؟
اگه واقعا شما رو دوست داره باید بخاطرتون اینکار رو بکته

مچکرم

آره ایشون هم قبول کردن(هرچند که گفتن برام سخته بخام تیپمو عوض کنم) ولی میگفت من که نمیتونم از فردا همه لباسام رو عوض کنم ولی در طول زمان گفته تغییر میکنم

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط roozaneh

5. اگه بخوای کسی رو به عنوان شریک زندگیت قبول کنی به گذشته اش نباید کار داشته باشی و بعداً هم نخوای کند و کاو کنی که خود ضرر کنی

خیلی خیلی از راهنماییتون مچکرم،
اما من این یک مورد رو متوجه نشدم،خب اگه اینطوره چطور میشه فهمید دختر پاکی بوده؟؟
پس تحقیق کردن و اینا چی؟؟
یعنی بنظر شما من کلا چشمم رو در مقابل گذشتش ببندم؟؟
پس این همه مطالب و مشاوره که میگن شناخت و تحقیق چی؟؟
واقعا گیج شدم، میشه بیشتر توضیح بدید؟؟ مچکرم

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط شیدا.

این قسمت مهم است و باید بیشتر در موردش فکر کنی.
نه فقط مساله پوشش بلکه مساله اعتقادات و فرهنگی که منجر به این پوشش می شه.
شاید در مسایل ریشه ای تری با هم اختلاف دارید.

خب مشکل منم همین جاست من بعد 8 ماه(با توجه به اینکه خیلی کم همدیگه رو میتونیم ببینیم که بتونیم حرف بزنیم) هنوز هم نتونستم کلیه اعتقادات و باورهای ایشون رو متوجه بشم،و شدیدا در این مورد هم به کمک نیاز دارم،میشه راهکار بهم بدید که چجور در این مورد بیشتر بشناسمش/ مچکرم