سوال و جوابی رو در اینرتنت دیدم از آقای دکتر شیری .
شما هم بخونین شاید بدردتون بخووره :
سوال :
من یکسالی هست با کسی دوست شدم ولی از هم دور هستیم تو این مدت فقط ۳و۴ بار همدیگرو دیدیم . نیت ازدواج نداشتیم از اول ولی گاهی دربارش حرف زدیم و اون همیشه میگفت من بچه نمیخوام و اصرار هم داشت من شک کردم ک احتمالا بچه دار نشه چون برادرشون بخاطر همین مسئله جدا شده بود و ایشون ترس از جدایی داشت . من بچه ذوس دارم . بعد یکسال ایشون عاشق همکلاسیش شد و بسرعت باد رفتن خواستگاری و هنوز بنتیجه نرسیدن چون دختره درکش نمیکنه و تجربه نداره و خام هستش . حالا منو هم درگیر بلاتکلیفی خودش کرده بنظرتون من چه کنم ؟بهش وابسته نیستم ولی دوسش دارم اونم منو هنوز دوس داره وگاهگاهی زنگ میزنه و ابراز دلتنگی میکنه .ما همش بهم خوبی کردیم و خیلی همدیگرو درک میکنیم و میفهمیم عاشق هم نیستیم ولی همو دوس داریم و نگران حال هم میشیم .از من تعریف میکنه ک خصوصیات بهتری دارم ولی بلاتکلیفه !!! بمن بگید چه کنم؟ایمیل دادم فرستاده نمیشه . ممنون از راهنمایتون .
جواب :
چرا گیج بازی در میارید دختر خوب؟؟؟
اولا رابطه ای ندارید ( ۳-۴ بار دیدار در یکسال؟؟؟؟ آدم بقال سر محله را بیشتر میبینه! )
این رابطه- اگه بشه اسمش را رابطه گذاشت- شروع نشده ه بخواد تموم بشه و تو به روی خودت نمیاری….میگه شما خواهرش هستید که علت ناموفقی رابطه اش را تحلیل کنی؟؟؟!!!!
از این رابطه اشتباه کاملا فاصله بگیر و ببین که بعد از مدتی دیگه تماسهاش کم میشه
مردان دختر جدی ببینند ، تعیین تکلیف میکنند نه دختر ساده لوح ( ببخشید ولی بهتره رک باشیم تا در پرده !!!)
.
.
نتیجه رو خودتون بگیرین .
علاقه مندی ها (Bookmarks)